مدیریت ریسک
رعایت این موضوع در بازار کریپتوکارنسى، با توجه به نوسانات خاص این بازار بیشتر اهمیت پیدا می کند تا جایى که مدیریت ریسک درست ، می تواند تا پنجاه درصد در یک ترید موفق تاثیر گذار باشد.
قواعد ثابتى براى این موضوع وجود ندارد زیرا هر شرایطی، استراتژى خاص خود را می طلبد و مستقیما به شرایط و انتظارات شما بستگى دارد ولى در این بین چند استراتژى مشترک وجود دارد که می تواند براى اکثر معاملات مفید باشند.
طمع یکى از دلایل اصلى سوزاندن سود یک معامله است!
وقتى قیمت ارز شما آنقدر بالا می رود که شما فکر می کنید این روند افزایشى هیچ گاه پایین نمى آید، حتى در شبکه هاى اجتماعى نیز همه خوشحال هستند، حجم معاملات خرید هر لحظه بالا می رود و به نظر مى آید این صعودى تا ابد ادامه دارد.
ولى مطمئن باشید همیشه توقف وجود دارد. به خودتان اجازه ندهید در رویاى بى پشتوانه اى غرق شوید. ممکن است خبرهاى بد از راه برسند و باعث سقوط قیمت شوند و یا حتى به طور طبیعى به سطح اصلاحى برخورد کنید. پس اگر چشم انداز بلند مدت ندارید همیشه باید در مسیر صعود ارز خود را بفروشید. نقطه فروش بستگى قدرت پامپ و بلند پروازى شما دارد. البته باید نبض شبکه هاى اجتماعى و عکس العمل وال ها را نیز در نظر بگیرید.
همیشه در مسیر روند صعودى بفروشید!
یادتان باشد تمام ارز خود را براى انتهایى ترین نقطه یک روند صعودى نگه ندارید. براى مثال می توانید پیشنهاد هاى فروش خود را بر اساس رفتارهاى قبلى نمودار تنظیم کنید. گاها یکى از بهترین زمان ها براى خروج از بازار زمانى است که قیمت در حال رسیدن به نقطه مقاومت است که قبلا آن را تجربه کرده است. در این موقعیت می توانید درصدى از ارز خود را بفروشید ولى همیشه در حد ده درصد سرمایه خود را نگه دارید شاید بازار صعودی باور نکردنى را به طور اتفاقى تجربه کند.
همیشه با تخمین وارد شوید!
قبل از ورود به بازار یک تخمین زمانى داشته باشید که حدودا چقدر طول می کشد که قیمت به هدف نهایی مورد نظر شما برسد. براى تریدر هاى حرفه اى معاملاتى با زمان نا مشخص، بى ارزش هستند چون همیشه براى ورود در بهترین شرایط بازار، نقدینگی مورد نیاز است.
تعیین حد ضرر
تریدر هاى حرفه اى بدون در نظر گرفتن حد ضرر تریدى انجام نمی دهند. این عمل موجب می شود بخش اعظم سرمایه تان را به یک باره از دست ندهید. مسلما با هر بار رسیدن به حد ضرر، شما ضرر می کنید ولى به یاد داشته باشید این ضررها به دلیل حفظ بیشتر نقدینگى و ورود در زمان بهتر دیگرى، موجبات سود را فراهم مى کند.
۵ نکته که قبل از شروع ترید و معامله باید بدانید
بسیاری از مردم وقتی وارد دنیای ترید و معاملهگری میشوند، تقریبا هیچ اطلاعاتی در این زمینه ندارند. از این گذشته، فشار دادن دکمه ماوس و باز کردن یک معامله خرید یا فروش کار بسیار سختی است. ممکن است آسانی تجارت در عصر دیجیتال باعث شود روند معاملات بسیار ساده به نظر برسد، اما در بازارهای مالی همه چیز وجود دارد، جز سادگی!
باتجربه بودن در بازارهای مالی، همکاری با موسسات و سازمانهای مالی مختلف، برخوردار بودن از ذکاوت لازم و حتی «باهوش» بودن به معنای عرفی آن، هیچکدام نخواهند توانست تضمینی برای موفقیت در معاملهگری باشند. شاید فکر کنید برای فردی با ویژگیهای ذکرشده، ترید کردن و سودگیری از بازار به آسانی آب خوردن خواهد بود. اما این تصور، اشتباه محض است!
ترید، یکی از سختترین کارهایی است که در زندگی تجربه میکنید. چیزی که در عرف از آن به عنوان «هوش» یاد میشود، در بازار کارایی خاصی نخواهد داشت. ممکن است در همان روزهای ابتدایی بارها و بارها توسط بازار تحقیر شوید و روزهای فرسایشی و دردناکی را پشت سر بگذارید، اما بعد از چندین تجربه تلخ، نوری را از انتهای یک تونل تاریک و طولانی مشاهده کنید.
در ادامه این مقاله که در مدیوم منتشر شده است، با پنج نکته مهم درباره ترید آشنا خواهید مدیریت طمع در ترید شد که آگاهی از آنها ممکن است سرنوشت هر معاملهگری را در بازار تغییر دهد.
۱- معامله روزمره با هر روز ترید کردن فرق میکند
تقریبا تمام معاملهگران کهنهکار، به تازهواردها توصیه میکنند که ترید را به صورت معامله روزانه شروع نکنند. آنها ادعا میکنند که معاملات روزانه پرریسک هستند و برای ارزیابی وضعیت و تصمیمگیری سریع، به میزان مشخصی مدیریت طمع در ترید از تجربه و دانش نیاز است.
این استراتژی درست است، اما نکتهای که از آن غفلت شده است و اکثر معاملهگران آن را درک نکردهاند، این است که بسیاری از تریدرهای جوان، معامله روزمره را با هر روز ترید کردن اشتباه میگیرند. این موضوع، دلیلِ بسیاری از ضرر و زیانها در بازار است.
