تیپ شخصیتی و معاملهگری خود را بشناسید
گروه بورس- راهی که به سوی معاملهگری بهتر ختم میشود همان راه ترقی است و میدانیم که هیچ دو راهی با یکدیگر یکسان نیستند.هر یک از ما باید از جایی که هماکنون در این مرحله از زندگی خود در آن قرار داریم آغاز کنیم. فارغ از این که مسیر شما چیست و چگونه است، باید در وهله اول به درستی مشخص کنید که در حال حاضر کجا هستید.
گروه بورس- راهی که به سوی معاملهگری بهتر ختم میشود همان راه ترقی است و میدانیم که هیچ دو راهی با یکدیگر یکسان نیستند.هر یک از ما باید از جایی که هماکنون در این مرحله از زندگی خود در آن قرار داریم آغاز کنیم. فارغ از این که مسیر شما چیست و چگونه است، باید در وهله اول به درستی مشخص کنید که در حال حاضر کجا هستید. باید بفهمید چه الگوهایی در زندگی شما وجود دارند که مانع از انجام معاملات موفق یا روابط بهتر با دیگران میشوند. این الگوها هم اکنون در اختیار شما هستند، زیرا این رفتار و الگوها همگی در فعالیت معاملهگری شما و دیگر جنبههای زندگیتان خود را نشان میدهند.متاسفانه در بیشتر اوقات افراد آگاهی درستی از آنها ندارند یا اینکه به طور کلی از آنها بیخبر هستند. بنابراین، سفر به سوی متحول شدن اغلب با یک بحران آغاز میشود. زیرا تنها زمانی که بحرانی پیش میآید، ما انسانها بیدار میشویم و در مییابیم که جایی از کارمان اشکال دارد.
این مقاله که در نوع خود بی نظیر است و اولین سری از مقالات هشت گانه شناخت شخصیت است، به شما خواننده عزیز کمک خواهد کرد تا بدانید که هماکنون در کجا قرار گرفته اید. جک شواگر که تجربیات ارزشمندی را از مصاحبههای متعدد خود با نابغههای سرمایهگذاری کسب کرده، معتقد است مهم ترین عامل در موفقیت در معاملهگری، برخورداری از یک سیستم معاملاتی است که بیشترین همخوانی را با شخصیت شما داشته باشد.
بنابراین، این مقاله را بر اساس این واقعیت بنا مینهم که شناخت تیپ شخصیتیتان برای این که بدانید در کجا قرار گرفته اید و در آینده باید چه کارهایی انجام دهید و چه تصمیماتی اتخاذ کنید، بسیار مهم است. این در واقع آغاز سفری است به سوی کامل شدن.
اهمیت خصیصههای شخصیتی به این علت اهمیت فراوان دارد که تصویری سریع و دقیق از جایی که هماکنون در آن قرار داریم برایمان فراهم میآورد و کمک میکند بخشهایی از شخصیتمان که نادیده گرفته شدهاند، پرورش یابند. تمام خصیصههای شخصیتی که در این مقالات به آنها خواهیم پرداخت، به صورت دوگانه مطرح میشوند.
به طور مثال اگر مشخص شود که شما فرد برونگرایی هستید، به این معناست که بخش اعظمی از انرژی خود را صرف عوامل بیرونی میکنید و به این معنا خواهد بود که کامل شدن برای شما، شاید گراییدن بیشتر به جنبه درونگرایی تان است. باید آنقدر روی خود کار کنید تا بتوانید تعادلی میان تمرکز بر درون و بیرون پیدا کنید.
درک شخصیت سرمایهگذاری
اگر تا به حال به پرسشنامه تیپهای شخصیتی کارل یونگ که بر پایه ابعاد چهار گانه شخصیت بنا شده است، پاسخ داده باشید، اطلاعات نسبتا جامعی از پروفایل شخصیتی خود در اختیار دارید. این چهار بعد شامل موارد زیر هستند: درون گرایی/ برونگرایی، درک شهودی و درونی/ احساس کردن، فکر کردن/ احساس کردن، و در نهایت دریافتکننده/ قضاوت گر. هنگامی که شخصی را در مورد این ابعاد چهارگانه ارزیابی میکنید، به جای اینکه به چهار تیپ شخصیتی برسید، به یک تقسیم بندی جامع ۱۶ تیپی دست خواهید یافت.
این آزمون بسیار شبیه به پرسشنامه شخصیتی مشهور میرز بریگز است. بنابراین جدا پیشنهاد میکنیم یا با استفاده از پرسشنامه شخصیت سرمایهگذاری، تیپ شخصیتی خود را بیابید یا اینکه به آدرس اینترنتی زیر مراجعه کنید و آزمون رایگان میرز بریگز را برای خود انجام دهید تا تیپ شخصیتی خود را شناسایی کنید.
در ادامه به عناصر مختلف مطرح شده توسط یونگ خواهیم پرداخت و بیان خواهیم کرد که چگونه این عناصر مختلف با یکدیگر ترکیب میشوند و انواع خلقیات را پدید میآورند. همچنین بحث خواهیم کرد که انواع فرآیندهای شناختی و خلقیات چه ارتباطی میتوانند با موفقیت در معاملات و سرمایهگذاری داشته باشند.
بیشتر ما، از اینکه چگونه اطلاعات را دریافت میکنیم و آنها را فرآوری میکنیم بیاطلاعیم. تفاوتهای بسیار زیادی در درک، تفسیر و تعبیر افراد مختلف از آنچه در اطرافشان میگذرد وجود دارد و همین تفاوتهای عمیق هستند که به تفاوتهای خیرهکننده در رفتار و شخصیت افراد و در نهایت عملکرد آنها منجر میشوند. در زیر به یکیاز ابعاد چهارگانه شخصیتی یونگ خواهیم پرداخت و توضیح خواهیم داد که چگونه هر یک از آنها میتوانند روی فعالیتهای معاملاتی شما تاثیر گذار باشند.
یونگ معتقد بود تمام انسانها به سوی یکی از دو حالت درونگرایی یا برونگرایی متمایل هستند. با وجود این که ما این مفاهیم را به میزان اجتماعی بودن افراد نسبت میدهیم، اما تمرکز اصلی یونگ بر مسائل دیگری بود. او معتقد بود که فرد برونگرا بر دنیای بیرون و فیزیکی و فرد درونگرا بر دنیای درونی یا روانشناختی متمرکز است. با این حال، افراد بسیار معدودی را میتوان تنها در یکی از این دو گروه جای داد. در واقع تمام افراد بخشی از هر دو گرایش را دارند و در فعالیتهای مختلف ممکن است این گرایشها متفاوت باشند.
