بولینگر چگونه کار می کند؟
تحلیل طلا
تحلیل طلا
تحلیل یورودلار
تحلیل یورودلار
تحلیل دلار
اخبار روز 26/07/2021
اندیکاتور نوسان، یک ابزار تکنیکال است که فاصله یک اوراق بهادار از میانگین قیمت آن، به سمت بالاتر و پایین تر، را اندازه گیری می کند.
اندیکاتور نوسان، یک ابزار تکنیکال است که فاصله یک اوراق بهادار از میانگین قیمت آن، به سمت بالاتر و پایین تر، را اندازه گیری می کند. این اندیکاتور، پراکندگی بازده ها در طول زمان را در قالبی بصری محاسبه می کند که تحلیلگران تکنیکال، از آن برای سنجش اینکه آیا این ورودی ریاضی در حال افزایش است یا کاهش، استفاده می کنند. نوسانات پایین به طور کلی به حرکت آرام قیمت با نوسانات کوتاه مدت قابل پیش بینی اشاره دارد، در حالی که نوسانات بالا به حرکت پر سر و صدا یا چشمگیر قیمت با نوسانات کوتاه مدت اغلب غیرقابل پیش بینی اشاره دارد.
نوسانات، میزان حرکت قیمت را در طول زمان اندازه گیری می کنند و اطلاعات غیر جهت دار تولید می کنند، مگر اینکه داده ها در قالب های بصری خاصی رسم شوند. این عنصر تکنیکال، با نوسانات بالا که باعث ایجاد افراط در حرص و ترس می شود، تاثیر زیادی بر قیمت گذاری بازار options و تمایلات بازار دارد. نوسان که به عنوان یک اندیکاتور ساخته شده است، تاریخچه ای از حرکت قیمت را ترسیم می کند که تحلیل روند، مومنتوم و رنج را تکمیل می کند.
ابزارهای نوسانی، نسبت به ابزارهای غیر نوسانی، ریسک بیشتری دارند. نوسانات به طور منظم بین حالت های بالا و پایین در حرکت هستند و یک ابزار زمان بندی بالقوه برای معامله گران و تایمرهای بازار (مدیران مالی که می توانند بولینگر چگونه کار می کند؟ زمان صعود و نزول بازار را پیش بینی کنند) ارائه می دهد. به ویژه، پایین ترین نوسان در دوره های X اغلب محرکی برای تغییر قریب الوقوع به نوسانات بالا است که به حرکت روند و سیگنال های معاملاتی منجر می شود. دانش بازار، این رویه های کلاسیک را ترسیم می کند و به فعالان بازار می گوید «در زمان اعتدال بخرید و در زمان نا آرامی بفروشید».
باندهای بولینگر (Bollinger Bands)
باندهای بولینگر، شناخته شده ترین اندیکاتور نوسانات بازار مالی است. این اندیکاتور که توسط جان بولینگر در اوایل دهه 1980 ایجاد شد، سه خط را در اطراف قیمت ایجاد می کند: یک میانگین متحرک ساده به عنوان باند میانی عمل می کند در حالی که باندهای بالا و پایین، با فاصله یکسان در واکنش به نوسانات متغیر، منبسط و منقبض می شوند. میانگین حرکتی ساده (SMA) 20 روزه یا دوره ای، رایج ترین تنظیم برای باند میانی است، اما این مقدار در برنامه نمودارهای پیشرفته قابل تنظیم است.
این محاسبه، انحراف معیار SMA را می گیرد، که یکی از راه های محاسبه فاصله از SMA در طول زمان است، و نتیجه را روی باندهای بالا و پایین اعمال می کند. باندها در طول زمان، در واکنش به تغییر سطوح نوسانات، منبسط و منقبض می شوند. باندهای منقبض، پرایس اکشن را بین مرزهای باریک «محاصره» می کنند، که نوسان پایین را نشان می دهد در حالی که یک تغییر چرخشی را به نوسان بالا پیش بینی می کند. این تغییر، می تواند سیگنال های ورود و خروج با شانس بالا را برای بسیاری از استراتژی های معاملاتی ایجاد کند.
کانال دانچین (Donchian Channels)
کانال دانچین، باندهای بالا، پایین و میانی را از طریق بررسی حداکثر قیمت در بازه زمانی انتخاب شده ایجاد می کند. بالاترین قیمت در دوره انتخابی، باند بالا را نشان می دهد در حالی که پایین ترین قیمت در دوره انتخابی، باند پایین را نشان می دهد. باند میانی با کم کردن مقدار باند پایین از مقدار باند بالا و تقسیم بر دو، پیدا می بولینگر چگونه کار می کند؟ شود. سپس از این اندیکاتور، برای بررسی روابط بین قیمت فعلی و رنج های معاملاتی در دوره انتخاب شده استفاده می شود.
مانند باندهای بولینگر، 20 روز یا دوره، رایج ترین تنظیم کانال دانچین است. یک باند بالا که با نزدیک شدن به قیمت بالاتر می رود (یا یک باند پایین که پایین تر می رود) نشان دهنده سهولت حرکت است که توسعه روند را تسهیل می کند. برعکس، باندی که با نزدیک شدن به قیمت افقی می ماند، حمایت یا مقاومتی را شناسایی می کند که شانس حرکت بازگشتی و برگشت به باند میانی را افزایش می دهد. باندهای بولینگر با کانال های دانچین متفاوت هستند، و میانگین های متحرکی را به کار می برند که تاثیر نقاط دور افتاده بالا و پایین را در طول دوره های بازنگری، کاهش می دهد.