نیازی نیس روزی دهها معامله انجام دهید!
برخی از تریدرهای جدید تصور میکنند معامله کردن به اندازهای آسان است که میتوانند هر روز به سادگی ترید کرده و مقداری سود به صورت روزانه به دست آورند. آنها گرفتار ترید روزمره میشوند و قبل از اینکه معاملات بلندمدت را شروع کنند، داراییشان توسط بازار بلعیده میشود. روز بعد، تریدر دوباره وارد حساب کاربری خود میشود، با این تفکر که امروز روز متفاوتی است. اما از آنجایی که هیچ برنامه و راهبرد مشخصی برای ترید ندارد، در پایان هر روز مقدار بیشتری از سرمایه خود را از دست میدهد.
معامله روزمره نیز مانند هر معامله دیگری به دانش کافی در مورد حمایتها و مقاومتها، نقطه ورود خوب، نقطه خروج مناسب و حد ضرر نیازمند است. اگر آگاهی شما درباره هر یک از این موارد ناقص است، بهتر است وارد هیچ تریدی نشوید، چه رسد به ترید روزمره.
۲- روند کار بسیار مهمتر از نتیجه است
هر کسی میتواند در بازارهای مالی درآمد کسب کند. این درست است، اما هر کسی نمیتواند از بازار درآمد پایدار بدست آورد! انجام یک معامله صحیح و درآمدزایی از آن کار بزرگی نیست. شما فقط به صورت اتفاقی در زمان و مکان مناسب بودهاید. بسیاری از تریدرهای تازهوارد به صورت اتفاقی از پدیده «خوششانسی برای تازهکارها» بهرهمند میشوند و چند معامله سودده انجام میدهند.
چنین بردهایی، اعتماد به نفس آنها را بالا میبرد و آنها را متقاعد میکند که درآمدزایی در بازارهای مالی بسیار آسان است. اما هدف یک معاملهگر نباید کسب سود برای فقط یک بار باشد. هدف معاملهگر باید کسب جریان دائمی از درآمد باشد تا بتواند از لحاظ مالی پیشرفت کند. تریدر برای کسب چنین درآمدی، نباید کورکورانه و بدون هیچ برنامه مشخصی وارد معامله شود.
پروسه از نتیجه مهمتر است
بنابراین، داشتن یک برنامه منسجم و ترید براساس آن برنامه، فرایند بسیار مهمی است که هر تریدر باید آن را بیاموزد. یک ترید موفق شما را به تریدر موفقی تبدیل نخواهد کرد، اما اگر بتوانید آن موفقیت را به طور منظم تکرار کنید، متوجه خواهید شد که روند قدرتمندی را ایجاد کردهاید.
۳-معاملهگر خوب، کسی است که عادات خوبی دارد.
چگونه میتوان روند قدرتمند و مستحکمی ایجاد کرد؟ با پرورش عادات خوب و پایدار!
ایجاد عادات خوب در ترید، به اندازه ایجاد عادات خوب در زندگی تاثیرگذار است. وقتی تازه وارد دنیای ترید میشوید، ممکن است به آسانی در دام عادتهای بد بیفتید. به محض اینکه این عادتها در شما شکل گرفتند، خلاص شدن از دست آنها بسیار دشوار خواهد بود.
همواره بعد از اتمام یک معامله، به تجزیه و تحلیل آن معامله اهمیت دهید. بله! این کار خستهکننده است، اما مانع از شکستهای بعدی میشود. یک نقشه راه برای معاملات خود بنویسید و همه اطلاعات را در آن وارد کنید، اطلاعات وارد شده میتواند شامل این موارد باشد؛ در چه بازاری میخواهید ترید کنید، دلیل این ترید چیست، قیمت ورود چند است، حد ضرر در چه قیمتی قرار دارد، در چه قیمتی خروج خواهید کرد و چه مقدار از سرمایه خود را وارد این معامله خواهید کرد.
بعد از اینکه ترید تمام شد، دوباره به نوشتههای خود رجوع کنید و میزان پایبندی خود به نقشه راه را ارزیابی کنید. اگر تریدر تازهکاری هستید، متوجه خواهید شد که در بسیاری از موارد در قید و بند نقشه خود نبودهاید. برای مثال خیلی زود یا خیلی دیر وارد معامله شدهاید و یا سرمایه زیاد یا کمی وارد کردهاید.
فقط با داشتن چنین عادتهایی است که میتوانید به تدریج متوجه اشتباهات خود شوید و به دنبال راهکارهایی برای اصلاح اشتباهات خود باشید.
اشتباهات خود را یادداشت کنید
عادت کنید که پس از پایان ترید، همیشه این بررسیها را انجام دهید و دلایل شکست یا موفقیت خود را تحلیل کنید.
۴- انتظار خبره شدن در بازار را نداشته باشید
بعضیها معتقدند که برای کسب درآمد پایدار از بازار، باید به یک کارشناس و متخصص بازار تبدیل شوند. اما با گذشت سالها خواهید فهمید که نیازی نیست در بازار به یک کارشناس تبدیل شوید. بازار بسیار پیچیده است و در هر مقطع زمانی، عوامل بیشماری در تغییرات بازار نقش دارند. هیچکس نمیتواند برای یک ترید موفق، تمام عوامل دخیل در بازار را به صورت تماموقت پیگیری کند و در تمام جنبههای بازار به کارشناس خبرهای تبدیل شود. به همین دلیل است که اگر از هر تریدر باتجربهای که برای مدت طولانی در بازار فعال بوده است سوال کنید، خواهد گفت که هنوز در حال یادگیری از بازار است. بازار هر روز چیزهای جدیدی به شما خواهد آموخت، فقط احمقها میتوانند ادعا کنند که در چنین حیطه گستردهای، متخصص هستند.
