پوزیشن سایز چیست؟ آموزش محاسبه حجم معامله در بازارهای مالی
آیا می دانید چرا محاسبه حجم معامله در هر ترید بسیار حیاتی است؟ آیا نحوه به کارگیری مدیریت ریسک صحیح را طوری که اگر ضرر کردید فقط قسمت بسیار کوچکی از حسابتان کسر شود را می دانید؟ آیا به این توانایی رسیده اید که در هر مارکتی و هر تایم فریمی که هستید، بدون اینکه کل حسابتان بر باد رود، ترید کنید؟ یا نسبت به اسرار معاملات نحوه محاسبه ریسک مالی با ریسک کم و سود زیاد، آگاه هستید؟
اگر پاسخ شما به سوالات بالا منفی است، به مکان بسیار درستی هدایت شده اید؛ این مقاله برای شما است. معامله گران بسیار زیادی وجود دارند که فقط به خاطر ندانستن یا رعایت نکردن نحوه صحیح سایز پوزیشن در تریدهایشان، کال مارجین شده و یا حجم بسیار زیادی از سرمایه شان را از دست داده اند. بلی، درست متوجه شدید اکثر معامله گران نوپای بازارهای مالی، طعم تلخ کال مارجین شدن را چشیده اند یا حداقل حجم بسیار زیادی از سرمایه شان را فقط به خاطر رعایت نکردن این دستورالعمل حیاتی، از دست داده اند.
ما در این مقاله قصد داریم از دو طریق نحوه محاسبه پوزیشن سایز را به شما آموزش دهیم: روش اول دستی و روش دوم از طریق ماشین حساب فارکس وبسایت دنیای ترید.
در حقیقت محاسبه حجم معامله، از نان شب واجب تر است و یکی از نکات ضروری و با اهمیت مدیریت ریسک است. بارها شده که معامله گران در بازارهای مالی از استراتژی های بسیار کارآمدی استفاده کرده اند ولی فقط به خاطر عدم محاسبه حجم معامله یا سایز پوزیشن، آسیب های بسیار جدی و جبران ناپذیری را متحمل شده اند.
در یک مقاله دیگر از سری مقالات بسیار ارزشمند وبسایت دنیای ترید، این دفعه در خدمت شما هستیم تا دانش و تجربه مان را درباره آموزش نحوه محاسبه پوزیشن سایز یا حجم معامله، با شما به اشتراک بگزاریم. اهمیت این مقاله به قدری بالا است که به شما قول می دهیم اگر در تمام تریدهایتان مدیریت ریسک و پوزیشن سایز را رعایت کنید، دیگر هرگز کل حسابتان را منهدم نمی کنید.
نکاتی که قرار است با هم در این مقاله یاد بگیریم، به شرح زیر است:
مدیریت ریسک چیست؟ اهمیت مدیریت ریسک در معامله، پوزیشن سایز یا حجم معامله چیست، قانون ریسک یک یا دو درصد چیست؟ نحوه محاسبه پوزیشن سایز در معاملات و نتیجه گیری.
مدیریت ریسک چیست؟
به طور کلی به فرآیند پیش بینی، تشخیص، ارزیابی و کنترل کردن ضررها و تهدیدات احتمالی نسبت به قسمتی یا کل سرمایه تان، مدیریت ریسک گفته می شود. فرقی نمی کند که این ریسک ها مربوط به ناآرامی های درون بازار هستند و یا مربوط به بحران های ژئوپلیتیکی، ناشی از تحلیل های نادرست تکنیکال هستند و یا مرتبط به فاندامنتال مارکت می باشند. در هر صورت، برخوردار بودن از یک مدیریت ریسک صحیح و به کار گرفتن ابزارهای مناسب آن در زمان درست، به شما کمک می کند تا تصویر کامل و شفافی از خطرهای احتمالی پیش رو داشته باشید.
فراموش نکنید که نحوه محاسبه ریسک مالی ما ریسکمان را مدیریت نمی کنیم که اصلا ضرر نکنیم، بلکه ما از مدیریت ریسک استفاده می کنیم تا ضررهای مان را کوچکتر کرده و بدانیم کدام ریسکها ارزش خطر کردن دارند. همین الان فرصت بسیار مناسبی است که شما هم یاد بگیرید چیزی به نام ضرر نکردن در بازرهای مالی وجود ندارد.
شما هیچ معامله گری را پیدا نخواهید کرد که به شما بگوید هرگز ضرر نکرده و یا ضرر نخواهد کرد! این قانون شماره یک تمام مارکت ها است و فقط شامل بازارهای مالی نمی شود. اگر قصد ماندن در بازارهای مالی و سود کردن مداوم را دارید، حتما ریسکتان را با ابزارهایی که در ادامه این مقاله به شما آموزش خواهیم داد، مدیریت کنید.
اهمیت مدیریت ریسک در معامله
همانطور که در قسمت های قبل برایتان توضیح دادیم، به طور خلاصه مدیریت ریسک یعنی توانایی روبرو شدن با یکسری ضرر بدون کال مارجین شدن. این بدین معنی است که مثلا اگر شما ده ترید انجام دادید و تمام آنها را ضرر کردید، حساب معاملاتی شما نحوه محاسبه ریسک مالی بسته نشود.
شاید برایتان این سوال مهم پیش بیاید، مگر امکان دارد فردی در ده معامله اش ضرر کند و کال مارجین نشود؟ لطفا تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید تا فوت کوزه گری معاملات در بازرهای مالی را که کمتر کسی اهمیت آنها را برای شما توضیح داده، به شما بیاموزیم.
فراموش نکنید که حتی اگر شما یک استراتژی قوی بسیار عالی هم داشته باشید ولی مدیریت ریسک را رعایت نکنید، براحتی می توانید تمام سرمایه تان را از دست بدهید. اگر باور ندارید، به مثال زیر توجه کنید:
فرض کنید دو تریدر به نامهای آرش و بردیا داریم که هر دو اینها یک حساب معاملاتی 1000 دلاری دارند. آرش و بردیا یک استراتژی معاملاتی دارند که درصد موفقیتش 50% است. این بدین معنی است که از هر دو تریدی که آنها انجام می دهند، یکی را سود می کنند. نسبت ریسک به ریوارد آنها هم 1 به 2 می باشد. اجازه دهید همین جا ریسک به ریوارد را هم برای شما توضیح دهیم.
مفهوم ریسک به ریوارد
تصور کنید که شما در حال ورود به معامله ای هستید که حاضرید 100 دلار ضرر یا ریسک کنید. ولی چنانچه مارکت مطابق میل شما پیش برود و شما سود کنید، می توانید 200 دلار به جیب بزنید. مگر غیر از این است که این 200 دلار دو برابر مبلغی است که شما حاضر بودید ریسک کنید؛ یعنی 100 دلار. نتیجتا این همان چیزی است که ما به آن ریسک به ریوارد 1 به 2 می گوییم. خیلی ساده ریوارد یا پاداش شما دو برابر ریسک یا ضرر شما است.
حال فرض کنید که شما قصد ورود به معامله ای را دارید که حاضر هستید در آن 100 دلار ریسک یا ضرر کنید. ولی چنانچه مارکت انتظار شما را برآورده کند و شما به سود برسید، مبلغی که کسب خواهید کرد 1000 دلار خواهد بود. حال، ریسک به ریوارد شما در این معامله 1 به 10 می باشد. به همین سادگی.
