آموزش معامله گر منطقی ACD – پیش ثبت نام
این آموزش در حال ضبط است و به زودی در فرادرس ارائه عمومی آن آغاز خواهد شد. شما میتوانید با پیش ثبت نام در این آموزش، در اولین زمان، از انتشار نهایی این آموزش مطلع شوید.
اکثریت معاملهگران بازارهای مالی هزینه مالی و زمانی زیادی را برای پیدا کردن یک سیستم جامع و آزمودهشده و کارآمد اختصاص میدهند تا به سود مستمر و کم ریسک برسند. قطعا استراتژی معاملاتی ACD یکی از بهترین سیستمها است که معاملهگران را در سادهترین روش ممکن به هدفشان میرساند. این سیستم معاملاتی فوقالعاده و کارآمد، سیستم شخصی ستاره معاملهگری در بازارهای مالی، آقای ماکر فیشر است که از سن ۱۴ سالگی فعالیت خود را در بازارهای مالی شروع کرده است و طی سالها این سیستم را طراحی، توسعه و مورد تجربه قرار داده است.
آموزش معامله گر منطقی ACD – پیش ثبت نام
این آموزش در حال ضبط است و به زودی در فرادرس ارائه عمومی آن آغاز خواهد شد. شما میتوانید با پیش ثبت نام در این آموزش، در اولین زمان، از انتشار نهایی این آموزش مطلع شوید.
گروه مدرسین فرادرس
فرادرس از جهت فرصت آموختن، یک محیط کاملا باز (بدون هیچ مرز و شرط برای ورود) برای همه است. اما از جهت فرصت آموزش دادن، یک محیط به شدت بسته است و مدرسین آن با عبور از سخت ترین ضوابط علمی و فیلترهای مهارت آموزشی برگزیده و دستچین می شوند. در چندین سال گذشته کمتر از 5 درصد متقاضیان تدریس در فرادرس توانسته اند به مرحله نهایی ارائه آموزش در آن برسند. ارائه یک آموزش توسط «گروه مدرسین فرادرس» تضمینی برای کیفیت معاملهگر کارآمد آن می باشد.
توضیحات تکمیلی
اکثریت معاملهگران بازارهای مالی هزینه مالی و زمانی زیادی را برای پیدا کردن یک سیستم جامع و آزمودهشده و کارآمد اختصاص میدهند تا به سود مستمر و کم ریسک برسند. قطعا استراتژی معاملاتی ACD یکی از بهترین سیستمها است که معاملهگران را در سادهترین روش ممکن به هدفشان میرساند. این سیستم معاملاتی فوقالعاده و کارآمد، سیستم شخصی ستاره معاملهگری در بازارهای مالی، آقای ماکر فیشر معاملهگر کارآمد است که از سن ۱۴ سالگی فعالیت خود را در بازارهای مالی شروع کرده است و طی سالها این سیستم را طراحی، توسعه و مورد تجربه قرار داده است.
از جذابیت این سیستم همین کافیست که فروشنده کم سواد دوره گرد آهنآلات، بعد فراگیری و تسلط بر این سیستم اکنون درآمد سالانه ۷۵۰ هزار دلاری در آمریکا دارد. که این خود نشان از سهولت روش در عین کاریی فوقالعاده آن دارد. ما در این فرادرس با سیستمی آشنا میشویم که جزو بهترین و سودآورترین روشهای معاملاتی است و در عین آسانی در یادگیری و اجرا، کارایی بسیار بالایی دارد و در تمامی بازارهای مالی قابل استفاده است.
این روش جزو معدودترین روشهای معاملاتی است که همزمان تحلیل جامعی از نمادها و بازار را علاوه بر شناسایی بهترین موقعیتها به معاملهگران میدهد. سیستم معاملاتی ACD معاملهگران را از هیجانات بازار در امان نگه میدارد و به طور کامل مستقل و متکی به خود میکند. بعد فراگیری این سیستم نیازی به تحلیلهای فاندامنتال، دنبال کردن اخبار، انواع اندیکاتورها و… نخواهد بود چرا که این سیستم برآمده از واقعیات و نبض بازار است.