کانال کلتنر (Keltner Channel)
کانال کلتنر، به منظور سنجش نوسان و کمک به پیش بینی جهت، نوارهایی را در اطراف قیمت در حال توسعه قرار می دهد. باندهای بالا و پایین، به عنوان مضربی ازATR محاسبه شده و در بالا و پایین یک میانگین متحرک نمایی(EMA) رسم می شوند. هر دو ضریب EMA و ATR را می توان به دلخواه تغییر داد اما 50 و 5، تنظیمات متعارفی هستند. صعود قیمت به باند بالا، نشان دهنده قدرت است در حالی که افت قیمت به باند پایین، نشان دهنده ضعف است.
این باندها، حمایت و مقاومت را بدون توجه به انحراف نشان می دهند و با نفوذ به باندها، سیگنال های معاملاتی اشباع خرید و اشباع فروش را ایجاد می کنند و علاوه بر آن، شتاب روند را نشان می دهند. نوارهای افقی، حمایت یا مقاومت بیشتری نسبت به نوارهایی که به سمت بالاتر یا پایین تر حرکت می کنند، اعمال می کنند. نزول قیمت به یک باند صعودی، یک واگرایی صعودی ایجاد می کند در حالی که صعود قیمت به یک باند نزولی، باعث ایجاد واگرایی نزولی می شود.
ابر ایچیموکو (Ichimoku Clouds)
ابر ایچیموکو که توسط گویچی هوسادا در اواخر دهه 1960 توسعه یافت، میانگین های متحرک متعددی را در بالا و پایین قیمت، در قالب مناطق هاشور خورده، ترسیم می کند که «ابرهای» صعودی یا نزولی نامیده می شوند. پنج محاسبه برای ساخت این اندیکاتور اعمال می شود و ابری تولید می کند که تفاوت بین دو خط را نشان می دهد. قیمت بالای ابر، نشان دهنده روند صعودی است در حالی که قیمت زیر ابر، روند نزولی را نشان می دهد. نوسان قیمت صعودی به یک ابر، نشان دهنده مقاومت است در حالی که نوسان قیمت نزولی به یک ابر، نشان دهنده حمایت است.
همچنین ابرها با گذشت زمان، به سمت بالا یا پایین حرکت می کنند و به تطبیق پذیری اندیکاتور می افزایند. هنگامی که قیمت بالاتر از ابر یا پایین تر از ابر حرکت می کند، انتظار می رود سیگنال های روند قوی تر و قابل اعتمادتر باشند. دو خط ابری ""Span A و "Span B" نامیده می شوند. رنگ ابر، زمانی که Span A بالاتر از Span B است، سبز و هنگامی که Span بولینگر چگونه کار می کند؟ A زیر Span B قرار دارد، قرمز است. قیمت بالای ابر قرمز، نشان دهنده واگرایی صعودی است در حالی که قیمت زیر ابر سبز، نشان دهنده واگرایی نزولی است.
نوسان تاریخی (Historical Volatility)
برخلاف اکثر اندیکاتورهای نوسانات، نوسان تاریخی در یک صفحه جداگانه رسم می شود. این اندیکاتور، مسافتی را که قیمت، طی دوره زمانی انتخاب شده، از میانگین مرکزی طی می کند اندازه گیری می کند. انحراف معیار اغلب برای محاسبه این اندیکاتور استفاده می شود، اما متغیرها، از اندازه گیری های دیگری استفاده می کنند. زمانی که اندیکاتور بالا می رود، ریسک افزایش می یابد و با پایین رفتن آن، ریسک کاهش می یابد. این اندیکاتور، غیر جهت دار است، به این معنی که افزایش یا کاهش نوسانات، به طور ویژه، به نفع استراتژی های خرید یا فروش نیست.
اندیکاتور اصلی، یک تنظیم 10 دوره ای و 252 روزه را برای اندازه گیری نوسانات در طول یک سال اعمال کرد (252 = میانگین تعداد روزهای معاملاتی در یک سال). تحلیلگر تکنیکال، اکنون این ورودی ها و همچنین انحراف معیار(SD) را به دلخواه تغییر می دهد. بهترین کار این است که محاسبه ها، «متناسب» با اوراق بهادار باشد زیرا انتظار می رود میانگین نوسان بین انواع مختلف ابزارها و بازارها، متفاوت باشد. تفسیر نوسانات تاریخی، سطوح فعلی را با سطوح قبلی مقایسه می کند و به دنبال منتهی الیه های بالایی و پایینی است که ممکن است بر سود و زیان تاثیر بگذارد. همچنین، مقایسه مقادیر بین ابزارهای بسیار همبسته، می تواند برای کشف مقادیر «معمولی» و واگرایی های پنهان مفید باشد.
اندیکاتورهای نوسان دیگر
بتا (Beta): نوسانات یک اوراق بهادار را در مقایسه با بازار گسترده یا اوراق بهادار دیگر اندازه گیری می کند.
بولینگر %b: فاصله بین قیمت و باندهای بولینگر را به یک پلات اوسیلاتور تبدیل می کند.
پهنای باند بولینگر (Bollinger Bandwidth): درصد فاصله بین باندهای بولینگر بالا و پایین را محاسبه می کند و به دنبال شناسایی نقاط عطف با شانس بالا است.