حال برمی گردیم به ادامه مثال بالا. آرش که یک تریدر طمع کار است، قصد دارد در هر معامله اش 250 دلار ریسک کند یعنی 25% کل حسابش ولی بردیا که تریدری محافظه کار است، می خواهد ریسکش در هر معامله فقط 20 دلار باشد یعنی فقط 2% درصد کل پولش. حال باید محاسبه کنیم و ببینیم که نتایج یا برآیند معاملات این دو شخص یا همان Lose/Win این دو نفر، چقدر خواهد بود؟ منظور این است که هر کدام اینها با احتساب ریسک به ریوارد 1 به 2، با چند ضرر کال مارجین شده و حسابشان به صورت خودکار بسته میشود؟
اگر از هشت معامله، برآیند معاملاتشان 4 باخت و 4 برد باشد: باخت، باخت، باخت، باخت – برد، برد، برد، برد
متاسفانه آرش فقط با 4 معامله ضررده، کال مارجین می شود. چرا که کل حساب او 1000 دلار است و با 4 تا 250 دلار که قصد ریسک کردن دارد اگر تریدش موفق نباشد، حسابش بسته می شود. این یعنی حتی بدون اینکه طعم شیرین موفقیت را بچشد، معاملاتش دچار شکست سنگینی شده و کل سرمایه اش نحوه محاسبه ریسک مالی را بر باد داده است.
آرش: 250-، 250-، 250-، 250- = کال مارجین شدن
حال بیایید برآیند معاملات بردیا را طبق الگوی بالا، بررسی کنیم.
بردیا: 20-، 20-، 20-، 20-، 40+، 40+، 40+، 40+ = 80 دلار سود
شاید تعجب کنید و بگویید 40 دلار سود از کجا آمد؟ این همان نسبت ریسک به ریوارد 1 به دو است. بردیا حاضر بود در هر معامله 20 دلار ضرر کند. حال اگر بر اساس نسبت ریسک به ریواردش که 1 به 2 است او 4 معامله 20 دلاری ضرر کند (80-) ولی 4 معامله 40 دلار سود کند، او هنوز 80 دلار سود کرده است.
این 80 دلار سود مساوی است با 8% از کل حساب معاملاتی بردیا چرا که حساب او 1000 دلار است. ولی آرش 100% حساب معاملاتی اش را ضرر کرده و کال مارجین شده است. به همین سادگی شما می توانید قدرت استفاده یا عدم استفاده از مدیریت ریسک صحیح را در مورد آرش و بردیا، ببینید. (فراموش نکنید که آرش یک استراتژی با درصد موفقیت 50% هم داشته است ولی متاسفانه از مدیریت ریسک درستی استفاده نکرده است).
شاید برای شما هم این سوال مهم پیش بیاید که خوب چطور می توانم ریسک های معاملاتی ام را مدیریت کنم؟ فراموش نکنید که ما قرار است در این مقاله این فاکتورهای مهم را به شما آموزش دهیم.
پوزیشن سایز یا حجم معامله چیست؟
خیلی ساده Position Sizing یا سایز معامله یعنی ترید کردن با تعداد واحدها یا سایزهای درستی که اگر ضرر کردید، فقط قسمت کوچکی از حسابتان کسر شود. به زبانی دیگر مقدار واحدهایی که در یک معامله ترید می کنید، سایز معاملاتی شما نام دارد.
توصیه اکثر حرفه ای های بازار این است که شما در هر معامله تان فقط 1 تا 2% از سرمایه تان را ریسک کنید. این بدین معنی است که اگر حساب معاملاتی شما 1000 دلار امریکا است، 1% آن می شود 10 دلار. نتیجتا برای اینکه شما کال مارجین شوید، باید 100 معامله تان ضررده باشد تا کل 1000 دلار شما از دست برود.
حال ممکن است سوال دیگری برای شما پیش بیاید و آن هم این است که چطور می توانم محاسبه کنم که در هر تریدی که انجام می دهم فقط 10 دلار ضرر کنم؟ این سوال خوب، ما را به قسمت های بعدی این مقاله هدایت می کند.
قانون ریسک یک یا دو درصد، یک استراتژی سرمایه گذاری است که به تریدرها می گوید شما در هر معامله یا تریدتان، نباید بیشتر از یک یا دو درصد از کل سرمایه تان را به خطر بیندازید. برای اعمال این قانون، شما باید ابتدا 2% از کل سرمایه آزادتان را محاسبه کنید. مثلا اگر مارجین آزاد شما 5000 دلار امریکا می باشد، دو درصد آن می شود 100 دلار. ضمنا در کنار قانون مهم 2%، تریدرهای حرفه ای تمام هزینه های احتمالی آینده مثل نرخ سواپ، کمسیون بروکرها و غیره را نیز، منظور می کنند.
نحوه محاسبه پوزیشن سایز در معاملات
فرمول اصلی یا فوت کوزه گیری که قبلا به شما قول داده بودیم، همین جا می باشد. ما در این قسمت از دو طریق نحوه محاسبه سایز معامله یا پوزیشن سایز را به شما آموزش می دهیم. اولین آن روش دستی است که شما خودتان بعد از مطالعه این قسمت، قادر خواهید بود سایز پوزیشنتان را محاسبه کنید.
روش دوم که بسیار ساده تر می باشد، محاسبه سایز پوزیشن از طریق ماشین حساب بسیار خوب و کارآمد وبسایت دنیای ترید است که پیشتر هم به شما گفته بودیم.
روش اول؛ روش دستی
در این روش ما به دنبال سه فاکتور هستیم: مقدار ریسک، حد ضرر و ارزش هر پیپ. این روش یک فرمول بسیار ساده دارد که به شرح زیر است:
سایز پوزیشن = مقدار ریسک تقسیم بر ( حد ضرر ضربدر ارزش هر پیپ)
برای اینکه بتوانید سایز پوزیشن یا حجم معامله تان را حساب کنید، ابتدا باید بدانید که چقدر حاضر هستید در هر معامله، ریسک کنید. پاسخ این سوال در موفقیت شما برای ادامه معاملاتتان بسیار حیاتی است. اگر شما هم خواهان ماندن در این بازار هستید، بهتر است توصیه بزرگان و حرفه ای های این مارکت را با گوش جان بشنوید، جدی بگیرید و همیشه از آن استفاده کنید.
تمام حرفه ای های بازار با هم و یک صدا می گویند: هرگز بیشتر از 1 الی 2% درصد از کل سرمایه تان را ریسک نکنید. اینکه بهتر است شما کدامیک را رعایت کنید، بستگی به تیپ شخصیتی و میزان طمع شما دارد.
بسیار خوب، حال که مقدار ریسک شما مشخص شد، نوبت به حد ضرر و ارزش و اندازه هر پیپ شما دارد. اجازه بدهید با مثالی این مسئله را برای شما شفاف تر کنیم.
فرض کنید شما حساب معاملاتی به مبلغ 10.000 دلار امریکا دارید. بر اساس فرمول بالا و توصیه حرفه ای های بازار، شما می خواهید فقط 1% کل سرمایه تان ریسک کنید. این بدین معنی است که شما حاضر هستید فقط 100 دلار در این معامله ریسک کنید. فرض کنید که حد ضرر شما هم در این معامله، 100 پیپ و ارزش هر پیپ معامله 10 دلار است (فرض ما بر این است که شما با 1 لات وارد معامله شده اید). امیدوارم که فرمول بالا را فراموش نکرده باشید:
سایز پوزیشن = مقدار ریسک تقسیم بر ( حد ضرر ضربدر ارزش هر پیپ)
بر اساس این فرمول، سایز پوزیشن شما برابر است با: 100 دلار مقدار ریسک تقسیم بر 100 پیپ حد ضرر شما ضربدر 10 دلار ارزش هر پیپ، که مساوی است با 0.1 لات که برابر است با 1 مینی لات. از آنجا که ارزش هر پیپ شما بستگی به فاکتورهای زیادی مثل ارز مقابل یا همان ارز دوم که در جفت ارزها می نویسید، یا مثلا واحد پولی که با آن حساب معاملاتی تان را باز کرده اید و غیره دارد، ما به شما روش دوم که Position Sizing Calculator یا همان محاسبه سایز پوزیشن توسط ماشین حساب بسیار هوشمند وبسایت دنیای ترید است را، معرفی می کنیم.
روش دوم؛ ماشین حساب فارکس دنیای ترید
در واقع این ماشین حساب کار شما را بسیار ساده کرده است. طبق فرمول بالا، برای محاسبه سایز پوزیشن شما به جز مقدار ریسک، به دو چیز دیگر هم نیاز دارید؛ 1- ارزش هر پیپ 2- حجم معامله. ماشین حساب بسیار عالی وبسایت دنیای ترید، پاسخ هر دو ابهامات بالا را مرتفع کرده است. لطفا برای اطلاعات بیشتر، با ما همراه باشید.