معرفی و دانلود خلاصه کتاب صوتی معاملهگر منضبط: نگرش یک برنده را در خود ایجاد کنید
برای دانلود قانونی خلاصه کتاب صوتی معاملهگر منضبط و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
برای دانلود قانونی خلاصه کتاب صوتی معاملهگر منضبط و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
دانلود کتاب صوتی از اپلیکیشن کتابراه
معرفی خلاصه کتاب صوتی معاملهگر منضبط: نگرش یک برنده را در خود ایجاد کنید
مارک داگلاس در خلاصه کتاب صوتی معاملهگر منضبط تجارب خود را در زمینهی روانشناسی بازار بورس و معاملهگری با شما به اشتراک میگذارد و از این طریق نیز میتوانید مهارتهای معاملاتی خود را بهبود ببخشید و ضررهای احتمالی را کاهش دهید. با این کتاب شنیدنی نگرش یک برنده را در خود ایجاد کنید.
درباره خلاصه کتاب صوتی معاملهگر منضبط:
مولفههای فراوانی برای رسیدن به موفقیت در بازارهای مالی، به ویژه بازار بورس وجود دارد. دقت زیاد، نظم، اعتمادبهنفس بالا و خودشناسی ازجمله ویژگیهایی هستند که میتوانند تاثیر بهسزایی در کسب درآمد داشته باشند. مارک داگلاس (Mark Douglas) که به عنوان یک معاملهگر قهار در این عرصه شناخته میشود، نتیجهی سالها تجربه و مطالعهی خود را در کتاب صوتی معاملهگر منضبط (The Disciplined Trader) در اختیار شما قرار داده است.
نویسنده با پرداختن به روانشناسی بازار سهام به شما کمک میکند تا دیدگاهتان را تغییر دهید و از طریق دستیابی به خودشناسی، در بازار جسورانهتر عمل کنید. تنها از این طریق است که میتوانید موفقیت بیشتری برای خود رقم بزنید. به ازای هر فردی که در بازار سهام سود میکند، فرد دیگری دچار ضرر میشود. در واقع عدهای پُلی میشوند تا آن دستهی دیگر به سود برسند. بدیهیست که همه میخواهند بدانند راز معاملهگران موفق چیست و چگونه میتوان در زمرهی آنان قرار گرفت.
مارک داگلاس در کتاب کارآمد خود راز این معاملهگران و سرمایهگذاران را برایتان فاش میکند: معاملهگر کارآمد آنها ذهنی منظم دارند. بنابراین اگر میخواهید در این حرفه موفق به سودآوری شوید، باید یاد بگیرید که عواطف خود را کنترل کنید، ذهنتان را نظم ببخشید و آن را در جریانی همسو و موافق با بازار قرار دهید. تنها از این طریق است که دست خالی از این سفره بیرون نخواهید رفت و در گروه بازندهها قرار نخواهید گرفت. ویژگیهایی که داگلاس برای موفقیت در بازار بورس ضروری میداند، همه در حوزهی روانشناسی بازار قرار میگیرند.
این اثر اولین بار در سال 1990 منتشر شد و از همان سال 1982 که نگارندهی آن شروع به نوشتن کرد، معاملاتی را انجام داده بود که از هر جهت رشد قابل توجهی داشت. تجربیات او در زمینهی خرید و فروش، تحقیقات و مشاهدات شخصی داگلاس او را به فردی قابل اعتماد در این زمینه تبدیل کرده است. بنابراین اگر قصد دارید از طریق سرمایهگذاری در بازار بورس به درآمد برسید، از کتاب صوتی معاملهگر منضبط غافل نشوید.
خلاصه کتاب صوتی معاملهگر منضبط مناسب چه کسانی است؟
اگر قصد ورود به بازار بورس را دارید و میخواهید از این طریق کسب درآمد کنید، کتاب صوتی معاملهگر منضبط به شما پیشنهاد میشود.
