معایب ایچیموکو


اندیکاتور ایچیموکو در حقیقت شامل یک بخش پنجمی به نام دهانه چیکو یا همان چیکو اسپن نیز هست. معنای لغوی Chikou Span معادل دره کم عمق بوده و فرمول محاسبه‌ی آن، تفاضی بیشترین قیمت آخرین کندل بسته شده با قیمت در 26 دوره‌ی قبلی است. از دهانه چیکو برای نشان دادن روند غالب در حکت فعلی استفاده می‌شود. اگر چیکو اسپن کمتر از روند قیمتی قرار بگیرد، این بدان معنا است که فروشندگان بازار را در دست داشته و اگر عکس این حالت رخ دهد، به این معنا است که خریداران بازار را به دست گرفته‌اند.

انواع روش های تحلیل تکنیکال، مزایا و معایب

در بازارهای مالی روش‌های زیادی برای سود کردن وجود دارد. بسیاری از افراد ترید کردن با استفاده از تحلیل تکنیکال را انتخاب می‌کنند؛ اما در همان ابتدا با سبک‌های بی‌شمار با اسم‌های مختلف برخورد می‌کنند. شاید در ابتدای مسیر افراد شروع به تحقیق و مطالعه در مورد سبک‌های مختلف کنند؛ اما معمولا در ابتدای راه دچار مشکل شده و نمی‌دانند چه سبکی برای آن‌ها مناسب است. در این مقاله روش های تحلیل تکنیکال و نقاط ضعف و قدرت آن‌ها را بررسی خواهیم کرد.

استفاده از اندیکاتور برای تحلیل تکنیکال

معمولا در ابتدای مسیر، هر فردی که به دنبال استفاده از تحلیل تکنیکال برای معامله است، با اندیکاتورها آشنا می‌شود. اندیکاتورها ابزارهایی بر روی چارت هستند که از قیمت مشتق شده‌اند؛ یعنی با استفاده از فرمول‌های مختلف که بر روی قیمت اعمال می‌شود، یک مدل تصویری ریاضی از آن تولید می‌شود.

به این مدل اندیکاتور گفته می‌شود. تعداد اندیکاتورها بیشمار است! شما می‌توانید هر داده‌ای را گرفته و فرمولی روی آن اجرا کرده و آن را روی نمودار خود بیندازید. از معروف‌ترین آن‌ها می‌توان به Moving Average ها، RSI، MACD و… اشاره کرد. معمولا هر فردی در ابتدای کار با آن‌ها آشنا می‌شود.

این اندیکاتورها از اطاعات قیمت استفاده می‌کنند. به عنوان مثال از قیمت بسته شدن تعداد مشخصی کندل برای به دست آوردن Moving Average در یک بازه زمانی مشخص شده توسط شما استفاده می‌کنند.

به تصویر زیر نگاه کنید. در اینجا Moving Average 9 روزه را داریم که با منحنی آبی مشخص شده است.

استفاده از اندیکاتور در تحلیل تکنیکال

تریدرها به روش‌های مختلف از MA ها استفاده می‌کنند. به عنوان مثال در صورتی که کندل روزانه‌ای بالای آن بسته شود، خرید می‌کنند.

اندیکاتورها معمولا به تنهایی ابزار مناسبی برای ترید کردن نیستند، سیگنال‌های خرید و فروش آن‌ها معمولا با تاخیر زیادی همراه است و بعد از انجام حرکت اصلی تازه می‌توانید اقدام به خرید و فروش کنید.

همین سیگنال‌های با تاخیر نیز در بهترین حالت 50 درصد موارد را به شما درست می‌گویند. در بخش مدیریت سرمایه در مورد ریوارد و ریسک نیز صحبت کردیم. ریسک به ریوارد ترید کردن با اندیکاتورها نیز ریسک به ریوارد خوبی ندارد؛ زیرا حرکت بزرگی انجام شده و تازه اقدام به خرید و فروش می‌کنیم؛ اگر دوباره حرکتی به آن اندازه انجام شود، می‌توانیم یک ریوارد دریافت کنیم. به این مثال توجه کنید:

استفاده از اندیکاتور در تحلیل تکنیکال

در این مثال بعد از شکست کامل Moving Average با دوره 21 روزه، تازه وارد فروش می‌شویم. استاپ معامله خودمان را بالای آخرین کندل قبل از شروع حرکت نزولی می‌گذاریمف بعد از آن قیمت فقط به اندازه یک ریوارد در جهت مورد علاقه ما حرکت کرده و به این ترتیب بعد از چندین روز سود زیادی دریافت نمی‌کنیم.

خب اندیکاتورها به چه درد ما می‌خورند؟

بسیاری از افراد هستند که در بازه طولانی مدت توانستند فقط با اتکا به اندیکاتورها به سود برسند؛ اما وقتی روش‌های بهتر و بهینه‌تر وجود دارد چرا از آن‌ها استفاده نکنیم؟

اندیکاتورها برای تاییدیه و استفاده کمکی در کنار دیگر ابزارها بسیار مفید است و نمی‌توان به طور کل اهمیت آن‌ها را نادیده گرفت؛ اما نمی‌توان آن را به صورت مستقل یکی از روش های تحلیل تکنیکال دانست.

روش های تحلیل تکنیکال: پرایس اکشن کلاسیک

بسیاری از تحلیل‌ها و نمودارهایی که در شبکه‌های اجتماعی می‌بینید با استفاده از سبک پرایس اکشن کلاسیک انجام شده‌اند. تقریبا محبوب‌ترین، معروف‌ترین و کاربردی‌ترین روش تحلیل تکنیکال در میان مردم است.

نام پرایس اکشن نیز نشان از آن دارد که در این سبک توجه زیادی به حرکت قیمت می‌شود و اندیکاتورها جای زیادی در آن ندارد.

در پرایس اکشن کلاسیک، الگوها و شکل کندل‌ها اهمیت بسیار زیادی دارند. الگوهای قیمتی، مانند سر و شانه، وج صعودی و نزولی، کانال‌ها و … در پرایس اکشن کلاسیک مورد توجه قرار می‌گیرند.

روش های تحلیل تکنیکال: پرایس اکشن کلاسیک

روش های تحلیل تکنیکال: پرایس اکشن کلاسیک

روش های تحلیل تکنیکال: پرایساکشن کلاسیک

در این سبک شکل کندل‌ها نیز اهمیت دارد. اگر در یک سطحی که قبلا واکنشی داشته باشیم، کندلی با شکل و شمایل مورد نظرمان ایجاد شود، می‌توانیم وارد موقعیت معاملاتی فروش یا خرید شویم.

