شاخص ترس و طمع بیت کوین و بازار ارزهای دیجیتال ۱ مهر سرمایه گذاری و نمودار
تحلیل های امروز سه شنبه نوزده مهر ۱۴۰۱ بازار سرمایه
شاخص ترس و طمع بیت کوین بازار ارزهای دیجیتال سرمایه گذاری ایالات متحده بازار بورس بازار سهام Metaverse فروش نفت سنگاپور لیکوئید بلاکچین نمودار اتریوم
🚨 شاخص ترس و طمع بیت کوین جمعه 1 مهر 23 سپتامبر 🗓 امروز: 20🗓 دیروز: 22🗓 هفته پیش: 20🗓 ماه پیش: 25📨 @
🗓 امروز: 20
🗓 دیروز: 22
🗓 هفته پیش: 20
🗓 ماه پیش: 25
🚨 جانت یلن، وزیر خزانه داری آمریکا : روسیه اکنون به چین و هند در فروش نفت “
تحلیل های جمعه یک مهر، ایالات متحده، فروش نفت، آمریکا، اروپا، روسیه، هند، چین
🚨 جانت یلن، وزیر خزانه داری آمریکا : روسیه اکنون به چین و هند در فروش نفت “تخفیف های بسیار زیادی” ارائه می دهد.📝 یلن در کنفرانسی که به میزبانی مجله آت
📝 یلن در کنفرانسی که به میزبانی مجله آتلانتیک برگزار شد، گفت: در دسامبر، اروپا خرید عمده 3 میلیون بشکه ای خود در روز را متوقف خواهد کرد و فشار بیشتری بر روسیه برای یافتن خریداران جدید برای نفت خود وارد می کند. به گفته یلن، اروپا با جدا شدن از انرژی روسیه، با زمستانی سخت با منابع انرژی محدود روبرو بود. او گفت که این می تواند تأثیرات سرریزی بر ایالات متحده داشته باشد.
✍ یورو برای اولین بار از سال 2002 به زیر 0.98 دلار سقوط کرد.📨 @
✍ یورو برای اولین بار از سال 2002 به زیر 0.98 دلار سقوط کرد.
📊 این نمودار بروز شده از بازار بورس سهام نیویورک در مقایسه سال 2008 با 2022 است. شباهت غیر قابل انکار (همبستگی زیادی بین بازار ارزهای دیجیتال «بیت کوی
📊 این نمودار بروز شده از بازار بورس سهام نیویورک در مقایسه سال 2008 با 2022 است. شباهت غیر قابل انکار (همبستگی زیادی بین بازار ارزهای دیجیتال «بیت کوین» و بازار سهام وجود دارد)
🚨 در 24 ساعت گذشته بیش از ترس و طمع در معامله گر 52% از پوزیشن های فروش (Short) لیکوئید شد.📌 میزان کل لیکوئیدی، 124 میلیون دلار📌 53,597 معامله گر لیکوئید شدند.📌 بیشترین حجم
🚨 در 24 ساعت گذشته بیش از 52% از پوزیشن های فروش (Short) لیکوئید شد.
📌 میزان کل لیکوئیدی، 124 میلیون دلار
📌 53,597 معامله گر لیکوئید شدند.
📌 بیشترین حجم لیکوئیدی، اتریوم با 34 میلیون دلار
✍ توسعه دهنده بازی ویدئویی فورتنایت، Epic Games از همکاری خود با شرکت توسعه دهنده بازی های بلاکچینی (متاورس) با سرمایه گذاری 30 میلیون دلاری در Metave
✍ توسعه دهنده بازی ویدئویی فورتنایت، Epic Games از همکاری خود با شرکت توسعه دهنده بازی های بلاکچینی (متاورس) با سرمایه گذاری 30 میلیون دلاری در Metaverse Hadean خبر داد.
✍ بزرگترین بانک سنگاپور، DBS، خدمات معاملات ارزهای دیجیتال را به بیش از 100,000 مشتری خود فراهم می کند.🟢 فاندای مثبت📨 @
✍ بزرگترین بانک سنگاپور، DBS، خدمات معاملات ارزهای دیجیتال را به بیش از 100,000 مشتری خود فراهم می کند.
📊 تعداد روزهای که بیت کوین بالای 10 هزار دلار بوده است.📌 سال 2017 33 روز📌 سال 2018 49 روز 📌 سال 2019 79 روز📌 سال 2020 165 روز 📌 سال 2021 365 روز📌 سال
📊 تعداد روزهای که بیت کوین بالای 10 هزار دلار بوده است.
📌 سال 2017 / 33 روز
📌 سال 2018 / 49 روز
📌 سال 2019 / 79 روز
📌 سال 2020 / 165 روز
📌 سال 2021 / 365 روز
📌 سال 2022 / 265 روز (تاکنون)
📊 الگوی M ماکرو در تمام شاخص ها دیده می شود و با مرحله اصلاحی مورد نیاز برای حالت رالی آینده مرتبط است. رالی بیت کوین چه زمانی شروع می شود!📨 @
📊 الگوی M ماکرو در تمام شاخص ها دیده می شود و با مرحله اصلاحی مورد نیاز برای حالت رالی آینده مرتبط است. رالی بیت کوین چه زمانی شروع می شود!
کنترل احساسات در ترید چگونه است؟
ریسک در ذات بازارهای مالی وجود دارد چراکه هرجا سودی در کار باشد، معمولا به همان اندازی ریسک نیز به همراه خواهد داشت، به این خاطر است که کنترل احساسات در ترید بسیار اهمیت پیدا می کند. کنترل احساسات در ترید بدین معنی است که در زمان هایی که بازار قصد دارد ما را به اشتباه بیاندازد و احساساتی مثل ترس، هیجان، طمع و حس هایی از این دست در روند انجام معاملات و به صورت کلی در ذهن ما جاری شده است، بتوانیم همه این حواس و هیجانات را مدیریت کنیم و بهترین تصمیم را اتخاذ نماییم. وقتی که روی حواس خود در هنگام معامله در بازارهای مالی کنترل کافی را داشته باشیم، دیگر اثرات طمع، ترس، امید، حرص، پشیمانی، احساس جاماندگی از بازار و … در معاملات ما به شدت محدود می شود و این موضوع در روند سودآوری، کنترل ضررها و همین طور مدیریت آرامش در زمان معامله تاثیر بسزایی خواهد داشت.
کنترل احساسات در ترید
تهیه و گسترش یک برنامه مدیریت ریسک موفقیت آمیز برای کاهش نتایج ترس و طمع در معامله گر غیرمنتظره بسیار حائز اهمیت است، به این خاطر که در آخر باعث کاهش سطح کلی ضررهای مالی شما خواهد شد. یک برنامه مدیریت ریسک موفق باید موازی و هم مسیر با سوابق تجارت ارز دیجیتال وجود داشته باشد، تا بتوان از هر دو جهت مهار رفتارهای ضعیف تجاری و در عین حال توجیه انتظارات اساسی شما استفاده کرد. بعضی اوقات وسوسه باعث می شود تا انتخاب های ضعیفی را انجام دهید، که لذا یک بازار پر از ترس و حرص و طمع و رسیدن به ضرر مالی و سقوط آنی پیش رو دارید. با کاهش عادات تجاری مضر و منفی، می توانید امیدوار باشید که بدون به خطر انداختن بخش زیادی از دارایی، به سود و درآمد قابل توجه دست پیدا کنند.
