تعريف واگرايي ضمني


Термин «дивергенция» происходит от английского слова «divergence», что переводится как «расхождение, несоответствие».

روش حل صریح و ضمنی

اهداف آموزش: آشنایی با روش حل صریح و ضمنی در حل معادلات، معرفی اصول روش حل Explicit و Implicit ، شناخت حلگرهای Implicit و Explicit آباکوس، مزایا و محدودیت‎های روش Implicit و Explicit در آباکوس، تفاوت روش حل صریح و ضمنی

همان‌گونه که در مطالب قبلی نیز اشاره شد، روش اجزاء محدود یک روش ریاضی و عددی جهت حل معادلات دیفرانسیل است (تاریخچه اجزاء محدود). برای حل مسائل دینامیکی، دو روش در نرم‌افزارهای تحلیل مورد استفاده قرار می‌گیرد: روش Implicit یا در اصطلاح ضمنی و روش Explicit یا صریح. هریک از این روش‌ها دارای توانایی‌ها و محدودیت‌هایی هستند که در ادامه به آن‌ها اشاره خواهیم کرد. از آن‌جایی که فراگیری این بحث نیازمند اطلاعات حوزه اجزای محدود است، به شکل مختصر اشاره‌ای به آن خواهیم کرد.

واژه اجزاء محدود به زیبایی بیانگر روش مورد استفاده در نرم‌افزارهای تحلیلی این حوزه است. به‌شکل کلی پروسه حل روند زیر را طی می‌کند:

تقسیم مدل هندسی به اجزای کوچکتر (و با تعداد محدود)، محاسبه میزان تغییر شکل و جابجایی مجموعه با روابط ماتریسی، رسیدن به میزان نیرو و تنش در سازه

روش حل صریح و ضمنی

اصول و معادلات حاکم بر اجزاء محدود

برای سهولت موضوع ساده‌ترین عضو در علم مکانیک را به خدمت می‌گیریم: فنر ! تغییر شکل، جابجایی و نیرو از مباحثی است که به دنبال آن هستیم و فنر در عین سادگی نیاز ما را به خوبی مرتفع می‌سازد. چنانچه به فیزیک دبیرستان رجوع کنید اولین معادله در خصوص فنر را بخاطر می‌آورید (البته کمی آن‌را ارتقا می‌دهیم و در قالب ماتریسی بیان می‌کنیم):

[K] ماتریس سختی است و طبیعتاً نیرو و جابجایی نیز مفهوم ماتریسی پیدا کرده‌اند. روش حل این معادله به این صورت است:

آنچه گفته شد مربوط بود به مسائل استاتیک بود که در آن‌ها زمان بی‌نهایت است. تغییرات نسبت به زمان بسیار آهسته بوده و در معادلات، زمان حذف شده است. هنگامی که زمان در معادله فنر وارد شود معادله زیر پدید خواهد آمد.

به چند سطر قبل بازگردید. مدل هندسی به چند بخش تقسیم شده و (در بیانی ساده جهت فهم موضوع) باید با حل معادله فوق جابجایی پیدا شود تا بعد از آن نیرو و در نتیجه تنش‌ها محاسبه گردند.

مقایسه روش Explicit و Implicit (تفاوت روش صریح و ضمنی)

بسیار خب! به سراغ بحث Explicit و Implicit بازگردیم. تفاوت میان دو روش Explicit و Implicit در روش ریاضی حل این معادله است. زمان در لحظه جاری را t و نمو زمان در حل را t∆ در نظر بگیرید. قصد نداریم تا با روابط پیچیده ریاضی شما را سردرگم کنیم زیرا بدون شک برای شما جذاب نخواهد بود، در نتیجه در چند جمله مختصر تفاوت را برایتان شرح می‌دهیم:

