ساختار ابزار SWOT


پایان نامه تدوین استراتژی مدیریت دانش باروش SWOT وBSC

امروزه دانش یکی از مهمترین منابع سازمانی می باشد که مدیریت و بهره برداری صحیح از آن می تواند مزیت رقابتی پایدار برای سازمان ایجاد کند.به منظور اطمینان از پیاده سازی موفق مدیریت دانش [1] در سازمان، مسئله مهم در وهله ی نخست، انتخاب و ارزیابی راهبرد مدیریت دانش مطلوب است که باید بر مبنای چهارچوب متناسب بنا نهاده شود و غالبا می بایست تعداد زیادی از عوامل و معیارهای سازمانی را مد نظر قرار دهد. شناخت این عوامل می تواند به سازمان ها در طراحی، برنامه ریزی و پیاده سازی مدیریت دانش یاری دهد.انتخاب استراتژی برای مدیریت دانش، مستلزم شناسایی و تحلیل عوامل زیادی از سازمان است.در این پژوهش با کمک روش ساختار ابزار SWOT تحلیلی SWOT [2] و BSC [3] استراتژی های مدیریت دانش سازمان توسط مدیران و خبرگان شرکت سبلان تهویه تدوبن گردید.در نهایت برای حداکثر کردن تاثیر استراتژی ها، با بهره گرفتن از فرایند تحلیل شبکه ای که از روش های تصمیم گیری چند معیاره(MCDM [4] ) است برای اولویت بندی استراتژی ها استفاده گردید.در الگورتیم پیشنهادی مهمترین عوامل اثر گذار داخلی و خارجی سازمان از طریق پر کردن پرسشنامه توسط کارمندان سازمان شناخته می شود تا استراتژی های مدیریت دانش دقیق تر تدوین شوند. بر خلاف بسیاری از روش های تصمیم گیری چند معیاره که بر فرض استقلال معیارها و گزینه ها متکی هستند، فرایند تحلیل شبکه ای می تواند از طریق تعاملی نظام یافته، با همه گونه وابستگی بین معیارها و گزینه ها، پاسخ هایی به مراتب بهتر و دقیق تر از سایر روش های تصمیم گیری چند معیاره عرضه کند و با توجه به برخورداری از این نوع مزیت، در این مقاله با تلفیق دو روش SWOT و ANP چهارچوب موثری به منظور کمک به شرکت سبلان تهویه که به دنبال ارزیابی و انتخاب دانش است توسعه داده شده است.

استراتژی مدیریت دانش، تجزیه و تحلیل SWOT، متد BSC، متد ANP

فهرست مطالب

عنوان صفحه

فصل اول: کلیات پژوهش و ساختار پایان نامه ……………………………………………………………………………….. 1

فهرست نمودارها

فهرست جداول:

فصل اول

کلیات پژوهش

مدیریت دانش [5] ، مدیریت دانایی یا مدیریت اندوخته‌های علمی،‏ به معنای در دسترس قرار دادن نظام‌مند اطلاعات و اندوخته‌های علمی است، به گونه‌ای که به هنگام نیاز در اختیار افرادی که نیازمند آنها هستند، قرار گیرند تا آنها بتوانند کار روزمره خود را با بازدهی بیشتر و موثرتر انجام دهند. [29] مدیریت دانش شامل یک سری استراتژی و راهکار برای شناسایی، ایجاد، نمایندگی، پخش وتطبیق بینش ها و تجارب در سازمان می باشد.در بدو امر به مدیریت دانش فقط از بعد فن آوری نگاه می‌شد و آن را یک فناوری می‌پنداشتند. اما به تدریج سازمانها دریافتند که برای استفاده واقعی از مهارت کارکنان، چیزی ماورای مدیریت اطلاعات موردنیاز است. انسانها در مقابل بعد فناوری والکترونیکی، در مرکز توسعه، اجرا و موفقیت مدیریت دانش قرار می‌گیرند و همین عامل انسانی وجه تمایز مدیریت دانش از مفاهیم مشابهی چون مدیریت اطلاعات است.

اهمیت مقوله دانش در دهه های اخیر رشد روزافزونی داشته است که این امر ناشی از تمرکز بر دانش به عنوان یکی از منابع استراتژیک سازمان میباشد. امروزه سازمان ها یکی از راه های تمایز خود از سازمان های دیگر را در افزایش میزان دانش بنیانی سازمانی خود جستجو می کنند تا بتوانند از طریق آن به سطوح بالاتری از کارایی و نوآوری دست یابند. توانایی سازمان ها در یکپارچه سازی و هماهنگ نمودن دانش به عنوان یکی از راه های دستیابی و حفظ مزیت های رقابتی تلقی می گردد.

به جهت افزایش اهمیت دانش در سازمان ها، مقوله مدیریت دانش به عنوان یک مبحث مهم وارد سازمان های امروزی گردیده است.اهمیت مدیریت در سازمان ها لزوم به کارگیری استراتژی هایی را در این زمینه ضروری نموده است. مکاتب مختلفی از استراتژی های مدیریت دانش در سازمان ها وجود دارد که هر کدام از جنبه های مختلف به بیان استراتژی های مدیریت دانش پرداخته اند.

در این پایان نامه سعی شده است با کمک برنامه ریزی استراتژیک و تجزیه و تحلیل محیط داخلی و خارجی شرکت سبلان تهویه استراتژی های مدیریت دانش سازمان تدوین و سپس اولویت بندی شود.تحلیل و تدوین و اولویت بندی استراتژی ها با کمک و نظرات مدیران ارشد سازمان و خبرگان در حوزه های مورد مطالعه، برنامه ریزی ساختار ابزار SWOT استراتژیک و صنعت تاسیسات تهویه انجام گرفته است.

در این رساله برای تحلیل محیط داخلی و خارجی شرکت سبلان تهویه از ماتریس های IFE [6] و EFE [7] برای ارزیابی استفاده گردیده و باکمک روش تحلیلیSWOT [8] وBSC [9] استراتژی های مدیریت دانش سازمان توسط مدیران و خبرگان تدوین گردید.در نهایت برای حداکثر کردن تاثیر استراتژی ها، با بهره گرفتن از فرایند تحلیل شبکه ای که از روش های تصمیم گیری چند معیاره است برای اولویت بندی استراتژی ها استفاده گردید.

اهداف اساسی پژوهش

می توان گفت هر تحقیقی شامل دو دسته کلی و هدف های ویژه است، هدف کلی تحقیق همان موضوع تحقیق است که مشخص می کند پژوهش چه چیزی را دنبال می کند .