در صورتی که تمایل دارید در ارزهای دیجیتال مثل بیت کوین ، اتریوم و … سرمایه گذاری امن کنید و از امتیاز ۱۰ درصد تخفیف کارمزد در معاملات رمزارزها بهره مند شوید، میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید؛
تریدرها و کاربران تازه کار صنعت ارز دیجیتال، معمولا موفق به انتخاب یک استراتژی خروج مناسب نمی شوند. این کاربران به صورت معمول پس از مراجعه به کامپیوترهای شخصی خود متوجه می شوند که سبد ارزهای دیجیتال تحت مدیریت آن ها با کاهش ۲۰ درصدی روبرو شده و امروزه در یک روند نزولی جدید گرفتار شده اند. استفاده از یک استراتژی خروج مناسب نه تنها باعث کاهش خطر و ریسک می شوند، بلکه این ترس و طمع در معامله گر امکان را در اختیار شما قرار می دهد تا کنترل بیشتری بر روی ضرر مالی احتمالی داشته باشید.
بنابراین استفاده از یک استراتژی خرید و نگهداری که در آن شما بر روی یک ارز دیجیتال سرمایه گذاری کرده و برای مدت طولانی آن را به فروش نرسانید، می تواند فریب دهنده باشد. این رویکرد منفعلانه به صورت معمول به خاطر سادگی، برای تریدرهای مبتدی وسوسه انگیز به نظر می رسد و غالبا با کاهش ریسک همراه است. با این حال بعید است که با استفاده از این استراتژی و خطر نکردن در بازار ارز دیجیتال به سود چشم گیر دست یابید. لذا وارد بازار شوید، از ریسک و خطر ترسی نداشته باشید و از برنامه ریزی مناسب برای انجام مبادلات مطمئن شوید، به این خاطر که در صورت اجرای صحیح مبادله ارز دیجیتال، این فعالیت تجاری می تواند سرگرم کننده و سودآور باشد.
۱) امید
امید حس خطرناکی برای معامله گر محسوب می شود! شاید درک و تشخیص این حس کار آسانی برای معامله گر نباشد، به این خاطر که به صورت کلی حس امید، حس خوبی است. ولی در حرفه معامله گری حس امید میتواند کشنده باشد. امید بدین معنی است که شخص انتظار دارد که اتفاقی بالاخره بیفتد. زمانی که معامله گر تحت تأثیر حس امید معامله می کند، اغلب به این نتیجه می رسد که حتما سود می کند. شاید این حس موجب گردد تا معامله گر دستور حد ضرر را تغییر دهد و یا اصلا دستورات حد ضرر را حذف کند! به این خاطر که معامله گر امید دارد که بازار به نفع او تغییر می کند. حس امید می تواند به حس طمع تغییر یابد و معامله گر به سودهای سریع یا غیر واقعی امیدوار شود. در بهترین حالت معامله گری که به آینده امید دارد با سودهای کمتری از بازار خارج می شود.
در حقیقت زمانی که معامله سود خوبی دارد، معامله گر به امید سودهای بیشتر از بستن آن خودداری می کند! این که معامله گر امیدوار باشد هر معامله ای که باز می کند با سود بسته خواهد شد، دیدگاه غلطی است. امیدوار بودن به معاملات می تواند احساسات دیگری را هم زنده کند. معامله گری که به یک معامله امید دارد، چنانچه با زیان از بازار خارج شود، دچار سرخوردگی می شود. ناراحتی، خشم و پشیمانی از پیامدهای امید واهی است. معامله گر باید همواره دیدگاه واقع بینانه داشته باشد و کاملا درک کند که هر معامله ای قرار نیست در بهترین سناریو به اتمام برسد در عملکرد معامله گران موفق و حرفه ای همیشه شاهد ترکیبی از معاملات سودده و زیان ده هستیم. این برآیند معاملات است که حائز اهمیت است، نه نتیجه تک تک معاملات.
۲) طمع
تمامی افراد مفهوم طمع را می شناسند. تمایل بیش از حد انسان به تصاحب پول یا ثروت در واقع نامش طمع است. در حرفه معامله گری، طمع می تواند در ظاهر انتظارات غیر واقعی از بازار نمود پیدا کند. بدین شکل که تریدر خواسته غیر واقعی از معاملات داشته باشد. چنانچه شما هم در حین فعالیت در بازار احساس کنید که از معامله انتظار سود غیرمعمولی دارید و یا قصد دارید سود خوبی را در زمان کم به دست آورید، اطمینان داشته باشید که طمع به سراغ شما آمده است. از اولین پیامدهای طمع، تغییر حجم معاملات است، بدین صورت که شما ریسک معاملات را افزایش می دهید. تشخیص چنین حسی کار آسانی نیست، چنانچه حس کردید مشکلی با افزایش ریسک معاملات ندارید، بدانید که طمع باعث زیان و ضرر شما خواهد شد.
هر چقدر هم که استراتژی شما سفت و سخت باشد، حس طمع می تواند شما را متقاعد کند که سیستم معاملاتی و استراتژی معاملاتی خود را بی خیال شوید! هر چند حرف زدن از تشخیص طمع کار آسانی است، ولی در عمل شاید معامله گر حتی متوجه این حس هم نباشد. به عنوان مثل شاید معامله باز با سود خوبی داشته باشید و به آن نگاه کنید و فکر کنید که با باز نگهداشتن آن چقدر دیگر هم می توانید سود به دست آورید. ولی حتما فراموش می کنید که سود معامله باز قطعی نیست! یعنی این سود اگر تثبیت نشود، می تواند به سادگی نابود شود و حتی معامله سودده به معامله زیان ده تبدیل شود. یعنی تا وقتی معامله بسته نشده، سودده یا زیان ده بودن آن مشخص نیست! بسیاری از معامله گران با نگاه کردن به لیست معاملات باز خود دچار اشتباه می شوند. آن ها فکر می کنند که سود یا زیان معاملات قطعی است.
همین تصور غلط موجب می شود تا معامله گران با زیر پا گذاشتن سیستم معاملاتی خود دست به تغییر دستورات حد ضرر و حد سود بزنند. همین حس طمع به سادگی عملکرد معامله گر را تحت الشعاع قرار می دهد. بسیار مشاهده کردیم که معامله گر با نزدیک شدن بازار به حد سود خود، طمع کرده و حد سود را دوباره تغییر داده و در فاصله دور تری از اهداف قبلی قرار داده است. در بیشتر اوقات چنین کاری فقط موجب دستیابی سود کمتر خواهد شد! خروج از معامله ای که سود خوبی را نشان می دهد، کار آسانی نیست. در واقع معامله را باید دقیقا زمانی بست که سود خوبی دارد و وضعیت معامله هم امیدوار کننده است. بسیاری از معامله گرانی که با سود کم تری از بازار خارج می شوند، افرادی هستند که معامله را بیش از حد معمول باز نگه داشته اند، حد سود را تغییر داده اند و یا اهداف غیر واقعی برای معامله تعیین کرده اند. همه این عوامل نتیجه حس طمع است!