به طور مثال، یک معاملهگر درونگرا بیشتر بر دنیای ذهنی خود، مفاهیم و ایدهها متمرکز است. افکار درونی او غالب هستند. این نوع معاملهگر بر این موضوع متمرکز است که چگونه میتواند نتایج خوبی را (به تنهایی) کسب کند. این به آن معنا نیست که این افراد نمیتوانند اجتماعی و دوست داشتنی باشند. بلکه این واقعیت تنها به این معنا است که توجه آنها بیشتر به دنیای درونشان معطوف است. بر اساس نظریات، انتظار میرود که تعداد برونگراها تقریبا دو برابر درون گراها باشد، البته این آمارها همیشه دقیق نیست. افراد برونگرا تمایل دارند بر دنیای خارج و فیزیکی، افعال، کارها، اشیا و اشخاص تمرکز کنند. تمرکز اصلی آنها، بر افراد، چیزها، محیط اطراف، شغل، بازار و دستاوردهای آنها است. به طور مثال، یک معاملهگر برونگرا به دنبال راه حلهایی در بیرون خود است تا موفقیت بیشتری به دست آورد. به این علت که بیشتر افراد برونگرا هستند، بنابراین بیشتر معاملهگران به دنبال یافتن یا تکمیل یک سیستم معاملاتی هستند تا بتواند به آنها کمک کند در معاملات خود موفقتر عمل کنند.
افراد برونگرا توسط افراد دیگر، یک گروه، یک مهمانی، یا جمعی در یک شهر بزرگ و شلوغ تهییج میشوند و انرژی میگیرند و اگر برونگرایی آنها افراطی شود، ممکن است به سوی از دست دادن هویت خود پیش روند. بنابراین، اگر یک معاملهگر برونگرا تمام سرمایه خود را در یک معامله از دست بدهد و پیشتر خود را به عنوان یک معاملهگر موفق شناخته باشد و به دیگران معرفی کرده باشد، بعید نیست که این شکست و زیان به فروپاشی ذهنی و عاطفی شدید در او منجر شود.
با این حال، در تحقیقاتی که دکتر فان تارپ، دکترای روانشناسی بالینی و متخصص روانشناسی سرمایهگذاری و معاملهگری انجام داده است، رابطهای میان درونگرایی/ برونگرایی و موفقیت در معاملات یافت نشد. در پژوهشها معلوم شد که از میان افراد درونگرا، ۷ درصد آنها موفقیت چشمگیری داشتند و از میان افراد برونگرا ۸ درصد آنها از موفقیت چشمگیری برخوردار بودند. بنابراین، تفاوت معنادار نبود.
انواع حساب های معاملاتی در فارکس
وقتی برای افتتاح حساب به سایت یک بروکر مراجعه کنیم با گزینه هایی نظیر جدول زیر روبرو خواهیم شد و باید یکی از گزینه ها را انتخاب کنیم.
در این مقاله تلاش می کنیم تا انواع حساب های معاملاتی بازار فارکس را به شما عزیزان معرفی کنیم تا بتوانید مناسب ترین گزینه را با توجه به شرایطتان انتخاب کنید.
برای کسب اطلاع راجع به بروکرهای DD ، STP و ECN به مقاله انواع بروکر مراجعه کنید و چنانچه در اثنای این مقاله به مفاهیمی برخوردید که معنای ان برایتان ناآشنا بود، برگردید و از مقاله مفاهیم مقدماتی بازار فارکس دیدن کنید.
حساب مجازی (Demo Account)
حساب دمو یا مجازی حسابی است که می توان با استفاده از پول یا اعتبار مجازی در آن به معامله پرداخت. در این حساب تمامی پارامترهای معامله مانند قیمت های نمایش داده شده، اسپرد،سواپ، کمیسیون و میزان سود و ضرر کاملا مانند یک حساب واقعی (Real) شبیه سازی می شوند. مخاطبین حساب دمو تریدرهای مبتدی هستند که به تازگی وارد عرصه معامله شده اند یا معامله گران حرفه ای که قصد تست کردن یک استراتژی معاملاتی جدید را دارند. به عزیزانی که به تازگی معاملات خود را شروع کرده اند اکیدا توصیه می شود معامله را با حساب دمو آغاز کنند و در صورت نتیجه گرفتن در این حساب، سراغ حساب واقعی بروند. بهتر است موجودی اولیه حساب دمو و همچنین لورج آن را به اندازه ای که بعدا می خواهید با همان مشخصات در یک حساب واقعی معامله کنید، تنظیم کنید.
حساب استاندارد (Standard Account)
معمولا حساب استاندارد توسط بروکرهای مارکت میکر و به صورت اسپرد ثابت ارائه می شود. در صورتی که حساب استاندارد بروکرتان اسپرد ثابت باشد، در مواقع اعلام خبر یا زمانی که به هر دلیلی بازار نوسانات شدیدی دارد برای معامله کردن مناسب تر است. چون در این شرایط اسپرد به شدت افزایش پیدا می کند. به عنوان نمونه اگر حساب با اسپرد شناور در بروکری داشته باشیم در حالت عادی اسپردی در حدود 2 پیپ روی جفت ارز EUR/USD اعمال خواهد کرد. این در حالی است که در مواقع اعلام خبرهای مهم مانند NFP این رقم می تواند تا 15 پیپ افزایش پیدا کند.
حساب مینی و میکرو (Mini and Micro Account)
حساب های مینی و میکرو حداقل واریزی اولیه کمتری نسبت به حساب های استاندارد دارند. غالبا حداقل واریزی برای این حساب ها در حدود یک تا ده دلار است. برخی بروکرها نمادهای کمتری را برای معامله روی این حساب ها قرار می دهند و در بعضی موارد کمیسیون معاملاتی بیشتری نسبت به حساب های استاندارد دارند. ولی از طرفی نیز حداقل حجم معامله در این حساب ها نسبت به حساب های استاندارد کمتر است.
حساب سنتی Cent Account) )
اکانت سنتی به حسابی می گوییم که موجودی حساب را به صورت سنتی نمایش می دهد.برای مثال در صورتی که حساب سنتی خودمان را 10 دلار شارژ کنیم، موجودی ما به صورت 1000 سنت نمایش داده می شود. حجم معاملات و نحوه مدیریت ریسک در این حساب کاملا مشابه با حساب دلاری است. این نوع حساب برای تریدرهای مبتدی که می خواهند در یک اکانت واقعی به کسب تجربه بپردازند ایده آل است. همچنین در صورتی که سرمایه اولیه دغدغه شما برای شروع کار در بازار فارکس است، حساب سنتی می تواند برای شما مناسب باشد. مثلا اگر می خواهید با 100 دلار معامله را در بازار فارکس شروع کنید احتمالا کار کردن در تایم فریم های بالای یک ساعت برایتان دشوار خواهد بود (به علت رعایت قوانین مدیریت ریسک) . اما در صورتی که از حساب سنتی استفاده کنید به راحتی می توانید در تایم فریم های بالا هم به معامله گری مشغول شوید. در نظر داشته باشید حساب نانو در برخی بروکرها معادل حساب سنتی است.