به عنوان مثال کندل پین بار یکی از فرم‌های برگشتی است و اگر در یک کانال یا سطح کف و سقف دو قلو با آن مواجه شویم، می‌توانیم با اطمینان بیشتری وارد پوزیشن شویم.

روش های تحلیل تکنیکال: پرایس اکشن کلاسیک

روش های تحلیل تکنیکال: پرایس اکشن کلاسیک

یکی از بهترین منابع برای این سبک بسته آموزشی البروکس است. البروکس یک دوره آموزشی و چندین کتاب دارد که در آن به طور کامل و مفصل سبک خودش را آموزش داده است.

یکی از خوبی‌های این سبک این است که تنها با ان می‌توانید به تریدهای سود ده برسید. باید وقت زیادی بر روی آن و دوره البروکس بگذارید تا به تسلط و دانش کافی برسید. توجه به قیمت و الگوها از نقاط قوت این سبک است.

از معایب آن نیز می‌توان به این اشاره کرد که توجهی به سطوح قیمتی نمی‌کند، نقاط چرخشی قیمت را در نظر نمی‌گیرد. از طرفی به دلیل محبوبیت و گستردگی استفاده از این سبک، بزرگان بازار می‌دانند اکثریت افراد در کجا وارد یک ترید شده‌اند و به همین دلیل امکان شکست تحلیل در این سبک بیشتر از دیگر سبک‌ها مانند عرضه تقاضا است.

روش های تحلیل تکنیکال: عرضه و تقاضا

فلسفه این سبک این است که هیچ اتفاقی در بازار نمیفتد، مگر به واسطه عرضه و تقاضا. این موضوع منطقی هم هست؛ در بازارهای سنتی وقتی خریدار و تقاضا برای یک کالا زیاد می‌شود و از آن طرف عرضه کم است، قیمت شروع به بالا رفتن می‌کند و بالعکس.

در بازارهای مالی و طبق فلسفه این سبک نیز همه چیز بر اساس عرضه و تقاضا تعیین می‌شود. اگر خریداران بیت‌کوین بیشتر از فروشندگان ان باشند، قیمت بالا می‌رود.

در این سبک تحلیل‌گران به دنبال سطوح عرضه و تقاضا هستند. آن‌ها با استفاده از شکل کندل‌ها و نوع حرکت قیمت، سطوحی را تعیین می‌کنند که نشان دهنده فروش یا خرید است.

در بازگشت قیمت به آن سطوح، امکان واکنش را می‌دهند و بر اساس آن معامله می‌کنند.

به مثال زیر توجه کنید.

روش های تحلیل تکنیکال: عرضه و تقاضا

در اینجا یک سطح عرضه در بیت کوین داریم که باعث ریزش قیمت شده است، حال اگر کمی نمودار را به جلوتر ببریم، مشاهده می‌کنیم قیمت در واکنش به این سطح دوباره با افت مواجه شده است.

عرضه و تقاضا

در مثال بعدی با یک سطح تقاضا مواجه هستیم که با رنگ سبز به نمایش در آمده است.

عرضه و تقاضا RTM

اگر کمی به جلوتر برویم، می‌بینیم که قیمت بعد از بازگشت به این سطح حرکت رو به بالای قدرتمندی را شروع کرده است.

عرضه و تقاضا

یکی از مزایای این سبک دریافت ریسک به ریواردهای بسیار خوب است؛ طوری که در صورت تحلیل اشتباه فراوان، ممکن است ضرر شما در یک ترید مناسب جبران شود.

اما بحث اصلی اینجاست که هیچ کدام از روش های تحلیل تکنیکال معروف در زمینه عرضه و تقاضا نمی‌توانند به طور کامل قدرت سطوح مختلف را تعیین کنند. گاهی ممکن است یک سطح بسیار عالی از نظر شما، به راحتی شکسته شود و دلیل آن قوی‌تر بودن سطح مقابل است.

عرضه و تقاضا زیرشاخه‌های فراوانی دارد که از معروف‌ترین آن‌ها می‌توان به ICT، RTM و اسمارت مانی اشاره کرد.

ICT سبک ابداعی یک فرد آمریکایی به نام مایکل هادلستون است که 30 سال سابقه تدریس و معامله در بازارهای مالی مختلف را دارد. در این سبک به زمان انجام حرکت‌های قیمت و جلسات معاملاتی توجه ویژه‌ای می‌شود. در ICT به طور خالص با سطوح عرضه و تقاضا کار نمی‌‌کنیم و این سطوح تنها 20 درصد کل سبک را تشکیل می‌‌دهند.

مایکل در ICT مفهوم نقدینگی و پیدا کردن آن روی نمودار را به شاگردانش آموزش داد. او در حال حاضر یک دوره آموزشی را به صورت رایگان شروع کرده است که با جستجوی نام ICT Mnetorship 2022 می‌توانید به آن دسترسی پیدا کنید.

RTM مخفف عبارت Read The Market یا خواندن بازار است. تحلیل‌گران این سبک اعتقاد دارند بازار پر از سفارش است معایب ایچیموکو و باید نواحی دارای سفارش را پیدا کنیم.

آن‌ها در سطوح عرضه و تقاضا دنبال بهترین سطوح سفارش هستند و اعتقاد دارند اگر کسی به طور کامل RTM را یاد بگیرد، می‌تواند تمام بازار را پیش‌بینی کند که این یک تبلیغات اشتباه و تقریبا دروغ است؛ زیرا بازارهای مالی هیچ قطعیتی ندارند و هیچ مدرکی نیز وجود ندارد که این ادعا را تایید کند.

با این حال RTM یک سبک تحلیلی دقیق است و ریسک به ریواردهای بسیار خوب را به شما می‌دهد. هرچه بیشتر بر روی آن وقت بگذارید م‌توانید استراتژی خود را بهتر کرده و معاملات بهتری داشته باشید.

از معایب RTM می‌توان به عدم توجه به تایم و سشن معاملات اشاره کرد و تنها سطوح سفارش برای آن‌ها مهم است. از طرفی منابع این سبک بسیار پراکنده است و هرکس طبق نظر خودش آن را به شکل متفاوتی تدریس می‌کند؛ به همین دلیل تسلط بر روی آن و سود ده شدن با استفاده از این روش تحلیلی ممکن است زمان و انرژی زیادی از شما بگیرد.