۳) ترس
تمامی معامله گران حرفه ای و تازه کار در دوره ای از کار خود ترس را حس می کنند. ترس می تواند اثرات خوب و بد داشته باشد، بر خلاف حس طمع که همواره به ضرر معامله گر خواهد بود. ترس حس قوی تری است. در واقع ترس یک واکنش غریزی برای حفظ بقاست. ترس از دست دادن پول می تواند هم خوب باشد و هم بد، از همین روی در مواجه با حس ترس، معامله گر بایستی به دنبال حفظ توازن باشد.
ترس از دست دادن حساب معاملاتی واقعی موجب می شود تا معامله گر در همه معاملات خود از حد ضرر استفاده نماید. در این مورد ترس به نفع معامله گر عمل می کند. ولی ترس می تواند به ضرر معامله گر هم تمام شود. معامله گری که ترس دارد احتمالا از ورود به بازار خودداری می کند و فرصت ها را از دست می دهد. یکی از عوامل دیگری که باعث ترس معامله گر می شود، ریسک بیش از حد در معاملات می باشد.
به صورت کلی به منظور مدیریت حس ترس باید دو کار انجام دهید؛ در گام نخست باید درک کنید که معامله قبلی شما تاثیری بر نتیجه معامله بعدی ندارد. و دوم این که باید میزان حجم معامله ای که با آن راحت هستید را پیدا کنید. گوش دادن به اخبار یا گزارش های اقتصادی هم می تواند معامله گران را بترساند. اخبار و گزارش های اقتصادی می توانند معامله گر را متقاعد کنند که وارد معامله جدیدی شود، یا معامله فعلی را ببندد، بدون این که اصلا توجهی به وضعیت تکنیکال بازار داشته باشد. در واقع بررسی اخبار و گزارش های اقتصادی بسیار لازم است، ولی چنین اطلاعاتی برای ورود لحظه ای به بازار یا بستن معاملات فعلی کاربردی ندارند.
۴) پشیمانی
حس پشیمانی وقتی به سراغ معامله گر می آید که معامله ای را با زیان بسته باشد و یا این که فرصت معاملاتی خوبی را از دست داده باشد. اغلب حس پشیمانی نتیجه احساساتی مانند طمع و ترس است که در بالا آن ها را مورد بررسی قرار دادیم. معامله گران مبتدی بیش از حد به معاملات قبلی خود تمرکز می کنند. هر معامله گری باید این را در نظر داشته باشد که هیچ گاه دو معامله یکسان نستند، از همین روی توجه بیش از حد به معاملات قبلی کار سودمندی نیست. در واقع نتیجه معامله پیشین، تأثیری بر معاملات بعدی شما نخواهد داشت.
شما هیچ وقت قادر نیستید نتیجه معاملات قبلی خود را عوض کنید، ولی می توانید با ارزیابی آن ها از اشتباهاتی که پیش از این انجام داده اید، خودداری نمایید. همواره معامله گر می بایست در لحظه زندگی کند و به معاملات بعدی تمرکز نماید. حس پشیمانی می تواند موجب شود تا معامله گر پس از دست دادن فرصت معاملاتی وارد بازار شود. چنانچه فرصت از دست رفت و وارد بازار شدید، احتمالا نسبت ریسک به ریوارد غیرمنطقی خواهد بود. در حقیقت زمانی که فرصت معاملاتی از دست رفت، ورود به معامله کار را کمی سخت خواهد کرد و سود کردن از چنین معامله ای کار آسانی نخواهد بود. معامله گران حرفه ای به جای این که حسرت فرصت از دست رفته را بخورند، منتظر می مانند و بازار را رصد می کنند، تا شاید فرصت معاملاتی دیگری را برای ورود پیدا کنند.
۵) احساس جاماندگی از بازار
احساس جاماندگی از صعودها و سودهای بازارهای مالی نیز یکی دیگر از مواردی است که در مبحث کنترل احساسات در ترید جای می گیرد. به عنوان مثال کنترل احساسات در ترید در این مورد به شما کمک می کند تا در روند صعودی بازار وارد هر سهم حبابی نشوید و در روند های نزولی بازار نیز هر سهام آینده داری را برای فروش نگذارید. یا مثلا به واسطه هجوم سرمایه گذاران به سمت بازار کریپتو و سودهایی که بیت کوین، اتریوم و سایر ارزهای دیجیتال داده اند، به بازار ارزهای دیجیتال ورود نکنیم در حالی که هیچ گونه دیدی نسبت به ریسک های این بازار نداریم!
به بیان دیگر احساس جاماندگی از بازار موجب می شود که تصمیمات ما محدودتر شود و بخواهیم خودمان را قانع کنیم که همچنان مثلا بیت کوین ۱۰۰ هزار دلاری ارزش خرید را دارد و این در حالی باشد که قیمت بیت کوین قدرت عبور مجدد از این سقف قیمتی را پیدا نکند و به سطوح ۶۰ یا ۷۰ هزار دلار بازگردد و ما متضرر شویم! این را در نظر داشته باشید که فرصت های سرمایه گذاری و خرید و فروش همواره در بازارهای مالی وجود دارند و اصلا نباید فکر کنیم که اگر فرصت سودآوری را از دست دادیم، دیگر فرصت مناسبی پیدا نخواهیم کرد و چرا از افرادی که سرمایه گذاری های پرسودی دارند عقب تر هستیم!
راهکارهای طلایی کنترل احساسات در ترید
- ورزش کنید.
- شما میزبان باشید.
- تلفن تان را کنار بگذارید.
- با احساسات مقابله کنید.
- طمع خود را سرکوب کنید.
- کارها را تقسیم بندی کنید.
- مدیریت زمان را تمرین کنید.
- اولویت های خود را مرتب کنید.
- زمانی برای استراحت در نظر بگیرید.
- ضررها فرصتی برای یادگیری هستند.
- ارزش زمان بیشتر از ارزش پول است.
- برنامه ریزی کنید و به آن وفادار بمانید.
- منبع اصلی درآمد شما نباید از معاملات باشد.
- ساعت های خاصی برای انجام معاملات تعیین کنید.
- برای یادگیری مطالب بیشتر، زمان مشخصی در نظر بگیرید.
نتیجه گیری و کلام آخر
وضعیت ذهنی و روانی معامله گر تاثیر زیادی بر نتیجه معاملات و عملکرد او در بازار دارد. احساسات و غرایز انسانی به سادگی می توانند عملکرد معامله گر را تحت تاثیر قرار دهند و حتی بهترین استراتژی ها و تحلیل های معاملاتی را بی اثر سازند. هر معامله گری باید در نظر داشته باشد که چگونه احساسات خود را تشخیص دهد و در سریع ترین زمان ممکن آن ها را کنترل نماید. شما به عنوان معامله گر همواره با چهار حس مخرب درگیر هستید و حتی اگر به سطح حرفه ای معامله گری هم دست یابید، باز هم با این چهار حس روبرو می شوید.
ترس/عصبی بودن : دلیل عمده ترس، تجارت بسیار بزرگ است. تجارت با اندازه نامناسب بی ثباتی را افزایش خواهد داد. موجب می شود که اگر تحت فشار قرار نگیرید که خطر ضررهای بزرگ تر از حد طبیعی را نداشته باشید، به میزان قابل قبولی که معمولا انجام نمی دهید، نخواهید رسید. مقصر دیگر ترس این است که شما در یک تجارت اشتباه هستید، بدین معنی که با برنامه تجارت شما متناسب نیست.