پس نگران متخصص نبودن نباشید. به جای آن ذهنیت خود را روی دو موضوع مهم متمرکز کنید که کنترل آنها به دست شماست؛ یک: یافتن یک سیستم معاملاتی با درصد موفقیت بالا و دو: مدیریت ریسک. بیایید کمی مفصلتر درباره این دو موضوع صحبت کنیم.
سیستم معاملاتی
روشهای مختلفی برای کسب درآمد در بازار وجود دارد. برای مثال، تحلیل تکنیکال ابزار مختلفی را در اختیار تریدرها قرار میدهد تا از آنها استفاده کنند. بعضی از افراد ممکن است سیستمی بر پایه میانگین متحرک را انتخاب کنند، برخی دیگر به دنبال سیستم فیبوناچی هستند و برخی حتی به سیستمهای عجیب و غریبتر علاقهمندند. هر تریدری باید تعداد زیادی از این سیستمها را امتحان کند تا سیستمی را که برای وی مناسب است پیدا کند. همچنین یک سیستم معاملاتی باید بارها مورد آزمایش قرار گیرد تا میزان کارایی آن مشخص شود.
نقشه راه و سیستم معاملاتی مشخصی داشته باشید
اما نکته مهمی که باید به آن توجه کنید، این است که درصد پیروزی در معاملاتی که از این آزمایشها به دست میآید به شما نمیگوید که این بردها در چندمین معامله محقق میشوند، این کاملاً اتفاقی است. برای مثال، فرض میکنیم که به یک سیستم معاملاتی مناسب رسیدهاید، آن را امتحان کردهاید و به ۶۰ درصد برد در معاملات خود رسیدهاید. این عدد به این معنی است که اگر از این سیستم معاملاتی استفاده کنید، از هر ۱۰۰ معامله در ۶۰ مورد از بازار سود خواهید گرفت و در ۴۰ مورد ضرر خواهید کرد. اما سیستم به شما نمیگوید که در کدام معاملات سود خواهید کرد. به عنوان یک مثال تقریبا ناممکن، در نظر بگیرید که ممکن است تمام ۴۰ معامله ابتدایی را ببازید و از معامله ۴۱ تا ۶۰ را پیروز شوید. اما در این حالت، آیا بعد از ۴۰ ترید ناموفق، سرمایهای برای تریدر باقی خواهد ماند که با آن بخواهد ۶۰ معامله بعدی را پیروز شود؟ پس با توجه به تاثیر شانس در معاملات، هر تریدر باید علاوه بر داشتن سیستم معاملاتی مناسب، بر مسئله مهمِ مدیریت ریسک نیز تمرکز کند.
مدیریت ریسک
یک تریدر خوب به جای تلاش و تمرکز زیاد برای کارشناس شدن در بازار، باید توجه خود را به کارشناس شدن در مدیریت ریسک معطوف کند. به این معنی که باید تصمیم بگیرد چقدر از سرمایه خود را وارد معامله کند و میزان ریسک هر معامله چقدر باشد. تا زمانی که کسی اهمیت این دو موضوع را درک نکند، در معاملهگری پیشرفت نخواهد کرد.
ریسک معاملات خود را کنترل کنید
۵-مهم نیست چقدر باهوش باشید، بازار بالاخره شما را تحقیر خواهد کرد
بازار به ضریب هوشی، میزان تحصیلات، دستاوردهای شغلی و حتی تریدهای موفق قبلی شما هیچ اهمیتی نمیدهد. هر معامله جدید، روند جداگانهای دارد و باید با طرز فکر کاملا جدیدی با آن برخورد شود. موفقیتهای بزرگ و پرتعداد در معاملات پیشین، تضمینکننده پیروزی در معاملات پیشرو نخواهد بود.
عوامل بسیاری در به ثمر نشستن یک ترید موفق وجود دارد. در هر مقطع زمانی مشخص، ممکن است هر کدام از این عوامل علیه شما باشد و شما را متضرر کند. شکست در برخی از معاملات یک اتفاق قطعی است و باید آن را بپذیرید.
ترید کاری شخصی است، و نقصهای عمیق در شخصیت هر کس را به او نشان خواهد داد. برخی اوقات ترید باعث از بین رفتن اعتماد به نفس شما خواهد شد، گاهی باعث خواهد شد که به ظرفیتها و تواناییهای خود شک کنید. اما بعد از هر شکست، فرصتی را فراهم خواهد کرد تا شخصیت خود را از نو بسازید. هر درسی که در بازار میآموزید، فرصتی برای تبدیل شدن به یک تریدر بهتر و به یک انسان بهتر خواهد بود. پس اگر میخواهید در این راه پیشرفت کنید، باید شکستها را با ذهنی باز بپذیرید.
سخن پایانی
هر تازهواردی با این تصور اشتباه که سودهای کلانی منتظر اوست، وارد بازارهای مالی میشود. اما بازار به کسی بدهکار نیست. تنها راه سود گرفتن از بازار، احترام به قوانین آن است.
اگر رویکرد درستی را در پیش بگیرید، سرمایهگذاری میتواند سودده و دلچسب باشد؛ اما اگر به قوانین و اصول بازار پایبند نباشید، به زودی و با زیانی هنگفت از بازار خارج خواهید شد.
همواره به یاد داشته باشید موفقیت، تکرار بلندمدت عادتهای کوچک و مثبت، در مسیر درست و در راستای اهداف است.
مدیریت سرمایه در فیوچرز
چه چیزی معاملهگران خوب را از تودهها متمایز مدیریت طمع در ترید میکند؟ لزوماً توانایی انتخاب دقیق ورودیها و نقاط خروجی نیست، بلکه درک ریسک و مدیریت ریسک است.