روش های تحلیل تکنیکال: امواج الیوت

یکی دیگر از روش های تحلیل تکنیکال استفاده از امواج الیوت است. امواج الیوت اولین بار توسط R alph Nelson Elliott ( رالف نلسون الیوت) ابداع شد. او اعتقاد داشت بازارهای مالی از افراد تشکیل شده و احساسات و رفتار انسان‌ها در شرایط مشابه، تکرار می‌شود. او حرکات قیمت را به موج‌هایی تشبیه کرد و این سبک را با نام امواج الیوت پایه‌گذاری کرد.

امواج الیوت از موج‌های جنبشی و اصلاحی برای توجیه حرکات بازار استفاده می ‌کنند. بسیاری از الگوهای پرایس اکشنی توسط امواج الیوت قابل توجیه هستند. شمارش امواج الیوت قوانین خاصی دارد که باید مدت‌ها بر روی آن‌ها مطالعه و تمرین شود.

امواج الیوت

همانطور که در تصویر می‌بینید، در تئوری امواج الیوت، هر حرکت قیمت نام‌گذاری و موج شماری می‌شود و می‌توان بر اساس آن‌ها حرکت بعدی قیمت را حدس زد.امواج الیوت در طول زمان گسترش پیدا کرده و افراد مختلف سبک‌های جدیدی را با استفاده از آن ابداع کرده‌اند. سبک رابرت ماینر و نئو ویو از جمله زیرمجموعه‌های امواج الیوت هستند.

وین ریت امواج الیوت در صورتی که در آن به تسلط برسیم، بسیار بالاست؛ اما گاهی اوقات ریسک به ریوارد مطلوبی به ما نمی‌دهد. از طرفی تسلط بر روی قوانین ان بسیار سخت و زمان‌بر است. بسیاری از تحلیل‌گران نیز اعتقاد دارند امواج الیوت فقط برای تحلیل کردن آینده بازار به کار می‌آید و نمی‌توان با آن‌ها معامله سو‌آور داشت؛ اما هر سبکی باید شخصی سازی شده و از دل آن ستاپ‌های مناسبی برای سود کردن طراحی کرد.

جمع‌بندی

در این مقاله در مورد انواع روش های تحلیل تکنیکال صحبت کردیم. روش های بسیار زیادی برای شروع این کار وجود دارند که گاهی اوقات حتی نام آن‌ها را هم به ندرت شنیده‌ایم. بعضی از روش های تحلیل تکنیکال مانند استفاده از ابر ایچیموکو یا فیبوناچی و… نیز می‌توانند در این دسته‌بندئی قرار بگیرند؛ اما در اکثر موارد در همین دسته‌بندی‌ها جای می‌گیرند.

انتخاب روش و سبک به هیچ عاملی به جز خودتان و روحیات خودتان بستگی ندارد. شما می‌توانید با هرکدام از روش های تحلیل تکنیکال به سود‌دهی برسید و فقط تمرین و رعایت مدیریت سرمایه است که می‌تواند بقای شما را در بازارهای مالی تضمین کند.

آموزش کاربردی اندیکاتور ایچیموکو توسط مجموعه آی آر بروکرز

آموزش کاربردی اندیکاتور ایچیموکو توسط مجموعه آی آر بروکرز

یکی از بهترین اندیکاتورهایی که در بازارهای مالی به کمک سرمایه‌گذاران آمده تا از ضررهای مالی جلوگیری کند، اندیکاتور ایچیموکو است که تیم مجموعه آی آر بروکرز قصد دارد در این رپورتاژ خبری، در خصوص آن توضیحاتی را ارائه کند.

سلب‌ مسئولیت: تحریریه‌ی زومیت در تهیه‌ این محتوای تبلیغاتی نقش نداشته و مسئولیتی در قبال صحت آن ندارد.

اندیکاتور ایچیموکو

اندیکاتور ایچیموکو که در دهه 60 میلادی و توسط یک خبرنگار اقتصادی ژاپنی توسعه داده شد، امروزه یکی از مهم‌ترین اندیکاتورها برای دریافت سیگنال‌های معاملاتی بوده و به دلیل تحلیل عمق بازار، بخش مهمی از استراتژی معاملاتی پرایس اکشن و تحلیل تکنیکال است. خبرنگار ژاپنی که روزانه اخبار مهم بورس ژاپن را پوشش می‌داد، رفته رفته به این فکر کرد که چه الگوی در پشت نوسانات قیمت و تغییر روند قیمتی وجود دارد. در ابتدا، وی الگویی را برای خرید و فروش برنج (کالای اصلی و مهم بورس ژاپن) توسعه داد و به مرور زمان، همین الگو را برای سایر دارایی‌های ارائه شده در بورس، تعمیم داد.

ایچموکو چیست؟

اگر خطوط ترسیم شده توسط ایچیموکو را مشاهده کرده باشید، احتمالاً در نگاه اول گیج و سردرگم شده باشید، اما یادگیری چهار جز اصلی تشکیل‌دهنده‌ی ایچیموکو، فهم این اندیکاتور را برای شما ساده کرده و کمک می‌کند تا به‌سادگی از قابلیت‌های آن استفاده کنید. ایچیموکو از چهار خط با نام‌ها تنکان سن، کیجون سن، سنکو اسپن A و سنکو اسپن B تشکیل شده است. اگرچه آموزش کامل اندیکاتور ایچیموکو در این لینک ارائه شده، اما خلاصه‌ای از آن را در اینجا نیز مطرح خواهیم کرد.

تنکان سن: میانگین بیشترین قیمت و کمترین قیمت در 9 دوره‌ی زمانی قبلی است. فرمول محاسبه تنکان سن بسیار ساده بوده و تنها کافی است که بالاترین قیمت در 9 دوره‌ی قبلی را با کم‌ترین قیمت 9 دوره‌ی قبلی جمع کرده و سپس تقسیم بر 2 کنید. عموما خط تنکان سن در پلتفرم معاملاتی به رنگ زرد نمایش داده می‌شود.

کیجون سن: میانگین بیشترین قیمت و کمترین قیمت در 26 دوره‌ی زمانی قبلی است. فرمول محاسبه کیجون سن نیز همانند تنکان سن بسیار ساده بوده و فقط کافی است که بیشترین قیمت 26 دوره‌ی قبلی را با کمترین قیمت در 26 دوره‌ی قبلی جمع کرده و سپس بر 2 تقسیم کنید. عموما خط کیجون سن در پلتفرم معاملاتی به رنگ نارنجی نمایش داده می‌شود.