شاخص تلاطم (Choppiness Index): نشان می دهد که آیا یک بازار، درگیر یک روند یا یک رنج معاملاتی است یا خیر.
نوسانات چایکین (Chaikin Volatility): اوسیلاتوری را تولید می کند که واگرایی میانگین متحرک همگرایی(MACD) را به جای قیمت، برای تراکم-توزیع اعمال می کند. تقاطع بالای خط صفر، نشان دهنده قدرت و تراکم است در حالی که تقاطع زیر خط صفر، نشان دهنده ضعف و توزیع است.
کانال دانچین (Donchian Channel): باندهای بالا، پایین و میانی را از طریق بررسی حداکثر قیمت در یک دوره زمانی انتخاب شده، مشخص می کند. بالاترین قیمت در دوره انتخابی، باند بالا را نشان می دهد در حالی که پایین ترین قیمت در دوره انتخابی، باند پایین را نشان می دهد.
پهنای دانچین (Donchian Width): تفاوت قیمت بین باندهای بالا و پایین کانال دانچین را اندازه می گیرد.
باندهای Fractal Chaos: باندهایی را در اطراف قیمت می کشد و با شیب تعیین می کند که آیا اوراق بهادار، پررونق است بولینگر چگونه کار می کند؟ یا راکد.
انحراف میانگین متحرک (Moving Average Deviation): نوسانات را با بررسی اینکه چگونه قیمت یک دارایی از میانگین متحرک انتخاب شده در طول زمان انحراف داشته است، اندازه گیری می کند.
پاکت میانگین متحرک (Moving Average Envelope): باندی را بر روی قیمت ترسیم می کند، با منتهی الیه های بالایی و پایینی که به عنوان درصد از پیش انتخاب شده در بالا و پایین میانگین متحرک محاسبه شده اند.
باندهای اعداد اول (Prime Number Bands): بالاترین و کمترین اعداد اول را در یک بازه معاملاتی در یک دوره معین شناسایی می کند و خروجی را به عنوان یک باند در قیمت ترسیم می کند.
نوسانات نسبی (Relative Volatility): نوع متفاوتی از اندیکاتورRSI است که با استفاده از محاسبات انحراف معیار، جهت نوسان را در بازه زمانی مشخص اندازه گیری می کند.
انحراف معیار (Standard Deviation): بررسی می کند که قیمت در طول زمان، تا چه حد از یک میانگین قیمت مرکزی فاصله دارد.
باندهای STARC : همچنین به عنوان Bands Stoller Average Range Channel شناخته می شوند، و در بالا و پایین یک میانگین متحرک ساده ترسیم می شوند و سطوح انتهایی را برجسته می کنند که می توانند سیگنال های خرید یا فروش قوی را ایجاد کنند.
شاخص Ulcer: کاهش، عمق و مدت نزول دارایی را از طریق بررسی سقف و کف ها در طول زمان، پیش بینی می کند.
به آکادمی آموزشی فارکس (Persian FX Academy) خوش آمدید. بازار فارکس به عنوان یکی از بزرگترین بازارهای مالی جهان، امروزه علاقهمندان و سرمایهگذاران زیادی را به خود جذب کرده است اما شرایط این بازار به آن سادگی که اغلب افراد تصور میکنند نیست. حجم بالای سرمایه، پیچیدگی بازار و سهولت دسترسی به این بازار از عواملی است که به ضرر بسیاری از افرادی که در این بازار فعالیت میکنند، منجر میشود. در این میان جای خالی آموزش و دانشاندوزی به وضوح احساس میشود. شرایط خاص آموزش در ایران به همراه عدم وجود منابع جامع و کامل (به خصوص به زبان فارسی)، عدم امکان برگزاری کلاس حضوری در داخل ایران و شرکت در کلاسهای خارج از ایران، ما را بر آن داشت تا اقدام به ایجاد یک آکادمی آموزشی نماییم. هدف بلندمدت از ایجاد این آکادمی، تبدیل شدن آن به یک مرجع اطلاعات و دانش مربوط به فارکس است. برای رسیدن به این هدف، آکادمی سعی نموده با کمک اساتید مجرب شرایطی ایجاد کند تا افراد به هر آنچه در مورد بازار نیاز دارند دسترسی داشته باشند. از کلاسهای مالتی مدیا گرفته، تا دورههای عمومی و تخصصی منسجم و پیوسته که دانشجویان پا به پای اساتید شرایط تحلیل و معامله را فرا بگیرند. ابزارهای معاملاتی، کتابخانه و تحلیلهای روزانه و هفتگی از دیگر ابزارهای ارائه شده در این آکادمی است.