حساب اسلامی (Islamic Account)
حساب های اسلامی به نوعی از حساب ها گفته می شود که بروکر تا چند روز در آنها سواپ را اعمال نمی کند. تعداد شب هایی که سواپ اعمال نمی شود از یک هفته تا یک ماه در بروکرهای مختلف متفاوت است. همچنین بروکرها اقدامات مختلفی را چه نوع معامله گری هستید؟ بعد از اتمام این مدت مشخص شده با معاملات باز انجام می دهند. برخی معامله را می بندند و برخی دیگر از آن تاریخ به بعد سواپ را لحاظ می کنند. در صورتی که تمایل به استفاده از این نوع حساب ها را دارید حتما قبل از افتتاح حساب نزد بروکر، از قوانین و شرایطی که روی حساب های اسلامی خود اعمال می کند اطلاع حاصل کنید.
حساب پم Pamm Account) )
اگر علاقه مند به کسب سود در بازار فارکس هستید اما وقت یا دانش تحلیل کردن در این بازار را ندارید (راستی چرا؟ بیا اینجا دروه جامع تحلیل بورس و فارکس ما هم وقتشو برات جور می کنیم هم دانششو! ما ماهیگیری یادت می دیم، ماهی برات نمی گیریم.) می توانید از حساب پم استفاده کنید. Pamm که مخفف Percentage allocation management module (طرح تخصیص مدیریت درصد) است، به نوعی از حساب گفته می شود که در آن سرمایه مان را در اختیار یک تحلیلگر دیگر قرار می دهیم تا با آن به معامله کردن بپردازد و بخشی از سود نیز به عنوان دستمزد به او (مدیر حساب) پرداخت خواهد شد.
به شکل زیر توجه کنید:
چهار سرمایه گذار هرکدام مبلغی را در حساب پم سرمایه گذاری کرده اند. جمع سرمایه آنها 100000 دلار بوده است. در یک دوره زمانی 12500 دلار که معادل 12.5% حساب است سود کسب شده است که از این مبلغ 20% آن به مدیر حساب پرداخت شده و مابقی (که در این مثال 10000 دلار است) بین سرمایه گذاران تقسیم شده است.
نتیجه گیری
درست مانند انتخاب سبک معاملاتی و بروکر،انتخاب نوع حساب معاملاتی نیز بستگی به شرایط،روحیات و نوع معامله گری ما دارد. کسانی که به تازگی وارد بازار فارکس می شوند بهتر است چه نوع معامله گری هستید؟ از حساب های مجازی استفاده کنند. پس از کسب تجربه و تست کردن سیستم معاملاتی خود می توانید یک حساب واقعی افتتاح کنید. در صورتی که در تایم فریم پایین کار می کنید، حساب هایی که اسپر پایینی دارند ولی کمیسیون می گیرند (به شرطی که میزان کمیسیون مناسب باشد) برای شما بهتر خواهد بود. اگر علاقه مند به معامله کردن در تایم خبر هستید، بهتر است از حساب های با اسپرد ثابت استفاده کنید. اگر در تایم فریم بالا ترید می کنید بهتر است از حساب های اسلامی و اسپرد شناور استفاده کنید.
این 10 دلیل معامله گری را به عنوان یک شغل جذاب کرده است
بیایید با هم رو راست باشیم. معاملهگری بعضی اوقات ناامید کننده میشود.
زیاد به خود سخت نگیرید، حتی معاملهگران حرفهای هم گاهی، ماهها در ضرر باقی میمانند.
بعضی وقتها لازم است به خود یادآوری کنید که چرا دارید این کار را انجام میدهید.
کمی مثبت نگری و تمرکز دوباره روی دلایلی که از ابتدا شما را به سمت معامله گری جذب کرده است، ابزار قوی هستند که باعث میشود دوباره روی چیزهایی تمرکز کنید که باعث موفقیت شما میشوند.
بیاد بیاورید که چه چیز شما را به سمت معاملهگری سوق داده و جذب کرده است. این همان چیزی است که باعث میشود به کارتان ادامه دهید و تسلیم نشوید.
بله معاملهگری سخت است، و همه ما این را تا بحال فهمیده ایم. اما تبدیل شدن به یک معاملهگر که همیشه سود میکند، ارزش تحمل این همه سختی را دارد. معاملهگر بودن، بهتر و جذابتر از هر شغل دیگری در دنیاست.
10 دلیل جذابیت شغل معامله گری :
با ده دلیل به شما میگوییم چرا.
1- پتانسیل رسیدن به آزادی مالی
عبارت « آزادی مالی» به این معنا است که، اینقدر پول داشته باشید که مجبور نباشید بابت صورتحسابها و هزینههای زندگی نگران باشید.
فکر کنید که تنها با داشتن یک کامپیوتر و اینترنت، میتوانید پول کافی برای داشتن یک زندگی راحت و آسوده بدست آورید.
خود این فکر میتواند یک انگیزه بسیار قوی برای شما باشد.
معاملهگر موفق بودن تنها به این معنی نیست که شما قادرید پول بسیار زیادی در آورید. بلکه مهمتر از آن بدان معنی است که شما آزادید.
این آزادی را دارید که بتوانید هر زمان هر کاری که دلتان بخواهد انجام دهید، این مسئله چیزی است که هیچ قیمتی نمیتوان روی آن گذاشت.
2- تبدیل شدن به فردی سرسخت
معاملهگران کسانی هستند که بدنبال فرار از کلیشههای معمول هستند، بدنبال راه فرار از چهارچوب زندگی کاری روزانه، یعنی کار از 8 صبح تا 5 عصر.
چه کسی دوست دارد اکثر ساعات عمرش را صرف کار کردن کند تا شخص دیگری را ثروتمند کند؟ این همان کاری است که اکثر کارمندان انجام میدهند؛ آنها برای دیگران پول درمیآورند اما پول کمی به خودشان میرسد.
یک معاملهگر، دنیا را آنگونه که که واقعاً هست میبیند، نه آنگونه که جامعه از او میخواهد به آن بنگرد.
بنابراین برای اینکه یک معاملهگر باشید باید دیدگاهتان متفاوت از عموم مردم جامعه باشد.
شما یک گرگ تنها هستید که یک تنه مقابل همه مردم ایستادهاید و برایتان مهم نیست چه نوع معامله گری هستید؟ که آنها در موردتان چه فکری میکنند.
خیلی از مردم وقتی از آنها در مورد معاملهگری سؤال میشود، آن را بیش از حد ریسکآور توصیف میکنند یا فکر میکنند این کاری است که تنها عده خاصی از پس آن بر میآیند.
این تفکرات عموم مردم است. اما شما میخواهید که یک معامله گر باشید، این یعنی شما ذهنیت یک فرض خیلی خاص را دارید و شرایطی که جامعه به شما دیکته میکند را نمیپذیرید.