با مارک داگلاس بیشتر آشنا شویم:
این افسر بازنشستهی ارشد USN بنیانگذار عرصهی روانشناسی تجارت و یکی از موفقترین نویسندگان و مدرسان این حوزه به شمار میرود. او پس از این که شغلش را در نیروی دریایی به اتمام رساند، به حوزهی کامپیوتر ورود پیدا کرد و سپس نوزده دفترچهی راهنما در این حوزه تالیف کرد. از سال 1978، درست زمانی که به عنوان کارمند بیمه مشغول به کار بود، فعالیت در بورس را آغاز کرد و مدت زیادی نگذشت که توانست به موفقیتهای بزرگی در این زمینه دست پیدا کند. او معاملهگر کارآمد و همسرش به مدت 9 سال مدیریت شرکت Orange Blossom RV Resort را بر عهده داشتند.
در بخشی از خلاصه کتاب صوتی معاملهگر منضبط میشنویم:
معاملهگران اساسیترین بخش بازار هستند. اونا تنها نیرویی هستند که میتونن روی قیمتها تاثیر بذارن و اونا رو تغییر بدن. به همین دلیل هر معاملهگری با هدف کسب سود وارد بازار میشه. معامله باید دو طرفه باشه. با آغاز معامله هر دو طرف خودشون رو در معرض ریسک قرار میدن. در پایان معامله یکی از دو طرف سود و دیگری ضرر خواهد کرد.
دو معاملهگر با عقایدی کاملاً مختلف در مورد ارزش آیندهی سهم، کالا یا قرارداد روی یه قیمت توافق میکنن. بههرحال هر درجه تغییر قیمت یکی رو بازنده و یکی رو برنده میکنه. به این ترتیب میتونیم بگیم که در هر لحظه از معامله هیچکس خودش رو بازنده تصور نمیکنه. هر تغییر در قیمت به تغییر دستهجمعی فعالان بازار بستگی داره. اگر بین نیروهای طرفین در بازار تعادلی وجود نداشته باشه، یک طرف بر دیگری غالب خواهد شد.
۸ دلیل که معاملهگران شکست میخورند + روشهای حل آنها
معاملهگری شغلی بسیار پر ریسک است و طیف وسیعی از معاملهگران در معاملات خود شکست میخورند. رولف (Rolf)، یکی از معاملهگران مشهور، در مقالهای، ۸ دلیل اصلی شکست تریدرها را توضیح داده است. در ادامه این هشت دلیل را میخوانید.
۱. نداشتن برنامه و نظم معاملاتی
داشتن یک برنامه معاملاتی مکتوب اولین گام برای شروع معاملات است؛ چیزی که شاید بیش از ۹۰ درصد معاملهگران در نظر نگیرند. باید تصمیمات را از ذهنِ درگیر خارج کرد و به روی کاغذ یا صفحه نمایش آورد. تا زمانی که برنامه معاملاتی نداشته باشید، تصمیمگیریهای شما هر لحظه میتواند همگام با احساسات شما تغییر کند.
۲. داشتن برنامه معاملاتی ناقص
نداشتن برنامه معاملاتی یا داشتن یک برنامه ناقص برای معامله، هر دو جزو گناهان نابخشودنی در دنیای معاملات محسوب میشوند. اگر سیستم (برنامه) معاملاتی شما ناقص است یا اصلاً از یک برنامه استفاده معاملهگر کارآمد نمیکنید، مطمئن باشید که پولی از این کار نصیبتان نخواهد شد. باید در مورد هر چیزی که در کار معاملهگری انجام میدهید، کاملاً شفاف عمل کنید.
یک سیستم معاملاتی، نباید فقط و فقط برای تعیین معاملهگر کارآمد نقاط ورود مورد استفاده قرار بگیرد. یک سیستم معاملاتی کارآمد موارد زیر را برای شما مشخص میکند:
- زمان ورود به یک معامله؛ شامل قوانین دقیق، ابزارهای مورد استفاده، ساختار بازار، زمانبندی و غیره میشود.