ابتدا برای شروع به وبسایت دنیای ترید بروید و مثل تصویر زیر، روی آیکون ماشین حساب فارکس، کلیک کنید.
سپس، با تصویری مثل شکل زیر مواجه می شوید که می توانید تمام اطلاعات خواسته شده را وارد کرده و سپس دکمه محاسبه را فشار دهید تا خود این نرم افزار برای شما محاسبات را انجام دهد.
همین طور که در تصویر بالا مشاهده می کنید، ابتدا در قسمت سمت راست ارزش هر پیپ تان را محاسبه کنید و سپس برای وارد کردن سایز پوزیشن یا حجم معامله، به قسمت سمت چپ شکل بالا، رجوع کنید.
اطلاعات تصویر سمت راست که کاملا واضح است. ابتدا جفت ارز خود را مشخص می کنید و سپس اگر حساب شما مثلا به دلار امریکا است، آن را در قسمت دوم از بالا وارد کنید. بعد مقدار لات را وارد کنید (مثلا استاندارد یا مینی استاندارد و . ) و در قسمت بعد، حجم لات مثلا با یک لات وارد معامله شده اید یا بیشتر. در انتها دکمه محاسبه را کلیک کنید.
بعد از اینکه ارزش هر لات را در این قسمت مشخص کردید، به ستون سمت چپ رفته و اطلاعات آن را نیز تکمیل کنید. ابتدا در قسمت بالا میزان سرمایه تان را وارد کنید مثلا 5000 دلار یا 1000 دلار. درصد ریسکی که حاضرید متقبل شوید را در این قسمت وارد کنید مثلا 1 یا 2 درصد.
در قسمت بعد استاپ لاس خود را بنویسید مثلا 100 پیپ یا 50 پیپ. حال در قسمت چهارم، ارزش پیپی که در قسمت قبل به دست آوردید را وارد کنید. به محض وارد کردن این آیکون، پوزیشن سایز یا حجمی که باید با آن وارد معامله شوید، خودش ظاهر می شود.
شاید برای برخی از شما که تازه وارد بازارهای مالی مخصوصا بازار فارکس شده اید، این سوال پیش بیاید که خوب پس از محاسبه حجم معامله یا سایز پوزیشن، این عدد را باید کجا وارد کنم؟ همینطور که قبلا هم برای شما توضیح دادیم، هدف نهایی ما در وبسیات آموزشی دنیای ترید، آموزش و پرورش تریدرهای حرفه ای برای ورود به بازارهای مالی است. در نتیجه، این قسمت را نیز با جان و دل برای شما توضیح خواهیم داد.
فرض ما بر این است که شما از پلتفرم مشهور متاتریدر استفاده می کنید. پس از اینکه شما دکمه سفارش یا همان Order را فشار دهید، با پنجره ای نحوه محاسبه ریسک مالی مثل تصویر پایین روبرو خواهید شد.
همین طور که در تصویر بالا مشاهده می کنید، در قسمت Volume شما حجم یا پوزیشن سایز را که جلوتر محاسبه کرده اید را وارد می کنید، به همین سادگی.
نتیجه گیری
به پایان آمد این دفتر، حکایت همچنان باقی است. از اینکه تا پایان این مقاله با ما همراه بودید، بسیار سپاسگزاریم. در حقیقت کار شما مخصوصا اگر تازه وارد هستید، از همین جا شروع می شود. لطفا تمام آنچه در این مقاله مطالعه کردید را حتما در پلتفرم مجازی تمرین کنید تا خوب در مورد پوزیشن سایز، صاحب مهارت شوید.
ضمنا اگر این مقاله را مفید یافتید، حتما آن را برای دوستان و آشنایان تان بفرستید تا بدین وسیله، جلوی ضرر و زیان های احتمالی آنها را بگیرید.
ریسک به ریوارد در تریدینگ ویو
نسبت ریسک به پاداش به شما می گوید که چقدر پاداش احتمالی را پذیرفته اید در مقابل چه مقدار ریسک احتمالی ؛ معامله گران و سرمایه گذاران حرفه ای ، معاملات خود را با دقت زیادی انتخاب نحوه محاسبه ریسک مالی می کنند. آنها به دنبال بالاترین صعود بالقوه با کمترین نزول بالقوه هستند. اگر سرمایه گذاری بتواند بازدهی مشابه با سرمایه گذاری دیگر داشته باشد ، اما با ریسک کمتر ، ممکن است معامله بهتری باشد.
در ادامه می آموزید که چگونه نسبت ریسک به پاداش خود را محاسبه کنید و معاملات حساب شده تری را تجربه کنید .
فهرست ؛
معرفی
این که آیا شما یک معامله گر روزانه هستید یا یک تجارتگر نوسانی ، چند مفهوم اساسی در مورد ریسک وجود دارد که باید آنها را درک کنید. اینها اساس درک شما از بازار را تشکیل می دهد و به شما پایه ای می دهد تا فعالیت های تجاری و تصمیمات سرمایه گذاری خود را هدایت کنید. در غیر این صورت ، نمی توانید از حساب تجاری خود محافظت کرده و آنها را رشد دهید.
ما قبلاً در مورد مدیریت ریسک ، اندازه گیری موقعیت و تعیین توقف ضرر بحث کرده ایم . با این حال ، اگر شما به طور فعال در حال معامله هستید ، چیز نحوه محاسبه ریسک مالی مهمی برای درک وجود دارد که چه مقدار نسبت به پاداش احتمالی ریسک می کنید؟ صعود بالقوه شما در مقایسه با نزولی احتمالی شما چگونه است؟ به عبارت دیگر ، نسبت خطر/پاداش شما چقدر است؟
در این مقاله ، ما نحوه محاسبه نسبت ریسک/پاداش برای معاملات خود را مورد بحث قرار می دهیم.
نسبت ریسک به پاداش چقدر است؟
نسبت ریسک/پاداش (نسبت R/R یا R) محاسبه می کند که یک معامله گر چقدر ریسک برای پاداش احتمالی دارد. به عبارت دیگر ، نشان می دهد که پاداش های بالقوه برای هر 1 دلار که در سرمایه گذاری به خطر می اندازید چقدر است.
این محاسبه بسیار ساده است. حداکثر ریسک خود را بر سود خالص هدف تقسیم می کنید. چطوری این کار را انجام میدهید؟ ابتدا ، به جایی که می خواهید وارد معماله شوید نگاه کنید. سپس ، شما تصمیم می گیرید از تا کجا سود ببرید (در صورت موفقیت آمیز بودن معامله) و کجا ضرر و زیان خود را (در صورت معامله با ضرر ) کجا قرار می دهید . اگر می خواهید ریسک خود را به درستی مدیریت کنید ، این امر بسیار مهم است. معامله گران حرفه ای قبل از ورود به معاملات اهداف سود و حد ضرر خود را تعیین می کنند.
اکنون اهداف ورود و خروج خود را دارید ، به این معنی که می توانید نسبت خطر/پاداش خود را محاسبه کنید. شما این کار را با تقسیم خطر احتمالی خود بر پاداش احتمالی انجام می دهید. هرچه این نسبت کمتر باشد ، پاداش بالقوه بیشتری برای هر “واحد” ریسک دریافت می کنید. بیایید ببینیم در عمل چگونه کار می کند.
نحوه محاسبه نسبت ریسک به پاداش
فرض کنید می خواهید یک موقعیت خرید (Long – Buy) در بیت کوین وارد کنید . شما تجزیه و تحلیل خود را انجام می دهید و تعیین می کنید که سفارش سود شما کدام نقطه از قیمت ورودی شما خواهد بود. در عین حال ، شما سوال زیر را نیز مطرح می کنید. کجا ایده تجاری شما باطل است ؟ آنجاست که باید سفارش توقف ضرر خود را تنظیم کنید. در این مورد ، شما تصمیم می گیرید که نقطه اعتبار سنجی شما از نقطه ورود شما است.