3-عدم نیاز به کار کردن مانند برده
زندگی که با معاملهگری بدست میآورید، شگفت انگیز خواهد بود.
نشستن کنار ساحل، ریلکس کردن و گهگاهی وارد یک معامله شدن، حتی ماهی یکبار وقتی یک سیگنال با ارزش را در بازار میبیند، به نظر بد نمیآید.
اما در ابتدای کار باید زحمت بکشید. هر کاری نیاز به تلاش و صرف انرژی دارد و فکر نکنید پول را به راحتی به دست میآورید.
اما با معاملهگری مجبور نیستید هر روز سر وقت در سرکارتان حاضر شوید.
هیچ کس دوست ندارد هر روز صبح ساعت 6 از خواب بیدار شود و به سمت کاری که از آن متنفر است رانندگی کند. سحر خیزی زمانی خوب است که با میل خودتان انجام شود.
کار کردن بعنوان یک معاملهگر، به شما اجازه میدهد از این بردهداری مدرن فرار کنید. من همیشه معتقد بودهام اینگونه که برخی از افراد در اتاقهای بدون پنجره کار میکنند نوعی از بردهداری مدرن است.
معاملهگری فرصتی است که از این نوع زندگی فرار کنید.
البته کار آسانی نخواهد بود اما حداقل فرصت آزادی واقعی را به ما میدهد.
4-انعطافپذیری بیشتر
انعطافپذیری زمانی که از بابت یک معامله گر بودن بدست می آورید، شگفت انگیز است.
مجبور نیستید وقتی میخواهید مسافرت تفریحی بروید، نگران مرخصی گرفتن از کار خود باشید.
میتوانید برنامه خودتان را برای خود بنویسید، به هر کجا که میخواهید سفر کنید و هر آنچه که میخواهید را انجام دهید. به نظر من بهترین قسمت یک معاملهگر بودن این است که لازم نیست با قوانین و برناﻣﺔ شخصی دیگران زندگی کنید.
5-گذراندن وقت با خانواده
اگر صاحب فرزند هستید، معاملهگر بودن به شما اجازه میدهد زمان بیشتری را با آنها بگذرانید و در کنارشان باشید.
این مخصوصاً زمانی دلپذیرتر است که آنها کوچکتر هستند و هر روز یک کار جدید را یاد میگیرند. روزی 8 الی 10 ساعت کار کردن به این معنا است که حداقل نصف از زمان بچگی فرزندانتان را از دست میدهید، چرا که پیش آنها نیستید.
هیچ چیزی با ارزشتر از گذراندن بیشتر وقت با خانواده نیست. معاملهگر بودن این امکان را به شما میدهد که کمتر کار کنید و بیشتر با خانواده باشید.
6-درک بهتر دنیای مالی
اگر یک معاملهگر باشید، بهتر میتوانید تفاوتها و نقاط قوت و ضعف اقتصادهای مختلف در کشوهای مختلف دنیا را بفهمید.
اغلب مردم چیزی در مورد نرخ ارز و در نتیجه قدرت اقتصادی کشورهای مختلف نمیدانند. به طور مثال، اگر بخواهید به کشورهای دیگر سفر کنید، به احتمال زیاد تفاوت بین نرخ ارز در آن کشور و کشور خودتان را خوب میدانید، چرا که یک معاملهگر هستید، اما بیشتر مردم در این مورد چیزی نمیدانند.
معاملهگری باعث میشود سواد مالیتان نیز افزایش یابد.
7-انتخاب فرصتها توسط خودتان
معاملهگر بودن به این معنا است که این شمایید که فرصتهایتان را انتخاب میکنید.
شما برای خودتان تصمیم میگیرید، هم در بازار ، و هم در زندگی.
اگر روزی از خواب بلند میشوید و احساس میکنید حوصله انجام کاری را ندارید، کاری نمیکنید.
مجبور نیستید حتماً هر روز سرکار بروید و دستورات رئیستان را اجرا کنید. این شمایید که قوانین را تعیین میکنید.
معاملهگری این امکان را به افراد داده است تا یک زندگی معمولی و راحت داشته باشند. معاملهگری این آزادی را به افراد داده که بتوانند هر موقع به هرجا که بخواهند سفر کنند و تمام چیزی که احتیاج دارند، یک لپتاپ است تا بتوانند نمودارها را با هم مقایسه و بررسی کرده و به معاملات بپردازند.
8-معامله تا دم مرگ
یکی از فواید دیگر معاملهگری این است که پیر باشید یا جوان میتوانید آن را به خوبی انجام دهید.
اگر یک معاملهگر هستید، واقعاً نیاز نیست که روزی بازنشسته شوید.
شما در سرتاسر زندگی خود میتوانید معامله کنید، چرا که معاملهگری نیازی به فعالیت فیزیکی ندارد. و از داخل خانه خود میتوانید آن را انجام دهید.
9-فرصتهای مساوی برای همه
برای موفق بودن در شغل معامله گری، نیازی نیست که از فلان دانشگاه مهم مدرک داشته باشید.
برای موفق بودن در معاملهگری فقط باید مصمم، با پشتکار و صبور باشید.
در معاملهگری، فرصتهای یکسان برای همه افراد وجود دارد و برای اینکه معاملهگر موفقی باشید هیچ پیش شرط و پیشزمینهای نیاز نیست.
بعضی از بهترین معاملهگران دنیا، هیچگونه آموزش دانشگاهی ندیدهاند. حتی کسانی که قادر به اتمام کالج نبودهاند میتوانند معاملهگران موفقی باشند، فقط باید در آن پشتکار داشته باشند.
10-کمک به دیگران
اگر معاملهگری موفق هستید این شانس را دارید که بتوانید به بقیه مردم هم کمک کنید.
نه تنها میتوانید به خانواده و دوستانتان از لحاظ مالی کمک کنید، میتوانید مهارت خود را نیز به آنها یاد دهید.
دیگران هم میتوانند با یادگیری این مهارت، آزادی خود را بدست بیاورند، درست همانند شما.
این نه تنها به نفع آنها است، رضایت قلبی فراوانی را در اعماق قلب شما به وجود میآورد.
معامله گری به سبک پوزیشن
معامله گری به سبک پوزیشن
معامله گری نیز مانند هر کار فکری نیاز به دقت داشته و استراتژی خاص باید داشته باشد.
بازار؛ گروه بورس: وقتی میخواهید در بازارهای مالی معامله کنید، بهتر است از سبک های معاملاتی آگاه باشید. ممکن است هر فرد سبک معاملاتی خاص خودش را داشته باشد ولی بهتر است در هر زمان و هر برهه زمانی، استراتژی متناسب با آن برهه زمانی را در پیش بگیرید تا بتوانید بهترین عملکرد را در بازار داشته باشید و بهترین سود را برداشت کنید.