- روش شما برای مشخص کردن حد ضرر (Stop-Loss)؛ شامل انتخاب از بین روشهای نقطه محور (مشخص کردن یک قیمت خاص) و نمودار محور (به عنوان مثال هنگام رفتن به داخل کانال نزولی) و تخصیص سرمایه برای روزهای نیاز میشود.
- چگونگی تنظیم اهداف برای خرید یا فروش؛ شامل نحوه تعیین نرخ ریسک و پاداش ثابت یا استفاده از اهداف متغیر در معاملات میشود.
- چگونگی مدیریت معاملات معاملهگر کارآمد
- چگونگی برخورد با اخبار بازار (اگر یک خبر بد ناگهانی منتشر شد، برنامه شما چه تغییری میکند؟)
- چگونگی برخورد با معاملات همبسته (معاملاتی که دارای همبستگی با سایر داراییها هستند.)
- رفتار شما در مقابل موقعیتهایی که در پایان هفته ثبت میشوند.
- زمان کم کردن از مبلغ معاملات.
این فهرست ادامه دارد. باید برای هر بخش از کار معاملات خود، پاسخی روشن داشته باشید. در غیر این صورت اعتماد به نفس لازم را نخواهید داشت و معاملات برای شما به کاری بسیار احساسی و پراسترس تبدیل میشود. این نکته را نیز به یاد داشته باشید که یک سیستم معاملاتی مناسب ممکن است موارد دیگری را نیز تعیین کند که در این مقاله به آنها اشاره نشده است.
۳. مدیریت ریسک نامناسب
اغلب معاملهگران یا مدیریت ریسک ناکارآمدی دارند یا اصلا از مدیریت ریسک استفاده نمیکنند.
بزرگی موقعیتهای شما باید به اندازهای باشد که سرمایهتان تا جای ممکن و به تدریج افزایش یابد تا باعث شکستهای بزرگ معاملاتی نشود.
ماشینحسابهای تعیین بزرگی موقعیت (Position Size Calculator)، از جمله ابزارهایی هستند که میتوانند به مدیریت ریسک شما کمک کنند.
۴. انتظارات اشتباه
بسیاری تصور میکنند که ترید یک شبه آنها را پولدار میکند!
معامله سودآور برای شما چه معنایی دارد؟ تا به حال به این موضوع فکر کردهاید؟
اگر هر هفته ۱ درصد سود کنید، معامله برایتان سودآور است یا باید هر ماه ۱۰۰ درصد سود کنید تا خود را یک معاملهگر سودده بنامید؟ معاملهگران همیشه از عبارت «معاملات همواره سودده» استفاده میکنند، اما ۹۰ درصد آنها از معنی آن چیزی نمیدانند.
سوال اینجاست که اگر هدف خود را تعیین نکردهاید، چگونه انتظار رسیدن به آن را دارید؟
با مدیریت انتظارات و کنار گذاشتن ایدههایی مثل دو برابر کردن سرمایه خود در هر چند ماه، میبینید که معاملهگریِ سودآور کار چندان پیچیدهای هم نیست.
۵. ذهنیتِ کوتاهمدت
اگر هدف شما تبدیل شدن به معاملهگری با سوددهی بلند مدت است و میخواهید برای چند دهه معاملهگری موفق باقی بمانید، پس باید ذهنیت کوتاهمدت را فراموش کنید.
قمار کردن با سرمایهتان را فراموش کنید. دستیابی به سود سالیانه ۲۰۰ درصدی را فراموش کنید. خرید یک فراری در چند سال آینده را فراموش کنید.
به محض خلاص شدن از اهداف کوتاهمدتِ محبوبی که در شبکههای اجتماعی میبینید، خواهید توانست معاملات خود را به درستی پیش ببرید. از آن پس میتوانید تمرکز خود را روی کارهای مهمتری مثل پیشرفت در بلندمدت و کار کردن روی برنامه معاملاتی و روی خودتان بگذارید. در این صورت دیگر مجبور نخواهید بود تا هر روز یا هر هفته معامله کنید. اینجاست که خواهید دید موفقیت در معاملات قابل دستیابی است.