هدف های ویژه نیز از هدف های کلی نشأت می گیرد و به صورت صریح مراحل انجام تحقیق را نشان می دهد و چارچوب مناسبی برای تجزیه تحلیل های آماری ارائه می دهد . بر این اساس می توان هدف های تحقیق را به صورت زیر برشمرد:

هدف کلی :

طراحی و تدوین استراتژی مدیریت دانش در شرکت سبلان تهویه و اولویت بندی استراتژی ها

هدف های ویژه:

  • شناسایی مدل های تدوین استراتژی دانش در سازمان .
  • شناسایی اقدامات انجام شده در زمینه طراحی استراتژی دانش در شرکت سبلان تهویه
  • معرفی مدیریت دانش و شناخت چارچوب تئوریک تحقیق

امروزه برخورداری از اطلاعات و دانش روزآمد به موقعیتی استوار برای ادامه حیات فردی و اجتماعی تبدیل شده و حتی توان رقابت در بازار منوط به کسب توسعه دانش فردی و سازمانی است تا حدی که دانش جزئی اساسی از سرمایه، تلقی شده است، به منظور استفاده بهینه از سرمایه دانش در سازمانها، رشته جدیدی از مدیریت بنام، مدیریت دانش پدید آمده است تا ضمن بهبود بخشیدن به فرایندهای دانش و با پیوند بین استراتژی سازمان و استراتژی مدیریت دانش در تامین دانش مناسب در زمان مناسب برای فرد مناسب به حفظ مزیت رقابتی سازمان کمک کند[2].

نحوه تصمیم گیری استراتژیک در کسب و کار با تحلیل SWOT

یک کسب و کار موفق از مجموعه‌ای از تصمیمات درست ساخته می‌شود. بنابراین روش تحلیل شرایط و این تصمیم‌گیری‌ها جزء مهم‌ترین مسائلی است که باید به آن پرداخته شود و تأثیر مستقیم در آینده کسب و کار دارد. ابزارهای اصولی کمی برای این تحلیل و تصمیم‌گیری وجود دارد.

در این نوشتار روش تحلیل SWOT و نحوه تصمیم‌گیری بر اساس آن را بررسی می‌کنیم. آنالیز SWOT کمک می‌کند که یک دید کامل و جامع برای تصمیم‌گیری درست داشته باشیم. در آنالیز SWOT، همه منابع که نقاط قوت کسب و کار هستند و همچنین ضعف‌ها بررسی و تصمیم‌گیری‌ها بر اساس آنها انجام می‌شود.

تحلیل SWOT چیست؟

تحلیل SWOT، تکنیک رایجی است که برای مشخص کردن و تعریف کردن نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصت‌ها و تهدیدهای کسب‌وکارها مورد استفاده قرار می‌گیرد. این تکنیک می‌تواند در تمام سازمان یا تنها یک پروژه از سازمان اجرا شود. اغلب کسب‌وکارها از تکنیک SWOT در سطح سازمانی اجرا می‌شود تا مشخص شود تا چه حد در مسیر رشد و دستیابی به موفقیت‌ها نزدیک شده‌اند. با این وجود، این تکنیک برای پروژه‌هایی مانند کمپین‌های تبلیغات آنلاین نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد. شما با استفاده از تحلیل SWOT نسبت به کمبودها و خطرات آگاه می‌شوید و با جبران کمبودها و حذف تهدیدها، احتمال شکست را کاهش دهید.

چه زمانی از SWOT استفاده کنیم؟

آنالیز SWOT

برای اینکه بتوان با استراتژیِ درست آینده یک کسب و کار را رقم زد، قبل از هر چیز باید آن کسب و کار را از همه جنبه‌ها ارزیابی کرد. شما می‌توانید قبل از هر تصمیمی از آنالیز SWOT استفاده کنید. مخصوصاً در تصمیمات استراتژیک و مهم شرکت استفاده از آنالیز SWOT بسیار توصیه می‌شود. استفاده از این آنالیز برای شما مشخص می‌کند که روی کدام نقاط ضعف خود باید بیشتر کار کنید و کدام را باید نادیده بگیرید.

اجزای SWOT چیست؟

تحلیل swot

آنالیز SWOT کسب‌وکار را در چهار بخش بررسی می‌کند.

آنالیز SWOT از چهار بخش نقاط قوت (Strengths)، نقاط ضعف (weaknesses)، تهدیدها (Threats) و فرصت‌های پیش رو (Opportunities) تشکیل شده است. برای شناخت دقیق هر کدام از این چهار بخش باید درون سازمان ( برای یافتن نقاط قوت و ضعف) و بیرون سازمان (برای یافتن فرصت‌ها و تهدیدها) را بررسی کنید.

تبلیغ در فضای وب‌سایت‌های معتبر ایرانی در مدیااد

مدیااد، به شما کمک می‌کند تا کمپین‌های تبلیغاتی کسب‌وکار خود را در معتبرترین وب‌سایت‌های ایرانی اجرا کنید و برند خود را در مقابل چشم مخاطبان هدفتان قرار دهید.

عوامل درونی کسب و کار

دو بخش اول تحلیل SWOT مربوط به نقاط ضعف و قوت کسب و کار است که با بررسی عوامل درونی کسب‌وکار به دست می‌آید. بررسی منابع داخلی و تجربیات افراد تیم و یا مسائل دیگر که نشان‌دهنده قوت کسب وکار شما است. از جمله موارد زیر:

  • منابع مالی (منابع درآمدی، منابع و فرصت‌های سرمایه‌گذاری)
  • منابع فیزیکی (ساختمان شرکت و ابزارهای الکترونیکی و وسایل مورد استفاده)
  • منابع انسانی (کارمندان، مخاطبین هدف)
  • فرآیندهای جاری (برنامه‌های در حال اجرا ، طراحی ساختارها و فرآیندهای پربازده)

عوامل بیرونی

عوامل بیرونی، عواملی هستند که هر فرد و یا سازمانی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. شرایط مختلفی که در جامعه و بازار پیش می‌آید، به صورت مستقیم و غیرمستقیم فرصت‌ها و تهدیدهایی برای شرکت‌ها ایجاد می‌کند. این عوامل از جمله عواملی هستند که توسط شما کنترل نمی‌شوند. مانند:

  • ترندهای بازار (محصولات و تکنولوژی‌های جدید، تغییر نیازهای مخاطبین)
  • ترندهای اقتصادی (اتفاقات اقتصادی محلی، ملی و بین المللی)
  • سرمایه‌گذاری (ترند حمایت مالی، کمک‌های مالی)
  • تغییرات دموگرافیک و نوع مصرف و نیاز جامعه
  • ارتباط بین تامین‌کنندگان و کسب‌وکار های همکار دیگر
  • مسائل سیاسی، محیط زیست و ارتباطات اقتصادی کشورها و سازمان‌های بین‌المللی

پس از بررسی شرایط داخل و خارج سازمان باید تصمیم گیری‌ها به گونه‌ای انجام شود که نقاط قوت را در راستای استفاده از فرصت‌های موجود در محیط به کار بگیرید و همچنین برای تهدیدهای بازار و نقاط ضعف نیز برنامه داشته باشید. در ادامه درباره نحوه این تصمیم‌گیری‌ها بیشتر صحبت می‌کنیم.