محکومیت/هیجان : محکومیت و هیجان احساساتی کلیدی هستند که قصد دارید آن ها را تغذیه کنید. این احساسات را باید در هر معامله ای که انجام می دهید، احساس کنید. محکومیت قطعه نهایی هر تجارت خوب است. چنانچه سطح هیجان یا محکومیتی ندارید، احتمال دارد که در تجارت مناسب خود نباشید. منظور ما از درست تجارت صحیح بر اساس برنامه تجارت شما است. معاملات خوب می توانند بازنده باشند همانطور که معاملات بد می توانند برنده باشند. ایده این است که تنها در معاملات خوب، برنده و باخت باشید. اطمینان از محکومیت در تجارت به اطمینان از این امر کمک خواهد کرد.
طمع/اعتماد به نفس بیش از حد : حرص را کنار بگذارید. حرص و طمع شما امکان دارد در نتیجه کار خوب باشد، اما چنانچه مواظب نباشید این امکان وجود دارد که بلغزید و در نهایت به سقوط کشیده خواهید شد. همیشه این را در نظر داشته باشید که از مکانیک تجارت مناسب استفاده می کنید. معامله شلخته در نتیجه اعتماد به نفس بیش از حد می تواند روند قوی را به پایان برساند.
همان طور که قول داده بودیم، همه راهکارهای کنترل احساسات در ترید را به به زبان ساده به شما یاد دادیم.
همچنین اگر دوست دارید بدانید معیارهای مهم برای خرید سهام در بورس ایران چیست، می توانید این مطلب را مطالعه نمایید.
اگر هم هرگونه سوالی در مورد نحوه کنترل احساسات در ترید در بازارهای مالی مختلف داشتید، میتوانید آن را در بخش نظرات عنوان کنید تا به آن پاسخ دهیم.
ساختار ذهنی یک معاملهگر موفق در بازار بورس
افراد زیادی معامله در بازار بورس را آغاز میکنند به امید اینکه در مدت کوتاهی به سرمایه قابل توجهی دست یابند.
افراد امروزی به دلیل سرعت و شتابی که در زندگی وجود دارد، تصور میکنند همه چیز باید به همان سرعت و شتاب پیش برود و تصور میکنند یک معاملهگر موفق شدن در بازار بورس مانند روش کار کردن با یک اپلیکیشن موبایل است که سریعا آنرا فرابگیرند و خواسته آنها را برآورده نماید.
این تصور به صورت خودآگاه نیست و بیشتر از ناخودآگاه ما سرچشمه میگیرد و دلیل این است که ساختار ذهن به طور طبیعی همه چیز را به هم ارتباط میدهد، بنابراین ذهنی که امروز در گردباد انتقال سریع اطلاعات گرفتار شده، طبیعتا این تغییر و انتقال سریع را به همه چیز ربط میدهد. وقتی یک گوشی موبایل جدید خریداری میکنید، خیلی بعید است که پس از 1 هفته یا حداکثر 2 هفته کارکردن با آن، امکانات و قابلیتهای آنرا شناسایی نکنید.
سپس شما این سرعت در یادگیری و انتقال اطلاعات را به همه چیزهای دیگر مانند مهارت خرید و فروش سهام در بورس یا پول درآوردن هم ربط میدهید و میخواهید یک شبه پولدار شوید! اما غافل از اینکه مهارتهایی مانند معاملهگری در بازار سهام مهارتی نیست که با یک هفته یا دوهفته یا حتی چندماه بدست آید.
اساسا رفتار بازار بورس با رفتار جامعهای که در آن هستیم بسیار متفاوت است. خیلی جالب است بدانید بیشتر کسانی که در این بازار شکست میخورند، در سایر فعالیتهای اجتماعی افرادی موفق به شما میآیند.
شاید فکر کنید معاملهگری امری ذاتی است و معاملهگران موفق ذاتا معاملهگر بودهاند، ولی اینطور نیست. معاملهگری یک مهارت کاملا اکتسابی و قابل یادگیری میباشد که یک ساختار ذهنی ویژه را میطلبد. این ساختار ذهنی ویژه در مقایسه با آنچه ما در جهان بیرون از معاملهگری و در زندگی روزمره تجربه میکنیم بسیار عجیب و متفاوت است.
وقتی معاملهگری را با تجربیات زندگی روزمره مانند رفتن به دانشگاه و گرفتن نمرههای خوب مقایسه میکنیم، نمیتوانیم بپذیریم که حتی درصد خیلی زیادی از افراد تحصیلکرده که از لحاظ علمی پیشرفت قابل توجهی داشتهاند در بازار شکست میخورند.
گویا تمام مهارتهایی که برای گرفتن نمرات بهتر در مدرسه و دانشگاه اموخته ایم، یا مهارت های لازم برای پیشرفت در کار یا ارتباط با دیگران و خلاصه تمام مهارتهایی که ما در طول زندگی با آنها سروکار داریم برای معاملهکردن نامناسب است.
در این زمان است که متوجه میشویم معاملهگران باید از دیدگاه احتمالات به معاملات خودشان بیندیشند و بیشتر مهارتهایی که در طول زندگی بدست آوردهاند، تقریبا در تمام جنبههای زندگی، تسلیم کنند و با دیدی جدید و خیلی بازتر به معاملهگری بنگرند.
هدف هر معاملهگر سهام در بورس یا معاملات فیوچرز یا هر بازار مالی دیگر، کسب سود دائمی و مستمر است. با این وجود، فقط تعداد کمی از معاملهگران هستند که به این مهم دست مییابند. دلیل موفقیت این تعداد کم از معاملهگران چیست؟ من به شما میگویم، تفاوت بین معاملهگران موفق و معاملهگران ناموفق در شیوه تفکر آنهاست.
معاملهگران موفق ساختار ذهنی و طرز تفکری دارند که با معاملهگران ناموفق بسیار متفاوت است. یک مفهوم جدانشدنی در نحوه کارکرد ذهن ما وجود دارد که با ویژگیهای بازار همخوانی ندارد. معاملهگران موفق کسانی هستند که به شیوه انجام معاملات خودشان اعتماد دارند و آنچه را که به نظرشان باید انجام شود بدون هیچگونه شک و تردید انجام میدهند.
معاملهگران موفق از رفتار بازار ترسی ندارند چون آموختهاند که فقط برای اطلاعات خودشان تمرکز کنند، اطلاعاتی که به آنها کمک میکند که موقعیتهای کسب سود را دریابند و نه اطلاعاتی که منجر به ترس آنها میشود.
این موضوع با وجود ظاهر پیچیدهاش، فقط در این 3 مورد خلاصه میشود که:
1 – اعتقاد داشته باشید لازم نیست برای کسب سود از بازار، بدانید که دقیقا چه اتفاقی خواهد افتاد و لازم نیست بتوانید بازار را دقیقا پیشبینی کنید.
2 – اعتقاد داشته باشید هر اتفاقی ممکن است رخ دهد.
3 – اعتقاد داشته باشید هر لحظه در بازار منحصر به فرد است و هر نتیجهای یک تجربه منحصر به فرد میباشد.
مورد اول – برای کسب سود از بازار، نیازی نیست دقیقا بدانید سهم موردنظر شما نزولی است یا صعودی و به چه سمتی حرکت میکند
متغیرهای موجود در بازار آنقدر زیاد است که امکان درنظر گرفتن کل آنها در تحلیل وجود ندارد. بازار از هزاران معاملهگر تشکیل شده است که دارای رفتارهای انسانی و دائما در حال تغییر هستند.