مدیریت ریسک هنگام معامله سرمایه در فیوچرز دارای بسیاری از ویژگیهای مشابه سهام است. برای مثال، معاملهگران آتی در معرض ریسک قیمت در بازار هستند. اما برخلاف سهام، قراردادهای آتی، قراردادهای مشتقه با تاریخ انقضای معینی هستند که نیازمند تحویل دارایی پایه هستند. معاملات فیوچرز نیز برای استفاده از اهرم در حاشیه که میتواند سود و زیان را افزایش دهد، بسیار دوستانهتر است.
نحوه مدیریت سرمایه در فیوچرز
معاملات آتی مدیریت شده میتواند وزنهای مختلفی در سهام و سرمایهگذاریهای مشتقه داشته باشد. یک حساب آتی مدیریت شده متنوع عموماً در معرض تعدادی از بازارها مانند: کالاها، انرژی، کشاورزی و ارز است. اکثر حسابهای آتی مدیریت شده دارای یک برنامه معاملاتی اعلام شده هستند که رویکرد بازار آن را توصیف میکند. که عبارتنداز:
1. استفاده از استراتژی بیطرف بازار
استراتژیهای خنثی از بازار به دنبال سود از اسپرد و آربیتراژ ایجاد شده توسط قیمتگذاری اشتباه هستند. سرمایهگذارانی که از این استراتژی استفاده میکنند، اغلب به دنبال کاهش ریسک بازار از طریق تطبیق موقعیتهای خرید و فروش در یک صنعت خاص در تلاش برای دستیابی به سود از افزایش و کاهش قیمتها هستند.
2. استراتژی پیروی از روند
استراتژیهای پیروی از روند با توجه به اصول و یا سیگنالهای فنی بازار به دنبال سود هستند. زمانی که قیمت یک دارایی در حال کاهش است، معاملهگران روند ممکن است تصمیم بگیرند که در یک موقعیت کوتاه در آن دارایی قرار بگیرند. برعکس، زمانی که یک دارایی روند صعودی دارد، معاملهگران روند ممکن است وارد یک موقعیت خرید شوند. هدف این است که با تجزیه و تحلیل شاخصهای مختلف، تعیین جهت دارایی، و سپس اجرای یک معامله مناسب، سود کسب کنید.
سرمایهگذارانی که به دنبال معاملات آتی مدیریت شده هستند میتوانند اسناد افشایی را درخواست کنند که استراتژی معاملاتی، نرخ بازده سالانه و سایر معیارهای عملکرد را مشخص میکند.
3. توقف ضررها و تعیین حد سود و ضرر
هنگام تعیین توقف ضرر خود در نظر داشته باشید که قیمت توقف باید متناسب با بازار باشد. اگر ریسک مورد نیاز در یک معامله برای تحمل ریسک یا اندازه حساب معاملهگر بیش از حد باشد، معاملهگر باید بازار مناسب را پیدا کند. این احمقانه است که بازاری را با سرمایه کم معامله کنیم.
حد سود حداقل باید دو برابر حد ضررتان باشد. گزاشتن حد ضرر باعث میشود ضررهای سنگینی نکنید در صورت خلاف جهت پیش رفتن بازار و همچنین داشتن حد سود باعث میشود سود معاملهتان در صورت برگشت مجدد بازار از بین نرود. حد ضرر، دستوری است که به سرمایه گذارها اجازه میدهد با تعیین محدوده قیمتی که دارایی بر روی آن حرکت میکند، ضرر احتمالی ناشی از سرمایهگذاری را محدود کند.
4. میزان تحمل ریسک مدیریت سرمایه در فیوچرز
هرگز پولی را که توانایی از دست دادن آن را ندارید، سرمایهگذاری نکنید، مطمئن شوید که بازارهایی که معامله میکنید با اندازه حساب و میزان تحمل ریسک شما مطابقت دارند. اطمینان حاصل کنید که درصدی که مایل به ریسک در هر معامله هستید با برنامه و بازار مطابقت دارد. و به یاد داشته باشید که هیچ یک از این اجزا در خلاء وجود ندارد. روی یکی بدون دیگری تمرکز کنید و به دردسر میافتید. این عوامل را با هم بسنجید و خود را در مسیر ساختن یک برنامه تجاری موفق قرار دهید. گذاشتن مقداری بیش از آنچه که توان از دست دادن آن را دارید، شما را در تنگنا قرار میدهد. بنابراین شما فقط باید معاملات فیوچرز رمزارزها را پسانداز اضافی معامله کنید تا احساسات را از تصمیمات سرمایهگذاری خود جدا کنید.
5. رعایت قانون 2% تا 5% مدیریت سرمایه در فیوچرز
استراتژی برای محدود کردن سرمایه وجود دارد که در هر ترید به 5% یا کمتر از کل سرمایه نیاز است که بیشتر از آن توصیه نمیشود و بهترین گزینه 2% تا 5% از ارزش کل سرمایه است.
قاعده کلی در مورد تجارت داراییهای ناپایدار این است که فقط 1-2% از سرمایه خود را در یک معامله معین ریسک کنید.
6. صبور بودن و داشتن سه چشم انداز
صبور بودن و داشتن هر سه چشمانداز کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت، برای یک تریدر موفق، الزامی است. شما نباید آنقدر درگیر وضعیت فعلی بازار شوید که فرصتهای معاملاتی بزرگتر را از دست بدهید. این بدیهی است که باید سفارشات باز، مانده حساب و … را کنترل کنید، اما این به معنای آن نیست که حتما باید در هر پیچ و خم بازار گرفتار شده و اسیر موجهای آن شوید. یک تریدر موفق، باید چون عقاب تیزبین به انتظار نشسته و به موقع از موقعیتهای جذاب بازار، استفاده کند. به عبارت دیگر، سعی کنید کمی دیدگاه بلندمدت را حفظ کنید. طولانی کردن مدت معاملات شما میتواند بهتر از تلاش برای معامله هر موج در بازار باشد. صبور بودن و تنها یک معامله درست باز کردن حتی در هفته و یا ماه کافی است که شما در محیطی مثل فیوچرز که دارای اهرم است سودهای بسیار بالایی کسب کنید.