1-نقاط قوت (strength)

نقاط قوت در SWOT

نقاط قوت هر سازمان با توجه به نوع محصول و خدمات و صنعتی که در آن فعال است، مشخص می‌شود. در واقع کاری است که شما در کسب و کارتان به خوبی و بهتر از بقیه انجام می‌دهید. نقاط قوت شما می‌تواند غیر ملموس باشد مانند برند ساختار ابزار SWOT و یا فروش بالا و شناخته شدن شما در تولید یک نوع محصول. همچنین ممکن است رهبری و مدیریت قوی در سازمان و یا تیم فنی قوی را به عنوان نقطه قوت خود نام ببرید.

مثال‌های دیگر نقاط قوت: جوان و چابک بودن نیروها یا باتجربه بودن نیروی‌های یک سازمان یا ارتباطات خوب و شبکه‌سازی قوی یک شرکت و یا هر مهارت و تکنولوژی خاصی که رقیب‌های شما آن را نداشته باشند.

نقاط قوت شامل موارد زیر می‌شود:

  • کارهایی که شرکت شما به خوبی انجام می‌دهد.
  • ویژگی‌هایی که شما را از رقیبانتان متمایز می‌کند.
  • منابع داخلی مانند مهارت و دانش کارکنان
  • دارایی‌های ملموس مانند سرمایه و تکنولوژی

2-نقاط ضعف (weakness)

نقاط ضعف در ماتریس SWOT

بعد از مشخص شدن نقاط قوت، بهتر است به یک شناخت جامع‌تر از خود برسید و نقاط ضعف را هم در نظر بگیرید. چه چیزی باعث می‌شود که از رقیبان خود عقب بمانید؟ در این قسمت می‌توانید چالش‌های درون سازمان را هم بیان کنید. برای مثال مسائل مالی و سرمایه گذاری، نیاز به آموزش بیشتر کارکنان و …. ضعف در برقراری ارتباط و شبکه‌سازی با شرکت‌های دیگر فعال در صنعت از مثال‌های دیگری برای این قسمت است.

نقاط ضعف شامل موارد زیر می‌شود:

  • چیزهای ضروری که در کسب و کارتان ندارید.
  • کارهایی که رقیبان شما بهتر از شما انجام می‌دهند و با استفاده از آن‌ها از شما سبقت می‌گیرند.
  • موقعیت نامشخص استراتژیک برای فروش محصول، یعنی محصولی دارید که نمی دانید مخاطب اصلی آن چه کسانی هستند و چرا باید محصول شما به محصول مشابه ترجیح بدهند.

3-فرصت‌های پیش رو (opportunities)

فرصت های کسب و کار در تحلیل SWOT

تعداد بالای لید یا سرنخ‌های فروش، ایده‌های خلاقانه و جدید می‌تواند فرصت‌هایی برای رشد کسب‌وکار و افزایش فروش باشد. فرصت‌های موجود شامل موارد زیر می‌شود:

  • تعداد کم رقیبان در صنعت شما و یا در محصولی خاص
  • به وجود آمدن نیازهای جدید در جامعه برای محصولات و سرویس‌های شما
  • توانایی ارتباط با جامعه مشتریان از روش‌های مختلف (شبکه‌های اجتماعی، بلاگ و رویدادها و …)

4-تهدیدها (Threats)

تهدیدها در ماتریس SWOT

قسمت آخر از تحلیل SWOT مربوط به تهدیدهای موجود درمحیط برای کسب و کار است. منظور از تهدید، ریسک‌های پیش رو در تصمیم گیری‌ها و یا شرایط خاصی در بازار است که مانع پیشرفت کسب و کار و باعث کاهش فروش می‌شود.

تبلیغ در فضای محبوب‌ترین اپلیکیشن‌های موبایل در تپسل

تپسل، به شما کمک می‌کند تا کمپین‌های تبلیغاتی کسب‌وکار خود در فرمت‌های مختلف تبلیغاتی (ویدئویی، بنری، همسان، ریتارگتینگ) را در محبوب‌ترین اپلیکیشن‌ها و بازی‌های موبایلی اجرا کنید و برند خود را در مقابل چشم مخاطبان هدفتان قرار دهید.

تهدیدها می‌تواند شامل موارد زیر شود:

  • رقیبان تازه وارد به صنعت
  • تغییر وضعیت اقتصادی
  • انتشار اخبار منفی و شایعات بر علیه شما
  • تغییر نیازهای افراد جامعه

چگونه برای کسب و کار خود تحلیل SWOT انجام دهیم؟

سوالات SWOT

برای استفاده از این تحلیل باید سؤال‌هایی از خود درباره کسب و کار بپرسید. ممکن است برای پاسخ به این سؤال‌ها نیاز به تحقیقات بازاریابی و تهیه پرسشنامه داشته باشید تا داده‌های درستی را جمع آوری کنید.

سؤالات مربوط به نقاط قوت

برای پیدا کردن نقاط قوت می‌توان با سوال‌های زیر شروع کرد:

  • مشتریان چه ویژگی از محصولات یا کسب و کار شما را دوست دارند؟
  • شما چه کاری را بهتر از شرکت‌های دیگر انجام می‌دهید؟
  • مهم‌ترین نکتهٔ مثبتی که باعث شناخت برند شما می‌شود، چیست؟
  • موقعیت استراتژیک شما در فروش چه محصولی و با چه ویژگی‌ای است؟ در واقع چه محصولی از شما از همه پرفروش‌تر است و دلیل این پر فروش بودن چیست؟
  • شما چه ساختار ابزار SWOT منابعی (از نظر نیروی انسانی و یا منابع تکنولوژی و یا …) دارید که رقبای شما ندارند؟

با پاسخ دادن به این سؤالات و سوالات مشابه دیگر متناسب به صنعت خود می‌توانید لیستی از نقاط قوت خود تهیه کنید.