بیشتر معاملهگران میگویند که میخواهند یک عمر را به معامله بپردازند، اما بعد طوری به این کار مشغول میشوند که گویی فردا روز بازنشستگیشان است.
۶. سرمایه کم
بهتر است تلاش نکنید که با سرمایه ۲۰۰ یا ۵۰۰ دلاری ثروتمند شوید. این ایده هیچگاه جواب نداده و نخواهد داد.
اما به یاد داشته باشید که حتی اگر سرمایه ابتدایی شما چندان زیاد نباشد، باز هم میتوانید با مدیریت انتظارات و داشتن یک ذهنیت معاملاتی بلندمدت، شانس موفقیت خود را بیش از پیش افزایش دهید.
اگر موجودی حساب شما تنها چند صد دلار باشد، نباید روی کسب سود سریع تمرکز کنید. باید سوابق معاملاتی طولانیمدتِ موفقی ایجاد کرده و خود را در وضعیتی قرار دهید که معاملات شما همیشه موفقیتآمیز باشد.
کسب سود ماهانه ۱ تا ۱.۵ درصدی چقدر برای شما قابل دستیابی است؟ آیا از عهده انجام آن برمیآیید؟ احتمالاً انجام این کار از به دست آوردن یک سود ۱۰۰ درصدی در عرض چند هفته آسانتر است و بعد از مدتی خواهید دید که معاملات سودآور و کسب درآمد چندان هم دور از ذهن نیست.
۷. بیتوجهی به اشتباهات گذشته
خیلی از شما، مثل من (نویسنده)، ۱۰ یا ۲۰ معامله آخر خود را به یاد نمیآورید.
پس چطور انتظار دارید که معاملهگر بهتری شوید. اگر نتوانید از اشتباهات گذشته خود درس بگیرید هیچوقت پیشرفت نخواهید کرد و همان اشتباهات را برای همیشه تکرار میکنید.
داشتن یک دفترچه سوابق از معاملات برای هر معاملهگری، بدون استثنا، حیاتی است.
۸. تغییر مداوم برنامه (سیستم) معاملاتی
تعویض مداوم سیستم معاملاتی، نتیجه مستقیم هفت اشتباه قبلی و تلاش نکردن در جهت اصلاح آنهاست.
وقتی که یک معاملهگر به دنبال درآمد چند میلیون دلاری باشد، هیچ برنامه مشخصی نداشته باشد، ذهنیت او کوتاهمدت باشد و از اشتباهات گذشته درس نگیرد، همیشه به دنبال پیدا کردن بهترین سیستمهای ممکن است و مدام از این شاخه به آن شاخه میپرد. مدام به خود میگوید این استراتژی خوب نیست و جواب نمیدهد و سپس به دنبال سیستم بعدی میرود. او مدام امیدوار است روشی را پیدا کند که بتواند مستقیم برای او پولسازی کند. مشکل اینجا است که معاملهگری اینگونه نیست.
هر وقت متوجه شدید که در چرخه باطلِ تعویض مکرر سیستم معاملاتی گرفتار شدهاید، باید به گذشته برگردید و روشهای خود را تجزیه و تحلیل کنید. با این تجزیه و تحلیل متوجه خواهید شد که کجا راه را اشتباه رفته و باید روش خود را تغییر دهید و کدامیک از هفت اشتباه قبلی را مرتکب شدهاید.
استراتژی های معاملاتی
در بازارهای مالی، سرمایهگذار بدون داشتن یک سیستم معاملاتی، قادر به حفظ دارایی خود نیست. بنابراین اگر سرمایه گذار استراتژی نداشته باشد،نمی تواند سرمایه خود را در مواجهه با هیجان موجود در بازارها حفظ کند و ممکن است کل سرمایه خود را از دست بدهد. در چنین شرایطی، اصلی ترین کاری که یک سرمایه گذار برای داشتن یک استراتژی خوب باید انجام بدهد، دور بودن و از عواطف و احساسات است.