البته در هنگام انتخاب سبک معاملاتی باید شخصیت، سبک زندگی و منابع خود را مد نظر قرار دهید و با توجه به شرایط بازار بهترین استراتژی را انتخاب کنید. در ادامه این مقاله قصد داریم شش مورد از معروفترین و متداولترین استراتژیهای معاملاتی را بیان کنیم. استفاده از این استراتژیها در زمان مناسب میتواند عملکرد شما را بهتر کند.
۱- معامله بر اساس اخبار و تحلیلها
این سبک بر اساس اخبار و انتظارات بازار قبل و بعد از انتشار اخبار صورت میگیرد. به عنوان مثال انتظارات بازار قبل از یک نشست به یک صورت و بعد از نشست شکلی دیگر است. معامله کردن بر اساس اخبار، نیاز به یک نگرش تحلیلی و باتجربه دارد و کار هر کسی نیست. کسانی که میخواهند از این روش استفاده کنند باید در سریعترین زمان ممکن اخبار را دریافت و بر اساس آن اقدام کنند. البته تحلیل اخبار هم اهمیت زیادی دارد و ممکن است تحلیلهای شما همیشه درست نباشید و زیان کنید. درک تفاوتها در انتظارات بازار، برای موفقیت در استراتژی معاملهگری بر اساس اخبار اهمیت زیادی دارد.
۲- معاملهگری سوینگ (Swing) یا نوسانگیری
معاملهگری سوینگ به یک استراتژی بلندمدت مربوط میشود و در تمامی بازارهای مالی قابل استفاده است. در این روش معاملهگر باید پوزیشن (خرید یا فروش) خود را بیش از یک دوره معامله حفظ کند. بنابراین معمولاً در این روش باید چند هفته یا چند ماه پوزیشن خود را حفظ کنیم. هدف از این سبک، کسب حداکثر سود از حرکات قیمتی است.
طرفداران سوینگ تردینگ وقتی بازار مشکوک به رشد است، از آن بازار خرید میکنند و وقتی مشکوک میشوند که این بازار قرار است افت کند، دارایی خود را میفروشند. معاملهگران در این سبک بیشتر بر اساس تحلیل تکنیکال و مطالعه نمودارها تصمیم میگیرند.معامله گری به سبک پوزیشن
این معاملهگران بیشتر به طول و مدت زمان هر نوسان متکی هستند؛ زیرا این دو عامل روی سطح حمایت و مقاومت تأثیر دارد. همچنین طرفداران این سبک باید بتوانند افزایش سطح تقاضا یا عرضه در بازار را درک کنند و در موقع مناسب، دست به کار شوند.
۳- معاملهگری روزانه
معاملهگری روزانه برای آن دسته از معاملهگرهایی خوب است که میخواهند به صورت فعال در بازار معامله کنند و کار تماموقتشان معامله کردن در بازارهای مالی است. این معاملهگران میتوانند از نوسانات قیمتی در ساعات باز و بسته شدن بازار نهایت بهره را ببرند. معاملهگران روزانه باید یک برنامه معاملهگری سازمانیافته را در پیش بگیرند تا بتوانند خیلی سریع خودشان را با حرکتهای بازار هماهنگ کنند.
۴- معاملهگری در جهت روند (Trend یا ترند)
این سبک مربوط به زمانی است که یک معاملهگر از تحلیل تکنیکال چه نوع معامله گری هستید؟ استفاده میکند و روال و روند کنونی را برای خوش مشخص میکند. وقتی روند را برای خودش تعریف کرد، فقط از جهت روند مشخصشده وارد معاملات میشود. در واقع طرفداران این سبک روند یا ترند کنونی را دوست خودشان میدانند.
پیروی از روند از بحث «صعودی یا نزولی بودن» متفاوت است. حامیان این سبک، دیدگاه ثابتی در مورد اینکه بازار باید به کدام سمت حرکت کند، ندارند. موفقیت در این سبک زمانی رخ میدهد که ابتدا روند کنونی را درست تشخیص دهید و سپس در آن جهت حرکت کنید. پیروان این سبک باید از حرکتهای معکوس بازار آگاه باشند. البته با تکنیکهایی مانند تعیین حد سود و زیان میشود از این زیان ها جلوگیری کرد.
از ابزار های مختلفی برای تشخیص روند کنونی بازار هایی مثل بازار سهام، اوراق قرضه خزانهداری و بازار ارز استفاده کنید. معاملهگرانی که از این سبک استفاده میکنند باید بسیار صبور باشند؛ زیرا سوار شدن بر موج روند موجود بسیار دشوار است. همچنین باید بتوانید تشخیص دهید که روال سابق دیگر تمام شده و روند جدیدی آغاز شده است.
۵- معاملهگری اسکالپینگ
معاملهگرانی که از اسکالپینگ استفاده میکنند، فقط سراغ معاملات کوتاه مدت با حرکات قیمتی جزئی میروند. اسکالپرها شاید چندین معامله در طول روز انجام دهند و امیدوار هستند که از هر معامله یک سود اندک و جزئی برداشت کنند. استراتژی خروج شما به عنوان یک اسکالپر باید خیلی دقیق و حسابشده باشد؛ زیرا یک ضرر بزرگ میتواند تمام سودهایی که در طول روز داشتهاید را از بین ببرد. یک اسکالپر باید فکر « ادامه پیدا کردن سود» را از سرش بیرون کند و وقتی سود مورد نظر حاصل شد خیلی سریع از معامله خارج شود. کسانی که از این سبک استفاده میکنند، باید سعی کنند تعداد معاملات برنده خود را بالا ببرند
تمامی حقوق برای موسسه تحلیل بازار فردا محفوظ و بازنشر مطالب با ذکر منبع مجاز است.
آیا فکر میکنید معاملهگری روزانه بیش از حد سریع پیش میرود و به دنبال یک سبک طولانیمدت برای معاملهگری هستید؟ آیا تمایل دارید از روشی استفاده کنید که مجبور نباشید تمام روز پشت سیستم خود بنشینید و به فراز و نشیبهای بازار چشم بدوزید؟ آیا از جمله معاملهگرانی هستید که زمان کافی برای معاملهگری مداوم ندارد و باید به مسائل دیگری از جمله شغل ثابت و خانوادهاش رسیدگی کند؟ سبک معاملهگری بر اساس موقعیت یا پوزیشن تریدینگ میتواند گزینه خوبی برای شما باشد.
پوزیشن تریدینگ یکی از بهترین روشهایی است که به شما کمک میکند از عمق بازار باخبر و آگاه باشید و در عین حال استرس روشهایی مثل اسکالپینگ را هم نداشته باشید. البته هیچ سبکی عاری از ریسک نیست و تنها ریسک برخی سبکهای معاملهگری کمتر از سایر سبکها است.
در سبک پوزیشن تریدینگ، معاملهگر از حرکات قیمتی چند هفتهای یا چندماهه بهره میبرد. بنابراین این سبک، یک سبک بلندمدت است. معاملهگر باید یک موقعیت را باز کند و مدتی طولانی آن را نگه دارد تا ارزشش بیشتر شود. از دید تحلیلگران پوزیشن تریدینگ یکی از بالاترین تایم فریمها را دارد.