شما از بین هزاران معاملهگر موجود در بورس فقط یک معاملهگر را تصور کنید. این معاملهگر در ابتدای صبح با اعتماد به نفس وارد بازار میشود و سهمی را خریداری میکند، سپس اتفاقی میافتد مثلا خبری منفی میرسد و سهم شروع به ریزش میکند معاملهگر با شتاب و عجله سهمی را که چند دقیقه پیش خریداری کرده میفروشد. دومرتبه خبری دیگر و بالبطع رفتار هیجانی دیگری از معاملهگر سر میزند و رفتارهایی مانند خشم، ترس، طمع، خودشیفتگی، اعتماد به نفس و… مرتبا و بدون اینکه قابل پیشبینی باشند تکرار میشود.
این فقط رفتار یک معاملهگر از هزاران معاملهگر بود و همه ما میدانیم که هیچ معاملهگری شبیه معاملهگر دیگر نیست. آیا شما تصور میکنید میتوانید کل این رفتارها را دقیقا پیشبینی کنید؟ عملا پیشبینی دقیق این رفتار غیرممکن است.
گرچه الگوهایی در تحلیل تکنیکال وجود دارد که میتوان از روی آنها، رفتار قیمت را تا حدودی پیشبینی کرد اما هیچگاه این الگوها شبیه الگوهای قبلی نیست.
بنابراین باید به جای اینکه به دنبال راه حل جادویی پیشبینی دقیق بازار باشید بهتر است به دنبال الگوهایی باشید که احتمال صحیح بودن آنها بیشتر از احتمال اشتباه بودن آنها باشد.
مورد دوم – اعتقادی قاطع به این داشته باشید که هرچیزی ممکن است در بازار رخ بدهد
بگذارید داستانی را برایتان تعریف کنم.
یک تحلیلگر تکنیکال که تجربه زیادی در تحلیل بازار داشت و خود را همهچیزدان فرض میکرد به استخدام یک معاملهگر بسیار باتجربه در بورس کالاهای کشاورزی درآمد. معاملهگر با تجربه و مسن چیز زیادی درباره تحلیل تکنیکال نمیدانست چرا که نیازی به آن احساس نمیکرد. اخیرا نیز معاملات را در تالار انجام نمیداد و نمودارهای روی مانیتور نیز برایش قابل فهم نبودند به همین دلیل تحلیلگر تکنیکال را استخدام کرده بود که او را در این زمینه یاری کند.
تحلیلگر تازه استخدامشده هم که میخواست خودی نشان دهد و تواناییهای خود را به رخ این پیز باتجربه بازار بکشاند، نقاط حمایت و مقاومت سهم را به رئیس خود نشان میداد. تحلیلگر تکنیکال در حال توضیح اهمیت این نقاط به رئیس خود بود و با هیجان و اطمینان خاصی میگفت که در ترس و طمع در معامله گر حال حاضر امکان ندارد بازار از نقطه مقاومت بالاتر، یا از نقطه حمایت پایینتر برود.
زمانی که بازار به نقطه حمایت رسید، معاملهگر از تحلیلگر پرسید: «با این حساب بازار از این نقطه پایینتر نخواهد رفت، درست است؟»
تحلیلگر تکنیکال پاسخ داد «درست است. اینجا نقطه پایین بازار امروز است». در همین حال معاملهگر مسن به او گفت «خوب نگاه کن» و تلفن را برداشت و سفارش فروش 2 میلیون واحد سویا را داد. در عرض 30 ثانیه بازار سویا به ازای واحد 10 سنت سقوط کرد.
معاملهگر نگاهی به چهره وحشتزده تکلیلگر تکنیکال کرد و به آرامی پرسید :«حالا به نظرت نقطه پایین بازار کجاست؟ هرکس دیگری هم این کاری که من کردم را میتواند بکند»
نکته اصلی داستان همینجاست، وقوع هر اتفاقی ممکن است و برای آن، وجود تنها یک معاملهگر کافیست. این حقیقت تلخ و سخت بازار است و تنها معاملهگران موفق آنرا با آغوش باز پذیرفتهاند.
مورد سوم – اعتقاد داشته باشید هرلحظه در بازار منحصر به فرد و خاص است
البته ممکن است الگویی در نمودار قیمت وجود داشته باشد که مشابه الگوی قبل باشد و اندازهگیریهای هندسی و تحلیلی که بکار میرود یکسان باشد اما معاملهگران موفق آموختهاند که در نهایت، نتیجهای که از این الگو حاصل میشود از یک لحظه تا لحظه دیگر متفاوت است.
هر الگویی که الان وجود دارد، برای اینکه دقیقا نتیجهای مانند الگوی قبل داشته باشد نیاز به این دارد که همان معاملهگران قبلی با همان سطح اطلاعات و کلا همان وضعیت قبلی وارد بازار شده باشند. احتمال چنین اتفاقی غیرممکن است.
فرض کنید یک سهم در موج قبلی، در قیمت 896 تومان سطح حمایت خود را تشکیل داده است. آیا باید تصور کنیم این سهم در موج فعلی یا موجهای بعدی دقیقا در محدوده 896 تومان حمایت خواهد شد؟ مسلما خیر!
به دلیل خاص بودن هر لحظه از بازار است که به جای قیمتهای دقیق برای حمایت و مقاومت، باید سطوح حمایت و مقاومت را بصورت محدودهها مشخص کنیم، نه قیمت خاص!
مانند برخی از افراد نباشید که محدوده حمایت را حتی تا ریال هم مینویسند تا به شما بگویند بله ما چقدر دقیق هستیم ولی آنقدر کارشان ناشیانه است که نمیدانند هیچ لحظهای در بازار تکرار نمیشود.
خیلی مهم است که شما این مفاهیم را کاملا درک کنید زیرا مهمترین عامل برای موفقیت شما در معاملهگری، عوامل روانشناختی هستند.
اگر تجربیاتی دارید که برای سایر معاملهگران مفید است میتوانید آنرا در بخش دیدگاه مطرح کنید.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری
همانطور که می بینید امروزه وارد شدن به بازار بورس و سرمایه گذاری به یکی از روش های پرطرفدار برای کسب سود تبدیل شده است. برای ورود به بازار سرمایه گذاری نیز شما باید با اصول و همچنین تکنیک های سرمایه گذاری آشنا باشید تا بتوانید سود را به حداکثر و ضرر را به حداقل برسانید. یکی از مهم ترین و اساسی ترین نکاتی که هر سرمایه گذار و یا سهام دار باید به آن توجه کند آشنایی نسبتا خوب با روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری است. در این مفهوم شما می آموزید که چطور رفتار سایر سرمایه گذاران را تحلیل کنید و متناسب با آن واکنش نشان دهید. همچنین یاد خواهید گرفت که بهترین واکنش فردی برای شما در هر لحظه از بازار چه چیزی می باشد. یادگیری روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری به قدری اهمیت دارد که می تواند تا درصد بالایی ضامن موفقیت و یا شکست شما در بازار سرمایه گذاری باشد.
روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری به چه معنا است؟
همان طور که بازار های مالی از جمله بازار بورس تهران می توانند باعث چند برابر کردن سرمایه و افزایش سود شوند، به همان میزان هم می توانند باعث از بین رفتن سرمایه و ضرر در مدت زمان کوتاهی شوند. به همین دلیل روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری و شناخت رفتار سرمایه گذاران از عوامل اصلی موفقیت در این بازار به حساب می آید. اینکه شما بتوانید در کنار تحلیل بنیادی و تکنیکال تشخیص بدهید که چه زمانی برای ورود به بازار سرمایه گذاری مناسب است و بهترین سهم چیست و تشخیص اینکه چه زمانی پول ها از بازار های دیگر وارد بازار بورس می ترس و طمع در معامله گر شوند، همه به شناخت شما از روانشناسی بازار بستگی دارد.
۴ عامل تاثیر گذار بر روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری
شاخص بورس
به طور کلی شاخص بورس نشان دهنده وضعیت کلی بازار در یک دوره زمانی مشخص می باشد. در مقاطع زمانی که شاخص بورس به شدت منفی و به اصطلاح ریزشی است به چند دلیل باید تا حد امکان از معامله خودداری کنید:
زمانی که شاخص به شدت ریزشی و منفی است این هشدار را به ذهن سرمایه گذاران صادر می کند که سرمایه شما در حال از بین رفتن است و بیشتر از این هم جای افت قیمت ها وجود دارد پس معامله گران، مخصوصا افراد کم تجربه از یک جایی به بعد دست به معاملات هیجانی و فروختن سهام خود با ضرر های زیاد می زنند که این خود به بیشتر منفی شدن کلیت بازار منجر می شود. پس عقل سلیم حکم می کند که در چنین بازاری اقدام به معامله و خرید سهام نکنیم. اما در زمانی که شاخص کل مثبت و رو به بالا است درست بر عکس مطالب بالا اتفاق می افتد یعنی اکثر سهام داران بازار نه تنها سهام قبلی خود را نگه می دارند بلکه نقدینگی جدید جهت خرید نیز اضافه می کنند که این خود سبب مثبت شدن و افزایش قیمت ها در آن مدت زمان می شود.
خوش بینی یا بدبینی افراطی نسبت به بازار
عامل دیگری که بر روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری موثر است. خوش بینی و بد بینی بیش از اندازه نسبت به بازار بورس می باشد که می تواند بیشتر سهام داران را دچار اشتباه رفتاری و ذهنی کند.
تجربه نشان داده است زمانی که اکثریت افراد جامعه و فعالین بازار در مورد بازار بورس اظهار خوش بینی می کنند و از روند صعودی آن بسیار خوشحال هستند و طمع جای تجزیه و تحلیل را می گیرد، اکثریت معامله گران خرد بازار و برخی از افراد بی تجربه خارج از بازار که به خاطر همین اخبار می خواهند وارد بازار شوند ، شروع به خرید های هیجانی و بی دلیل در قیمت های بالا می کنند، که هیچ گونه توجیه تحلیلی برای خرید وجود ندارد. در این زمان سهام داران با تجربه به جای خرید، شروع به فروش و ذخیره سود ناشی از خرید های قبلی خود می کنند. این خوش بینی افراطی به وسیله برخی از همین حقوقی ها به معامله گران خرد و افراد جامعه تزریق می شود تا بتوانند سهام خود ترس و طمع در معامله گر را در قیمت های بهتر بفروشند. این حالت معمولا در آخر یک روند پر قدرت صعودی شکل می گیرد، جایی که قیمت اکثریت سهام در حباب مثبت بالا قرار دارد و از لحاظ قیمتی دیگر در این قیمت ها ارزنده نمی باشند.
اما بر عکس وقتی که اکثریت سهام داران و افراد جامعه از روند بازار بورس اظهار نا امیدی و یاس می کنند و نسبت به روند آینده آن بد بین هستند، اکثریت معامله گران خرد و افراد بی تجربه شروع به فروش های هیجانی می کنند که هیچ گونه توجیه تحلیلی برای فروش وجود ندارد و در این زمان افراد با تجربه شروع به خرید های عمده به صورت نامحسوس می کنند. باز هم این بد بینی بیش از اندازه توسط همین حقوقی ها به بازار القا می گردد. این حالت در آخر یک روند پر قدرت نزولی و ریزشی اتفاق می افتد جایی که شاخص کل و اکثریت سهام بعد از یک ریزش قیمتی زیاد در حال متعادل شدن باشند و قیمت آن ها بسیار ارزنده است.
داشتن راهبرد مشخص
سومین عامل موثر بر روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری، داشتن راهبرد مشخص است. در گذشته افرادی که به جایگاه بالایی رسیده اند افرادی بوده اند که برای رسیدن به اهداف خود برنامه و راهبرد منظم داشته اند. ذهن و فکر انسان زمانی که دچار سردرگمی می شود بیشتر بر اساس هیجانات و احساسات رفتار می کند اما زمانی که از قبل برنامه ریزی مشخصی داشته باشد و مسیر راه برایش مشخص شده باشد، منطقی عمل کرده و نتیجه عملکرد آن همان چیزی خواهد شد که انسان انتظار دارد. بازارهای سرمایه گذاری نیز از این قائده مستثنی نیستند و اتفاقا اهمیت این موضوع در این بازارها خیلی بیشتر است. معامله گری که قبل از خرید یک سهم و درگیر کردن سرمایه خود آن را مورد تحلیل و بررسی همه جانبه قرار می دهد و مسیر را تا رسیدن به اهداف قیمتی، برای خود ترسیم می کند هیچ گاه اسیر هیجانات و استرس نمی شود (رعایت روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری و مدیریت سرمایه مناسب) و در هر شرایطی از بازار، برای خود استراتژی دارد که بر اساس آن عمل می کند.
ترس و طمع
چهارمین عامل موثر بر روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری ترس و طمع است. عاملی که ذهن و فکر انسان در بیشتر مواقع به طور نا خود آگاه مغلوب آن بوده است. شاید این دو کلمه خیلی به گوش شما خورده باشد اما مفهوم و نحوه مقابله با آن به صورت مبهم در ذهن شما باقی مانده است.
در بازار سرمایه گذاری ترس و طمع وقتی ایجاد می شود که شما سهمی را در یک قیمت مشخص خریده باشید و قیمت آن بعد خرید شما دچار افت قیمتی بیشتر شود. در این زمان مغز سهام دار به صورت ذاتی این فرمان را می دهد که سرمایه شما در حال نابودی است و همین امر باعث به وجود آمدن استرس برای شما می شود .بعضی از معامله گران بی تجربه هم با حساب کردن لحظه ای ضرر و زیان خود به این فکر منفی دامن می زنند.
معامله گر خوب و معامله گر بد چه ویژگی هایی دارند؟
تفاوت افراد در انجام معاملات به وجود تفاوت در روانشناسی معاملات در آن ها بستگی دارد؛ مثلاٌ دو فرد را در نظر بگیرید که بسیار به هم شبیه هستند (برای مثال دوقلو هستند ) ولی بین آن ها تفاوت های شناختی وجود دارد و شیوه تفکر آن ها متفاوت است؛ یکی از این دو، ممکن است بیش از اندازه حریص یا ترسو باشد این فرد مسلماٌ نمی تواند معاملات پرسودی را برای خودش رقم بزند و فرد دیگر تعهد محکم به پیروی از استراتژی خود داشته باشد و در نتیجه در معاملاتش موفق ترعمل خواهد کرد.