برای اینکار داشتن یک برنامه مکتوب و مدون، به تمامی سازوکارهای معامله گر نظم ببخشد و موجب حفظ سرمایه او شود،ضروری است. بخشی از این برنامه شامل تعیین نقطه ورود مناسب برای خرید سهم است.
تعیین نقطه ورود به سهم یکی از قوانین است که هر سرمایه گذار فعال در بازار بورس باید با روش های تحلیل آن را شناسایی کند.
تحلیل گرانی که از روش تکنیکال یک سهم را آنالیز می کنند، به حرکت قیمت سهم در یک کانال صعودی اقدام به خرید و فروش می کند، توجه می کنند. از نظر تحلیلگران تکنیکی بهترین نقطه ورود به سهم زمانی است که قیمت سهم به کف کانال که همان سطح حمایتی سهم نیز محسوب می شود یرخورد کند.
پیگیری فاکتورهای بنیادی هم راه دیگری برای شناسایی نقطه ورود است. در این روش، برای تحلیلگر تکنیکال باید دلیلی بنیادی منطقی وجود داشته باشد که نقطه ورود را توجیه کند. مثلا زمانی که قیمت مس جهانی در حال بهبود است، زمان خوبی برای بررسی نمودار قیمتی شرکت های تولیدکننده مس است. بررسی صنعت و فروش شرکتها و نیز طرحهای توسعه آنها میتواند دلیل بنیادی مناسبی برای خرید است.
حد سود چیست؟ چگونه باید حد سود را تعیین کنیم؟
حد سود Take Profit یکی از سادهترین راههایی است که زمان مناسب ورود به معامله را نشان می دهد. در واقع مکان قرار گیری حد سود، جایی است که این احتمال قوی است که معامله انجام شود.
چندین روش برای مشخص کردن مکان قرار گیری حد سود وجود دارد که همه آنها بستگی به استراتژی معاملاتی دارد. برای تحلیل تکنیکال تعیین حد سود به اندازه حد ضرر مهم است. گاهی معامله گر به قدری درگیر تعیین نقطه ورود میشود که فراموش میکند کی باید از سهم خارج شود. در تعیین حد سود معامله گر بر اساس ابزاری که دارد نقطهای که میخواهد از سهم خارج شود را تعیین میکند.
حد ضرر چیست؟ چگونه باید حد ضرر را تعیین کنیم؟
حد ضرر یا حد توقف زیان یا stop loss به معنی آن است که وقتی کاهش قیمت سهام به حد مشخص و تعیین شدهای رسید، باید آن را بفروشیم تا از ضرر بیشتر جلوگیری شود. وقتی قیمت سهام به حدضرر تعیین شده رسید، سهام موردنظر را باید فروخت تا از ضرر بیشتر جلوگیری شود.
در واقع حد ضرر یک سفارش اتوماتیک است که سرمایهگذار مقدار آن را مشخص کرده و با ثبت آن در پلتفرم معاملاتی خود به کارگزاری یا صرافی دستور فروش آن دارایی را در قيمت از قبل تعيينشده میدهد.
اندیکاتور CCI
اندیکاتور CCI یا همان شاخص کانال کالا (Commodity Channel Indicator) به وسیله دانِلد لمبرت در حدود ۴۰ سال پیش به وجود آمد. لمبرت یک معاملهگر کالا بود و از این اندیکاتور برای تحلیل مبادلات کالایی استفاده میکرد. این شاخص یک اندیکاتور نوسان یا همان اسیلاتور (Oscillator) است. اسیلاتور یک ابزار تحلیل تکنیکال است که بین دو کران بالا و پایین محدودهای را مشخص میکند و پس از آن، یک اندیکاتور روند میسازد که بین این دو حد نوسان میکند.
این شاخص همچنین بر پایه شتاب یا تکانه (Momentum) روند است؛ به این معنی که به شدت قدرت روند اخیر قیمت توجه میکند. اندیکاتورهای تکانه به ما شتاب روند را نشان میدهند. تکانه نرخ سرعتگیری قیمت یا حجم یک دارایی را به ما میگوید و در واقع، سرعت تغییر قیمت است. وقتی یک معاملهگر بر اساس شتاب روند خرید و فروش میکند، بر پایه افزایش سرعت تغییر قیمت تصمیم میگیرد.