  • در روش Implicit معادله مذکور برای زمان t+t∆ حل می‌شود، وضعیت حل در زمان t+t∆ هنوز مشخص نیست و با حدس اولیه و استفاده از روش نیوتن- رافسون برای حل معادله تا رسیدن به یک جواب همگرا، عمل حل مسئله انجام خواهد شد.
  • در روش Explicit معادله مورد نظر با استفاده از مشخص بودن وضعیت جاری مسئله (در زمان t) برای زمان t+t∆ حل می‌شود، وضعیت مسئله در زمان t مشخص است و ماتریس سختی نیز در این لحظه معلوم خواهد بود. معادله مورد نظر به شکل مستقیم حل می‌شود:

خبری از حلقه تصحیح و تکرار نیست، همگرایی جواب (که مفصلاً مورد بحث قرار خواهد گرفت) بررسی نمی‌شود و از گام‌دهی زمانی کوچک و پایدار برای حل بهره می‌برد.

حوزه کاربرد، محدودیت‌ها و نقاط قوت روش حل صریح و ضمنی در مطلبی جداگانه خدمت شما دوستان گرامی ارائه خواهد شد.

تذکر: در تاریخ 15 اسفند 94 آموزشی تحت عنوان “مقایسه Explicit و Implicit و واکاوی حوزه کاربرد آن‎ها” در سایت قرار گرفت.

33 نظر

شایان

سایتتون عالی هست. نکات مهم و پیچیده رو خیلی ساده و مختصر بیان کردید که واقعا دونستنشون ضروری هست.
ممنون.
اون دو خط اول فک کنم صریح و ضمنی جاشون باید عوض شه

یونس سروری(مدیر CAE)

با سلام
از اظهار لطف و نظرات انرژی بخش شما بسیار سپاسگزارم
نکته سنجی شما قابل تحسینه، اون اشتباه تایپی هم اصلاح شد
ممنونم از شما
مانا و برقرار باشید . . .

پویا عزیزی

سلام آقای سروری. با توجه به مقاله بالا،
1- در روش implicit آیا در لحظه t وضعیت مساله مشخص است یا خیر؟
2- آیا گام زمانی در روش implicit به اندازه کل زمان حل مساله است یعنی آیا روش implicit تنها یک گام زمانی بین وضعیت اولیه و نهایی در نظر میگیرد و به همین خاطر در حالتهایی که بین حالت اولیه و نهایی اختلاف زیادی وجود دارد مساله واگرا میشود؟

یونس سروری(مدیر CAE)

سلام
پاسخ هر دو سؤالتون منفیه
شما میتونید به کمک پایین آوردن گام Initial حل، بار را در چند بخش و به تدریج به سازه وارد کنید؛ حالا اگر این گام بزرگ باشه و مقدار بار اعمالی هم عدد قابل توجهی باشه ممکنه نرم‎افزار در همگرا کردن حل به روش نیوتن – رافسون با اشکال مواجه بشه

پویا عزیزی

پس فرق روش implicit و explicit تنها در روش حل معادله است که روش implicit از روش حدس اولیه و تکرار حلقه ای براساس روش نیوتن- رافسون مساله را حل میکند ولی روش explicit حلقه ندارد و از روش مستقیم (و نه روش نیوتن-رافسون) مساله را حل میکند؟
اگر جواب پرسش فوق مثبت است، در اینصورت هر دو روش باید برای کلیه حالتها جواب بدهند مثلا برای بارگذاری ضربه ای، با انتخاب گامهای کوچک میتوان از روش implicit هم استفاده کرد و یا در بارگذاری استاتیکی باید بتوان از روش explicit هم استفاده کرد (در اینصورت شتاب گره ها صفر است و مساله از روش explicit هم قابل است)؟
من مقاله دیگر شما با عنوان مقایسه Explicit – Implicit و واکاوی حوزه کاربرد آنها را نیز خوانده ام ولی هنوز اینکه چگونه و چرا در یک مساله تصمیم بگیریم که از کدام روش استفاده کنیم برایم روشن نشده است. ممنون میشوم دقیقتر توضیح دهید