سوالاتی برای پیدا کردن نقاط ضعف

  • مشتریان از چه ویژگی از محصولات شما بدشان می‌آید؟
  • چه انتقاد و یا نکته منفی را اغلب در نظرات مشتریان می‌بینید؟
  • چرا مشتریان شما از سرویسی که خریداری کرده‌اند، انصراف می‌دهند؟
  • نکته منفی موجود در برند شما از نظر جامعه چیست؟
  • چه منابعی رقیبان شما دارند که شما ندارید؟
  • بزرگ‌ترین چالش‌ها در فروش محصولات چیست؟

یافتن نقاط ضعف و قوت در سازمان بسیار ساده‌تر از یافتن فرصت‌ها و تهدیدها در خارج از سازمان است. تفاوت دیگر این است که شرایط خارجی قابل تغییر توسط شما نیست و تنها می‌توانید تصمیمات خود را با آن‌ها تطبیق دهید.

سوالاتی برای پیدا کردن فرصت‌های پیش رو و تهدیدها

  • چگونه می‌توانیم فروش و فرآیند خدمات مشتری را بهتر کنیم؟
  • نیاز اصلی مشتریان که ممکن است به خاطر آن به ما مراجعه کنند چیست؟
  • آیا بودجه مالی، ابزار و یا منابع دیگری وجود دارد که از ظرفیت آنها استفاده کاملی نکرده باشید؟
  • آیا به صورت بهینه از منابع و قابلیت‌های سازمان استفاده می‌کنید؟
  • کدام کانال بازاریابی بیشتر از انتظار شما اثربخش بود و چرا؟

چگونه باید بر اساس SWOT تصمیم گیری کنید؟

پس از تهیه ماتریس SWOT، دید کاملی نسبت به وضعیت شرکت خود به دست می‌آورید و دو مرحله نهایی پیش رو دارید:

  • ابتدا بررسی کنید که امکان تطبیق نقاط قوت شما با فرصت‌ها وجود دارد یا خیر؟ به این مفهوم که آیا فرصتی در بازار وجود دارد که با استفاده از نقاط قوت خود بتوانید از آن استفاده کنید و کسب و کار خود را رشد دهید؟
  • در مرحله بعدی باید به نقاط ضعف توجه کنید. آیا امکان تقویت نقاط ضعف وجود دارد؟ آیا می‌توان نقاط ضعف را به نقطه قوت تبدیل کرد؟ سؤال اساسی‌تر اینکه آیا باید نقاط ضعف را به نقاط قوت تبدیل کرد یا بهتر است از آن‌ها صرف نظر کرد و فقط روی نقاط قوت تمرکز بیشتری داشت؟ در ادامه پاسخ این سؤال‌ها را بررسی می‌کنیم.

بررسی استراتژیک نقاط قوت و ضعف

تصمیم گیری استراتژیک بر اساس swot

برای پاسخ به این سؤال که چگونه درباره نقاط قوت و ضعف تصمیم‌گیری کنیم، باید سعی کنیم اهمیت استراتژیک نقاط قوت و یا ضعف را بررسی کنیم. نقاط قوت و ضعفی اهمیت استراتژیک دارند که در مرحله اول ترجیحاً به صورت مستقیم پتانسیل ایجاد جریان‌های سودآور قابل توجه برای کسب‌وکار را داشته باشند. فرض کنیم که شما با بررسی نقاط قوت خود به این نتیجه رسیدید که توانایی تولید محصول جدید خاصی را دارید. در ابتدا باید بررسی کنید که:

  • آیا محصول شما خریدار دارد و نیازی از جامعه است؟
  • آیا محصول شما قابل کپی شدن توسط رقبا است؟
  • تا چه زمانی می‌توانید از آن جریان سودآوری داشته باشید؟

نکته مهم دیگر این است که نقاط قوت و ضعف خود را با رقیبانتان مقایسه کنید. در هر کدام از آن‌ها در چه سطحی نسبت به رقیبان قرار دارید. به عبارتی مهم‌تر از اینکه نقطه قوتی را داشته باشید این است که قدرت نسبی آن را نسبت به بقیه بسنجید.

نقاط قوت و ضعف را می‌توانید در یک ماتریس مانند ماتریس بالا جای دهید که چهار حالت بر اساس میزان اهمیت استراتژیک و قدرت نسبی را شامل می‌شود.

نقاط قوت اصلی

در تصمیم گیری‌ها و تعیین استراتژی، اولین مرحله این است که مطمئن شوید از نقاط قوت اصلی خود کامل‌ترین بهره برداری را دارید و بیشترین اثربخشی از این قسمت به دست خواهد آمد.

مدیریت نقاط ضعف اصلی

این قسمت، قسمتی است که بیشتر از هر چیزی باید مراقب آن باشید. تبدیل نقاط ضعف به قوت نیاز به برنامه بلند مدت و یا تغییرات بزرگ است. اما باید تلاش کنید که آسیب پذیری کسب‌وکارتان را در برابر نقاط ضعف اصلی کاهش دهید.

مهم‌ترین و اغلب موفق‌ترین راهکار برای نقاط ضعف در وظایف اصلی، برون‌سپاری یا واگذاری کار به یک شرکتی خارج از سازمان خود است.

نقاط قوت کم اهمیت

نکته مهم این است که اگر برای این گروه از نقاط قوت، سرمایه گذاری خاصی داشته‌اید، از سرمایه گذاری بیشتر در آن خودداری کنید. مثلاً اگر برای آموزش مهارت خاصی به کارکنان هزینه می‌کنید و پس از مدتی متوجه شده‌اید که ساختار ابزار SWOT بازدهی کافی وجود ندارد و اهمیت استراتژیک آن نیز بالا نیست، سرمایه گذاری را متوقف کنید.

منطقه بی تفاوتی

در این قسمت نقاط ضعفی قرار می‌گیرند که اهمیت چندانی ندارند و نیاز به تصمیم گیری خاصی برای آن‌ها وجود ندارد.

دانلود تمپلیت SWOT

ما در کالج تپسل فایلی را به صورت نمونه آماده کرده‌ایم که می‌توانید با استفاده از آن تحلیل SWOT را مرحله به مرحله انجام دهید

سوال‌های رایج

تحلیل SWOT چیست؟

تحلیل SWOT چارچوبی برای شناسایی و تحلیل نقاط قوت، ضعف، فرصت‌ها و تهدیدهای سازمان است. هدف اصلی تجزیه‌وتحلیل SWOT افزایش آگاهی از عواملی است که در تصمیم‌گیری تجاری یا ایجاد یک استراتژی تجاری نقش دارند.