اندیکاتورچیست و چه کاربردی دارد؟
تحلیل نمودارها در بازارهای مالی عمدتا به دو دسته تحلیل بنیادی(Fundamental) و تکنیکال(Technical) تقسیم میشود که هر تریدر بسته به سلیقه و کاربرد هرکدام از آنها برای پیشبینی درست روند و کسب سود در بازار استفاده میکند. یکی از اصلیترین ابزار تحلیل تکنیکال اندیکاتورها هستند که با استفاده از محاسبات و معادلات ریاضی پیچیده روی قیمت سهم و حجم معاملات آن، اطلاعات مهمی را در اختیار تحلیلگر قرار میدهد. اندیکاتور به عنوان یک ابزار مهم در تحلیل تکنیکال به منظور کشف الگو و پیشبینی روند سهم استفاده میشود. همچنین از اندیکاتور میتوان برای کشف نقاط مهم در نمودار سهم به منظور سیگنال خرید و فروش نیز استفاده کرد. همچنین میتوانید مطالعه کنید: بهترین اندیکاتورهای فارکس
اندیکاتورچیست؟
اندیکاتور را میتوان ابزار کمکی برای تحلیل تکنیکال دانست. این ابزارها از ترکیب قیمت، زمان و حجم با توابع ریاضی ترسیم میشوند. واژه اندیکاتور به معنای شاخص است که از آن برای پیشبینی کردن یا تایید تحلیلها استفاده میشود. بنابراین میتوان گفت اندیکاتورهای مختلف در افزايش سرعت و دقت تحلیل به تحلیلگر کمک بسیاری میکنند. اندیکاتورها صرفا مبنای تصمیمگیری تحلیلگران نیستند اما نقش مهمی در صحت تحلیل به روش تکنیکال دارند. این ابزارها در تصمیمگیری بهتر به تریدرها کمک میکنند.
موارد استفاده از اندیکاتورها
اندیکاتورها را میتوان بسته به نوع کاربرد در زمانهای مختلفی استفاده کرد که در ادامه به توضیح آنها میپردازیم:
اندیکاتورها این قابلیت را دارند که با استفاده از آنها میتوان با توجه به تغییرات قیمتی که در نمودار رخ میدهد به نوعی قبل از تغییر روند هشدارهای لازم را اعلام نماید و تریدر را آگاه میسازند که امکان پایان روند فعلی و شروع روند جدیدوجود دارد. پس به این ترتیب اندیکاتورها گزینه بسیار مناسبی برای اعلان هشدار تغییرات پیشرودر نمودارها به حساب میآیند .
مورد دیگر از کاربرد اندیکاتورها، شناسایی بهترین نقطه برای ورود به معامله است. با استفاده از این ابزار امکان شناسایی و پیشبینی بهترین نقاط برای ورود به یک معامله فراهم میشود.
یکی دیگر از موارد استفاده از اندیکاتورها که به نوعی میتوان گفت کاربردیترین آن است تایید گرفتن در مورد یک موقعیت معاملاتی است. اکثر تریدرهای موفق به این نکته پایبند هستند که برای ورود به یک پوزیشن معاملاتی موفق در کنار تحلیل انجام شده، یک تاییدیه هم نیاز است تا به نوعی تکمیل کننده آن تحلیل باشد. اندیکاتورها موارد خوبی برا ارائه تاییدیه هستند.
دستهبندی اندیکاتورها
در حالت کلی میتوان دسته بندی زیر را برای اندیکاتورها متصور شد:
روندی: اندیکاتورهایی از نوع تاخیری که روی نمودار قیمت ایجاد میشوند. چنانچه از نمودار قیمت میانگینگیری انجام دهیم، میتوانیم اطلاعاتی خاص استخراج کنیم. اطلاعاتی که در انجام تحلیلی درست بولینگر چگونه کار می کند؟ و تصمیمگیری بهتر، تحلیلگران را یاری میدهد
نوسانگرها: نوسانگرها در محدوده خاصی حرکت یا به عبارتی نوسان میکنند. آنها قدرت روند را میسنجند و در صورت وجود ضعف در روند، تا حدودی آن را تشخيص میدهند. از دیگر تواناییهای نوسانگرها سنجش هیجان موجود در بازار است که به تحلیلگر برای شناسایی روند بازار کمک میکند.
حجم: همان طور که از نام آن پیدا است، این دسته اندیکاتور، حجم و ارزش معاملات را تحت بررسی قرار میدهد. حجم معاملات در چارچوبهای زمانی مختلف، تعبیرهای متفاوت و مهمی به تحلیلگران ارائه میکند. پس جای تعجب ندارد که این دسته از اندیکاتورها در تصمیمگیریهای تحلیلگران تاثیر داشته باشد.
تفاوت اندیکاتور و اسیلاتور
بحثی که همیشه در کنار اندیکاتور مطرح میشود و گاها موجب سردرگمی افراد میشود اسیلاتور است که بعضی اوقات هم به جای اندیکاتور استفاده میشود. در ادامه توضیحاتی ارائه میشود تا برای همیشه تفاوت این دو مورد برای شما مشخص شود.
اسیلاتورها زیرمجموعهای از اندیکاتورها هستند، اما موارد زیر را میتوان به نوعی تفاوت میان اندیکاتور و اسیلاتور دانست.
اولین مورد از تفاوت بین اندیکاتور و اسیلاتور در نحوه نمایش آن ها بر روی چارت است. اکثرا اسیلاتور ها بهصورت پنجرهای جداگانه و در قسمت پایین صفحه نمایش داده میشوند ولی اندیکاتورها بر روی صفحه اصلی و در اطراف نمودار قیمت به نمایش درمیآیند.
دومین تفاوت اندیکاتورها و اسیلاتور ها به نحوه استفاده از خروجی آنها مربوط میشود. ما با استفاده از اسیلاتور ها میتوانیم واگرایی میان نمودار قیمت و نمودار اسیلاتور را مشاهده کنیم و قبل از تغییر جهت روند، سیگنال ورود و یا خروج را دریافت کنیم. این امکان در اندیکاتورها وجود ندارد.