CCI چگونه عمل می کند؟ در تحلیل تکنیکال این اسیلاتور بین دو کران و حد بالا و پایین محدوده و منطقهای را مشخص کرده و یک روند میسازد سپس نوسانات داخل این محدوده را بررسی میکند. افرادی که در بازار سرمایه بدنبال نوسان گیری هستند، می توانند از این ابزار به بهترین شکل استفاده نمایند.
اندیکاتور CCI اسیلاتور دارای درجه بندی است که خط میانی آن عدد صفر، حد بالا ۱۰۰+ و حد پایین آن ۱۰۰- قرار دارد. گفته میشود ۷۰ تا ۸۰ درصد نوسانات اندیکاتور در این محدوده انجام میشود که قابل اتکا هستند اما هر چه عدد ازین بالاتر یا پایینتر باشد به معنای رسیدن به نقطه اشباع خرید یا فروش است. به این معنا که هر گاه CCI بالاتر از ۱۰۰+ میرود یعنی یک روند صعودی در انتظار است و سیگنال خرید صادر شده و در حالت عکس نیز هنگامی که به ۱۰۰- میرسد، باید منتظر یک روند نزولی و پولبک در بورس بوده و آلارم سیگنال فروش به صدا در میآید.
در بورس تغییر قیمت چیزی عادی و روال است اما اینکه این تغییر قیمت با چه شتاب و سرعتی اتفاق می افتد موضوع دیگریست که بسیار مهم بوده و اندیکاتور CCI آن را اندازه گیری کرده و نمایش میدهد.
کسانی که با توجه به تکانه خرید و فروش میکنند، طبق اصل سنتی خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا عمل نمیکنند. آنها در پی این هستند که در قیمت پایین بفروشند و در قیمت پایینتر بخرند یا در قیمت بالا بخرند و در قیمت بالاتر بفروشند. سرمایهگذاران تکانهای به جای اینکه در جستجوی الگوهای ادامه یا برگشت روند باشند، به روند اخیر شکل گرفته ناشی از شکست قیمت توجه میکنند.
اندیکاتور CCI با این هدف به کار میرود که فرد را مطلع کند که چه زمانی معاملهگر کارآمد قیمت یک دارایی سرمایهای بیشتر از ارزش واقعیاش و به اصطلاح بیشخرید (Over Bought) میشود و با قیمتی بالاتر معامله میشود. به طور مشابه، اندیکاتور CCI مشخص میکند که چه زمانی ارزش دارایی کمتر از ارزش واقعیاش است، یعنی با قیمتی پایینتر از قیمت اصلی اش به فروش میرسد و به عبارتی «بیشفروش» (Over Sold) میشود.
معمولاً معاملهگران انتظار دارند که روند قیمتی اصلاح شود و در حالت بیشفروش یا بیشخرید باقی نماند. شاید زمانی که یک سهم با قیمتی بالاتر از ارزش ذاتیاش فروخته میشود، معاملهگر تصمیم به فروش آن بگیرد. بسیاری از سرمایهگذاران از نسبت P/E برای بررسی بیشفروش یا بیشخرید شدن سهم استفاده میکنند.
اگرچه تشخیص اینکه آیا سهمی بالاتر از ارزش واقعیاش فروخته میشود یا خیر، به طرز تفکر فرد تحلیلکننده بستگی دارد، زیرا معاملهگران و تحلیلگران از ابزارهای متفاوتی برای تحلیل استفاده میکنند. ممکن است به نظر عدهای سهمی در حال فروخته شدن بیش از ارزش واقعیاش باشد، ولی به نظر سایر تحلیلکنندگان اینطور نباشد. بیشخرید شدن یک سهم میتواند به علت اخبار خوب انتشاریافته از آن شرکت باشد.
دیدگاه شما