شایان ذکر است که اینها عموما نباید بر اساس درصدهای دلخواه باشند. شما باید بر اساس تجزیه و تحلیل بازارها ، هدف سود و توقف ضرر را تعیین کنید. شاخص های تجزیه و تحلیل فنی می تواند بسیار مفید باشد.
بنابراین ، هدف سود ما 15 loss و ضرر احتمالی ما 5 است. نسبت ریسک/پاداش ما چقدر است؟ 5/15 = 1: 3 = 0.33 است. به اندازه کافی ساده. این بدان معناست که برای هر واحد خطر ، ما به طور بالقوه سه برابر پاداش برنده می شویم. به عبارت دیگر ، به ازای هر دلار ریسکی که انجام می دهیم ، سه دلار را به خود اختصاص می دهیم. بنابراین اگر موقعیتی به ارزش 100 دلار داشته باشیم ، خطر از دست دادن 5 دلار برای 15 دلار سود بالقوه را داریم.
برای کاهش نسبت می توانیم ضرر استاپ خود را به ورودی خود نزدیک کنیم. با این حال ، همانطور که گفتیم ، نقاط ورود و خروج نباید بر اساس اعداد دلخواه محاسبه شود. آنها باید بر اساس تجزیه و تحلیل ما محاسبه شوند. اگر تنظیم تجارت نسبت ریسک/پاداش بالایی دارد ، احتمالاً ارزش امتحان و “بازی” اعداد را ندارد. شاید بهتر باشد پیش بروید و به دنبال راه اندازی متفاوت با نسبت ریسک/پاداش خوب باشید.
توجه داشته باشید که موقعیت هایی با اندازه های مختلف می توانند نسبت خطر/پاداش یکسانی داشته باشند. به عنوان مثال ، اگر موقعیتی به ارزش 10.000 دلار داشته باشیم ، خطر از دست دادن 500 دلار برای سود بالقوه 1500 دلاری را داریم (این نسبت هنوز 1: 3 است). این نسبت تنها در صورت تغییر موقعیت نسبی هدف و توقف ضرر تغییر می کند.
نسبت پاداش به ریسک
شایان ذکر است که بسیاری از معامله گران این محاسبه را معکوس انجام می دهند و در عوض نسبت پاداش/ریسک را محاسبه می کنند. چرا؟ خوب ، این فقط یک موضوع ترجیح است. بعضي ها فهم اين مطلب را آسان تر مي دانند. محاسبه دقیقاً برعکس فرمول نسبت خطر/پاداش است. به این ترتیب ، نسبت پاداش/ریسک ما در مثال بالا 15/5 = 3 خواهد بود. همانطور که انتظار داشتید ، نسبت پاداش/ریسک بالا بهتر از نسبت پاداش/ریسک پایین است.
مثال اندازی گیری موقعیت لانگ یا خرید با نسبت پاداش/ریسک 3.28.
ریسک به ریوارد در تریدینگ ویو
نسبت ریسک به پاداش چیست و چگونه از آن استفاده کنیم
توضیح ریسک در برابر پاداش با مثال
فرض کنید ما در باغ وحش هستیم و شرط می بندیم. اگر وارد خانه پرندگان شوید و طوطی را از دستان خود تغذیه کنید ، 1 BTC به شما می دهم. خطر بالقوه چیست؟ خوب ، از آنجا که شما کاری را انجام می دهید که نباید انجام دهید ، ممکن است توسط پلیس از شما گرفته شود. از سوی دیگر ، در صورت موفقیت ، 1 BTC دریافت می کنید.
در عین حال ، من جایگزینی را پیشنهاد می کنم. اگر به قفس ببر وارد شوید و گوشت خام را با دست خالی به ببر بدهید ، 1.1 BTC به شما می دهم. خطر بالقوه در اینجا چیست؟ مطمئناً می توانید توسط پلیس برده شوید. اما ، این احتمال وجود دارد که ببر به شما حمله کرده و خسارت مهلکی وارد کند. از سوی دیگر ، حرکت صعودی کمی بهتر از شرط بندی طوطی است ، زیرا در صورت موفقیت کمی بیت کوین بیشتر دریافت می کنید.
کدام یک معامله بهتری به نظر می رسد؟ از نظر فنی ، هر دوی آنها معاملات بدی هستند ، زیرا شما نباید چنین دزدکی حرکت کنید. با این وجود ، شما با شرط بندی ببر بسیار بیشتر ریسک می کنید و فقط پاداش بالقوه بیشتری دارید.
به طور مشابه ، بسیاری از معامله گران به دنبال راه اندازی تجارت در جایی هستند که به نظر می رسد بسیار بیشتر از آنچه از دست می دهند به دست آورند. این همان چیزی است که فرصت نامتقارن نامیده می شود (صعود بالقوه بیشتر از نزولی احتمالی است).
آنچه در اینجا ذکر اهمیت دارد میزان برد شما است. نرخ برد شما تعداد معاملات برنده شما تقسیم بر تعداد معاملات باخت شما است. به عنوان مثال ، اگر 60 درصد نرخ برنده شدن دارید ، 60 درصد از معاملات خود را (به طور متوسط) سود می کنید. بیایید ببینیم چگونه می توانید از آن در مدیریت ریسک خود استفاده کنید .
با این وجود ، برخی از معامله گران می توانند با نرخ برنده بسیار پایین سودآوری بالایی داشته باشند. چرا؟ زیرا نسبت ریسک به پاداش در تنظیمات تجاری فردی آنها برای آن مناسب است. در صورتی که فقط تنظیم را با یک نسبت ریسک به پاداش از 01:10، آنها می توانند و نه معاملات در یک ردیف از دست دادن و هنوز هم شکسته شده و حتی در یک تجارت است. در این مورد ، آنها فقط باید از هر ده معامله دو سود ببرند تا سودآور باشند. به این ترتیب محاسبه ریسک در برابر پاداش می تواند مهم و قدرتمند باشد.
نحوه محاسبه و عوامل موثر بر ریسک تجاری
احتمال اینکه یک شرکت سودهای کمتر از پیش بینی داشته باشد و یا زیان را شناسایی کند وجود دارد که به این مورد ریسک تجاری گفته می شود؛ در این مقاله نحوه محاسبه و عوامل موثر بر ریسک تجاری را برای شما عنوان خواهیم کرد.
عوامل موثر بر ریسک تجاری
ریسـک تجاری تحت تاثیر عوامل زیادی قرار دارد که شامل حجم فروش، قیمت به ازای هر واحد، هزینه های ورودی، رقابت، شرایط کلی اقتصاد و قوانین دولتی می شود.
یک شرکت با ریسک تجاری بالا باید ساختاری انتخاب نماید که بدهی کمتر و سودآوری بالاتری داشته باشد تا بتواند با اطمینان تعهدات مالی خود را در همه زمانها محقق سازد.
عوامل مختلفی ریسک تجاری را تحت تاثیر قرار می دهد که عبارت اند از:
1. ذائقه مشتریها و مسائل مربوط به عرضه و تقاضا
2. قیمت تمام شده محصولات برای مشتری
3. رقابتهای اقتصادی
4. شرایط کلی اقتصاد یک کشور
5. تصمیمات سیاسی و اقتصادی مسئولان دولتی
برای هر یک از عوامل بالا می توان نمونه هایی را بیان کرد تا بهتر مفهوم ریسک تجاری را متوجه شوید.
نمونه اول ویروس کرونا می باشد که تقریبا تمام بازارهای مالی جهان را تحت تاثیر قرار داده است.
با به وجود آمدن طرحهای قرنطینه، تقریبا تمام کسب و کارها و بازارها دچار وقفه و رکود شدند، چرا که در شکل کلی، انسانها به اجبار از نظر الگوی مصرف دچار تغییر شدند، بنابراین تمام بورسهای جهان دچار ریزش شد.
نمونه دیگری از عوامل موثر بر ریسک تجاری، تصمیمات سیاسی و اقتصادی دولتها است.