سومین تفاوت میان اندیکاتورها و اسیلاتور ها، وجود دو محدوده اشباع خرید و اشباع فروش در اسیلاتور ها میباشد. برای مثال در اندیکاتور RSI به محدوده بالای 70 اشباع خرید و به محدوده کمتر از 30 اشباع فروش میگویند.
تا به اینجای کار با مفاهیم ابتدایی در مورد اندیکاتورها آشنا شدید. در ادامه با معرفی چند نمونه از مهمترین اندیکاتورها و بیان ویژگیهای منحصر به فرد هرکدام در خدمت شما هستیم.
اندیکاتور MACD
این اندیکاتور مربوط به تعقیب روند و مقدار حرکت است. به زبان ساده زمانی که اندیکاتور مکدی در نمودار به سطح بالایی رسیده باشد نشاندهنده روند صعودی و مناسب در سهم مورد نظر است و در نقطه مقابل زمانی که این اندیکاتور در سطح پایینتری قرار داشته باشد، سهم در حالت نزولی خواهد بود. همیشه به یاد داشته باشید که خطوط متقاطع اندیکاتور MACD، سیگنال محل خرید و فروش در سهم را به شما نمایش میدهد. مطالعه کنید: سیگنال تضمینی فارکس
اندیکاتور باندهای بولینگر (Bollinger Bands)
باندهای بولینگر که توسط جان بولینگر توسعه داده شده، شامل دو نوار نوسانی است که در بالا و پایین یک میانگین متحرک حرکت میکند. زمانی که میزان نوسانات افزایش یابد، باندهای این اندیکاتور پهنتر میشوند و زمانی که نوسانات کاهش مییابد، فاصله باندها از هم کمتر میشود. در برخی مواقع، کمتر شدن فاصله بین باندها بهعنوان سیگنال تغییر جهت روند سهم به شمار میآید. ذات پویای باندهای بولینگر باعث شده تا از آن همراه با تنظیمات استاندارد، برای تحلیل انواع اوراق بهادار استفاده شود.
اندیکاتور RSI
اندیکاتور RSI نشانگر قدرت روند سهم در بازار است و قدرت حرکت را از آن دریافت میکنیم. همچنین کندل صعودی و نزولی را میتوان از این اندیکاتور دریافت نمود. فعالان بازار معمولاً در تحلیلهای خود از این نوع اندیکاتور به وفور استفاده میکنند.
اندیکاتور میانگین متحرک (moving average)
اندیکاتور میانگین متحرک در اصل از نوع اندیکاتورهای دنبال کننده هستند که از تغییرات قیمت سهم اطلاعات لازم را کسب میکنند. بر عکس حالات قبلی در اندیکاتورهایی که اشاره کردیم، این نوع اندیکاتور قیمت آینده سهم را پیشبینی نمیکند بلکه کاربرد اصلی آن به نوعی مشخص کردن مسیر فعلی سهم در بازار است. همینطور در نظر داشته باشید که تحرک و نوسان اندیکاتور میانگین متحرک نسبت به قیمت سهم کمتر است چون براساس میانگین قیمتهای گذشته رسم میشوند.
سخن پایانی:
همانطور که اشاره شد اندیکاتورها یکی از مهمترین ابزار در تحلیل تکنیکال هستند. در این مطلب سعی شد تا معرفی کاملی از این ابزار کاربردی تحلیل تکنیکال خدمت شما عزیزان ارائه شود تا درصورت نیاز از این ابزار فوق العاده مهم تحلیل تکنیکال استفاده کنید . پیشاپیش از این که نظرات خود را با ما در میان میگذارید، سپاس گذاریم.
دانلود کتاب Bollinger on Bollinger Bands
عنوان فارسی: بولینگر در باندهای بولینگر
ناشر: McGraw-Hill
سال: 2001
ویرایش: 1
زبان: انگلیسی
تعداد صفحه (نسخه چاپی - نسخه الکترونیکی): 247
شابک: 9780071373685, 0071373683
نوع فایل: DJVU دانلود نرم افزار مطالعه
حجم: 3.00 مگابایت
دانلود کتاب
خلاصه کتاب و اطلاعات بیشتر
باندهای بولینگر یکی از پر طرفدارترین ابزارهای تکنیکال برای معامله در بازارهای مختلف سرمایه (سهام، فیوچرز، مبادلات بین المللی ارز یا فارکس و غیره) می باشند که توسط آقای جان بولینگر اختراع شده اند. بسیاری از معامله گران برای آگاهی از وضعیت اشباع خرید یا فروش ابتدا به این اندیکاتور توجه می نمایند و بر این اساس با برخورد به خط بالایی آن می فروشند و در برخورد با خط پایینی می خرند. هر چند ما در این آموزش نشان خواهیم داد که با هر برخورد قیمت به خط بالایی یا پایینی نمی توان به ترتیب فروش یا خرید کرد اما بایستی همین جا متذکر شوم که این اندیکاتور در بازارهای بدون روند بسیار عالی عمل می کند.