نمایی از نمایش دو خط روی نمودار قیمتی در تصویر زیر نمایش داده شده است:

اجزای تشکیل دهنده ایچیموکو

سنکو اسپن A: این خط از میانگین دو خط تنکان و کیجون بدست آمده که وظیفه‌ی آن، پیشبینی 26 دوره‌ی آتی از قیمت دارایی است. فرمول محاسباتی آن نیز بسیار ساده بوده و کافی است که عدد تنکان سن و کیجون سن را ترکیب کرده و بر 2 تقسیم کنید.

سنکو اسپن B: این خط، بیانگر میانگین بالاترین قیمت معایب ایچیموکو و کمترین قیمت در 52 دوره‌ی گذشته است. فرمول محاسبه‌ی آن نیز همانند کیجون سن و تکان سن بوده، تنها تفاوت در بازه‌ی زمانی است که بالاترین نقطه و پایین‌ترین نقطه در آن لحاظ می‌شود. از این خط نیز برای پیشبینی قیمت در 26 دوره‌ی بعدی استفاده می‌‍شود.

توضیح دوره: در ترسیم چهار خط فوق، بارها از لفظ دوره‌ی زمانی استفاده شد. منظور از این لفظ، همان تایم فریم انتخابی است. ازآنجاکه اندیکاتور ایچیموکو در تایم‌فریم‌ها بالا دقت عملکرد بیشتری دارد، عموما از آن در تایم‌فریم‌های حداقل روزانه استفاده شده و به همین جهت در این مقاله، از لفظ ‌دوره‌ی زمانی برای محاسبه خطوط استفاده نمودیم.

ابرکومو

در کنار اندیکاتور ایچیموکو، مفهومی با نام ابرکومو وجود دارد. ابرکومو در حقیقت فضایی بین خطوط سنکو اسپن‌ها بوده که اطلاعاتی را دراختیار تحلیل‌گر قرار خواهد داد. هرچقدر ابر ضخیم باشد (فاصله خطوط بیشتر باشد)، به معنای وجود نوسانات بیشتر است. در نقطه‌ی مقابل، اگر ابر دچار شکست شده و به بالا یا پایین حرکت کند، به معنای وجود پتانسیل کسب درآمد از معامله خواهد بود. در تصویر زیر، تصویر ابرکومو را مشاهده می‌کنید. همان‌طورکه نشان داده شده است، نقطه‌ی شکست در این ابر، همراه با روند صعودی قیمت پس از آن بوده که بیانگر پتانسیل خوب برای ورود به بازار است.

ابرکومو

اندیکاتور ایچیموکو در حقیقت شامل یک بخش پنجمی به نام دهانه چیکو یا همان چیکو اسپن نیز هست. معنای لغوی Chikou Span معادل دره کم عمق بوده و فرمول محاسبه‌ی آن، تفاضی بیشترین قیمت آخرین کندل بسته شده با قیمت در 26 دوره‌ی قبلی است. از دهانه چیکو برای نشان دادن روند غالب در حکت فعلی استفاده می‌شود. اگر چیکو اسپن کمتر از روند قیمتی قرار بگیرد، این بدان معنا است که فروشندگان بازار را در دست داشته و اگر عکس این حالت رخ دهد، به این معنا است که خریداران بازار را به دست گرفته‌اند.

حال که اجزا و کاربرد ایچیموکو را فراگرفته‌اید، نوبت به این سؤال می‌رسد که چگونه می‌توان با ایچیموکو معامله کرد؟ در ادامه، راهنمای سریع و آسان معامله با ایچیموکو به نقل از وب‌سایت آی آر بروکر irbrokers.com را بیان خواهیم کرد.

راهنمای گام به گام ایچیموکو

  • به نقطه تقاطع کیجون/تنکان مراجعه کنید. نقطه برخورد (Crossover) بالقوه در هر دو خط به روشی مشابه تقاطع میانگین متحرک عمل می‌کند. این اتفاق تکنیکال برای تغییرات نوسان در تغییرات قیمتی مناسب است.
  • روند نزولی/ صعودی را با چیکو تأیید کنید. احتمال معامله زمانی که روند بازار در یک خط با نقطه تقاطع است، افزایش می‌یابد، همان‌طورکه این روش به شیوه‌ای مشابه نوسانگر مومنتوم عمل می‌کند. اسیلاتورها اندیکاتورهای تکنیکالی هستند که تغییرات قیمت را با باندهای بالا و پایین دنبال می‌کنند.
  • تغییرات قیمت باید در ابرکومو، شکست ایجاد کند. روند نزولی یا صعودی مورد انتظار باید یک شکست واضح در “ابرکومو” مقاومت یا حمایت ایجاد کند. این استراتژی، احتمال معامله به نفع معامله‌گر را افزایش می‌دهد.
  • مدیریت Sound money (پولی که درمعرض افزایش یا کاهش ناگهانی ارزش نیست مانند طلا) را هنگام قرار دادن ورودی‌ها دنبال کنید. معامله‌گر قادر خواهد بود نرخ ریسک/پاداش را متعادل کند و با رعایت سخت‌گیرانه قوانین مدیریت پول، موقعیت را کنترل کند.

کاربرد ایچیموکو

ایچیموکو هم در تحلیل‌های پرایس اکشن و تکنیکال کاربرد داشته و هم به دلیل استفاده از بازه‌ی زمانی گذشته، در تحلیل فاندامنتال کاربرد دارد. این اندیکاتور به نوعی یک اندیکاتور مومنتوم و روند بوده که هدف اصلی استفاده از آن، جلوگیری از معامله در سمت اشتباه بازار است. در بعضی موارد ممکن است روند بازار در یک جهت مشخص قرار گرفته باشد (مثلاً صعودی یا نزولی باشد)، اما مومنتوم کافی برای ادامه‌ی روند وجود نداشته باشد. در این زمان، اندیکاتور ایچیموکو به سرمایه‌گذار اطلاع خواهد داد که بازار توان ادامه‌ی حرکت در روند فعلی را نداشته و ممکن است به‌زودی نقطه‌ی شکست رخ دهد.

معایب ایچیموکو

ایچموکو یک اندیکاتور عقب گرا بوده که این بدان معنا است که برای صادر کردن سیگنال، به زمان‌های گذشته‌ی بازار نگاه می‌کند. بنابراین، ممکن است در بسیاری از موارد نتواند در زمان مناسب، سیگنال را به سرمایه‌گذار بدهد. به همین جهت، اگر سرمایه‌گذار قصد معاملات طولانی مدت داشته باشد، این ابزار بسیار کاربردی خواهد بود. اما در استراتژی‌های معاملاتی کوتاه مدت، ایچیموکو عموما عملکرد مناسبی نداشته و نمی‌توان به سیگنال‌های آن اعتماد کرد.