فرض کنید سهام هر شرکتی که محصولاتش به طور انحصاری در کشور تولید می شود یا واردات آن تعرفه های بسیار سنگینی دارد را خریده اید؛ آن شرکت تنها تولید کننده محصول مورد نظر است و خریدار داخلی چاره ای جز خرید کالای آن شرکت ندارد.
بنابراین برای محصولات این شرکت همیشه تقاضا بیشتر از عرضه است؛ در نتیجه سهامداران آن شرکت همواره سود می برند و روزگار خوشی را می گذرانند.
حال اگر سایه سیاستهای حمایتی دولت از روی آن کالای خاص برداشته شود و تعرفه واردات کالای مشابه نیز لغو گردد، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ شرکت مورد نظر دیگر به اندازه گذشته مشتری نخواهد داشت.
فروش شرکت کم خواهد شد و سود کمتری به سهامدارانش تعلق می گیرد یا حتی ممکن است به مجموعه ای زیان ده تبدیل شود.
به عنوان مثال: صنعت خودروسازی در ایران چنین وضعیتی دارد؛ یکی از ریسکهای تجاری محتمل برای سهامداران شرکتهای خودروسازی ایرانی از جانب سیاست گذاریهای جدید خواهد بود.
نحوه محاسبه ریسک تجارتی
محاسبه ریسک تجاری بر مبنای دو فاکتور اصلی صورت می گیرد:
یک: چقدر احتمال بروز مشکلی خاص وجود دارد.
دو: اگر مشکل به وجود آمد تا چه حد می تواند آسیب برساند.
درباره فاکتور اول، پیش بینی بر اساس گذشته حوزه کسب و کار مورد نظر صورت می گیرد؛ برای تعیین این فاکتور باید پرسید که مشکلات یک نوع کسب و کار خاص هر چند وقت اتفاق می افتد؛ هر سال یکبار یا هر ماه یکبار.
به میزانی که دفعات بروز مشکل در تاریخچه یک فعالیت اقتصادی بیشتر باشد، ضریب نهایی ریسک سنجی افزایش خواهد یافت و باعث بالا رفتن ریسک کسب و کار می شود.
اما فاکتور دوم مربوط به توانایی، امکانات و منابع لازم یک تجارت برای مقابله با تهدیدات است؛ محاسبه این فاکتور نیز بر اساس توان مقابله با تهدیدات ریسک صورت می گیرد.
اینگونه محاسبه می شود که اگر مشکلی در یک زمینه خاص برای مجموعه پیش بیاید، آسیب پذیری تا چه حد است؛ معیار ارزیابی برای این پارامتر، هم می تواند عددی باشد و هم کیفی.
موسسات ریسک سنجی و اقتصادی در دنیا، پارامترهای مختلفی را برای محاسبه ریسک سرمایه گذاری یا تجارت در یک کشور در نظر می گیرند.
بنابراین ممکن است نتایج آنها کمی با یکدیگر متفاوت باشد، اما در مجموع برای تصمیم گیری سرمایه گذاران تعیین کننده هستند.
اهمیت ارزیابی ریسک تجاری
ارزیابی میزان ریسک تجاری، برای مدیران و سهامداران بااهمیت است؛ تجارتهایی که زمینه های به وجود آمدن خطرات احتمالی را برای خود در نظر نمی گیرند و برای مقابله با آنها برنامه ریزی نمی کنند، مانند کشورهایی هستند که هیچ ایده ای برای مواقع بحران ندارند.
در این موقعیت، سهامداران اولین کسانی هستند که ضربه می خورند؛ به عنوان یک سهامدار می توانید با بررسی وضعیتهای مالی، گزارشهای سالانه و پیگیری اخبار مربوط به حوزه ای که در آن سرمایه گذاری کرده اید، تهدیدات آینده را پیش بینی کنید تا در صورت نزدیک بودن حادثه زودتر از بقیه سرمایه خود را نجات دهید.
ریسکهای تجاری منابع مختلفی دارند که به دو دسته کلی داخلی و خارجی تقسیم می شوند.
بعضی از آنها حاصل شرایط بیرونی هستند و بعضی دیگر نتایج تصمیمات، عملکردها و ساختارهای داخلی مجموعه می باشند.
همانطور که زندگی معمول در دنیا حتی در آرام ترین نقاط ریسکهایی را در پی دارد، سرمایه گذاری در یک بنگاه اقتصادی نیز ریسکهای خاص خودش را به دنبال خواهد داشت.
بنابراین نباید بی جهت از فعالیت اقتصادی ترسید، بلکه باید با کسب آگاهی لازم دست به اقدامات مطلوب زد.
نسبت ریسک به ریوارد چیست؟ مناسبت ترین R/R
نسبت ریسک به ریوارد یکی از اصلیترین معیارهای تریدینگ در بازارهای معاملاتی سنتی و ارزهای دیجیتال است. این معیار به معاملهگران کمک میکند تا ریسک معامله را به حداقل، و سود آن را به بیشترین میزان ممکن برسانند. در واقع معیار Risk to Ratio، با استفاده از قیمت ورودی، استاپ لاس و سفارش حد سود، روند صعودی و نزولی بالقوه هر معامله را اندازهگیری میکند. در ادامه به طور مفصل به بررسی این معیار در داموندمگ میپردازیم.
- 1) نسبت ریسک به ریوارد چیست؟
- 2) نحوه عملکرد نسبت ریسک به ریوارد چگونه است؟
- 3) اهمیت و محدودیتهای استفاده از نسبت ریسک به ریوارد
- 4) استفاده از شاخصهای فنی و نسبت ریسک به ریوارد در افزایش سود
- 5) نکات کلیدی در هنگام استفاده از نسبت ریسک به ریوارد
- 6) نتیجه گیری
نسبت ریسک به ریوارد چیست؟
نسبت ریسک به ریوارد یا همان R/R، رابطه میان ریسک احتمالی و سود بالقوه موجود در هر معاملهای را مشخص میکند. اما منظور از ریسک (Risk) و ریوارد (Reward) چیست؟ درک مفهوم ریوارد، در دنیای تجارت و سرمایهگذاری بسیار ساده است. در واقع ریوارد، همان سودی است که انتظار داریم از معامله نصیبمان شود. این سود از تغییر قیمت (خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا) و یا درآمد حاصل از سرمایهگذاری (دریافت سود سهام)، به دست میآید.
اما در مقابل در دنیای معاملات، هر اتفاق غیرمنتظرهای که باعث تغییر در ارزش داراییهای مالی شود، به عنوان ریسک در نظر گرفته میشود. در دنیای ترید و سرمایهگذاری، ریسک در گروههای مختلف قرار میگیرد. در ادامه به برخی از مهمترین انواع ریسکهای نحوه محاسبه ریسک مالی معاملاتی اشاره میکنیم:
ریسک نقدشوندگی / Liquidity Risk
یک دارایی خوب باید قدرت نقدشوندگی بالایی داشته و سرمایهگذار در هر زمانی قادر به فروش آن دارایی باشد. در این نوع ریسک، معاملهگر نمیتواند در خارج یا داخل پوزیشن معاملهای را انجام داده و دارایی خود را بفروشد.
ریسک بازار / Market Risk
در برخی از موارد، میزان ریسک یک معامله از ابتدا مشخص نیست. به خصوص در بازار پرنوسان ارزهای دیجیتال که قیمتها به صورت لحظهای بالا و پایین میشوند. در مواردی این تغییرات قیمت بسیار شدید بوده و ممکن است کل بازار با کاهش ناگهانی قیمت مواجه شود. در Market Risk، ارزش کل بازار در زمان سرمایهگذاری کاهش پیدا کرده و فرد دچار ضرر و زیان زیادی میشود.
ریسک همبستگی / Correlation Risk
بر اساس آن ممکن است ارزش تمام سرمایهگذاریهای فرد در یک زمان و به طور ناگهانی کاهش پیدا کند.