به هیچ وجه در ابتدا کار سراغ تایم فریمهای پایین نروید. تایم فریمهای زیر یک ساعته برای کسانی است که تجربه چندین ساله در این بازارها دارند.
برای جلوگیری از ترید بیش از حد، فرد باید پایبند به برنامه معاملاتی خود باشد و در رعایت استراتژی از قبل برنامهریزی شده، نظم و انضباط را اعمال کند. بیشتر معاملهگران جدید به معامله بیش از حد گرفتار میشوند و این مورد اغلب به دلیل عدم کنترل احساساتی مانند: ترس و طمع، منجر به ضررهای زیادی میشود.
اهمیت مدیریت سرمایه در بازار های مالی
جهت یک سرمایهگذاری هوشمندانه، باید قبل از ورود به بازارهای مالی آموزش دیده و اصول اصلی فرآیند معاملهگری یعنی تحلیل، روانشناسی و مدیریت سرمایه را به طور کامل فراگیرید. یادگیری این مفاهیم، از روش آموزشهای تئوری و تجربه خرید و فروش در بازارهای مالی، میسر میگردد. در این بین، بخش مدیریت سرمایه از اهمیت بسیار والایی برخوردار است. چون، مستقیماً با بقای فرد در بازار ارتباط داشته و به طریقی میتوان آن را ضامن حفظ و رشد سرمایه معاملهگران دانست. برای اجرا نمودن قوانین مدیریت سرمایه در بازارهای سرمایه، عملکرد سیستماتیک و تفکر منطقی فرد بسیار ضروری می باشد.
قطعاً معاملهگری که این مفهوم را به خوبی بفهمد و اجرایی کند، از آرامش روحی و روانی بیشتری معامله برخوردار است. علت این موضع این است که با درنظر گرفتن تمام ریسکهای موجود اقدام به سرمایهگذاری کرده و همین موضوع یکی از سنگ بناهای اصلی پیروزی در بازارهای مالی است. در این مقاله به بیان اهمیت مدیریت سرمایه در بازار های مالی پرداخته ایم تا بتوانیم شما را با این اصل مهم در بازار های مالی آشنا نماییم.
مدیریت سرمایه چیست؟
اگر بخواهیم یک تعریف کلی و جامع بیان کنیم، دانش و مهارت سرمایهگذاری با حداق ریسک در جهت کسب بازدهی بیشتر را مدیریت سرمایه مینامند. هدف اصلی مدیریت سرمایه در مرحله اول، کنترل ریسک و حفظ سرمایه است. به همین علت در برخی از منابع آموزشی، مدیریت سرمایه را همان مدیریت ریسک تعبیر میکنند. به بیان بهتر، مفهوم مدیریت سرمایه این است که برای کسب بازدهی مورد نظز خود باید حداقل ریسک معینی را محتمل شد. طبق اصول حرفهای معاملهگری و به منظور توقف ضررهای سنگین و غیر قابل تحمل، باید قبل از ورود به موقعیت معاملاتی، مقادیر این بازده و ریسک معلوم به گونهای متعادل شده باشند که در برابر انتظار برای کسب بازده ای معقول، ضرر کمی پیش روی شما باشد.
اعمال صحیح قوانین مدیریت ریسک در فرآیند معاملات، این قابلیت را دارد که در راستای کاهش ضرر و زیان، تأثیر بسزایی داشته باشد. به کارگیری یک استراتژی معاملاتی کارامد به همراه مدیریت سرمایه، ضمن پیشگیری از وقوع ضررهای سنگین ، رفته رفته منجر به رشد سرمایه شما خواهد شد. اعمال مدیریت ریسک در معاملات سهام و سایر ابزارهای مالی، قوانین مشخص ندارد و بین معامله گران و سرمایه داران متفاوت است. در واقع جزئیات و طریقه اجرای مدیریت سرمایه، تا حد زیادی به دیدگاه سرمایهگذاری، اهداف مالی، طرز تفکر و روحیات معامله گر بستگی دارد. بر اساس چنین معیارهایی، رویارویی سرمایهگذاران در برابر ریسک را تشخیص داده و آنها را در دو دسته کلی ریسکگریز و ریسکپذیر تقسیم میکنند. برای آگاهی بیشتر در رابطه با مفهوم مدیریت سرمایه می توانید به سایت ویکی پدیا مراجعه نمایید.
در نتیجه معاملهگران باید از قواعد مدیریت ریسکی استفاده کرده که با شخصیت سرمایهگذاری آنها متناسب باشد. در این گونه موارد نمیتوان برای هر معامله گر نسخهای واحد تجویز نمود. بطور مثال، میزان ریسک پذیری معاملهگران کوتاه مدتی در هر موقعیت معاملاتی نسبت به افراد با دیدگاه بلند مدت ، کاملاً متفاوت است می باشد.
رویای یک شبه ثروت مند شدن
بسیاری از افراد، با رویای یک شبه ثروتمند شدن به بازارهای مالی ورود کرده و انتظار دارند ظرف مدت زمان کوتاهی، سرمایه خود را چندین برابر نمایند! چنین سرمایهگذارانی را حتی نمیتوان جز دسته شدیداً ریسک پذیر جای داد. زیرا، مفهوم ریسک اصلاً برای آنها کاربرد ندارد و در محاسبات ذهنی خود صرفاً به سود فکر می کنند. چنین تریدری حتی امکان دارد برای مدتی معاملات سوددهی را نیز تجربه نماید. اما، در انتها به خاطر عدم رعایت مدیریت سرمایه و پذیرش بدون فکر و محدودیت ریسک، سرمایه خود را به زوال میکشاند. به جد میتوان ادعا داشت؛ یکی از اصلی ترین تفاوت معاملهگران موفق با سایرین، رعایت اصول مدیریت سرمایه است.