یونس سروری(مدیر CAE)

اگر واقعاً پست مربوط به واکاوی حوزه کاربرد را با دقت مطالعه کنید پاسخ سؤالتون را خواهید گرفت
خیلی واضح، شفاف و صریح در اون پست نکات لازم را توضیح داده‎ام

معبود

سلام.
ببخشید در نرم افزار آباکوس در تنظیمات حل گزینه های coupled و uncoupled وجود داره، تفاوت این گزینه ها در چیه؟ و جوابهایی که از هر راه حل به دست میان چه تفاوتی با هم دارن؟

یونس تعريف واگرايي ضمني سروری(مدیر CAE)

سلام
حلگر کوپل زمانی مورد استفاده قرار میگیره که شما حلهای وابسته به هم داشته باشید؛ مثلا کوپل حرارتی – مکانیکی؛ یعنی مسئله شما از دو نقطه نظر حرارتی و مکانیکی وابسته به هم هست و تحلیل مکانیکی تحت تأثیر حل حرارتی قرار داره و نمیشه به شکل مستقل به بررسی هر کدام پرداخت

سلام
در بحث ضربات پی در پی چگونه می توان اغتشاشات رو کاهش داد تا جابجایی ناشی از این ضربات به راحتی در نمودارهای جابجایی سرعت یا شتاب دیده شود، روش مورد استفاده dyn-exp هست، از جنرال کانتکت استفاده شده و خواص کانتکت بصورت ضریب اصطکاک ٠.۶ و هارد کانتکت می باشد.
ممنون جناب مهندس سروری

یونس سروری(مدیر CAE)

سلام
بررسی در این زمینه نداشته ام

ممنون جناب سروری
با این شرایطی که بیان شد کدام المان مناسب تر هست ؟
ایا میتونم از روش dyn-imp استفاده کنم!؟ هر کاری میکنم نمودارها بسیار اغتشاش داره

یونس سروری(مدیر CAE)

وجود نویز در مسائل پلاستیسیته که با حلگر Explicit حل میشن دور از انتظار نیست
دلیل عمده این موضوع به عدم تطابق یا در اصطلاح “mismatch” بین فرکانس درخواستی شما برای ثبت نتایج و گام زمانی پایدار حل در مسئله برمیگرده
گام زمانی پایدار حل در حلگر Explicit با سرعت انتشار موج تنش در المان ارتباط داره، حالا تصور کنید خروجی در یک نقطه انتگرالگیری مشخص، زمانی که موج تنش در این نقطه انتگرالگیری وجود داره با زمانی که موج تنش در این نقطه نیست متفاوت خواهد بود
همین موضوع باعث وجود نویز در نمودارها و نتایج خروجی خواهد شد؛ بهترین راه هم استفاده از فیلتر برای حذف نویزهای شدید در نتایج هست
آباکوس فیلترهای مناسب و خوبی برای این موضوع داره ؛ در قسمت operate on XY data فیلترهایی مثل saeGeneralFilter (دسته‎های گوناگون با CM های متفاوت) وجود داره که میتونید استفاده کنید

سلام.وقتتون بخیر.خیلی ممنونم از مطالب مفیدتون.
من یک تحلیل دینامیکی دارم انجام میدم که زمان خیلی کوتاه و شتابها خیلی زیاد هستند. این مکانیزم یک مکانیزم با حرکت نوسانیه. مشکلی که هست اینه که با این که شرایط مرزی تا پایان حل تغییر نمیکنه اما تنشها سیکل به سیکل کمتر و کمتر میشن.به نظر شما مشکل از کجاست؟
ممنونم از پاسختون

یونس سروری(مدیر CAE)