تجزیه‌وتحلیل SWOT چگونه انجام می‌شود؟

ایجاد تحلیل SWOT شامل شناسایی و تجزیه‌وتحلیل نقاط قوت، ضعف، فرصت‌ها و تهدیدهای یک شرکت است. توصیه می‌شود ابتدا لیستی از سؤالات برای پاسخ به هر عنصر ایجاد کنید. سؤالات به‌عنوان راهنمایی برای تکمیل تجزیه‌وتحلیل SWOT و ایجاد یک لیست متوازن عمل می‌کنند.

5 نیرو پورتر در مقابل تجزیه و تحلیل SWOT: تفاوت چیست؟

ویدیو: 5 نیرو پورتر در مقابل تجزیه و تحلیل SWOT: تفاوت چیست؟

محتوا

5 نیرو پورتر در مقابل تجزیه و تحلیل SWOT: یک بررسی اجمالی

تجزیه و تحلیل 5 Force Porter و تجزیه و تحلیل SWOT هر دو ابزاری هستند که برای تحلیل و تصمیم گیری استراتژیک استفاده می شوند. شرکت ها ، تحلیلگران و سرمایه گذاران از 5 نیرو پورتر برای تجزیه و تحلیل فضای رقابتی در یک صنعت استفاده می کنند ، در حالی که آنها تمایل دارند با استفاده از تجزیه و تحلیل SWOT عمیق تر به درون سازمان نگاه کنند تا پتانسیل داخلی آن را بررسی کنند.

هر یک از مدل ها به دنبال تعریف موقعیت شرکت در بازار هستند. 5 نیرو پورتر به طور کلی بیشتر یک ابزار خرد است ، در حالی که تجزیه و تحلیل SWOT نسبتاً کلان است.

غذاهای کلیدی

  • Porters 5 Force یک استراتژی تحلیل مقایسه ای است که نیروهای بازار رقابت را در یک صنعت تجزیه و تحلیل می کند.
  • تجزیه و تحلیل SWOT به نقاط قوت ، ضعف ، فرصت ها و تهدیدهای یک فرد یا سازمان برای تجزیه و تحلیل پتانسیل داخلی آن نگاه می کند.
  • در حالی که 5 نیروی پورتر همه عوامل خارجی هستند ، تجزیه و تحلیل SWOT نیروهای داخلی (نقاط قوت و ضعف) و خارجی (فرصت ها و تهدیدها) را بررسی می کند.
  • از هر دو ابزار می توان برای ایجاد روندهای برنامه ریزی استراتژیک برای پیشرفت بیشتر یک شرکت یا فرد استفاده کرد.

5 نیرو پورتر

Porter 5 Force یک استراتژی تحلیل مقایسه ای است. شرکت ها می توانند از آن برای تعیین رقابت در صنعت خود ، همراه با نقاط ضعف و قوت یک صنعت استفاده کنند. این مدل را می توان در هر بخش از اقتصاد برای جستجوی سودآوری و جذابیت به کار برد.

این استراتژی را مایکل ای پورتر ، استاد دانشکده تجارت هاروارد ، به عنوان بخشی از کتاب خود ابداع کرد استراتژی رقابتی: تکنیک هایی برای تجزیه و تحلیل صنایع و رقبا، که در سال 1980 منتشر شده است. می توان از آن برای تجزیه و تحلیل ساختار صنعت یک شرکت ساختار ابزار SWOT و همچنین استراتژی شرکتی آن استفاده کرد. با استفاده از 5 Force Porter ، شرکت ها می توانند انتظارات مربوط به سودآوری را تعیین کنند.

همراه با تجزیه و تحلیل شرکت ها ، از 5 نیرو پورتر می توان برای شناسایی سودآوری در هر بخش از اقتصاد استفاده کرد.

م Keyلفه های اصلی 5 نیرو پورتر

5 نیرو پورتر 5 نیروی اصلی رقابتی را تشریح می کند که هر صنعتی را تشکیل می دهد از جمله:

  1. پتانسیل ورود تازه واردان به صنعت. وقتی ورود برای شرکت های جدید آسان باشد ، به این معنی است که معمولاً درجه بالاتری از رقابت وجود دارد.
  2. رقابت موجود در صنعت. رقبای تثبیت شده تر ، به معنای سطح بالایی از رقابت در صنعت است.
  3. ورود کالاها یا خدمات جدید به بازار. محصولات و خدمات جدید می توانند باعث فرسایش محصولات موجود شوند.
  4. قدرت تأمین کننده. وقتی عرضه کنندگان بیشتری شروع به چانه زدن می کنند ، ممکن است منجر به کمبود شود. این ممکن است رقابت برای مواد اولیه و سایر منابع را افزایش دهد و منجر به افزایش هزینه ها و کاهش سود شرکت شود.
  5. قدرت مصرف کننده مصرف کنندگانی که قدرت بیشتری برای چانه زنی دارند می توانند منجر به افت سودآوری شوند.

هر یک از این نیروها به طور کلی ماهیتی خارجی دارند و نتیجه ساختار داخلی یک شرکت نیستند. نیروها به طور کلی در برابر یک مفهوم خرد مانند یک خط تجارت یا ایده فردی تجزیه و تحلیل می شوند.

تجزیه و تحلیل SWOT

SWOT مخفف نقاط قوت ، ضعف ، فرصت ها و تهدیدها است. تجزیه و تحلیل SWOT ابزاری استراتژیک است که برای شکل دادن به موفقیت یک تجارت ، مکان ، صنعت ، محصول یا شخص مورد استفاده قرار می گیرد. این نهاد به نهادی می گوید که چه در داخل و چه در خارج از کشور چه کاری می تواند انجام دهد و چه کاری نمی ساختار ابزار SWOT تواند انجام دهد ، و به طور خلاصه می گوید که چگونه می تواند اهداف خود را به انجام برساند و آنچه را که برای دستیابی به آنها مانع آن است.

هر قطعه از تجزیه و تحلیل SWOT به عنوان یکی از عناصر مقایسه با راه حل های موجود و رقبا استفاده می شود. با این حال ، تمرکز بر قدرت داخلی مفهوم باقی مانده است. تجزیه و تحلیل SWOT اغلب به عنوان یک بررسی کلان در نظر گرفته می شود ، زیرا می تواند درک کند که آیا یک هدف قابل دستیابی است. کاربران معمولاً برای شناسایی مزایا و معایب رقابتی خود ، یک تمرین SWOT را پشت سر می گذارند.