باندهای بولینگر مشابه پوشش های میانگین متحرک هستند با این تفاوت که پوشش ها به صورت یک در صد ثابت در بالا و پایین خط میانگین متحرک رسم می شوند، اما باندهای بولینگر با عرضی متناسب با انحراف معیار در بالا و پایین میانگین متحرکی که اکثرا ۲۰ روزه می باشد، رسم می شوند. منظور از انحراف معیار، یک مفهوم آماری است که بیان کننده چگونگی پراکندگی قیمت ها حول متوسط قیمت ها (میانگین متحرک) می باشد که معمولا نیز از انحراف معیار ۲ استفاده می شود. استفاده از انحراف معیار استاندارد این خاصیت را دارد که با اطمینان ۹۵%، کلیه قیمت ها در نمودار مورد نظر بین این دو باند قرار دارند. طبق یک قانون کلی زمانی که قیمت به نرخ بالایی برخورد می کند در وضعیت «اشباع خرید» و زمانی که قیمت به نرخ پایینی برخورد می کند در وضعیت «اشباع فروش» قرار دارد.
John Bollinger is a giant in today's trading community. His Bollinger Bands sharpen the sensitivity of fixed indicators, allowing them to more precisely reflect a market's volatility. By more accurately indicating the existing market environment, they are seen by many as today's standard-;and most reliable-;tool for plotting expected price action. Now, in Bollinger on Bollinger Bands , Bollinger himself explains how to use this extraordinary technique to compare price and indicator action and make sound, sensible, and profitable trading decisions. Concise, straightforward, and filled with instructive charts and graphs, this remarkable book will be essential reading for all serious traders, regardless of market. Bollinger includes his simple system for implementation, and techniques for combining bands and indicators.
کتاب های مرتبط
Bollinger on Bollinger Bands John A. Bollinger , 2002
Bollinger on Bollinger Bands John Bollinger , 2001
Bollinger und die Barbaren: Ein neuer Grenzfall Wolfgang Brenner , 2008
Harrison Bollinger Introduction to Automatic Controls Howard L. Harrison
Bollinger Bänder: Der einfache Weg, Kursverläufe zu bestimmen John Bollinger , 2002
نحوه استفاده از باندهای بولینگر در معاملات Binance
گروههای بولینگر (BB) در اوایل دهه 1980 توسط تحلیلگر مالی و بازرگان جان بولینگر ایجاد شد. آنها به طور گسترده ای به عنوان ابزاری برای تجزیه و تحلیل فنی (TA) استفاده می شوند. اساساً ، باندهای بولینگر به عنوان یک دستگاه اندازه گیری نوسان ساز کار می کنند. این نشان می دهد که آیا بازار دارای نوسان زیاد یا کم و همچنین شرایط بیش از حد خرید یا فروش بیش از حد است.
ایده اصلی در پشت شاخص BB برجسته کردن نحوه پراکندگی قیمت ها در حدود یک مقدار متوسط است. به طور دقیق تر ، از یک باند بالایی ، یک باند پایین تر و یک خط میانگین متحرک میانی تشکیل شده است (همچنین به عنوان باند میانی شناخته می شود). دو باند کناری به اقدام قیمت بازار واکنش نشان می دهند ، وقتی نوسان زیاد است (از خط میانی فاصله می گیرند) و وقتی نوسان کم است منقبض می شوند (به سمت خط میانی حرکت می کنند).
- خط میانه: میانگین متحرک ساده 20 روزه (SMA)
- باند فوقانی: 20 روزه SMA + (انحراف استاندارد 20 روزه x2)
- باند پایین: SMA 20 روزه - (انحراف استاندارد 20 روزه x2)
چگونه می توان از باند بولینگر در تجارت استفاده کرد؟
اگرچه باندهای بولینگر به طور گسترده در بازارهای مالی سنتی مورد استفاده قرار می گیرند ، اما ممکن است برای تنظیمات معاملات ارزهای رمزنگاری شده نیز استفاده شوند. به طور طبیعی ، روش های مختلفی برای استفاده و تفسیر شاخص BB وجود دارد ، اما باید از استفاده از آن به عنوان ابزاری مستقل خودداری کرد و نباید آن را شاخصی برای فرصت های خرید / فروش دانست. ترجیحاً از BB به همراه سایر شاخص های تجزیه و تحلیل فنی استفاده شود.
با این حساب ، بیایید تصور کنیم که چگونه می توان داده های ارائه شده توسط شاخص باندهای بولینگر را به طور بالقوه تفسیر کرد.
اگر قیمت بالاتر از میانگین متحرک قرار بگیرد و از باند بالینی بولینگر فراتر رود ، احتمالاً فرض می کند که بازار بیش از حد گسترش یافته است (شرایط خرید بیش از حد). در غیر این صورت ، اگر قیمت چندین باند بالایی را لمس کند ، ممکن است سطح مقاومت قابل توجهی را نشان دهد.
در مقابل ، اگر قیمت یک دارایی خاص به طور قابل توجهی کاهش یابد و چندین بار از باند پایین تر عبور کند یا آن را لمس کند ، این احتمال وجود دارد که بازار یا بیش از حد فروخته شود یا سطح پشتیبانی قوی پیدا کند.
بنابراین ، معامله گران ممکن است از BB (همراه با سایر شاخص های TA) برای تعیین اهداف فروش یا خرید خود استفاده کنند. یا به سادگی برای دریافت یک نمای کلی از نکات قبلی که در آن بازار شرایط خرید بیش از حد و بیش از حد فروخته شده را ارائه می دهد.
علاوه بر این ، انبساط و انقباض باندهای بولینگر ممکن است هنگام تلاش برای پیش بینی لحظه های نوسان زیاد یا پایین مفید باشد. باندها یا می توانند با نوسان بیشتر شدن قیمت دارایی (انبساط) از خط میانی دور شوند یا با بی ثبات شدن قیمت (انقباض یا فشار) به سمت آن حرکت کنند.