سلام
در جریان روند مدلسازی شما قرار ندارم؛ نظر خاصی هم نمیتونم بدهم

محمدرضا

سلام ممنون بابت سایت خوبتان نمیدونم ایا سوالم رو در جای مناسب مطرح کردم؟
شار حرارتی رو برای شبیه سازی سوراخکاری اعمال کردم و با المان های درشت نتیجه گرفتم اما وقتی اجزا رو کوچک تر میکنم سرعت سیستم بسیار پایین میاد و hang میکنه و پیام زیر با رنگ قرمز در پایین صفحه میاد:
…The memory allocation for jobwas increased
دلیلش چی هست و برای حل شدن چه باید کرد
تشکر

یونس سروری(مدیر CAE)

سلام
طبیعتاً وقتی شما از المانهای بیشتر استفاده میکنید سرعت حل کاهش پیدا میکنه (چون به همان نسبت حجم محاسبات افزایش پیدا کرده) و در این حالت اگر سیستم شما به اندازه کافی قدرت نداشته باشه کاهش سرعت و hang کردن سیستم پیش خواهد آمد

علی چوپانیان

با سلام
من یه تحلیل دینامیک اکسپیلیست دارم که قراره یک بار شوک شتابی مثلثی به یه طرف سازه وارد بشه. توی این تحلیل

وقتی از کانتکت Tie استفاده میکنم شوک در سازه توزیع میشه و با گذشت زمان کم میشه. ولی وقتی کانتکت

تانجنسیال و هارد کانتکت استفاده می کنم شتاب در محل هایی که تماس تعریف شده به چندین برابر مقدار ورودی میرسه!

ممنون میشم اگه راهنمایی کنید

یونس سروری(مدیر CAE)

سلام
قید Tie عملا دو قطعه را مثل جوش به هم متصل میکنه ولی وقتی شما کانتکت تعریف میکنید قضیه فرق میکنه
مکانیزمهای فشار – تداخل فعال میشه و محاسبات خاص خودش را داره
ممکنه مشکل از این موضوع ناشی بشه
شما حتی میتونید یک تست ساده بکنید
دو تا مکعب روی هم قرار بدهید و بینشون کانتکت تعریف کنید، با سایز شبکه slave و master بازی کنید (مثلا سایز برابر برای هر دو بگیرید) و یک فشار هم به جسم بالایی اعمال کنید
بعد وضعیت نیرو در سطح تماس را مقایسه کنید

علی چوپانیان

با دو مکعب امتحان کردم ، باز هم زیاد میشه
به نظرتون راه چاره چی میتونه باشه ؟

یونس سروری(مدیر CAE)

عرض بنده هم همین بود که به پارامترها بستگی داره دوست عزیز
انتخاب master و slave، سایز مناسب شبکه برای هر کدام و . . . اثر گذاره

حسین ولی لو

سلام
من یک تحلیل حرارتی Explicit انجام دادم . روش اثبات حل Explicit چگونه است؟

یونس سروری(مدیر CAE)

سلام
منظورتون از اثبات حل را متوجه نمیشم

با سلام وقتی بار گسترده سهمی درجه دو به تیر وارد میشود به راحتی محاسبه میشود ولی اگر این تابع درجه دو به توابع بالاتر برود مثل درجه پنج یا شیش خطا خواهد داد چطور میتونی توابع شکل مربوط به سهمی درجه پنج رو محاسبه کنیم

یونس سروری(مدیر CAE)