امروزه برای مدیریت ریسک راه های متفاوتی موجود است. اما همگی این روشها مبتنی بر ارزیابی ریسک موقعیتهای معاملاتی بصورت انفرادی است . در نهایت این روش چهارچوبهای مشخص برای محدوده ریسک پذیری معاملهگران را تعیین مینماید.
ارکان اصلی مدیریت سرمایه در بازارهای مالی چیست؟
هرچند مدیریت سرمایه روش و فرمول مشخصی ندارد؛ اما برای تدوین قوانین مدیریت ریسک و ارزیابی دقیق موقعیتهای معاملاتی در بازار، شاخصهای معین و مرسومی موجود است که مهمترین آنها به شرح زیر هستند:
- ریسک
- بازده
- نسبت بازده به ریسک
- حجم معاملات
- نسبت افت سرمایه
به منظور انجام معاملاتی اصولی و پر بازده، موارد اول تا چهارم را باید برای هر موقعیت معاملاتی و الزاماً پیش از ورود به معامله، بررسی نموده و و تصمیم گرفت. در واقع پس از تشخیص این موارد می بینیم که نقاط خروج و حداکثر سود و زیان مورد نظر از موقعیت معاملاتی مذکور، با دقت تعیین میگردد. آشکارا مشاهده میکنیم که مدیریت سرمایه در راستای موفقیت هر استراتژی معاملاتی نقش کاملاً مهمی را بازی میکند.
چگونه میتوان ریسک را کنترل نمود؟
برای این کار طریق مختلفی موجود است و مشاوران مالی هرکدام از زوایای مختلفی آن را بررسی کردند. مثلا برخی متخصصین مالی پیشنهاد می کنند تک سهمی نباشید و سبدی از سهام داشته باشید تا مدیریت سرمایه به درستی صورت گیرد. با این حرکت اگر جایی شکست خوردید جای دیگر پیروز می شوید و … .
برخی دیگر توصیه میکنند که به متخصصین مالی در شرکت های مشاور سرمایه گذاری و صندوق های سهام رجوع کنید.
من با این روش ها مخالف نیستم ولی در عمل نفرات کمی این توصیه ها را می پذیرند و عملیاتی می کنند.
نسخه عامیانه که می توان برای کنترل ریسک پیچید این است که مقداری از سرمایه خودتان را سهام بخرید که هر روز نخواهید آنرا چک کنید. به قول معروف فنجان چایی در دستان شما نلرزد و ضرر احتمالی روان و زندگی شما مختل نکند
برخی از قواعد مرسوم بازار
- محاسبات مقادیر ریسک و بازده، تابع مستقیمی از نقاط خروج احتمالی و حجم معاملات میباشد.
- طبق اصول سرمایهگذاری و توصیه پیشکسوتان، نهایت مقدار ریسک در هر پوزیشن معاملاتی، نباید از ۳ درصد بیشتر شود. (برای معامله گرانی با ریسک پذیری بالا تا حداکثر ۵ درصد.)
- حداقل مقدار مجاز نسبت بازده به ریسک، ۱ می باشد و در غیر این صورت، ورود به معامله اصلا توصیه نمیگردد.
- در صورت نیاز به داشتن چندین پوزیشن باز به صورت همزمان، باید حداکثر ریسک قابل تحمل را بین این معاملات تقسیم نمود.
- زمانی که به سود نجومی معاملات اهرم دار میاندیشید، ریسک سنگین و چند برابری آنها را نیز مد نظر قرار دهید.
- آستانه تحمل ضرر خود را دقیق مشخص نمایید.هنگامن ضرر شما به محدوده خطر رسید، بدون درنگ فرآیند معاملات خود را برای مدتی کاهش دهید.
بزرگترین نقطه ضعف در بازارهای مالی، عدم توانایی در محاسبه ریسک است. شما معمولا مفهوم ریسک را خیلی خوب می دانید. اما، به دلیل اینکه در زندگی واقعی ریسک های مالی معمولا خیلی از ما دور بودند، در بازار سرمایه سایه سنگین و نزدیکشان را متوجه نمی شویم.
شما اینگونه میاندیشید سهمی که می خرید مثل خرید خودرو است و نهایت درصد منفی آن ۵ یا ١٠ درصد است. باور نمی کنید که سهمی که می خرید می تواند ۸۰٪ قیمتش کاهش پیدا کند.
جهت کسب اطلاعات بیشتر به دوره جامع ثروت آفرینی مراجعه کنید.
شما هنوز نیاموخته اید طمع تان را کنترل نمایید. برای همین در روزهای مثبت هیجان زده عمل نموده و صف خرید تشکیل می دهید و بدون تفکر سهم می خرید. آتش طمع چشم های شما را کور خواهد کرد. در حالت پایین آمدن هم برعکس این فرایند عمل میکنید، ترس وجودتان را فرا گرفته و سراسیمه اقدام به فروش سهم می نمایید. پس این موضوع را فراموش نکنید که در بازار های سرمایه نباید احساسی عمل کنید.
اصلی ترین رکن استراتژی یک معامله گر موفق باید بقا باشد
شما فرصت زیادی درحد یک عمر دارید تا در بازار سهام میلیاردر شوید. اما به شرطی که زنده ماندن را یاد بگیرید. شما نمی توانید قهرمان دو المپیک شوید، مادامی که دویدن نمی دانید. پس در گام نخست اصلی ترین و مهمترین فکر شما باید این باشد که : چگونه در بازار های سرمایه زنده بمانیم؟
برای مدتی ریسک پذیریتان را به سمت صفر هدایت کنید و مدیریت سرمایه داشته باشید. درک کنید ریسکی که اکثر شما در روزهای اول ورود به بازار سرمایه میکنید چند برابر ریسکی هست که یک حرفه ای بعد از ١۵ یا ۲۰ سال کار میپذیرد.