ریسک سیاسی / Political Risk
بازارهای مالی به ویژه بازار ارزهای دیجیتال به شدت تحت تأثیر مسائل سیاسی، قوانین و مقررات جدید و اظهار نظرهای افراد تأثیرگذار قرار دارند. در سالهای اخیر شاهد نمونههایی همچون وضع قوانین جدید در مخالفت با ماینینگ کریپتوکارنسی در کشور چین و حتی اظهارنظرهای از مقامات غیرسیاسی اما بانفوذ مثل ایلان ماسک در مورد بیت کوین و شت کوینها، در پلتفرم توییتر بودهایم.
از آنجایی که در بازار ارزهای دیجیتال یا سایر بازارهای مالی، هیچ معاملهای بدون ریسک و با سود خالص انجام نمیشود، محاسبه نسبت ریسک به ریوارد و بررسی وضعیت سود و زیان معامله قبل از ورود به آن کاملاً ضروری و عاقلانه است.
بررسی مفهوم حد سود و ضرر
در هر معاملهای میتوان مقدار مشخصی را به عنوان بالاترین حد سود پیشبینی کرد، طبیعتاً معاملهگران با انجام معامله به دنبال رسیدن به این نقطه از سود هستند. اما در مقابل آن، به نقطهای که در آن معاملهگر در زمان سیر نزولی بازار از معامله خارج میشود، حد ضرر گفته میشود. به این ترتیب با در اختیار داشتن پارامترهای حد سود و ضرر معامله میتوانید به راحتی نسبت ریسک به ریوارد را محاسبه کرده و درباره انجام معامله تصمیمگیری کنید.
نحوه محاسبه نسبت ریسک به ریوارد
استفاده از استراتژیهای معاملاتی مانند نسبت ریسک به ریوارد تنها زمانی منطقی است که فرد از ابزارهای معاملاتی مانند توقف ضرر و سفارشهای سود استفاده کند. معاملهگران حرفهای قبل از انجام ترید و باز کردن یک پوزیشن جدید، با استفاده از تجزیه و تحلیلهای فنی، در نظر گرفتن سود معامله و پذیرش خطرات احتمالی، نسبت ریسک به ریوارد معامله را محاسبه میکنند. منظور از ریسک در اینجا، مقدار پولی است که معاملهگر در جریان انجام یک معامله از دست میدهد.
به عبارت دیگر شکافی که میان قیمت ورودی (entry price) و سفارش توقف ضرر (Stop Loss) یک معامله وجود دارد، نشاندهنده ریسک آن معامله است. قیمت ورودی نیز قیمت ارز دیجیتال مدنظر در لحظه انجام معامله خرید یا فروش آن است. به عنوان مثال ممکن است این عدد برای ارز دیجیتال بیت کوین برابر با 48 هزار و برای اتریوم برابر با 3.500 دلار باشد.
از طرفی ریوارد یا پاداش، سود بالقوه تعیین شده توسط معاملهگر را نشان میدهد، همچنین این امکان وجود دارد تا میزان ریوارد معامله را بر اساس فاصله قیمت ورودی (entry point) و سود هدف (profit target) اندازهگیری کنید. در نهایت نسبت ریسک به ریوارد، با استفاده از یک فرمول بسیار ساده و تنها با تقسیم ریسک بر پاداش معامله، به دست میآید.
- نتایج حاصل از فرمول ریسک به ریوارد
با جاگذاری دادههای معامله در این فرمول، سه حالت زیر به دست میآید:
- ریسک بیشتر از پاداش
- ریسک کمتر از پاداش
- ریسک مساوی پاداش
در صورتی که این نسبت از عدد 1 تجاوز کند، پاداش معامله از ریسک آن کمتر خواهد بود. بهتر است معاملاتی را انجام دهید که نسبت ریسک به پاداش کمتری داشته باشند. این بدان معناست که پتانسیل سود معامله بیشتر از ریسک آن است.
مثالی از استفاده از این فرمول در معامله بیت کوین
معاملهای را با دادههای زیر در نظر بگیرید.
- قیمت ورودی: 50 هزار دلار
- توقف ضرر: 48 هزار دلار
- حد سود: 54 هزار دلار
جایگذاری دادهها در فرمول Risk to Reward Ratio: 5/0 = 000/4 نحوه محاسبه ریسک مالی ÷ 000/2 = (000/50 -000/54) ÷ (000/48 – 000/50)
نسبت ریسک به ریوارد این معامله برابر با 5/0 است، برای اینکه این معامله به طور منظم سودآور باشد، لازم است این نسبت را بین 3/0 تا 5/0 نگهدارید.
نحوه عملکرد نسبت ریسک به ریوارد چگونه است؟
معیار نسبت ریسک به سود، به سرمایهگذاران کمک میکند تا بتوانند در معاملات خود ریسک از دست دادان دارایی را مدیریت کنند. جهت ثبت سفارش خرید، تنها کافیست به صرافی دیجیتالی مدنظر رفته و در پنل تریدینگ صرافی بر اساس استراتژی معاملاتی خود و تحلیلهای انجام شده Stop loss و Profit Target معامله را در یک نقطه منطقی تنظیم کنید.
توجه داشته باشید سطوح توقف ضرر و سود هدف را نباید به صورت تصادفی انتخاب کنید. چراکه تنها با مشخص کردن این دو پارامتر میتوانید نسبت ریسک به ریوارد معامله را محاسبه و میزان سودده بودن معامله را ارزیابی کنید.
اهمیت و محدودیتهای استفاده از نسبت ریسک به ریوارد
معاملهگران حرفهای در هنگام انجام معاملات خود به طور همزمان از ابزارها، استراتژیها و پارامترهای مختلف استفاده میکنند. به دلیل تعدد ابزارهای معاملاتی لازم است قبل از هر چیزی ابتدا کارکرد هر معیار را به خوبی درک کرده و با محدودیتها و اهمیت استفاده از آنها آشنا شویم. به همین منظور در ادامه به بررسی اهمیت و محدودیتهای استفاده از نسبت Risk to Reward میپردازیم.
اهمیت استفاده از نسبت ریسک به ریوارد
مهمترین مزیت استفاده از نسبت ریسک به ریوارد آن است که با استفاده از آن سرمایهگذار یا معاملهگر میتواند میزان ریسک سبد سرمایه خود را مدیریت کند. به این ترتیب با محاسبه نسبت RR و تجزیه و تحلیل بازار میتوانید دارایی خود را از ریسک بسیار بالا در مقابل سود بسیار کم یک معامله محافظت کنید.
محدودیت استفاده از نسبت ریسک به ریوارد
طبیعتاً نسبت ریسک به ریوارد، به تنهایی تمام اطلاعات مورد نیاز برای انجام یک معامله را در اختیار کاربر قرار نمیدهد. برای داشتن یک معامله موفق، باید در کنار نسبت RR از تکنیکها و ابزارهای معاملاتی دیگر نیز استفاده کنید، یعنی علاوه بر تعیین سطوح توقف ضرر نحوه محاسبه ریسک مالی و سود هدف، لازم است بتوانید میزان احتمال دستیابی به اهداف تعیین شده در سفارش را ارزیابی کنید.
یکی از اشتباهاتی که معمولاً اغلب معاملهگران روزانه مرتکب میشوند، آن است که این افراد قبل از تجزیه و تحلیل تمام جوانب معامله، نسبت ریسک به پاداش خاصی را برای معامله خود در نظر میگیرند. اما متأسفانه این موضوع سبب میشود تا بجای در نظر گرفتن ارزش رمز ارز مدنظر و شرایط بازار، معاملهگر پارامترهای توقف ضرر و سود هدف سفارش خود را بر اساس قیمت ورودی تنظیم کند.
انتخاب یک نسبت ریسک به پاداش مناسب، به عنوان یک اقدام متعادلکننده، این پیام را به معاملهگر میدهد که معامله قبل از رسیدن به نقطه توقف ضرر، شانس خوبی برای رسیدن به قیمت هدف دارد. جهت استفاده مؤثر از این نسبت، به یک طرح معاملاتی با شرایط زیر نیاز است:
- شرایط قابل قبول در بازار
- زمان و مکان ورود به معامله
- انتخاب درست پارامترهای توقف ضرر و قیمت هدف، بر اساس شرایط بازار
در هر صورت لازم است علاوه بر نسبت ریسک به ریوارد معامله، نسبتهای دیگر مانند Win to Loss Ratio و نقطه سر به سر (break-even) را هم در نظر بگیرد.