عوامل داخلی

نقاط قوت و ضعف خصوصیات درونی هستند - قابل کنترل و یا تغییر هستند ، اغلب به راحتی و از درون. نقاط قوت چگونگی برتری و فراتر رفتن نهاد از رقابت را نشان می دهد. این ممکن است شامل نیروهایی مانند مکان ، قدرت نام تجاری ، بازاریابی ، پول نقد در دسترس ، فناوری یا قیمت گذاری باشد. از طرف دیگر نقاط ضعف موجودیت اقتصادی مانع از انجام حداکثر توانایی آن می شود ، بدهی ، کمبود سرمایه ، گردش نیروی کار و کمبود منابع همگی نمونه هایی از نقاط ضعف هستند.

عوامل خارجی

عوامل خارجی شامل فرصت ها و تهدیدها است که مهار آنها لزوماً آسان نیست. فرصت هایی که یک نهاد در اختیار دارد ، عوامل مطلوبی است که به آن در رقابت در صنعت برتری می بخشد. کاهش مالیات و اصلاحات یک نمونه است. از طرف دیگر تهدیدها عوامل خارجی هستند که می توانند مزیت رقابتی شرکت را با مشکل روبرو کنند.کمبود نیروی کار و هزینه های بیشتر برای مواد اولیه ممکن است تهدیدهای بالقوه باشد.

ملاحظات خاص

مشاغل می توانند با درک و استفاده از 5 نیرو پورتر ، استراتژی های خود را تنظیم کنند. استفاده از این موارد می تواند به سود بیشتر کمک کند و بنابراین باعث افزایش سود برای سرمایه گذاران آنها شود. تحلیلگران و سرمایه گذاران منفرد همچنین می توانند هنگام انجام تجزیه و تحلیل سهام قبل از سرمایه گذاری ، از 5 نیرو پورتر به عنوان ابزاری کیفی استفاده کنند.

تجزیه و تحلیل SWOT می تواند به صورت فعالیت های طوفان مغزی یا ارزیابی خود باشد. برای اینکه یک تجزیه و تحلیل SWOT کارساز باشد ، باید یک فضای باز وجود داشته باشد ، جایی که هر کس مجاز است با ایده های خود کمک کند. پس از انجام این کار ، مدیریت یک شرکت (یا یک فرد) می تواند در مورد تجزیه و تحلیل هر ایده کار کند و یک برنامه استراتژیک برای کمک به موفقیت در نظر بگیرد.

الگوی تحلیل SWOT بر اساس شاخص های آموزشی

تحلیل SWOT را می توان برای تعیین نیازهای آموزشی کل سازمان یا هر یک از واحدهای سازمانی به کار برد . طبق این الگو نخست عوامل بیرونی (تهدیدها و فرصت ها) و سپس ، عوامل درونی (ضعف ها و قوت ها) مورد بررسی قرار می گیرند .

ترتیب فوق زمینه ای برای مقایسه و مقابله ابعاد با زمینه های منفی و مثبت و شناسایی شکاف ها و تخصیص منابع فراهم می آورد . برای تحلیل SWOT پاسخ به سوالات ذیل در ابعاد عوامل بیرونی و درونی سازمان مفید و لازم است.

الف: عوامل خارجی

فراگیران چگونه محصولات و خدمت شما را دریافت می کنند؟

تصویر و شهرت سازمان شما چیست ؟

سازمان شما با چه مشکلاتی در بازار رقابت روبروست ؟

آموزش چه تأثیری بر عوامل خارجی دارد ؟

چه ادراک و استنباطی نسبت به تعهد سازمان به آموزش کارکنان وجود دارد ؟

رقبا و سازمان های همکار شما چقدر و چگونه به آموزش معتقدند ؟

تعهد به آموزش ، چگونه و به چه میزانی جذب نیرو ها ی جدید و شایسته را تحت تأثیر قرار می دهد؟

ب: عوامل داخلی

چه تعدادکارمندان در سازمان کار می کنند ؟

آیا سازمان با ازیاد نیرو مواجه است یا کمبود نیرو دارد ؟

گروه های کاری مختلف سازمان کدامند ؟

آموزش کارکنان با چه مشکلاتی مواجه است ؟

در هر یک از این گروه ها آموزش اولویت چندم است ؟

نگرش مدیرت ارشد و مدیریت عملیاتی سازمان چیست ؟

نقاط قوت سازمان شما در زمینه عملکرد کارکنان چیست ؟

گروه های کاری چه دانش ، مهارت و نگرشی را لازم دارند ؟ ( خراسانی و مهدی ۱۳۸۵ ، ص ۸۰- ۷۹ )

در نهایت تعیین می کنید با توجه به فرصت ها و تهدید ها چه تغییراتی را باید جهت رفع نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت باید انجام شود . سپس فهرستی از نیازهای آموزشی را که از این تحلیل منتج می شود را فهرست کنید تا در برنامه آموزشی بدان پرداخته شود.

اولین گام استراتژیک در تنظیم استراتژی هوشمند بازاریابی محتوا

اولین گام استراتژیک در تنظیم استراتژی هوشمند بازاریابی محتوا

پیش‌نیاز استراتژی بازاریابی محتوا: تجزیه‌وتحلیل SWOT

تجزیه‌وتحلیل SWOT یا همان ماتریس نقاط قوت و ضعف داخلی، فرصت و تهدید محیطی که به ماتریس سوات معروف است، دهه‌ها به عنوان ابزاری برای ارزیابی‌های آنچه هستیم و آنچه در محیط در انتظار ماست چه در کسب‌وکار و چه در زندگی شخصی استفاده شده است. این اولین نشانه حضور تفکر راهبردی در تصمیم‌گیری‌های ما بوده است. وقتی پیش از هر اقداماتی شرایط را بررسی می‌کنیم و برای برنامه‌ریزی و ترسیم نقشه راه همه جوانب خود و محیط‌مان را در نظر می‌گیریم، دست‌کم می‌دانیم که از اقدام خود چه می‌خواهیم. حال شما می‌توانید پیش از تنظیم استراتژی بازاریابی محتوا برای کسب‌وکار خود از این ابزار کمک بگیرید و محیط ارتباطی خود را با مخاطبانتان بیشتر بشناسید.