روانشناسی بازار ارز دیجیتال
یکی از مهمترین عوامل موفقیت در بازار ارز دیجیتال که کمتر به آن توجه شده است، روانشناسی آن است. آن هنگامی که رمز ارز ما افزایش قیمت چشمگیری داشت و به طمع سود بیشتر از فروشش خودداری کردیم، شاهد این است که علم روانشناسی بازار ارز دیجیتال چقدر با اهمیت است. با طوطیا همراه باشید تا بیشتر با روانشناسی بازار سرمایه آشنا شویم.
شاید فکر کنید هر زمان تحلیل تکنیکال را فول یاد گرفته و بر تحلیل بنیادی مسلط شوید، یک معاملهگر شکست ناپذیر خواهید شد! اما تجربه ثابت کرده که یک تحلیلگر خوب، لزوماً یک تریدر خوب نیست! تحلیلگران حرفهای زیادی بودهاند که با بهترین استراتژیهای تحلیل، به دفعات از بازار شکست خوردهاند. اکثر معاملهگران هنوز اهمیت روانشناسی بازار ارز دیجیتال را درک نکردهاند. احساسات شما و سایر تریدرهای بازار به قدری موثر است که حتی گاهی جهت بازار را تغییر میدهد. مطالعه این مطلب برای شما ضروری است چون کمک میکند از احساسات خود به هنگام معامله، در راستای موفقیت استفاده کنید.
ابعاد سه گانه بازار ارز دیجیتال
بعد مدیریت سرمایه
اکثر تحلیلگران کل انرژی خود را روی بُعد تحلیلی بازار گذاشته و به دو بعد دیگر کمتر اهمیت میدهند. اما واقعیت این است که افرادی هستند که در حوزه تحلیل استاد بوده اما بُعد روانشناسی بازار ارز دیجیتال یا بُعد مدیریت سرمایه در آن را نادیده گرفته و به همین دلیل نتوانستند تریدرهای خوبی باشند. تریدر حرفهای یک دوره تحلیل و مدیریت سرمایه را پشت سر گذاشته و اصول روانشناسی بازار را رعایت میکند. روانشناسی اصلیترین وجه تمایز یک تریدر با یک تحلیلگر در بازار ارز های دیجیتال است.
روانشناسی بازار یا ترید چیست؟
روان شناسی بازار یا ترید به مجموعه رفتارهایی گفته میشود که به معاملهگر کمک میکند احساساتش را کنترل کرده و از آنها در جهت پیروزی در معاملات استفاده کند. روانشناسی بازار یعنی علم به حرکت یک بازار با توجه به واکنشها و شرایط احساسی افرادی که در آن فعال هستند. بطور کلی به احساسات و رفتارهایی اشاره دارد که در زمان معامله بروز میکنند. احساساتی که تصمیمات تریدر را تحت تاثیر قرار میدهد که علم روانشناسی معامله یا بازار ارزهای دیجیتال در پی شناخت این احساسات و رفتارها است. در معاملهگری دو نوع احساس به شدت موج میزند که یکی ترس و دیگری طمع میباشد. سایر احساساتی که در ترید بروز می کنند عبارتند از: امید، خشم، هیجان، اضطراب، یاس، ریسکپذیری و.
تریدرهایی که از تحلیل تکنیکال در معاملات خود استفاده میکنند نیز میتوانند از روانشناسی بازار بهره ببرند. بررسی نمودار قیمت کریپتوها قطاری از احساسات معاملهگران را به نمایش میگذارد. شناخت احساسات حاکم بر بازار، فرصتهای سودده بسیاری به بار میآورد.
احساسات عمده تریدرها که بر بازار ارز دیجیتال موثر هستند
طمع، زیاده خواهی و تمایل شدید انسان به پول است. این حرص آنقدر زیاد است که گاهی منطق انسان را ضایع میکند. این ویژگی مقدمهی بسیاری از رفتارها و تصمیمات یک معاملهگر در بازار ارزهای دیجیتال خواهد بود. بارها شده در معاملهای به سود مطلوب رسیدیم اما همین حرص نگذاشته از معامله خارج شویم. برای مبارزه با طمع، باید یک سطح سود از پیش تعریف شده برای خود داشته باشید. حتی قبل از اینکه وارد معامله شوید، سطوح ضرر و سود خود را مشخص کنید تا در آینده برای هرگونه اتفاقی آماده باشید. روانشناسی معاملاتی درست زمانی نمود پیدا میکند که به سود خود راضی باشید و به دنبال سودهای غیر منطقی نباشید.
ترس، احساس دیگری است که موجب میشود معاملهگران معاملات خود را زود ببندند. در حین معامله، ریسکها میتوانند به اشکال مختلفی رخ دهند، مانند: برخی اخبار بد در مورد سهام یا بازار و یا انجام معامله و فهمیدن اینکه موضوعات، آنطور که انتظار داشتید پیش نمیرود. روانشناسی قوی معاملاتی زمانی است که معامله گران اجازه نمی دهند ترس، استراتژی خرید/فروش را به آنها دیکته کند. هر معامله گر ابتدا باید بفهمد که از چه چیزی می ترسد و چرا؟ پیشنهاد میشود، قبل از شروع به فعالیت به این مسائل فکر کنید تا بتوانید به سرعت مشکل را شناسایی کرده و راه حلی بیابید. تمرکز شما باید این باشد که اجازه ندهید ترس از دست دادن، شما را از کسب سود باز دارد.