علاوه بر آن باید توجه داشت که به هیچ عنوان نباید از یک اندیکاتور یا اکسپرت برای انجام معاملات استفاده کرد. تنها زمانی می‌توان از سرمایه‌گذاری مطمئن بود که یک استراتژی معاملاتی داشته و براساس آن، از اندیکاتورهای مناسب استفاده شده و همچنین اخبار اقتصادی و سیاسی را نیز دنبال نمود تا بتوان چشم‌انداز بهتری از تغییرات قیمت به دست آورد. برای دیدن لیست بهترین و کاربردی‌ترین اندیکاتورها می‌توانید به این صفحه مراجعه کنید.

آرشیو مطالب

دانلود اندیکاتورهای پیش فرض متاتریدر ۴

معرفی بروکر لایت فارکس LiteForex (بروکر لایت فایننس)

معرفی بروکر ویندزور Windsor

معرفی بروکر فیبوگروپ FiboGroup

معرفی بروکر ارانته Errante

آموزش الگوی کلاسیک Flag

مقدمه‌ای بر الگوهای هارمونیک و بررسی مزایا و معایب آنها

آموزش الگوی کلاسیک Rectangle و ارائه یک استراتژی معاملاتی مختص آن

آموزش کامل الگوی کلاسیک Symmetrical Triangle

الگوی کلاسیک کف دوقلو و سقف دوقلو را بشناسید تا سود کنید

سلب مسئولیت

هدف لیدوما فارکس: کمک به معامله گران مبتدی بازارهای مالی، به همراه راهنمای ساخت استراتژی های سودده

افشای ریسک: بازارهای مالی و سرمایه‌گذاری دارای ریسک می باشند و ارزش دارایی شما ممکن است کمتر شود. معامله در آن ها نیازمند آموزش است.

سلب مسئولیت: لیدوما فارکس هیچ منفعت یا مسئولیتی در قبال سود و زیان کاربران ندارد. هرگونه معامله افراد بر عهده خودشان می باشد.

انتشار مطالب و مقالات سایت بدون ذکر منبع و بدون لینک‌دهی ممنوع است.

راهنمای انتخاب بهترین تایم فریم در تحلیل تکنیکال و معاملات ارزهای دیجیتال

بهترین تایم فریم برای انجام معاملات در بازار ارزهای دیجیتال چیست؟

بهترین تایم فریم برای تحلیل قیمت ارزهای دیجیتال کدام است؟ استفاده از کدام تایم فریم در روش ایچیموکو مناسب‌تر است؟ آیا برای تحلیل تکنیکال یک ارز دیجیتال باید از استراتژی مولتی تایم فریم استفاده کرد؟ برای نوسان‌گیری در بازار رمز ارزها چطور؟ کدام تایم فریم بهتر است؟ این موارد بخشی از دغدغه‌های مهم تریدرهاست که ما در این مقاله به سراغ آن رفته و پاسخ آن‌ها را خواهیم داد.

در این مقاله قصد داریم تا به بررسی معامله در تایم فریم‌ های مختلف پرداخته و مزایا و معایب آنها را بررسی کنیم. انتخاب تایم فریم مناسب یکی از مهم‌ترین عوامل در ترید بوده چرا که تایم فریم اشتباه، سرمایه‌‌ی شما را نابود می‌کند. در واقع بسیاری از افرادی که تجربه‌ی زیادی نداشته وارد بازار شده و جذب تایم فریم‌های 1 دقیقه، 5 دقیقه و 15 دقیقه می‌شوند. این تایم‌ فریم‌ها همیشه مناسب نبوده و کاربردِ خاصی دارند. در ادامه به شما کمک خواهیم کرد تا تایم فریم مناسب خود را انتخاب کنید. انتخاب تایم فریم به رفتار معامله‌گری شما بستگی دارد. از این رو، در ادامه با توجه به استراتژی‌های مختلف انجام معامله در بازار ارزهای دیجیتال، بهترین تایم فریم هر روش را نیز پیشنهاد خواهیم داد.

یک: بهترین تایم فریم در ترید روزانه

بهترین تایم فریم در ترید روزانه

ترید روزانه به حالتی گفته می‌شود که معامله‌گر یا تریدر تمامی پوزیشن‌های معاملاتی خود را در یک شبانه‌روز و پیش از خوابیدن، ببندد. در واقع در این روش، تریدر هیچ ارز دیجیتال یا توکن یا کوینی را برای بیشتر از یک روز نگهداری نمی‌کند.

معاملات روزانه بیش‌ترین محبوبیت را بین معامله‌گران داشته و سرمایه‌گذاران بازارهای ارزهای دیجیتال تمایل زیادی به ترید روزانه دارند. بهترین تایم فریم‌ها برای ترید روزانه، تایم فریم‌های یک دقیقه الی 15 دقیقه هستند. توجه داشته باشید که تایم فریم‌های بزرگ مثل هفتگی و ماهانه کاربردی در ترید روزانه ندارند. در این روش کاربران معاملات خود را در آغاز روز باز کرده و تا پایان روز می‌بندند.

مزایای ترید روزانه در بازار ارزهای دیجیتال

معاملات روزانه هیجان زیادی داشته و فرصت بیش‌تری در اختیار تریدرها قرار می‌دهند. در این روش خطر از دست رفتن سریعِ سرمایه وجود نداشته و سرمایه‌گذاران به‌سرعت در جریان اتفاقات قرار گرفته و از آنها استفاده می‌کنند. همچنین در این روش سرمایه‌گذاران نیازی به ریسک بالا برای به‌دست‌آوردن سود زیاد ندارند. از آن‌جا که در این روش، تریدر پیش از خوابیدن، تمامی پوزیشن‌های معاملاتی خود را می‌بندد، اسیر اتفاقات غیرعادی همچون ریزش لونا در بازار نمی‌شود. در این روش، تریدر همواره بازار را رصد کرده و کمتر از سایر روش‌ها اتفاقات غیرعادی را تجربه می‌کند.

معایب ترید روزانه در بازار رمز ارزها

ترید روزانه علاوه بر مزایای زیاد، معایبی نیز دارد. اولین نکته‌ی منفی، هزینه‌ی تراکنش بسیار بالا است. کاربران معاملات زیادی انجام داده و به همین خاطر، کارمزد تراکنش آنها افزایش می‌یابد. همین موضوع، درآمد سرمایه‌گذاران از ترید را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. دیگر نقطه‌ضعف این روش، خطر از دست دادن سرمایه با ریسک بالا است. یکی دیگر از معایب آن، نیاز به تمرکز و زمان زیاد است. برخلاف سایر روش‌ها، ترید روزانه به تمرکز و زمان زیادی نیاز داشته و اگر وقت کافی ندارید، این مدل از ترید اصلا مناسب شما نیست.