در درجه اول باید سبک زندگی و روحیات خود را ببینید و بررسی کنید. آیا توانایی صبر و حوصله برای رشد موقعیت خود را دارید؟ اگر تحمل ندارید، بهتر است دنبال سبک دیگری باشید ولی اگر زمان کافی برای معاملهگری مداوم ندارید و میتوانید برای رشد سرمایه خود صبر کنید، بدانید که پوزیشن تریدینگ برای شما عالی است.معامله گری به سبک پوزیشن
به عنوان مثال فرض کنید شما پارسال احساس میکردید قیمت کالایی (مثلاً طلا) در عرض یک سال رشد خوبی را تجربه میکند و اقدام به خرید آن کالا میکردید. پس از چند ماه آن کالا رشد خوبی میکند و آن رشدی که تصور میکردید در یک سال حاصل میشود، در عرض چند ماه حاصل شده است. اکنون با خودتان قرار میگذارید که اگر قیمت آن کالا از یک حدی کمتر شد، حتماً آن را میفروشید تا سود خوبی از این معامله نصیبتان شود و سود خود را از دست ندهید.
شما میتوانید هر چند روز یک بار وضعیت معامله یا موقعیت خود را بررسی کنید و حد زیان (مقداری که قبلاً مشخص کرده بودید) را به فراخور موقعیت بازار تغییر دهید. در نهایت بازار وارد وضعیتی میشود که تصمیم میگیرید آن کالا (طلا) را به صورت کامل بفروشید و وارد معامله دیگری شوید یا اصلاً دیگر معامله نکنید. این کار پوزیشن تریدینگ نامیده میشود.
پوزیشن تریدینگ در نگاه اول شباهت زیادی به سرمایهگذاری دارد؛ چون در هر دو شخص یک دارایی را برای مدت زمانی طولانی حفظ میکند ولی این دو مسئله از جهاتی با هم متفاوت هستند. یک سرمایهگذار ممکن است یک دارایی مشخص را چندین سال حفظ کند و نگرانی چندانی از افت و خیز قیمت آن ندارد. این در حالی است که پوزیشن تریدر روی حرکات قیمتی حساس است و با استفاده از حد زیان، جلوی زیان احتمالی را میگیرد. از طرفی این معاملهگران روی نمودارها متمرکزاند و با برنامهریزی و در بازههای زمانی منظم (مثلاً هفتگی یا چند روز یکبار) نمودارها را بررسی میکنند.
۹ اسرار روانشناسی معامله گری که قبل از شروع ترید باید آنها را بشناسید
اکثر معامله گرها اهمیت روانشناسی معامله گری را درک نمی کنند تا جایی که به دفعات سیستم معاملاتی خود را عوض می کنند و از زیان های مداوم ناامید شده و مجبور می شوند به امتحان کردن سیستم های دیگر روی بیاروند. این همان زمانی است که آنها پی می برند روانشناسی معامله گری کلید واقعی موفقیت در تریدینگ است یا اینکه بهطور کامل از تریدینگ دست می کشند.
بنابراین، اگر می خواهید مقداری در وقت باارزش خود صرفه جویی کرده و البته به سردرد هم دچار نشوید، بهتر است این ۹ نکته در خصوص روانشناسی معامله گری را با دقت به کار بگیرید. این نکات مهم توسط هیو کیمورا (Hugh kimura)، تحلیل گر برجسته بازار فارکس برای وب سایت تریدینگ هیروز نوشته شده است.
۱- تمرکز بر روی نحوه کنار آمدن با شکست در یک معامله
بسیاری از تریدرها حتی حاضر نیستند به معاملات شکست خورده خود دوباره نگاه کنند؛ اما این معاملات کلید موفقیت شما در تریدینگ هستند.
ابتدا از خودتان بپرسید که نسبت به معاملات شکست خورده خود چه احساسی دارید. آیا مانند طاعون از آنها دوری می کنید؟ آیا به شدت عصبانی می شوید؟ یا هر هفته با بررسی مجدد سعی می کنید نکاتی را از این شکست ها یاد بگیرید؟
آیا از نظر روانشناسی، شکست خوردن در یک معامله را به خودتان نسبت می دهید؟ آیا دلیل این احساس، به خطر انداختن مقدار زیادی پول است؟ یا اینکه احساس می کنید هوش و ذکاوت تان تحقیر شده است؟
باید بدانید که وضعیت شما تنها زمانی بهبود مییابد که با شکست های خود در معامله گری رو بهرو شده و از آنها درس بگیرید.
چه کسی می داند ، شاید شما بی دلیل خودتان را مقصر تمام اتفاقات می دانید . ممکن است معاملاتی که در آنها شکست خورده اید ، معاملات با کیفیتی باشند که برحسب اتفاق به شکست منتهی شده اند.
۲- از خود بپرسید که چرا به معامله گری مشغول هستید
افراد زیادی با انگیزه کسب درآمد سریع به این کار روی می آورند. اما همانطور که احتمالا تاکنون متوجه شده اید، تریدینگ نمی تواند به این صورت انجام شود.
بنابراین، از خودتان بپرسید که واقعا چرا جذب تریدینگ شده اید؟ برای مثال ممکن است برای برخی افراد ، روانشناسی لازم برای موفقیت در معامله گری یا خلاقیتی که برای ایجاد و توسعه استراتژی های جدید تریدینگ مورد نیاز است ، جذابیت زیادی داشته باشند.
اگر فکر می کنید با تریدینگ یک شبه سود مالی سرشاری نصیب تان میشود، باید بدانید که احتمالاً با غافلگیری های بزرگی رو به رو خواهید شد ؛ چرا که تریدینگ می تواند یک مسیر نسبتاً طولانی باشد. فقط در صورتی که دلیلی برای ادامه دادن داشته باشید، از انجام این کار دلسرد نخواهید شد.
بنابراین، با خودتان صادق باشید. واقعا چرا معامله گری میکنید؟ چرا می خواهید به یک تریدر موفق تبدیل شوید؟ اگر دلایل واضحی دارید، چرایی آن دلایل را هم بررسی کنید تا در نهایت انگیزه اصلی خود را شناسایی کنید.
۳- بررسی تأثیر اطرافیان بر روی معاملات شما
جیم ران (Jim Rohn)، کارآفرین، نویسنده و سخنران انگیزشی آمریکایی میگوید:
شخصیت شما میانگینی از شخصیت ۵ نفری است که با آنها وقت می گذرانید.