معامله گر خوب فردی است که به روش های آزموده شده و از قبل استفاده شده احترام بگذارد و به آن ها پایبند باشد و ضمناٌ به طور مرتب مطالعه کرده و با روشهای نوین وتازه آشنا شود.
معامله گر بد فردی احساساتی است که به احساساتش اجازه می دهد برایش تصمیم بگیرند و خودش با تکیه بر تجربیات نمی تواند تصمیما ت درست را در یابد؛ معمولاٌ اتخاذ روش احساساتی منجر به انجام ناپایدار و ناهمخوان معاملات شده و نهایتاٌ به شکست می انجامد.
آشنایی با روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری، بدون تردید مهم ترین و اصلی ترین عاملی است که فرد بدون آن اطلاعات نمی تواند معامله گر موفقی باشد.
چند نکته درباره روانشناسی بازار سرمایه
همانطور که گفته شد، افراد برای اینکه بتوانند به سود خوبی در بازار سرمایه گذاری دست پیدا کنند باید نسبت به رفتارهای سایر سرمایه گذاران توجه ویژه ای کرده و آن ها را تحلیل کنند. معمولا سرمایه گذاران موفق چند ویژگی اساسی دارند که شما در صورت آشنایی با روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری می توانید به راحتی آن ها را شناسایی کنید. در ادامه به چند مورد از آن ها اشاره می کنیم.
وضعیت عاطفی با ثبات
ثبات عاطفی به معنای کنترل خود تحت شرایط دشوار است. سرمایه گذاران موفق باید تحت شرایط فشار بتوانند آرامش خود را حفظ کنند. معامله گرانی که توانایی کنترل احساسات خود را دارند، سطح نگرانی شان پایین تر است، آرام می مانند، راحت هستند و به ندرت دچار شک و تردید می شوند. آن ها معمولا به افراد و شرایط اعتماد می کنند، مسئولیت معاملات خود را به عهده می گیرند و ضرر ها را به گردن گردانندگان بازار نمی اندازند.
سرمایه گذاران موفق کسانی هستند که می توانند از قوانین پیروی کنند. آن ها افرادی هستند که هنگام رانندگی سرعت مجاز را رعایت می کنند، به بهترین ها فکر می کنند و به کار خود می بالند. همچنین دوست دارند کاری را از ابتدا تا پایان انجام دهند و از انجام و تکمیل آن ها لذت می برند. شخصی که به سادگی با محرک های بیرونی تحریک می شود، از نظم کافی بهره ای نبرده و هرگز نمی تواند معامله گر موفقی شود.
معامله گران موفق به طور معمول باهوش هستند. نیازی نیست که آی کیوی انیشتین را داشته باشند، اما از حد متوسط باهوش تر هستند. توانایی آن ها در حل مساله بالا است و با اعداد و ارقام خوب کار می کنند. آن ها می فهمند و می دانند که معامله با احتمالات همراه است و هر معامله لزوما همان طور که پیش بینی می شود پیش نخواهد رفت.
برای آشنایی با روانشناسی معاملات این کتاب ها را بخوانید
یکی از بهترین ابزارهایی که به شما در آشنایی با روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری کمک می کند کتاب های موجود در این زمینه هستند که در ادامه به چند مورد از آن ها اشاره می کنیم:
معامله گر منضبط
یکی از بهترین کتاب ها برای افزایش دانش درباره روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری است. این کتاب را مارک داگلاس تالیف کرده است و ترجمه آن در بازار موجود می باشد.
جادوگران بازار نوین
در این کتاب شما حاصل گفتگو با افراد برجسته در حوزه سرمایه گذاری را خواهید خواند. این کتاب بیان می کند که لازمه موفق شدن در بازار مهارت انضباط است. این مهارت به تنهایی بدست نمی آید و مستلزم شناخت روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری است. نویسنده این کتاب جک شوآگر است.
۲۳ اصل موفقیت وارن بافت
در این کتاب شما با اصول سرمایه گذاری وارن بافت سرمایه گذار نابغه و موفق آشنا خواهید شد و خواهید خواند که وارن بافت چطور از روانشناسی بازار برای کسب سود بیشتر استفاده کرده است.
چرا می برید؟چرا می بازید؟
در این کتاب فرد کلی نویسنده در ۸ فصل به تحلیل روانشناختی معاملات در بورس سهام می پردازد. او به مخاطبان خود پیشنهاد می کند که برخلاف جریان حاکم حرکت کند و موفق شود.
تحلیل تکنیکال، بنیادی یا ذهنی
مارک داگلاس در این کتاب روش هایی را برای غلبه بر بسیاری از چالش های معامله گری بیان می کند. راهکارهایی مانند غلبه بر تمایلات شخصی، ترس، حرص و طمع و شکست. ویژگی هایی که اغلب سبب می شود تا سرمایه گذاران با وجود اینکه بیشتر می دانند غیر منطقی و هیجانی عمل کنند. در این شرایط روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری می تواند به افراد کمک کند تا کم خطرترین معامله را تجربه کنند.
کتاب معامله گری مخالف تحلیل گری
تحلیل گری و معامله گری بازار سرمایه شغلی بسیار جذاب و پول ساز است. اما رسیدن به سطحی که بتوانید استقلال و ثروت یک معامله گر حرفهای را داشته باشید راه طولانی و سختی در پیش دارید. خواندن این کتاب مسیر را برای شما بسیار کوتاه تر خواهد کرد.
سفری کوتاه به مطالب کتاب
در فصل اول ، به شما ثابت میکنم تمام روشهایی که تابهحال شناخته اید، غیر از ورشکستگی برای شما هدیهای به ارمغان نخواهند آورد و در ادامه روش price action بومیشده با بازارهای ایران را معرفی میکنم.
در فصل دوم بهصورت بسیار حرفهای به مدیریت سرمایه در معاملات میپردازم که ضامن بقای شما در مسیر تبدیلشدن به معاملهگر حرفهای است و نیز ثابت میکنم با یک مدیریت سرمایه حرفهای روز باخت دارید ولی هرگز روز ورشکستگی نخواهید داشت.
در فصل سوم، به مدیریت ریسک میپردازم. در این فصل ابتدا روشهای کلاسیکِ چارت خوانی را به شما معرفی میکنم و مدیریت ریسک را از بعد شرایط بازیگران بازار، موقعیت روند و حجم معاملات، بررسی میکنم.
در فصل چهارم ، به شناخت بازیگران بازار میپردازم و نشان میدهم روشهای کلاسیک، کارایی معنیداری برای معاملهگر ندارند و طبق شناخت بازیگران بازار روش داینامیک (روش میداسسرمایه) را معرفی میکنم.
در فصل پنجم ، به ساخت سیستمی معاملاتی میپردازم که برگرفته از روش، مدیریت سرمایه، مدیریت ریسک و شناخت بازیگران بازار است.
در فصل ششم ، به روانشناسی معامله گری میپردازم و مواردی را برای شما شفاف خواهم کرد که چالش بسیاری از معامله گران شکستخورده است؛ که اگر این موارد برای آنها هم شفاف میشد، هرگز ورشکسته نمیشدند.