دو: بهترین تایم فریم در ترید میان‌مدت

یکی دیگر از روش‌های ترید، انجام معاملات در میان‌مدت است. یکی از اصلی‌ترین ویژگی‌های ترید در میان‌مدت، قابلیت انجامِ آن در کنار یک شغل دیگر است. معامله‌گران در این روش از تایم فریم‌های یک ساعته الی چهار ساعته استفاده کرده و گاهی تایم فریم‌های بالاتر را نیز انتخاب می‌کنند. در واقع بهترین تایم فریم در این روش، تایم فریم های ساعتی است. توجه کنید که تایم فریم‌های کوچک مثل 1 دقیقه و تایم فریم‌های خیلی بزرگ مثل ماهانه مناسب استفاده در این روش نیستند. در این روش معاملات برای ساعت‌های طولانی باز بوده و افراد برای کسب سود شکیبایی زیادی به خرج می‌دهند.

مزایای ترید در میان‌مدت

همانطور که پیش‌تر گفتیم، یکی از اصلی‌ترین مزایای ترید در میان‌مدت، قابلیت انجامِ آن در کنار یک شغل دیگر است. همچنین در این روش سرمایه‌گذاران فرصت زیادی برای فکر کردن دارند. در واقع سرمایه‌گذاران فرصت زیادی برای تجزیه و تحلیل بازار داشته و فشاری روی آنها نیست. همچنین کاربران در مقایسه با ترید روزانه، کارمزد کم‌تری پرداخت می‌کنند.

معایب ترید در میان‌مدت

یکی از بزرگ‌ترین معایبِ معاملات میان‌مدت، احتمال خراب شدن معاملات در چند ساعت است. به‌عنوان مثال شما باید 8 ساعت در روز خوابیده و در این مدت پوزیشن خود را باز بگذارید. در همین حین، خبری منتشر شده و رمز ارز موردنظر شما دچار افزایش یا کاهش قیمت شدید شده و بدین صورت پوزیشن شما خراب می‌شود.

دیگر عیب ترید در میان‌مدت، استرس زیاد است. بسیاری از تریدرها خوابِ موردنیاز را از دست داده و تمام مدت پیگیر پوزیشن خود هستند. درصورت انجام این روش، باید ساعات کار مناسبی برای خود در نظر گرفته و ظرفیت صبر خود را افزایش دهید. باید از احساسات در ترید دوری کرده و منطقی تصمیم بگیرید.

سه: بهترین تایم فریم در ترید بلندمدت

پس از بررسی ترید در زمان‌های مختلف، به بررسی سرمایه‌گذاری در بلندمدت می‌پردازیم. بهترین تایم فریم در این روش معاملاتی، تایم فریم‌های بزرگ همچون روزانه، هفتگی و ماهانه است که تریدرها پوزیشن‌های معاملاتی خود را در طول هفته و حتی ماه باز نگه می‌دارند. توجه کنید که معاملات کوچک همچون یک ساعت و 15 دقیقه، مناسب استفاده در ترید بلندمدت نیستند. در این روش سرمایه‌گذاران به‌دنبال کسب سود از اتفاقات بزرگ بازار هستند.

مزیت ترید بلندمدت

اصلی‌ترین مزیت ترید در بلندمدت این است که کاربران نیازی به بررسی دائم و شبانه‌روزی بازار ندارند. در واقع به همین علت است که تایم فریم‌های کوچک کاربردی در این روش ندارند. دیگر مزیت ترید در بلندمدت، پرداخت کارمزد کم‌تر است. در ترید بلندمدت کاربران معاملات کم‌تری انجام داده و به همین خاطر، کارمزد کم‌تری نسبت به ترید در کوتاه‌مدت و میان‌مدت پرداخت می‌کنند. آخرین مزیت این روش، فرصت زیاد برای تحلیل و فکر کردن است. سرمایه‌گذاران فرصت زیادی برای تحلیل بازار و واکنش به اخبار و اتفاقات آن دارند.

معایب ترید بلندمدت

معاملات بلندمدت نیازمند فرصت‌های بزرگ بوده که این فرصت‌ها نیز به‌ندرت در بازار رخ می‌دهند. برای ترید در بلندمدت کاربران باید شناخت خوبی نسبت به تحلیل فاندامنتال داشته باشند. علاوه بر این موارد، ترید در بلندمدت نیازمند صبر و شکیبایی است. همچنین بهره‌گیری از این روش نیازمند سرمایه‌ی زیادی بوده چرا که کاربران باید بتوانند چند پوزیشن را در مدت زمان طولانی باز کنند. در نهایت این روش نیازمند ذکاوت زیادی بوده و به تریدرهای تازه‌کار توصیه نمی‌شود.

ترید در تایم فریم‌ های مختلف در یک‌نگاه

در ادامه به بررسی اینفوگرافیک ترید در تایم فریم‌های مختلف می‌پردازیم.

ترید در تایم فریم‌ های م

اینفوگرافیک ترید در تایم فریم‌های مختلف

سخن پایانی

هدف ما از این مقاله، بررسی معامله در تایم فریم‌های مختلف و انتخاب بهترین تایم فریم برای انجام تحلیل تکنیکال و معامله در بازار ارزهای دیجیتال و مزایا و معایب آنها بود. شما عزیزان در ابتدا باید هدف خود از معامله را مشخص کرده و پس از آن، تایم فریم مناسبِ را انتخاب کنید. توجه کنید که انتخاب تایم فریم نامناسب در ترید منجر به ضرر زیادی شده و منطقی نیست. به‌عنوان مثال، تایم فریم‌های کوچک همچون 5 دقیقه، مناسب ترید بلندمدت نیستند. شما همراهان توکن باز در چه تایم فریمی معامله می‌کنید؟ لطفا نظرات و تجربه‌های خود را از ترید در تایم فریم‌های مختلف را با ما و سایر کاربران به اشتراک بگذارید. ممنون از اینکه تا پایان این مطلب همراه ما بودید.

سوالات متداول

در این روش از ترید، از تایم فریم‌های کوچک مثل 1 دقیقه و نهایتا 1 ساعت استفاده می‌شود.