بنابراین ، باند بولینگر برای معاملات کوتاه مدت به عنوان راهی برای تجزیه و تحلیل نوسانات بازار و تلاش برای پیش بینی حرکت های آینده ، مناسب تر است. برخی از معامله گران تصور می کنند که وقتی باندها بیش از حد گسترش می یابند ، روند فعلی بازار ممکن است نزدیک به یک دوره ادغام یا یک روند معکوس باشد. روش دیگر ، وقتی باندها خیلی تنگ می شوند ، معامله گران تصور می کنند که بازار در حال آماده شدن برای ایجاد یک حرکت انفجاری است.
وقتی قیمت بازار به یک طرف حرکت می کند ، BB به سمت میانگین میانگین متحرک ساده در میانه کاهش می یابد. معمولاً (اما نه همیشه) ، نوسان کم و انحراف فشرده قبل از حرکات بزرگ و انفجاری است که به محض بالا آمدن نوسانات روی می دهد.
قابل ذکر است که یک استراتژی معاملاتی وجود دارد که تحت عنوان Bollinger Bands Squeeze شناخته می شود. این شامل پیدا کردن نوسانات کم مناطق برجسته شده توسط انقباض BB است. استراتژی فشار خنثی است و هیچ بولینگر چگونه کار می کند؟ دید روشنی در جهت بازار ندارد. بنابراین ، معامله گران معمولاً آن را با سایر روش های TA مانند خطوط پشتیبانی و مقاومت ترکیب می کنند.
باندهای بولینگر و کانال های کلتنر
- خط میانه: میانگین متحرک نمایی 20 روزه (EMA)
- باند بالا: 20 روز EMA + (10 روز ATR x2)
- باند پایین: میانگین متحرک نمایی 20 روزه - (10 روزه ATR x2)
از طرف دیگر ، گروههای بولینگر تمایل بیشتری برای نوسان بازار دارند زیرا حرکتهای انبساط و انقباض در مقایسه با KC بسیار گسترده تر و واضح تر هستند. علاوه بر این ، با استفاده از انحراف معیار ، نشانگر BB احتمالاً سیگنال های جعلی را ارائه نمی دهد ، زیرا عرض آن بزرگتر است و از این رو سخت تر از آن عبور می کند.
بین این دو ، شاخص BB محبوب ترین است. اما هر دو ابزار می توانند در نوع خود مفید باشند - به ویژه برای تنظیمات کوتاه مدت تجارت. غیر از این ، ممکن است از این دو با هم به عنوان راهی برای ارائه سیگنال های قابل اطمینان استفاده شود.
باند بولینجر در تحلیل تکنیکال چیست؟
باند بولینجر (Bollinger Bands) یک ابزار تحلیل تکنیکالی است که از دو خط روند با انحراف معیارهای (مثبت و منفی) در کنار یک میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average – SMA) از حرکات قیمتی یک سهم تشکیل شده است، مقادیر خطوط ذکر شده میتوانند بسته به خواستههای کاربر مورد تغییر قرار گیرند.
اگر به طور اتفاقی با دیجی کوینر آشنا شده اید و هیچ اطلاعاتی در مورد تحلیل تکنیکال ندارید پیشنهاد میکنیم قبل از مطالعه ادامه مطلب، مقاله «تحلیل تکنیکال چیست؟» را مطالعه نمایید.
باند بولینجر توسط تحلیلگر تکنیکال مشهور جان بولینجر (John Bollinger) طراحی و توسعه یافتند و تمام حقوق تجاری و کپی رایتی نیز برای او محفوظ میباشد. این ابزار طراحی شد تا به سرمایهگذارن در شناسایی صحیح موقعیتهایی که در آن یک دارایی در محدودهٔ خرید یا فروش افراطی فرو میرود کمک کند.
نکات مهم:
- باندهای بولینجر ابزاری تکنیکالی هستند که توسط جان بولینجر (John Bollinger) طراحی و توسعه یافتند تا سیگنالهایی در مورد خرید افراطی یا فروش افراطی یک دارایی صادر کند.
- باند بولینجر شامل سه خط میشود، یک میانگین متحرکی ساده (که خط وسطی بوده) و دو خط در بالا و پایین آن که محدودهای را برای بازار تعیین مینماید.
- باندهای بالایی و پایینی هر یک معمولاً دارای 2 درجه انحراف معیار مثبت و منفی میباشند. البته این انحراف معیار نسبت به حرکات میانگین متحرک ساده 20 روزه تعیین میشود. تمامی این مقادیر قابلتغییر میباشند.
اولین گام برای محاسبهٔ باند بولینجر محاسبه کردن میانگین متحرک ساده سهم میباشد، که معمولاً این میانگین متحرک ساده از نوع 20 روزه (20-Day SMA) میباشد.
یک میانگین متحرک 20 روزه از قیمتهای پایانی 20 روز گذشته میانگینی را تهیه میکند. نقطهٔ ورودی دیتای بعدی باعث خارج شدن روز اول میانگین متحرک 20 روزهٔ قبلی از میانگینگیری جدید میشود. سپس، باید انحراف معیار استاندارد سهم را بهدست آورد.
انحراف معیار یک اندازهگیری ریاضیاتی از میانگین واریانس است و کاربردهای زیادی در علوم آمار، اقتصاد، حسابداری و مالی دارد.