امید، افراد به امید کسب سود وارد بازارهای مالی میشوند. اصلاً اگر امید به سود کردن نباشد، انگیزهای نیز برای ورود به بازار وجود نخواهد داشت. امید یک تریدر را به تحرک در میآورد. برای تبدیل شدن به یک معامله گر موفق، باید روانشناسی معاملاتی قوی داشته باشید که به امید وابسته نباشد. اگر همچنان امیدوار باشید که همه چیز در آینده نزدیک تغییر کند، کل سرمایه خود را در معرض خطر قرار می دهید. اجازه ندهید امید منجر شود تا شما در یک تجارت زیان ده سرمایه گذاری کنید. برای رسیدن به موفقیت و حفظ آن به عنوان یک معامله گر، باید سخت تلاش کنید تا ذهنیت خود را پرورش دهید! بیایید ببینیم چگونه روانشناسی تجارت به شما کمک می کند تا ذهنیت بهتری را پرورش دهید!
پشیمانی، در معاملات به دو صورت اتفاق می افتد. یک معامله گر می تواند از انجام معامله ای که نتیجه نداده است پشیمان شود یا از انجام ندادن معامله ای که می توانست موثر باشد، پشیمان شود. برای مثال شما می توانید از خرید دوج کوین یا عدم خرید آن اظهار پشیمانی کنید واین موضوع بر روان شما تاثیر بگذارد. روانشناسی معاملاتی مبتنی بر پشیمانی می تواند برای یک معامله گر خطرناک باشد زیرا ممکن است منجر به انجام معاملات اشتباه شود. بهترین راه برای جلوگیری از یک تجارت پشیمان کننده این است که بپذیرید، نمی توانید همه فرصت های بازار را در اختیار داشته باشید. معامله در بازارهای سهام بسیار ساده است، یا شما برنده می شوید و یا برخی از فرصت ها را دست می دهید. هنگامی که این قانون را پذیرفتید، روانشناسی معاملاتی شما به طور خودکار، برای بهتر شدن تغییر می کند.
چرخه احساسات تریدرها در بازار
نوسانات قیمت در بازار متاثر از احساسات افراد است. عملاً رشد بازار به علت نگرش مثبت و اعتماد به نفس مشارکتکنندگان است. یعنی یک موج از احساسات مثبت تقاضا را افزایش میدهد. در مقابل احساست منفی نیز منجر به افزایش عرضه در بازار خواهد شد.
احساسات در بازار صعودی یا گاوی
از نظر روانشناسی بازار ، هنگامی که یک بازار روند صعودی دارد، سه نوع احساس در آن شدت میگیرد:
در چرخه روانشناسی بازار، احساسات اثر چرخشی دارند. در واقع احساسات مثبت حاکم بر بازار با افزایش قیمتها مثبتتر میشوند. همین امر، به عواطف بازار سیر صعودی بخشیده و آن را به سمت بالاتر میکشاند.گاهی همین شور افراد میتواند باعث شکلگیری حباب قیمت در بازار شود. در چنین شرایطی اکثر تریدرها هیجانزده و غیرمنطقی میشوند. فراموش میکنند ارزش واقعی آن دارایی چقدر است و فقط به امید ادامه یافتن روند صعودی بازار، آن را میخرند. اینجاست که طمع به میان میآید و چشم منطق تریدرها را میبندد.
احساسات در بازار نزولی یا خرسی
از نظر روانشناسی بازار ، در بازاری که روند نزولی دارد، افراد احساس اندوه را تجربه میکنند. عصبانیت، افسردگی و احساسات نظیر این در افراد بروز خواهد کرد. آن احساس سرخوشی و طمع در افراد تبدیل به احساس ناخرسندی میشود. همین طور که بازار روند نزولی خود را طی میکند، احساسات حاکم بر بازار منفی و منفیتر خواهند شد. این احساسات معمولاً شامل اضطراب و وحشتزدگی هستند.در این شرایط سرمایهگذاران به دنبال علل کاهش قیمت ها میگردند. آنها نمیخواهند باور کنند روند صعودی به پایان رسیده است و وارد مرحله انکار میشوند.دارایی خود را میفروشند.وقتی بازار به این نقطه یعنی کف قیمت میرسد، روند نزولی متوقف شده و به ثبات خواهد رسید. اینجا احساس خشم و عصبانیت وجود سرمایهگذار را فرا خواهد گرفت. در نهایت با بهبود وضع بازار مجدد احساس امید و انتظار، سرمایهگذاران را به بازار جذب خواهد کرد.
چگونه روانشناسی تجارت خود را بهبود ببخشیم؟
طرز فکری صحیح برای خود ایجاد کنید. قبل از اینکه معاملات خود را شروع کنید، به خود یادآوری کنید که بازارها هرگز ثابت نیستند. روزهای خوب و روزهای بد خواهید داشت، اما روزهای بد خواهند گذشت.
به خود یادآوری کنید که در یک معامله واقعی قرار دارید. به یاد داشته باشید که محتاط باشید و تصمیمات سرمایه گذاری هوشمندانه تری بگیرید.
عادات معامله گران موفق را رعایت کنید بازار سهام منحصر به فرد است زیرا با هر معامله گر متفاوت رفتار می کند. وقتی نوبت به معامله میرسد، باید از کارهایی که همتایانتان انجام میدهند آگاه باشید.
تمرین کنید! تمرین! تمرین بهترین و مطمئن ترین راه برای به دست آوردن قدرت ذهنی است. این به شما کمک می کند تا روانشناسی معاملاتی خود را در طول زمان بهبود بخشید.
جمع بندی
درک روانشناسی تجارت و اجرای آن فرآیندی زمان بر است. شما باید به طور مداوم روانشناسی معاملات خود را در دوره های طولانی اصلاح کنید. به طور خلاصه، این سه اصل طلایی روانشناسی تجارت را به خاطر بسپارید، منضبط باشید، انعطاف پذیر باشید و هرگز یادگیری را متوقف نکنید. اگر این استراتژی ها را دنبال کنید، می توانید تصمیمات معاملاتی بهتری بگیرید.
دیدگاه شما