طی این روش، از تایم فریم‌های متوسط همچون یک روز و یک هفته استفاده می‌شود.

در این روش نیز از تایم‌ فریم‌های بزرگ مثل ماهانه و سالانه استفاده می‌شود.

در این مبحث، بهترینی وجود نداشته و شما عزیزان باید بر مبنای نیازِ خود تایم فریم مناسب را انتخاب کنید. در راستای انتخاب تایم فریم، مزایا و معایب هرکدام از آنها را نیز درنظر بگیرید.

پرایس اکشن یا الیوت؛ کدامیک بهتر است؟

پرایس اکشن یا الیوت؛ کدامیک بهتر است؟

در این بخش از سری مقالات پرایس اکشن قصد داریم یکی از مهمترین مباحث مربوط به تحلیل تکنیکال یعنی امواج الیوت را با سبک پرطرفدار پرایس اکشن مقایسه کنیم. تمام سرمایه گذاران و معامله گران در بازارهای مالی با هدف به دست آوردن سود بیشتر سعی می‌کنند بهترین روش‌های معاملاتی را پیدا کرده و با استفاده از آن‌ها معاملات خود را انجام دهند.

برای این که در رسیدن به این هدفِ معامله گران گام کوچکی برداشته باشیم در این مطلب به مقایسه پرایس اکشن و الیوت می پردازیم و مزایا و معایب هر کدام را به صورت جداگانه توضیح می دهیم. در جدول زیر می توانید مقایسه پراکشن با الیوت را به شکل خلاصه مشاهده کنید.

پیشنهاد مطالعه: فارکس

پرایس اکشن

امواج الیوت

یک سبک تحلیلی کامل

بخشی از تحلیل تکنیکال کلاسیک

می توان به تنهایی با آن معامله کرد

نمی توان به تنهایی با آن معامله کرد

کمبود منابع برای یادگیری رایگان

کامل بودن منابع رایگان برای یادگیری

وجود سبک های مختلف و بعضا متفاوت

وجود قوانین مشخص

سادگی در برخی سبک‌ها و پیچیدگی در برخی سبک‌های دیگر

پیچیدگی در شناسایی امواج

پرایس اکشن چیست؟

پرایس اکشن چیست؟

پرایس اکشن ( Price Action ) یکی از سبک های معاملاتی مبتنی بر تحلیل تکنیکال است که در آن با استفاده از تحلیل و بررسی حرکات قیمت در چارت و با کمترین استفاده از اندیکاتورها کار معامله کردن در بازارهای مالی انجام می شود. امروزه این سبک به دلیل سادگی آن طرفداران بسیاری پیدا کرده است. البته این سادگی به دلیل عدم استفاده از اندیکاتورها و اسیلاتورهای مختلفی است که در تحلیل تکنیکال کلاسیک از آن‌ها استفاده می شود اما یادگیری و تمرین پرایس اکشن چندان ساده نبوده و به ساعت ها تمرین در پای چارت نیازمند است.

در پرایس اکشن گاهی از چند اندیکاتور مثل مووینگ اوریج ، ATR و. استفاده می شود اما این استفاده به معنای سیگنال گیری از آن‌ها نیست. در واقع پرایس اکشن کارها سعی می کنند با استفاده از چند اندیکاتور ساده، خوانش قیمت را برای خود ساده تر کنند.

در سبک های مختلف پرایس اکشن ، روش‌های متفاوتی برای معامله کردن وجود دارد. این سبک‌ها را می‌توان به دو دسته کلاسیک و مدرن هم تقسیم بندی کرد.

در پرایس اکشن کلاسیک، پرایس اکشن کارهایی مثل «ال بروکس» و «لنس بگز» قرار دارند که سبک معاملاتی آن‌ها شباهت زیادی به تحلیل تکنیکال کلاسیک دارد اما در پرایس اکشن مدرن، افرادی مثل «ایف میانته» با سبک پرایس اکشن RTM ، «سم سیدن» با پرایس اکشن عرضه و تقاضا، «مایکل هادلستون» با سبک ICT وجود دارند که هر کدام از روش‌های متفاوتی برای معامله کردن استفاده می‌کنند.

امواج الیوت چیست؟

امواج الیوت چیست؟

نظریه امواج الیوت ( Elliott Wave Theory ) در دهه های 1920 و 1930 توسط «رالف نلسون الیوت» پایه گذاری شد. او معتقد بود جریان قیمت در بازار آن چنان که به نظر می رسد، آشفته نیست و از چرخه ها و سیکل های منظمی پیروی می کند. امروزه نظریه امواج الیوت یکی از مهم ترین مباحث مربوط به تحلیل تکنیکال است که هر تریدری باید با آن‌ها آشنا باشد.

در بازارهای مالی قیمت همواره در یک خط مستقیم حرکت نمی کند. در واقع حرکات قیمت در قالب امواج شکل می گیرند. امواجی که الیوت توانست با توجه به نظریات «چارلز داو» آنها را دسته بندی کرده و به نظم موجود در آنها پی ببرد. الیوت معتقد بود که ذهنیت افراد شرکت کننده در بازار باعث به وجود آمدن این سیکل ها می شود. امواج الیوت به طور کلی به دو دسته تقسیم بندی می شوند:

  • امواج ایمپالس یا جنبشی که شامل 5 موج در جهت روند اصلی هستند.
  • امواج اصلاحی که شامل سه موج در خلاف جهت روند اصلی هستند.

هر کدام از این امواج نیز از ریزموج های کوچکتری تشکیل شده اند که در قالب الگوهای فراکتالی، شکل موج های بزرگتر معایب ایچیموکو در آنها تکرار می شود.

امواج ایمپالس

همان طور که در اولین امواج شکل بالا مشاهده می کنید، امواج ایمپالس با شماره 1 تا 5 مشخص شده و امواج اصلاحی از A تا C نامگذاری شده است. در دومین امواج شکل بالا می توانید تقسیم بندی ریزموجی درون هر کدام از موج‌ها را مشاهده کنید. برای مثال موج ایمپالس یک در شکل بالا خود حاصل 5 موج ایمپالس و 3 موج اصلاحی است.

مقایسه پرایس اکشن و امواج الیوت

مقایسه پرایس اکشن و امواج الیوت

در این قسمت به بررسی و مقایسه پرایس اکشن و امواج الیوت می پردازیم. همان طور که قبلا هم گفتیم امواج الیوت یکی از مباحث مهم تحلیل تکنیکال است اما پرایس اکشن خود نوعی تحلیل تکنیکال است. در پرایس اکشن از مفاهیمی مثل حمایت/ مقاومت، قدرت و ضعف کندل ها، جریان سفارشات و مناطق عرضه و تقاضا استفاده می شود با این حال هستند کسانی که از موج شماری امواج الیوت در سبک پرایس اکشن هم استفاده می کنند تا تحلیل خود را کامل تر کنند.