با توجه به اطلاعات داده شده، انحراف معیار، اندازه میگیرد که به چه میزانی باید از مقدار میانگین متحرک جدا شود. انحراف معیار همچنین میتواند با رادیکال گرفتن از واریانس محاسبه شود، که خود یک میانگین از تفاضل اعدادی میانگینگیری شده خواهد بود.
سپس، باید این انحراف معیار را در 2 ضرب کرده و آن را از مقدار هر نقطه از میانگین متحرک ساده کم/اضافه کنید. بدین ترتیب میتوانید خطوط بالایی و پایینی باندهای بولینجر را بهدست بیاورید.
فرمول باند بولینجر به شرح زیر است:
باندهای بولینجر چه چیزهایی به شما میگویند؟
باندهای بولینجر تکنیک معاملاتی بسیار مشهوری میباشند. بسیاری از معاملهگران باور دارند هر چه قیمت به سمت بالای محدودهٔ باند بولینجر حرکت کند، بازار بیشتر به وضعیت “خرید افراطی – Overbuy” نزدیک شده و هرچه قیمت به سمت پایین محدودهٔ این باندها حرکت نماید، بازار بیشتر وارد محدودهٔ “فروش افراطی – Oversold” خواهد شد.
جان بولینجر 22 قانون را برای معاملهگرانی که از این سیستم جهت معامله بهره میبرند را وضع نموده است.
در جدول زیر، باندهای بولینجر میانگین متحرک ساده 20 روزه سهم را بهشکل دو باند بالایی و پایینی بههمراه حرکات قیمتی سهم دربرگرفتهاند. به دلیل اینکه انحراف معیار نوسانات را اندازه میگیرد، زمانی که بازار نوسانات زیادی را تجربه میکند باندها از یکدیگر باز میشوند، و در زمانی که بازار دورههای کمنوسانی را تجربه کند، باندها به یکدیگر نزدیک میشوند.
جمع شدن (فشردگی)
جمع شدن (the squeeze) مفهوم اصلی باند بولینجر است. وقتی که باندها به یکدیگر نزدیک میشوند، دامنهٔ حرکتی میانگین متحرک ساده 20 روزه را محدود میسازند.
این جمع شدن باندها سیگنالی مبنی بر دورهٔ کمنوسان بازار صادر کرده و به معاملهگران احتمال وقوع یک حرکت بزرگ و ایجاد نوسان در آینده و به وجود آمدن فرصتهای معاملاتی مناسبی را نشان میدهد.
بالعکس، هرچه باندها از یکدیگر بازتر میشوند، شانس کاهش نوسانات در بازار و احتمال خروج از معاملات وجود دارد. با این وجود، این شرایط یک سیگنال برای انجام معاملات محسوب نمیشوند. باندها بههیچوجه نمیتوانند جهت قیمت و زمان رخ دادن تغییرات در بازار را پیشبینی نمایند.
شکستها (Breakouts)
تقریباً 90 درصد از حرکات قیمتی بازار بین دو باند انجام میشود. هرگونه شکست به بالا یا پایینِ این باندها یک رخداد مهم تلقی میگردد. این شکستها نیز سیگنال معاملاتی محسوب نمیگردند.
اشتباهی که بیشتر افراد مرتکب میشوند این است بولینگر چگونه کار می کند؟ که شکست قیمت به سمت بالای باندها یا پایینشان را بهعنوان یک سیگنال خریدوفروش تفسیر میکنند. شکستها هیچ دلیلی برای پیشبینی حرکات آیندهٔ قیمت ارائه نمیدهند.
محدودیتهای باندهای بولینجر
باندهای بولینجر یک سیستم معاملاتی مستقل بهشمار نمیآیند. آنها تنها یک اندیکاتور میباشند که به معاملهگران بازار وضعیت فعلی بازار (میزان نوسانات) را نمایش میدهند.
جان بولنینگر پیشنهاد میکند که از باند بولینجر بههمراه دو یا سه اندیکاتور غیرهمگرای دیگر استفاده کنید تا بتوانید سیگنالهای معاملاتی معتبرتری دریافت کنید.
او معتقد است که بسیار مهم است که از اندیکاتورهایی با منابع اطلاعاتی مختلف بهره ببریم. برخی از تکنیکهای مورد علاقهٔ او استفاده از اندیکاتور همگرایی/واگرایی میانگینهای متحرک (MACD)، حجم موجودی بازار (On – Balance Volume) و شاخص قدرت نسبی (RSI) میباشند.
به این دلیل که آنها از میانگین متحرک ساده محاسبه شدهاند، وزن اطلاعات روزهای اول با روز آخر یکسان میباشد، و این خود میتواند باعث دخیل شدن اطلاعاتی با اهمیت کمتر در تحلیل وضعیت کنونی بازار شود.
همچنین، استفاده از یک میانگین متحرک 20 روزه و دو انحراف معیار مثبت و منفی اجباری بوده و ممکن است در هر شرایطی برای هر معاملهگری کارایی لازم را نداشته باشد. معاملهگران باید پیشفرضهای میانگین متحرک ساده و دو خط انحراف معیار را با توجه به نیازهای خود تنظیم کرده و آنها را به دقت زیر نظر بگیرند.
اگر سوال و یا پیشنهادی در مورد مقاله «باند بولینجر در تحلیل تکنیکال چیست؟» دارید در قسمت دیدگاهها با ما به اشتراک بگذارید.
تیم تحریریه دیجی کوینر
این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.
دیدگاه شما