سلام
متوجه نشدم
شفاف تر مطرح بفرمایید

منصوره

سلام جناب سروری، سایت شما رو تازه پیدا کردم و مطالب بسیار مفیدی تونستم پیدا کنم برای درک بهتر آباکوس واقعا خدا خیرتون بده
من فعلا مبتدی هستم و تازه شروع به کار با آباکوس کردم حقیقتا خیلی ویدئو ها دیدم اما نیازمند راهنمایی هستم ، حقیقتا یک تحلیل رو باید ارائه بدم که ممنون میشم یک راهنمایی مختصر به من بدید
یک استوانه هست با دستگاه crosshead تحت فشار قرار داره و سطح بالایی رو فشار میده که بازوی کراس هد هم با سرعت 0.تعريف واگرايي ضمني 2 میلی متر بر ثانیه داره حرکت میکنه و فشار ایجاد میکنه، سطح زیرین استوانه هم گیر دار هست
برای حل که باید از روش Expilicite انجام بدیم درسته ؟ چون فاز پلاستیک و تغییر شکل رو میخوام بررسی کنم و سوال من اینه که
1. من میتونم استوانه ام رو مدل کنم و فقط برای قسمت load یک شرط velocity بدم و اون رو مساوی 0.2 میلی متر بر ثانیه قرار بدم , و سطح رویین استوانه ام رو درگیر این سرعت کنم ؟
یا اینکه
2. استوانه رو مدل کنم و برای مدل سازی کراس هد ، یک استوانه صلب رو تعریف کنم و تماس سطح به سطح بدم بدون هیچ فاصله ای (یعنی فاصله سطح رویین استوانه و سطح جسم صلب 0 باشه یعنی با هم در تماس باشند که ضربه اتفاق نیفته ) و بعدا به جسم صلب قید سرعت رو بدم ، من فکر میکنم توی این حالت به خاطر تماس باید اصطکاک هم وارد مسئله بشه که نیازمند تعریف ضریب اصطکاک هست و خودش ممکنه تنش های سطحی ایجاد کنه و حل آخر رو تحت تاثیر قرار بده
حالا اول اینکه من درست دارم فکر میکنم برای شبیه سازی یا خیر ؟
و اینکه اگر درسته روش اول رو استفاده کنم یا روش دوم رو به نظر شما ؟
اگر نظر شما رو هم بدونم ممنون میشم که راه رو درست طی کنم
خیلی خیلی ممنون میشم اگر پاسخ بدید و یک گرهی از مشکل من باز کنید
بسیار سپاس گذارم از وقتی که برای نوشتن مطالب و خواندن نظرات و پاسخ دهی میگذارید واقعا ارزشمند هست .

یونس سروری(مدیر CAE)

سلام
روش کلی که اشاره کردید درسته
پیشنهاد من استفاده از روش دوم هست
در مورد ضرایب اصطکاک و تعریف رفتار تماسی و . . . هم در سایت مثالهایی وجود داره؛ میتونید الگوبرداری کنید

آموزش واگرایی (divergence) در تحلیل تکنیکال | بررسی انواع واگرایی

واگرایی در تحلیل تکنیکال چیست – آموزش واگرایی (divergence) در تحلیل تکنیکال | بررسی انواع واگرایی

شما می‌توانید سرفصل مدنظر خود از فهرست محتوای این مقاله انتخاب کنید تا به قسمت مربوطه هدایت شوید:

  • مفهوم واگرایی در تحلیل تکنیکال چیست؟
  • آشنایی با انواع واگرایی در بورس
  • تحلیل تکنیکال و واگرایی معمولی (RD)
  • واگرایی معمولی مثبت (+RD)
  • واگرایی معمولی منفی (-RD)
  • واگرایی مخفی در تحلیل تکنیکال (HD)
  • واگرایی زمانی در تحلیل تکنیکال (TD)
  • واگرایی زمانی هوشمند یاSTD
  • نکات مهم درمورد واگرایی
  • استراتژی خرید به کمک واگرایی معمولی مثبت (+RD)
  • استراتژی خرید به کمک واگرایی مخفی مثبت (+HD)
  • نکات مهم واگرایی در تحلیل تکنیکال
  • دانلود کتاب الکترونیکی pdf آموزش واگرایی در تحلیل تکنیکال