بنابراین، یک دقیقه وقت بگذارید و ببینید افرادی که بیشتر از بقیه با آنها در ارتباط هستید، چه شخصیت هایی دارند. البته آنها لزوما نباید تریدر باشند؛ اما بهتر است همیشه با افرادی که احساس خوشبختی می کنند و یا در حرفه خود احساس موفقیت دارند، وقت بگذرانید. این افراد معمولا دیگران را هم برای رسیدن به موفقیت تشویق می کنند. اگر شما با افراد شاد و موفق وقت بگذرانید، به احتمال زیاد شما هم دیر یا زود میتوانید یکی از همین افراد باشید.
قصد نداریم کسی را قضاوت کنیم؛ اما برخی افراد خودشان انتخاب می کنند همیشه غر بزنند و نقش قربانی را ایفا کنند و البته این حق را هم دارند. ممکن است کمی عجیب به نظر برسد؛ اما آنها از این انتخاب خود نتایجی هم به دست می آورند؛ اما از آنجایی که شما این مقاله را برای مطالعه انتخاب کرده اید، احتمالا قصد دارید کنترل زندگیتان را به دست گرفته و صرفا نقش یک آدم شاکی را بازی نکنید!
بنابراین، به افرادی که بیشتر از سایرین با آنها در ارتباط هستید، به دقت نگاه کنید. اگر آنها در دسته افرادی که معمولا تحسین میکنید قرار ندارند، احتمالا باید بهدنبال دوستان جدیدی باشید. دقت کنید که لازم نیست روابط خود را با این افراد کاملا قطع کنید؛ اما احتمالا باید وقت کمتری با آنها بگذرانید.
به نظر میرسد این طرز فکر کمی خشک و وسواس گونه باشد؛ اما باور کنید این موضوع به رشد شما کمک خواهد کرد. اگر تاکنون از زندگی خود رضایت نداشته اید، باید تغییراتی را در آن ایجاد کنید.
۴- آیا میتوانید خودتان را فردی موفق تصور کنید؟
شاید فکر کنید که همه افراد میتوانند موفقیت خود را متصور شوند. باید بدانید که اینطور نیست. اگر شما خودتان را موفق میبینید، فرد خوششانسی هستید! بسیاری از افراد حتی در تجسم موفقیت هم دچار مشکل هستند.
زمانی که شما نمیتوانید خود را بهعنوان یک فرد موفق تصور کنید، احتمالا یک عقیده اشتباه در اعماق ذهن شما وجود دارد که از داشتن چنین تصوری جلوگیری میکند. این موانع بهعلت مشکلات و آسیبهای روحی ایجاد میشوند.
احتمالا در گذشته دور یا نزدیک اتفاقی برایتان افتاده که باعث شکل گرفتن این باور محدودکننده شده است. تعداد این اتفاقات بسیار زیاد بوده و از حوصله این مطلب خارج است.
۵- به توانایی خود اعتماد کنید
گاهی اوقات ممکن است یک تریدر سود بسیار کمی کسب کند. اما ناامید نشوید، خوب است بدانید که مدیران سرمایه گذاری که سالیانه میلیون ها دلار درآمد دارند، درصد سود شگفت انگیزی ندارند.
بنابراین، از مقصر جلوه دادن خودتان دست بردارید. بله، اگر شما با یک سرمایه ۵٬۰۰۰ دلاری در حال ترید باشید و ۳ درصد سود کنید، احتمالا راه به جایی نخواهید برد؛ اما باید قبول کنید که هر کاری با گام های کوچک آغاز می شود.
بیش از ۹۰ درصد از تریدرها ضررهای زیادی را متحمل شده و سرمایه خود را از این کار خارج می کنند. بنابراین، اگر شما روندی سودده را سپری میکنید، حتی اگر این سود کم باشد، فقط باید بر روی ارتقای مهارت هایتان تمرکز کنید.
در بیشتر فرهنگ های دنیا، به ما اینگونه آموزش داده میشود که قدرت و اختیار تصمیم گیری خود را کنار بگذاریم. به ما یاد می دهند تا پزشکان، اساتید، رهبران مذهبی و هر کسی را که به نوعی صاحب یک مقام است، هیچگاه زیر سوال نبریم. اما این روزها میدانیم که این افراد فقط بخشی از مشکلات و راه حلها را میبینند.
افرادی مثل من و شما هم این توانایی و اختیار را داریم که مسائل را به تنهایی تشخیص دهیم. اگرچه مشاوره با افراد متخصص بهعلت دانش و تجربه بالای آنها به خصوص در برخی چه نوع معامله گری هستید؟ حوزهها، اغلب اوقات سودمند خواهد بود؛ اما ما باید به صورت مستقل فکر کنیم و تصمیم نهایی را خود برای زندگی بگیریم.
این موضوع در خصوص تریدینگ نیز قابل بسط است؛ نباید با کم رنگ کردن نتایجی که به دست می آورید، توانایی خود را زیر سوال ببرید.
اگر به هر دلیل سال گذشته فعالیت شما سود ده نبوده، آیا این امکان وجود ندارد که امسال به سود مناسبی برسید؟ البته که این امکان وجود دارد.
۶- نگرش منفی خود را درک کنید
اکثر مردم در جهان یک نوع نگرش منفی دارند. پیش از هر چیزی، ابتدا به این فکر می کنند که چه مشکلاتی ممکن است به وجود آید. البته خوب است بدانید که این رفتار کاملا طبیعی است.
در زمان های گذشته، بشر بهطور مکرر تلاش می کرد تا در برابر بلایای طبیعی، حمله حیوانات وحشی یا مهاجمینی از سایر قبایل، از خود دفاع کند. در آن زمان، موارد زیادی برای نگران بودن وجود داشت.
جامعه مدرن امروزی ما را در برابر بسیاری از این خطرها ایمن کرده است؛ اما این تمایل که پیش از هر چیزی ابتدا به خطرات احتمالی بیندیشیم، هنوز هم در ناخودآگاه جمعی ما وجود دارد.
بنابراین، هنگامی که وارد معاملهگری می شویم، شروع به گفتن حرف های منفی مانند موارد زیر میکنیم:
- این معامله احتمالا به نتیجه نمیرسد.
- سودم را همین حالا برمیدارم؛ چون ممکن است معامله در آینده به ضرر من باشد.
- فکر میکنم که حد ضررم در کنترل کارگزارم است.
- سیستم تریدینگ بهطور کلی کلاهبرداری است.
- پیش از شروع تریدینگ باید آموزش بیشتری ببینم.
- و …
این طرز فکر با اینکه طبیعی است؛ اما در عین حال دلیلِ شکست خوردن بسیاری از تریدرها نیز به حساب می آید.