این کتاب انقلابی در معاملهگری است؛ تا جایی که مطالب آن را در هیچ کتابی پیدا نخواهید کرد؛ زیرا تمام مطالب این کتاب برگرفته از تجربه شخصی من در طول دوران کاری ام درزمینه معاملهگری، تحلیل گری و مشاوره سرمایهگذاری در بازارهای مالی است.
من به شما توصیه میکنم کتاب را چندین بار و در چند بازه زمانی نسبتاً طولانی بخوانید.به شما قول میدهم در هر بار مطالعه، موارد بیشتری را درک میکنید و هر بار از مطالب جدیدی که در هنگام معاملات واقعی خود با آن مواجه شدهاید، شگفتزده خواهید شد؛ زیرا مطالب این کتاب را باید در بازار واقعی درک کنید؛ بهطوریکه امکان دارد نکتهای را در این کتاب خوانده باشید ولی به دلیل اینکه فرصت تجربه آن را در بازار واقعی نداشتهاید از آن راحت گذر کردهاید، ولی شاید همان نکته تنها راه نجات شما باشد.
کتاب معامله گری مخالف تحلیل گری برای چه کسانی نوشتهشده است
- عاشق معاملهگری هستند.
- به هر دلیلی نتوانستهاند به نتایج مطلوب خود دست یابند و ضررهای سنگینی کردهاند، چه از بعد مالی، چه زمانی و چه روحی.
- از رفتن به کلاسها و دورههای گوناگون خسته شدهاند.
- از آزمودن روشها و ابزارهای گوناگون به ستوه آمدهاند.
- تصمیم خود را گرفتهاند که با این کار به آرزوهای خود تحقق بخشند.
- میخواهند از خود انسان بهتری بسازند.
این کتاب برای چه کسانی نوشتهنشده است
- برای کسانی که عاشق معاملهگری نیستند.
- هیچ اطلاعاتی از بازارهای مالی و شغل معاملهگری ندارند.
- این کار را نوعی تفریح میپندارند، نه یک تجارت.
- کسانی که پذیرش قبول اشتباه خود را ندارند و به هر دلیل حاضر نیستند تفکرات اشتباه خود را عوض کنند حتی به قیمت ورشکسته شدن.
- کسانی که اعتقادی به شنیدن تجارب افراد حرفهای ندارند.
- کسانی که رؤیای ثروتمند شدن ندارند.
چرا من خود را شایسته میدانم که این مطالب را برای شما بنویسم
من در طی یک دهه، سیستمهای بسیار زیادی را، برگرفته از سبکها و ابزارهای متفاوت تکنیکالی و فاندمنتالی، خلق کرده و طبق آن با حجم سرمایه بالا در بازار واقعی معامله کردهام. در چند سال اول به سیستم شخصی خودم دستیافتم که خروجی آن عملکرد من را ثابت میکند و نتایج آن در وبسایت ما قابلمشاهده است. ( میداس سرمایه )از وقتی به کار تدریس در این حوزه علاقهمند شدم، به معامله گران زیادی مشاوره دادهام که زیان ده بوده یا از عملکرد فعلی خود راضی نبودهاند. پس از مدتی، تجربه به من ثابت کرد که عمده مشکلات این افراد حول چند محور اصلی میچرخد که به شرح زیر است:
- بازار مناسبی را برای معامله کردن انتخاب نکردهاند.
- روشی شخصی برای خود خلق نکردهاند.
- مدیریت ریسک و مدیریت سرمایه مناسبی ندارند.
- روانشناسی قوی در معامله گری ندارند.
- بیشتر به دنبال سوددهی زیاد و کوتاهمدت هستند تا درآمد مستمر و پایدار.
- سطح انتظار مشخصی از سوددهی در بازار ندارند.
- انتظاراتی نامعقول و غیرواقعی از معامله گری دارند.
با توجه به شناخت من از بازارهای مالی و درک مشکلات بنیادین معاملهگرانی که در این مسیر به هر دلیلی شکستخوردهاند، توانستم به افراد زیادی در این راه کمک کنم و آنها را به بلوغ معامله گری و مالی برسانم. به همین دلیل خود را شایسته میدانم که تجربیاتم را از طریق این کتاب در اختیار شما قرار دهم.
چرا این کتاب را نوشتم؟
من در چند سالِ ابتدای کارم هزینه فرصت و هزینه مالی بسیار زیادی را متحمل شدهام و امیدوارم با نوشتن این کتاب، شمارا از گرفتار شدن در سرابهای معاملهگری بازدارم؛ اتفاقی که برای بیشتر افرادی که در این حوزه گام برمیدارند میافتد. من به شما قول میدهم با خواندن این کتاب، بهایی که من پرداختهام را شما نخواهید پرداخت و برای تبدیلشدن به یک معاملهگر حرفهای، مسیر هموارتری خواهید داشت. در اکثر کتابها و آموزشگاههای بورسی، با آموزش روشهای تکنیکال و فاندمنتال به دانشجو القا میکنند که او یک تحلیلگر و معاملهگر حرفهای است و او را در دریای بازارهای مالی رها کرده و توهمات زیر را در ذهن وی ایجاد میکنند: تفاوت بورس و فرابورس چیست؟ و عرضه اولیه سهام این مقاله را بخوانید.
- کار فعلی خود را ترک میکند.
- آینده خود را بر اساس موفقیت سریع در بازارهای مالی برنامهریزی میکند.
- از خود انتظار خروجی یک معاملهگر حرفهای باسابقه را دارد.
- مسیر درست معاملهگری را پلهپله طی نمیکند.
و نتیجه این توهمات، موارد زیر است:
- معاملات زیانده و مخارج شخصی، تمام سرمایهشان را به آتش میکشد.
- زندگی شخصی و خانوادگی آنها دچار مشکل میشود.
- از بازارهای مالی اخراج شده و هرگز معاملهگر حرفهای نمیشوند.
دانشجویی که با امیدی فراوان، برای رسیدن به آرزوهای خود وارد دنیای معامله گری شده، خیلی زود با ناامیدی و نفرت فراوان، بازارهای مالی را ترک میکند.
اکثر کتابها و آموزشگاهها، بر اساس ابزارهای تکنیکالی، سبکهای تکنیکال و تفکرات فاندمنتالی که بیش از ۷۰ سال پیش خلقشده و اینک هیچگونه برتری به معاملهگر نمیدهند، روشی معرفی میکنند و نهایتاً با ارائه پلن مدیریت ریسک و سرمایه ای که بهاحتمال بسیار بالا با هر بازاری سازگاری ندارد، آموزشهای خود را به پایان میرسانند و معاملهگر را در دریای خروشان بازارهای مالی رها میکنند.
در این کتاب به شما ثابت میکنم که باید بر اساس شناخت بازیگران هر بازار روشی کارا خلق کرد و بعد آن را به سبکهای متفاوتی درگذشته بازار بهدفعات چک کرد و بر اساس کارنامه کاری بهدستآمده، یک مدیریت ریسک و مدیریت سرمایه حرفهای طراحی کرد.
درنهایت نیز با یک روانشناسی قوی به آنها وفادار ماند. تازه در این مرحله معاملهگر میتواند با سرمایه کامل خود وارد بازارهای مالی شود. تجربه نزدیک به یک دهه در بازارهای مالی به من ثابت کرد که توجه به شناخت بازیگران بازار میتواند معاملهگر را به درجه حرفهای بودن برساند، امری که هیچ کتاب و آموزشگاهی به آن توجه نمیکنند.
دیدگاه شما