استفاده از شاخصهای فنی و نسبت ریسک به ریوارد در افزایش سود
ورود به یک معامله بدون در نظر گرفتن نسبت ریسک به ریوارد و مدیریت درست اندازه پوزیشن، تنها ریسک و خطرات معامله را افزایش میدهد. معامله در بازارهای مالی سنتی و ارزهای دیجیتال نیازمند بهرهگیری از یک رویکرد سیستماتیک با هدف افزایش پاداش بالقوه بوده و جایی برای حدس و گمان نیست. جهت داشتن یک رویکرد مناسب لازم است به مراحل زیر توجه کنید.
نحوه تنظیم توقف ضرر بر اساس ریسک بازار
همانطور که گفتیم، اختلاف نقطه ورودی و سطح توقف ضرر، ریسک معامله را نشان میدهد. سطح توقف ضرر نقطه خروج شما از یک معامله است، به این معنا که معامله شما به صورت خودکار و با تحمل کمترین ضرر ممکن بسته میشود. پرایس اکشن (Price action) یا حرکت قیمت (Price movement) یک دارایی، ویژگی یک ابزار معاملاتی بوده و در طول زمان بر روی نمودار ترسیم میشود. در واقع ترسیم پرایس اکشن بر روی نمودار اعمال خریداران و فروشندگان بازار را نشان میدهد.
اگر نمودار زیر را با دقت ملاحظه کنید، متوجه میشوید که قیمت در چند ناحیه تکرار شده است. اگر بتوانیم حد ضرر معامله را از میان این سطوح حمایت و مقاومت تعیین کنیم، احتمال بازگشت دوباره قیمت به این نواحی بیشتر است.
در نمودار بالا مشاهده میکنیم که قیمت بیت کوین از سطح حمایتی قوی 30 هزار دلاری بالاتر رفته است. در نتیجه خرید از این سطح با ریسک کمتر از 30 هزار دلار، احتمال وین ریت (Win Rate) را افزایش میدهد.
رویکرد دیگر، استفاده از خط روند سطح حمایت یا مقاومت است، در اغلب مواقع، قیمت به موقع از این سطح به جای اول برمیگردد.
در نمودار بالا ملاحظه میکنید که چطور قیمت از خط روند سطح حمایت، به عقب برگشته است. همچنین کندل استیکهای موجود در نمودار نشان میدهند که قیمت از خط روند (Trend line) تصحیح شده و به طرف بالا حرکت کرده است. علاوه بر این نسبت ریسک به ریوارد برای هر معامله از 1:1 بالاتر است.
به جز خطوط استاتیک یا ترند سطح حمایت، اغلب قیمتها از سطوح داینامیک عبور میکنند. میانگین متحرک نمایی دوگانه (EMA) مثال بسیار خوبی از سطوح مقاومت و حمایت داینامیک است. در واقع EMA نوعی میانگین متحرک است که با قرار دادن وزن بیشتر بر روی آخرین پرایس اکشن، قیمتها را متعادل و هموار میکند.
به عنوان مثال، اگر قیمت به 20-Period EMA نزدیک شود، احتمال زیادی وجود دارد تا میانگین متحرک، به عنوان یک سطح حمایت یا مقاومت داینامیک عمل کند. در نمودار بالا قیمت، بالاتر از سطح حمایتی داینامیک حرکت میکند. در این موارد بهتر است حد ضرر را پایینتر از EMA 20 قرار دهید، به این ترتیب قیمت با نسبت ریسک به ریوارد 1:4 افزایش یافته و بالاتر میرود.
نحوه تنظیم سود هدف (Target Profit) با هدف کاهش میزان ریسک
بر اساس توصیه کارشناسان و یک اقدام کاملاً منطقی باید قبل از شروع معامله میزان ریسک و ضرر آن را محاسبه کنید. در قسمت قبل نحوه محاسبه ریسک با استفاده از سطوح حمایتی، مقاومتی و میانگین حرکت آموزش داده شد. تمام قواعد بالا برای اندازهگیری ریوارد (سود) معامله نیز کاربرد دارند. اگر قیمت به سمت بالا حرکت کرده و به هر سطح مقاومت قابلتوجهی برسد، احتمال واکنش در این سطوح قیمتی بیشتر میشود.
نمودار بالا مثال خوبی برای تنظیم سود هدف بر اساس سطوح مقاومت است. در این مثال، قیمت 40 هزار دلار، به عنوان یک نقطه معکوس قیمت، قابل توجه و معنیدار است، یعنی جایی که قیمت از آن پایینتر رفته و این سطح را معنیدار میکند. در نتیجه اگر BTC/USD را پس از عبور از قیمت 30 هزار دلار خریده باشید، سود هدف (Take profit) شما باید بر روی 40 هزار دلار تنظیم شود.
در بازار سرمایه ابزاری به نام فیبوناچی کاربرد زیاد داشته و معاملهگران با استفاده از آن اهداف احتمالی قیمت را شناسایی میکنند. بر اساس یک رویکرد مقدماتی، لازم است سطح توسعه (extension leve) را به عنوان “قیمت هدف” اصلی در نظر بگیرید.
نمودار بالا نشان میدهد که چگونه سطح توسعه فیبوناچی به عنوان یک نقطه معکوس برای قیمت اصلی عمل میکند. به عنوان مثال، اگر پس از شکست 61.8 درصدی سوئینگ لول خرید خود را نهایی کنید، سطح Take Profit اصلی باید در 161.8 درصد باشد.
نکات کلیدی در هنگام استفاده از نسبت ریسک به ریوارد
نکات کلیدی در رابطه با معیار نسبت ریسک به ریوارد در بازار ارزهای دیجیتال به شرح زیر است:
- نسبت ریسک به ریوارد به تنهایی اطلاعات کافی در اختیار شما قرار نمیدهد.
- لازم است نحوه رسیدن به سطوح مختلف پاداش را با استفاده از این تکنیک معاملاتی آموزش ببینید.
- باید قبل از شروع معامله اطلاعات کافی در خصوص شرایط بازار جمعآوری کنید.
- لازم است یک برنامه معاملاتی معقول برای استفاده بهینه از نسبت ریسک به ریوارد داشته باشید.
- با اینکه ریسک به ریوارد یک ابزار عالی در بازارهای مالی است، اما برای مدیریت معاملات خود به استراتژی و ابزارهای دیگر نیز نیاز خواهید داشت.
نتیجه گیری
نسبت ریسک به ریوارد یکی از اصلیترین پارامترهای معاملاتی در بازارهای سرمایه و ارزهای دیجیتال است. این معیار در کنار سایر ابزارهای معاملاتی، به شما کمک میکند تا حد امکان میزان ریسک معامله را کاهش داده و سود مورد انتظار را در پایان معامله به دست آورید.
سؤالات متداول
چه زمانی از نسبت ریسک به ریوارد استفاده کنیم؟
استفاده از استراتژی معاملاتی نسبت ریسک به ریوارد، تنها زمانی منطقی است که از ابزارهای معاملاتی مانند توقف ضرر و سفارشهای سود استفاده کنید.
مهمترین مزیت استفاده از نسبت ریسک به ریوارد چیست؟
اصلیترین مزیت این معیار آن است که با استفاده از آن میتوانید میزان سود معامله را افزایش و ریسک سبد سرمایه خود را کاهش دهید.
چه زمانی فرمول نسبت ریسک به ریوارد نتیجه مناسبی دارد؟
معاملاتی که نسبت ریسک به پاداش کمی دارند، گزینه بهتری هستند. چراکه در این موارد پتانسیل سود معامله بیشتر از ریسک آن است.