اولین قدم کسب آگاهی است. باید ببینید به طور طبیعی به نتایج منفی فکر میکنید یا نتایج مثبت؟ اگر بهطور طبیعی منفی فکر میکنید، باید از خودتان بپرسید چرا؟ آیا دلیل مشخصی وجود دارد؟ آیا می توانید برای رفع این مشکل کاری انجام دهید؟
البته مثبت بودن بیش از حد نیز اگرچه بهتر از منفیگرایی است؛ اما گاها میتواند مضر باشد. از خودتان بپرسید آیا به اندازه ای خوش بین هستید که ممکن است این خوش بینی قضاوت شما را تحت تأثیر قرار دهد؟
شما احتمالا نمیتوانید فورا به سوالات پاسخ دهید؛ اما اگر آگاهی خود را حفظ کرده و به این مسائل فکر کنید، جواب ها کم کم ظاهر می شوند.
۷- عادت و فرایند مهمتر از سیستم های معاملهگری است
تریدرهای تازه کار فکر می کنند استراتژی معامله گری به تنهایی آنها را ثروتمند می کند. البته این فرض کاملا طبیعی است. استراتژی های ترید بهطور فریبنده ای ساده به نظر می رسند. فقط چند قانون را رعایت کن و میلیاردر شو! روی کاغذ که این موضوع صادق است.
اما واقعا مفاهیم بیشتری وجود دارند که باید به آنها دقت کرد. موارد مهم تری که باید به آنها توجه داشت، عادات و فرآیندهای شما برای معامله گری هستند.
زمانی که یک عادت را پرورش میدهید، در واقع به طور منظم و پیوسته در حال انجام این کارها هستید:
- آزمایش استراتژیپ های معامله گری
- بررسی تریدها در برنامه تریدینگ
- کسب آموزش بیشتر
البته پرورش دادن یک عادت کار ساده ای نیست؛ اما یکی از نیازمندی های مهم برای موفقیت است. در این زمینه، می توانید با مطالعه کتاب «قدرت عادت» (Power of Habit)، عادات مثبت را در خود پرورش دهید. در این کتاب میتوانید فرایند گام به گام پرورش یک عادت مثبت و یا خلاص شدن از یک عادت منفی را مشاهده کنید.
حالا که صحبت از فرایند شد، خوب است بدانید که داشتن یک فرایند مشخص برای بهبود تریدینگ به شما کمک میکند تا:
- دقیقا بفهمید کدام بخش از تریدینگ شما مشکل دارد.
- پیش از اینکه سرمایه واقعی تان را در معرض ریسک قرار دهید، یک استراتژی را بهصورت کامل تست کنید.
- کارکرد نادرست روانشناسی یا استراتژی تریدینگ خود را تشخیص دهید.
وقتی می خواهید فرایندها را شکل دهید، بهتر است جریان کاری خود را بر روی یک برگ کاغذ رسم کنید. ایجاد یک فلوچارت میتواند به درک بهتر نحوه مدیریت هر کدام از گام ها در معامله گری کمک کند.
یک نقشه راه مجزا برای تست ها، تریدینگ زنده و ژورنالی ایجاد کنید و یا همه آن ها را در یک فلو چارت قرار دهید. میتوانید موارد زیر را در نقشه راه خود وارد کنید:
- تعیین زمان برای چه نوع معامله گری هستید؟ ژورنال کردن تریدها
- یادآوری برای بررسی قوانین تریدینگ خود، پیش از ورود به یک ترید
- ارائه تعریف دقیق از یک بَکتست موفق
- تعیین مدتزمان گرفتن بکتست، قبل از آغاز معامله اصلی
۸- اشتیاق واقعی شما برای ترید چیست؟
آیا برای موفقیت باید نسبت به معامله گری اشتیاق داشته باشید؟ جواب این سوال به اعتقاد برخی افراد، بله است. اما از سوی دیگر، حتی اگر نسبت به معاملهگری اشتیاقی نداشته باشید، میتوانید از سایر انگیزه های خود برای کسب موفقیت در معامله گری کمک بگیرید.
برای مثال، فرض کنیم شما در مورد پاکسازی تمامی پلاستیک های انباشته شده در محیط زیست اشتیاق داشته باشید. طبیعتا از جمع کردن زبالههای پلاستیکی نمی توانید پول زیادی به دست آورید! اما اگر تریدینگ را یاد بگیرید و از آن به عنوان کار اصلی خود کسب درآمد کنید، با استفاده از این درآمد می توانید فعالیت بهتر و موثرتری برای پاکسازی محیط زیست انجام دهید. حداقل، شما می توانید در تأمین بخشی از هزینه های سازمان هایی که در این حوزه فعالیت می کنند، کمک کنید.
در هر صورت، شور و شوق واقعی به شما کمک میکند تا از تریدینگ دلسرد نشوید. یادگیری معاملهگری آسان نیست و شما باید دلایل خوبی برای ادامه دادن داشته باشید.
۹- استرس های غیر ضروری را در معامله گری کنار بگذارید
بسیاری از افراد به دلیل نفرت از شغل فعلی خود و یا به دست آوردن پول در کوتاهترین زمان، به معامله گری روی می آورند. بنابراین، این دسته از افراد وقتی از شغل اصلی خود استعفاء می دهند، تحت فشار قرار می گیرند. عده ای دیگر نیز فکر می کنند باید ظرف تنها ۶ ماه، ۱۰۰ دلاری خود را به یک سرمایه ۵۰۰ هزار دلاری تبدیل کنند! تمام اینها باعث وارد آمدن فشار مضاعف به فرد میشود.
مشاغلی وجود دارند که با یک برنامه ریزی مشخص، می توانید در مدت زمان منطقی و قابل پیش بینی، کسب درآمد کنید. تریدینگ یکی از این مشاغل نیست!
موفقیت در معامله گری به داشتن یک ذهنیت درست بستگی دارد؛ ذهنیتی که اکثر ما با آن متولد نشده ایم.
بنابراین، وقتی شغل اصلی خود را ترک می کنید و یا قصد دارید با یک سرمایه بسیار کم، درآمدهای بالا به دست آورید، در حال فشار آوردن به خود هستید. این موضوع می تواند به افزایش شدت جنبه های منفی روانشناسی ذاتی شما منتهی شود.
اگر از شغل فعلی خود متنفر هستید، بهدنبال تغییر شغل باشید. مشاغلی را در نظر بگیرید که به سرمایه گذاری ذهنی یا زمانی زیادی نیاز نداشته باشند. با این کار، فشار از روی شما برداشته شده و میتوانید در تریدینگ سریعتر پیشرفت کنید.
جمع بندی
این ۹ راز در خصوص چه نوع معامله گری هستید؟ روانشناسی معامله گری بسیار مهم هستند. بخشی از آنها مربوط به تجربه و بخشی دیگر نیز به اشتباهات تریدرها ارتباط پیدا می کند. آگاهی داشتن نسبت به این ۹ راز میتواند در موفقیت آمیز بودن معامله گری به شما کمک کند. به یاد داشته باشید، سیستمهای تریدینگ نباید به عنوان شغل اصلی انتخاب شوند. به معامله گری به عنوان شغل دوم نگاه کنید؛ شغل دومی که می تواند درآمد اصلی شما باشد.
دیدگاه شما