سان تزو (Sun Tzu) در کتاب هنر جنگ نوشته است که: “اگر شما خودتان و حریف‌هایتان را بشناسید شما می‌توانید در صدها جنگ بدون حتی یک شکست، پیروز شوید. اگر تنها خودتان را بشناسید و حریف‌هایتان را نشناسید، با احتمال 50 درصد ممکن است برنده و یا بازنده نبرد باشید. اگر شما نه خودتان و نه حریف‌هایتان را بشناسید، شما همواره خود را به خطر خواهید انداخت.” اگر به شناخت فرصت‌های محیطی که برای درخشش شما به وجود می‌آید، ضعف‌هایی که شما را آسیب‌پذیر می‌کند، نقاط قوتی که برندتان را نسبت به رقبا متمایز می‌سازد، تهدیدهایی که منجر به از دست رفتن مخاطبان شما می‌شود؛ بپردازید قادر خواهید بود که استراتژی بازاریابی محتوای اثربخش‌تری را طرح‌ریزی کنید. این اطلاعات به شما کمک می‌کند ساختار اثربخش هر نوع محتوا را برای برند خود بیابید. برای مثال متوجه خواهید شد که برای مطالب بلاگ موضوعاتی مورد علاقه مخاطبان، سبک گفتار، تعداد کلمه، ساختار مقاله، اندازه‌ی مناسبی برای طول جملات، متاداده‌های لازم در اطراف مقاله (سایر اطلاعات و امکانات موجود در صفحه‌ای که مقاله در آن منتشر شده است) و حتی زمان مناسب برای انتشار را بدانید.

چگونه تحلیل SWOT را برای محتوا به کار ببریم؟

داده‌هایی که شما در این ابزار وارد می‌کنید دقیقاً به اندازه استفاده از آن اهمیت دارد. بنابراین با خودتان صادق باشید و داده‌های واقعی را وارد کنید! شما می‌توانید با اعضای تیم بازاریابی، تیم تولید محتوا و طراحان شرکت خود این ماتریس را تکمیل کنید. حاصل اینکار ممکن است تعجب‌برانگیز باشد و شما را با پیچیدگی‌های بیشتری روبه‌رو سازد، اما این اولین قدم برای موفقیت شماست. برای تکمیل برخی بخش‌های این ماتریس لازم است تحقیقات میدانی و یا داده‌کاوی ثانویه لازم باشد. برای تکمیل این ماتریس باید زمان بگذارید!

Content SWOT Analysis

عوامل درونی

دو بخش اول این ماتریس مربوط به سازمان شماست و به دنبال افزایش سطح شناخت شما نسبت به خودتان می‌باشد. واقع‌نگر باشید و ویژگی‌های مثبت و منفی خود را ثبت کنید. شما لازم باشد از یک تیم مشاور برای این کار کمک بگیرید.

نقاط قوت

بهتر است در تنظیم نقاط قوت با چهار رویکرد متفاوت آشنا شوید. به طور کلی ابتدا باید نقاط قوت برند خود را در نظر بگیرید که شامل نقاط قوت برند و کسب‌وکار شما در بازار رقابت از دیدگاه خود به عنوان یک تصویر ایده‌آل و یا یک منبع بالقوه‌ای که می‌خواهید متناسب با آن شناخته شوید، نقاط قوت برند و کسب‌وکار شما از دیدگاه مشتریان، آنچه بارها درباره خود از زبان آن ها شنیده‌اید و تصویر موجود شما می‌باشد. در این بخش معمولاً به مواردی همچون داستان موفقیت برند شما، دانش، نیروی انسانی و مزیتی که از محصول و خدماتتان به طور مطلق مخصوص شماست و دیگر رقبا آن را ندارند، مزیت‌های رقابتی شما در بازار، ارزش‌های پیشنهادی کسب‌وکار شما و دلایل خرید مشتریان از شما و… اشاره می‌شود. سعی کنید ویژگی‌هایی که به آن معروف هستید، دارایی‌های واقعی شما، منابعی که می‌توانید به آن تکیه کنید، نیروی انسانی مستعد و قابل اعتماد شرکت خود را نیز در این بخش از ماتریس ثبت کنید. به آن چیزی فکر کنید که شما را از ساختار ابزار SWOT ساختار ابزار SWOT رقبایتان جدا می‌کند. برای مثال آیا مشتریان شما را با خدمات مشتری قویتان می‌شناسند؟ آیا مزیت شناخته شده وب‌سایت سفارش غذای شما داشتن غذاهای خانگی است؟ آیا همیشه از مشتریان می‌شنوید که به علت کیفیت خدمات شما خرید را انجام می‌دهند؟ آنچه اهمیت دارد تصویری است که از شما وجود دارد و تصویر ایده‌آلی که شما در نظر دارید خلق کنید. دو رویکرد دیگر برای نقاط قوت در نظر گرفتن نقاط قوت شما در فرآیند بازاریابی محتواست. ابتدا در نظر بگیرید که در فرآیند تدوین استراتژی، شناخت مخاطبان، بهینه‌کاوی محتوا، تولید انواع محتوای مورد نیاز خود، انتشار آن در کانال‌های مختلف و ارزیابی اثربخشی عملکرد محتوا چه نقاط قوتی دارید. برای مثال آیا شبکه‌های اجتماعی شما از کمیت و کیفیت خوبی در مورد دنبال‌کنندگان برخوردار است؟ آیا توانایی تولید نوع خاصی از محتوا توسط تیم خود را دارید؟ همچنین اگر پیش از این از استراتژی بازاریابی محتوا استفاده کردید باید بدانید نقاط قوت آن از دید مخاطبان شما چه بوده است و آن ها به کدام نوع محتوا شما علاقه بیشتری داشتند. چنانچه تا به حال از بازاریابی محتوا استفاده نکردیده‌اید و یا در برنامه پیشین خود به درستی نیاز مخاطبان را تشخیص نداده‌اید می‌توانید از تحقیقات میدانی برای شناخت نیاز مخاطبان خود استفاده کنید. از آنجایی که این اولین گام در راستای تنظیم استراتژی بازاریابی محتوای شماست، سؤالاتی را مطرح کنید که در حوزه تولید محتوای شما باشد اما صرفاً به آن اکتفا نکنید.

نقاط ضعف

برای شناسایی نقاط ضعف خود نیز می‌توانید هم از دیدگاه خود و مشتریان در مورد برند و هم در مورد کسب‌وکار و تولید محتوای خود استفاده کنید. در مورد کسب‌وکار خود به دلایل پایین بودن فروش، نیازهایی از قبیل تجربیات، نمونه کار، سرمایه، نیروی انسانی متخصص، جایگاه بازار و… فکر کنید. آنچه از مشتریان خود درباره ضعف کالا و خدمات، سیستم توزیع، ارتباط با مشتری، پاسخگویی و خدمات پس از فروش شنیده‌اید چیست؟ مهمترین بهبودی که در حال حاضر برای شرکت شما نیاز است از دیدگاه مشتریان چیست؟ نقاط ضعف خود را در مورد فرآیند بازاریابی محتوا در نظر بگیرید. فکر می‌کنید در فرآیند بازاریابی محتوا کدام بخش را نمی‌توانید با قدرت و تخصص پیاده کنید؟ آیا در تحقیقات محتوا، تنظیم استراتژی محتوا، تولید محتوای متفاوت، انتشار و ارزیابی محتوا ضعف دارید؟ اگر تاکنون از بازاریابی محتوا استفاده کرده‌اید چه نقاط ضعفی را از دیدگاه مشتریان خود مشاهده کردید؟ ممکن است محتوای شما صرفاً برای جذب مخاطب مناسب باشد و اطلاعات بیشتری که به خرید منجر شود در دسترس مخاطب‌های جذب شده قرار نگرفته باشد. همچنین ممکن است تمرکز شما بر یک نوع محتوا مخاطب را خسته کرده باشد. در این بخش مهمترین مسئله تحلیل رفتار مخاطب با محتوای شماست. شما باید از این اطلاعات برای بهبود استراتژی بازاریابی محتوای خود استفاده کنید و بتوانید با بهره‌گیری از منابع بیرون از سازمان بر نقاط ضعف خود غلبه کنید.