در سبک پرایس اکشن از الگوهای کندلی و الگوهای چارتی خاص به همراه تعداد اندکی اندیکاتور استفاده می شود اما امواج الیوت یک نظریه جداگانه است که با قوانین خاص خود الگوهای موجود در بازار را شناسایی می کند.

با استفاده از سبک پرایس اکشن می توان به تنهایی معامله کرد اما با استفاده صرف از امواج الیوت نمی توان معاملات موفقی انجام داد و باید از ترکیب سایر روش‌های موجود در تحلیل تکنیکال به همراه آن استفاده کرد. با این حال معایب ایچیموکو اهمیت امواج الیوت را نمی توان دست کم گرفت چون بسیاری از مباحث دیگر تحلیل تکنیکال بر پایه این امواج به وجود آمده اند.

مزایا و معایب پرایس اکشن

مزایا و معایب پرایس اکشن

هر سبکی از معامله گری مزایا و معایب خاص خودش را دارد و پرایس اکشن نیز از این امر مستثنی نیست. در این قسمت ویژگی های مثبت و منفی پرایس اکشن را با یکدیگر بررسی می کنیم.

مزایای پرایس اکشن

  • پرایس اکشن را می توان در تمام بازارهای مالی مثل فارکس، بورس، طلا، نفت، کامودیتی ها، ارزهای دیجیتال و. به کار برد.
  • از سبک پرایس اکشن می‌توان در تمام تایم فریم ها استفاده کرد. به عبارت دیگر با پرایس اکشن می‌توان معاملات اسکالپ، کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت را انجام داد.
  • به دلیل عدم استفاده از اندیکاتورها، معامله گران به شکل ساده تری می توانند تغییرات قیمت را تحلیل کنند.
  • در پرایس اکشن به دلیل استفاده از اطلاعات دست اول خودِ قیمت نسبت به اطلاعات دست دوم اندیکاتورها، سرعت بیشتری در تشخیص موقعیت های معاملاتی وجود دارد.
  • در صورت تسلط به پرایس اکشن امکان موفقیت در آن زیاد است (البته این گفته بدون در نظر گرفتن قوانین مدیریت ریسک و سرمایه است).

مشاهده بیشتر: استراتژی فارکس

معایب پرایس اکشن

  • در پرایس اکشن تنها به حرکات قیمت توجه شده و تحلیل فاندامنتال در نظر گرفته نمی شود.
  • مبحث مولتی تایم فریم در پرایس اکشن در صورت استفاده نادرست ممکن است باعث به وجود آمدن خطاهای زیادی در معاملات شود.
  • وجود سبک های متعدد پرایس اکشن کار انتخاب یکی از آن‌ها را دشوار می کند.
  • اطلاعات کامل و رایگانی در مورد همه سبک های پرایس اکشن در اختیار عموم قرار ندارد . در نتیجه افراد برای تسلط به این سبک ها باید از کلاس‌های آنلاینی که توسط اساتید اصلی پرایس اکشن در جهان اداره می شوند، استفاده کنند.

مزایا و معایب امواج الیوت

مزایا و معایب امواج الیوت

در بررسی بین پرایس اکشن و الیوت بد نیست که با مزایا و معایب امواج الیوت هم آشنا شویم.

مزایای امواج الیوت

  • در تمام تایم فریم ها و تمام بازارهای مالی می توان از امواج الیوت استفاده کرد.
  • امواج الیوت بر اساس الگوهای تکراری و با توجه به ذهنیت فعالان بازار به وجود آمده‌اند بنابراین همواره می توان برای بررسی و پیشبینی قیمت به آن اتکا کرد.
  • امواج الیوت یکی از مباحث مهم تحلیل تکنیکال است که درک معامله گران از تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن را ساده تر می‌کند.
  • با امواج الیوت می توان جهت حرکت قیمت و زمان باقی ماندن در آن جهت را پیش بینی کرد.
  • قوانین امواج الیوت کاملا مشخص است و در همه جا می توان به صورت رایگان به این قواعد دسترسی پیدا کرد. در نتیجه همه می توانند به راحتی امواج الیوت را یاد بگیرند.

پیشنهاد ویژه: آموزش اقتصاد کلان

معایب امواج الیوت

  • موج شماری امواج الیوت گاهی بسیار پیچیده می شود بنابراین معامله گران باید زمان مناسبی را صرف یادگیری آن کنند و یا از آموزش‌های یک مربی باسابقه برای یادگیری امواج الیوت استفاده کنند.
  • تریدرهای متفاوت ممکن است در یک نمودار یکسان تفسیر متفاوتی از امواج الیوت داشته باشند.
  • برای تعیین نقاط دقیق ورود به معامله و خروج از آن نمی‌توان از این امواج استفاده کرد.

در پایان باید به این نکته اشاره کنیم که از بین پرایس اکشن یا الیوت بهتر است با مبانی و اصول هر دوی آن‌ها آشنا شده و در نهایت از بین این دو مورد و سایر تحلیل های موجود در بازار یک یا ترکیبی از آن‌ها را در قالب یک استراتژی معاملاتی بهینه استفاده کنید. برای آشنایی با سایر مباحث مربوط به پرایس اکشن می‌توانید از مقالات زیر استفاده کنید.

سوالات متداول

۱- برای معامله کردن در بازارهای مالی الیوت بهتر است یا پرایس اکشن؟

هر معامله گری می تواند از روش خاصی برای معامله کردن استفاده کند و اگر این روش سودده باشد می تواند برای همیشه از همان استفاده کند اما در مورد الیوت و پرایس اکشن بهتر است حتما امواج الیوت را یاد بگیرید چون این نظریه پایه بسیاری از مطالب تحلیل تکنیکال است. از طرف دیگر با یادگیری پرایس اکشن می توانید همچون یک پرایس اکشن کار معامله کرده و یا از نکات مهم آن در تدوین استراتژی معاملاتی خود استفاده کنید.

۲- مهمترین تفاوت امواج الیوت و پرایس اکشن چیست؟

مهمترین تفاوت این دو در این نکته خلاصه می شود که پرایس اکشن یک سبک معاملاتی کامل است اما امواج الیوت بخشی از تحلیل تکنیکال است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.