آشنایی با مفهوم نسبت ریسک به ریوارد در بورس
شما در هر حوزهای که بخواهید حضور داشته باشید، احتمال وقوع خطر نحوه محاسبه ریسک مالی و ریسکهایی برایتان وجود دارد. برای مثال حتی اگر یک لیوان آب هم بخواهید بنوشید، احتمال دارد آب در گلویتان بشکند و برایتان خطرآفرین باشد. اما اگر بتوانید چنین ریسکهایی را بپذیرید و مدیریت کنید، نه تنها برای شما خطر نخواهد بود، بلکه یک پاداشی نیز برای شما به همراه خواهد داشت. بازار سرمایه نیز دقیقاً به همین شکل است. افرادی هستند که بدون هیچ علم و آگاهی وارد این بازار میشوند و درست مانند کسی که شنا بلد نیست، غرق میشوند و نحوه محاسبه ریسک مالی بیشک متحمل ضررهایی خواهند شد. پس آموزشهای خاصی در این زمینه نیاز است. یکی از مباحث مهمی که معاملهگران در معاملهگری بازارهای مالی برای مدیریت ریسک باید بیاموزند، نسبت ریسک به ریوارد میباشد. در این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ راجع به مفهوم نسبت ریسک به ریوارد در بورس صحبت خواهیم کرد.
نسبت ریسک به ریوارد در بورس چیست؟
در بازار بورس نسبت ریسک به ریوارد چیست
نسبت ریسک به ریوارد در بورس یا نسبت سود به زیان یا R/R شاخصی برای تعیین حد ضرر و حد سود به جهت سرمایهگذاری در معاملات بورسی میباشد. البته دقت داشته باشید که این نسبت در تمام بازارهای مالی کاربرد دارد و دارای مفهوم یکسان است. نسبت ریسک به ریوارد به زبان ساده یعنی اینکه شما در برابر احتمال چه میزان سود حاضر هستید چه میزان ضرر احتمالی را تحمل نمایید. در واقع، شما با استفاده از این نسبت میتوانید در رابطه با خرید یا عدم خرید سهام خاص در بازار تصمیم بگیرید. هرچقدر که میزان ریسک به ریوارد برای یک سهم عدد کمتری باشد، آن سهم برای خرید مناسبتر خواهد بود. اما ریسک و ریوارد یعنی چه؟ ریسک به معنای تفاوت بین قیمت سهام و حد ضرر آن میباشد. در مقابل ریوارد به معنای تفاوت بین قیمت سهم و حد سود آن است.
نسبت ریسک به ریوارد در بورس چگونه محاسبه میشود؟
چگونه نسبت ریسک به ریوارد در بازار بورس محاسبه میشود
به منظور آشنایی هرچه بهتر شما با نحوهی محاسبهی نسبت ریسک به ریوارد در بورس یک مثال میزنیم. فرض کنید شما بهعنوان یک معاملهگر سهامی را در ۳۰۰ تومان میخرید. حال تصور کنید که حد ضرر این سهم ۲۶۰ تومان و حد سود آن ۳۹۰ تومان است. در این حالت، نسبت ریسک به ریوارد آن به صورت زیر خواهد بود :
ریسک: ریسک این معامله به ازای هر سهم ۴۰ تومان میباشد. ۴۰=۲۶۰-۳۰۰
حد ضرر – قیمت سهم = ریسک
ریوارد: ریوارد یا پتانسیل سود معامله ۹۰ تومان میباشد. ۹۰=۳۰۰-۳۹۰
حد سود – قیمت سهم = ریوارد
نحوه محاسبه ریسک به ریوارد در بورس
برای محاسبهی نسبت ریسک به ریوارد ابتدا باید ریسک و ریوارد را طبق فرمول زیر بدست بیاوریم؛
فرمول محاسبهی ریسک به ریوارد:
۰.۴۴ = ۹۰/۴۰ =Risk / Riward
حال، چنانچه طبق معادلهی بالا ریسک را بر ریوارد تقسیم و سپس در ۱۰۰ تومان ضرب کنیم، مقدار به دست آمده کمتر از ۵۰٪ باشد، سهم برای خرید مناسب خواهد بود.
در این مثال هم با توجه به اینکه عدد به دست آمده (۰.۴۴ یا ۴۴٪) کمتر از ۵۰٪ میباشد. بدین ترتیب با محاسبهی نسبت ریسک به ریوارد فهمیدیم که این سهم برای خرید مناسب است.
تجزیه و تحلیل نسبت ریسک به ریوارد
حال بیایید با نگاه تحلیلی و عمیقتر به مثال بالا نگاه کنیم. در مثال فوق گفتیم که قیمت سهمی که میخواهید خرید کنید، ۳۰۰ تومان است. اگر پس از خرید سهم، قیمت آن تا ۲۶۰ تومان کاهش یابد، میتوانید سهمتان را بفروشید و با ضرر از آن خارج شوید. به هر حال پایبند بودن به حد ضرر در بازارهای مالی برای جلوگیری از ضرر بیشتر ضروری است. اما اگر قیمت سهم افزایش یابد و به مبلغ ۳۹۰ تومان برسد، باز هم میتوانید با پایبندی به حد سود خود، سهمتان را بفروشید و سود کنید. البته در اکثر مواقع با توجه به درنظرگرفتن شرایط دیگر میتوانید تصمیم به فروش سهم بگیرید. با توجه به نسبت ریسک به ریوارد در بورس برای این سهم که معادل ۴۴٪ بود، میتوان فهمید که شما حاضرید در مقابل ۴۴٪ سود، به اندازهی مبلغ سرمایهگذاریتان، سرمایهی خود را به خطر بیندازید.
تعیین حد ضرر با قانون ۸ درصدی
تعیین حد ضرر با قانون ۸ درصدی
در محاسبهی نسبت ریسک به ریوارد در بورس دقت داشته باشید که بهطور کلی برای تعیین حد ضرر، قانون ۸ درصدی وجود دارد. قانون ۸ درصدی، قانونی است که از آن گاهی برای تعیین حد ضرر در بورس استفاده میکنند. بسیاری از تریدرها بر این اعتقادند که معمولاً سهامی که به خوبی و بر اساس تجزیه و تحلیل دقیق بنیادی و تکنیکال انتخاب شده باشد و در زمان و قیمت مناسب آن را خریداری کرده باشیم، به ندرت با کاهش ۸ درصدی نسبت به قیمت خرید مواجه خواهد شد. با توجه به این موضوع، هرگاه دیدید که سهام شما بیشتر از ۸ درصد قیمت خرید خود را از دست داد، باید فوراً از معامله خارج شوید و بدانید چیزی در استراتژی معاملاتی شما اشتباه بوده است.
البته در بحث نسبت ریسک به ریوارد در بورس برای تعیین حد ضرر در یک معامله، توجه به نوع استراتژی معاملاتی شما اهمیت دارد. تعیین درست محدودهی حدضرر، آنقدرها هم که فکر میکنید، کار خیلی سادهای نیست. برای آشنایی بیشتر با اهمیت این موضوع، مقالهی آشنایی با مفهوم حد ضرر در بورس را مطالعه فرمایید.
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش چراغ راجع به مفهوم نسبت ریسک به ریوارد در بورس و نحوهی محاسبهی آن صحبت کردیم. نسبت ریسک به ریوارد به زبان ساده یعنی اینکه شما بسنجید سودی که انتظار دارید در معامله به دست آورید نسبت به ضرری که ممکن است متحمل شوید، ارزش دارد یا خیر. خرید یک سهم بدون در نظر گرفتن نسبت ریسک به ریوارد، شاید گاهی موفقیتآمیز باشد، اما هیچگاه این موفقیت پیوسته و دائم نخواهد بود. آنگاه شما به مرور زمان خواهید دید که سرمایهتان از سرمایهی اولیه کمتر شده است. بنابراین به شما توصیه میکنیم تا از خریدهای هیجانی در مقاومتها و صفهای خرید، بدون توجه به ریسک به ریوارد سهم، پرهیز نمایید. چراغ ، به عنوان نسل جدیدی از پلتفرمهای آموزش و استخدام در تلاش است تا با ارائهی نکات و دورههای مفید در زمینهی آموزش بورس به شما برای سرمایهگذاری در این بازار پرتلاطم کمک کند.
دیدگاه شما