عوامل بیرونی

دو بخش دیگر این ماتریس مربوط به عوامل موجود در محیط سازمانی شماست و به دنبال افزایش سطح شناخت شما نسبت به محیط‌تان می‌باشد. واقع‌نگر باشید و ویژگی‌های مثبت و منفی محیط خود را ثبت کنید. شما لازم باشد از یک تیم مشاور برای این کار کمک بگیرید.

فرصت‌ها

در این بخش نیاز است تغییرات تکنولوژی و بازار، روندهای بین‌المللی و منطقه‌ای، سیاست‌های دولت، سبک زندگی، ویژگی‌های مشتریان، الگوهای اجتماعی را شناسایی و تأثیرهای مثبت آن ها را بر کسب‌وکار تحلیل کنید. از طرف دیگر رفتارهای رقبا و مشتریان شما در محیط ممکن است برای شما فرصتی را خلق کند که اگر به آن در زمان مناسب توجه کنید نتایج خوبی را دربرداشته باشد. سعی کنید با واقع‌بینی ادراک مخاطب از کسب‌وکار خود را ارزیابی کنید. اگر اخیراً رشد بازار داشته‌اید و یا تکرار خرید توسط مشتریان سابق خود داشته‌اید نشان از ادراک مثبت مخاطبان از شماست و این فرصتی است که می‌تواند به رشد برند شما کمک کند. هیچگاه فرصت‌های وابسته به زمان را از دست ندهید. برای مثال رویداد، جشن و یا تغییراتی فصلی می‌توانند فرصت‌های بیشماری را برای شما فراهم آورند. از طرف دیگر، انواع محتوا و یا کانال‌های انتشار مورد علاقه مردم روزانه دستخوش تغییرات است. برای مثال استفاده از موشن گرافیک و استاپ‌ موشن با گسترش فعالیت اینستاگرام افزایش یافت. محتواهای متفاوتی مثل بوم‌رنگ اینستاگرام به وجود آمد و شبکه‌ های اجتماعی زیادی مثل وایبر و واتساپ آمدند و رفتند. بنابراین فرصت‌های فضای تولید و انتشار محتوا را شناسایی کنید تا بتوانید از آن ها استفاده کنید. آن ها همیشگی نیستند و اگر در زمان نامناسب استفاده شوند ممکن است برای شما تهدید شوند. برای تکمیل این بخش حتما از تحقیقات علمی استفاده کنید. خلاقیت‌های شما در تولید محتوا معمولاً از این بخش ماتریس استخراج می‌شود. بنابراین در تنظیم استراتژی بازاریابی محتوای خود فرصت‌های محیطی را حتما در نظر داشته باشید.

تهدیدها

در این بخش مهم ترین سؤالات در مورد شناسایی بزرگترین رقبا و عوامل غیرقابل کنترل و اثرگذار محیطی است که تأثیرات منفی بر کسب‌وکار شما دارند. دیدگاه مشتریان شما برای شناسایی این تهدیدها بسیار اهمیت دارد. دلایل خرید محصولات رقبا، روش‌هایی کسب اطلاع از رقبای شما، عدم تکرار خرید محصولات شما، تغییر نگرش و سبک زندگی آنها نسبت به آنچه شما عرضه می‌کنید، بسیار اهمیت دارد. به عبارت دیگر همه عوامل محیطی ممکن است یک روزی برای شما فرصت باشند و یا تبدیل به تهدید شوند. نحوه رفتار شما با تغییرات محیطی است که نشان می‌دهد شما از آن تغییر به شکل فرصت استفاده کردید و یا برای شما تهدید محسوب شده است. شما باید نسبت به تهدیدهای محیطی آگاه باشید و همواره تحقیقات خود را در این باره به روزآوری کنید. محتوایی که به آسانی توسط رقبای شما تقلید شود، اجرای نامناسب یک استراتژی بازاریابی محتوای مناسب، قرار دادن محتوای تکراری و یا تقلیدی در معرض دید مخاطب، بمباران اطلاعاتی مخاطبان، تولید محتوای عام‌پسند بدون توجه به طبقه مخاطبان هدف شما، ترجمه محتواهای تولید شده به زبان‌های دیگر بعنوان تنها روش تولید محتوا، دزدی ادبی و عدم ذکر منبع تولیدکننده محتوا، عدم توجه به پیوستگی تولید محتوا، عدم توجه به زمان مناسب برای انتشار محتوا، همه و همه می‌توانند تهدیدهای بزرگی برای بازاریابی محتوای شما باشند. رقبای شما به راحتی می‌توانند روند بازاریابی محتوای شما را رصد کنند و نسبت به آن ایده‌پردازی کنند و بهتر از شما با منابع بیشتر و بودجه بیشتر محتواهای مناسب‌تری تولید کنند و از ناهماهنگی‌های شما در برنامه‌ی بازاریابی محتوا سوءاستفاده نمایند و بهتر از شما جلو کنند. محتوای شما یک موجود زنده است در بزرگ کردن آن در طول زمان نهایت تلاش خود را بکنید.

چنانچه شما بتوانید ماتریس سوات بازاریابی محتوای خود را با اطلاعات واقعی از خود، مخاطبان و تحقیقات محیطی کامل کنید، می‌توانید از این اطلاعات برای ایجاد یک برنامه عملیاتی بازاریابی محتوا به خوبی استفاده کنید. تصمیم‌گیری نحوه برنامه‌ریزی و اجرای بازاریابی محتوا بر اساس نقاط قوت، ضعف، فرصت‌ها و تهدیدهای شماست. از فرصت‌ها استفاده کنید و تهدیدهای بالقوه خود را هرگز فراموش نکنید.

برای ما بنویسید که به چه موضوعی علاقه مند هستید تا برای شما تولید محتوا شود ؟



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.