یکی از مفاهیم مهم بورس، واگرایی در تحلیل تکنیکال است. تغییرات در بازار سرمایه توسط واگرایی در بورس نشان داده می شود. هنگامی در بورس شاهد واگرایی هستیم که در گام آخر، معامله گران دچار تردید شده و اقدام به تغییر سهم خود می کنند. در چنین حالتی آنها حرکت خود را برخلاف روند قبلی پیش می برند. به همین دلیل، واگرایی از اجزای روانشناسی بورس درنظر گرفته می شود. با رخ دادن واگرایی در بورس می توان با درصد بالا به آن اطمینان کرد. بنابراین، می توان گفت واگرایی در تحلیل تکنیکال درمقایسه با سایر روش های تکنیکال دارای اعتبار بیشتری است. بنابراین یکی اقداماتی که معامله گران در اولویت معاملات خود قرار می دهند، شناسایی واگرایی ها است. به کمک این مقاله، آموزش واگرایی در تحلیل تکنیکال قادرید معاملات موفقی انجام دهید.

واگرایی تحلیل تکنیکال

مفهوم واگرایی در تحلیل تکنیکال چیست؟

زمانی که قیمت یک سهم و اندیکاتور خلاف جهت یکدیگر در حرکت باشند، واگرایی در تحلیل تکنیکال رخ می دهد. این واگرایی، ضعیف بودن یک روند را نشان می دهد. در چنین حالتی، قیمت یک سهام به انتهای روند خود خواهد رسید و تمایل دارد روند خود را تغییر دهد. چنین حالتی را واگرایی در بورس می نامند.

می توان از واگرایی ها به منظور شناسایی سطوح قیمت سهم همچون سطوح حمایت و مقاومت استفاده کرد. درصورت رخ دادن واگرایی صحیح در بورس، به احتمال زیاد قیمت سهم بازخواهد گشت. درواقع، هنگامی که خریداران و فروشندگان تردید زیادی در تصمیم گیری خود دارند، واگرایی رخ داده است. ازجمله اندیکاتورهای مناسب برای شناسایی واگرایی در بورس عبارتند از:

  • اندیکاتور مکدی (MACD)
  • اندیکاتور آر اس آی (RSI)
  • اندیکاتور سی سی آی (CCI)
  • و غیره

از میان این اندیکاتورهای شناسایی واگرایی تحلیل تکنیکال، اندیکاتور مکدی یکی از مناسب ترین اندیکاتورها به منظور شناسایی واگرایی در بورس است.

آشنایی با انواع واگرایی در بورس

سه نوع واگرایی در بورس عبارتند از: واگرایی معمولی (RD)، واگرایی مخفی (HD) و واگرایی زمانی (TD) که در ادامه بررسی می شوند.

تحلیل تکنیکال و واگرایی معمولی (RD)

در تحلیل تکنیکال در انتهای یک روند امکان واگرایی معمولی وجود دارد. در بورس هنگامی شاهد واگرایی معمولی هستیم که قیمت یک سهم و اندیکاتور خلاف جهت یکدیگر در حرکت باشند. این نوع واگرایی رخ داده در بورس، حاکی از بازگشت قیمت سهم است.

قیمت سهم با مشاهده واگرایی در تحلیل تکنیکال متوقف خواهد شد و در خلاف جهت به حرکت ادامه می دهد. می توانید واگرایی معمولی در تحلیل تکنیکال را با علامت (RD) نشان دهید. واگرایی معمولی در بورس به دو دسته واگرایی معمولی مثبت و واگرایی معمولی منفی تقسیم می گردد.

واگرایی معمولی مثبت (+RD)

در تحلیل تکنیکال، در میان دو کف قیمتی، واگرایی معمولی مثبت قابل مشاهده است. این نوع واگرایی در بورس در انتهای تعريف واگرايي ضمني یک روند نزولی رخ می دهد. به عبارتی، ای نوع واگرایی در بورس نشان می دهد قیمت به خط حمایت نزدیک شده است. همچنین بیان می کند خریداران قدرت زیادی یافته و قدرت فروشندگان ضعیف شده است.

در این نوع واگرایی، در هریک از نمودار قیمت و در اندیکاتور دو کف قیمت شکل می گیرد:

  • کف اول در اندیکاتور، پایین تر از کف دوم شکل می گیرد. یعنی اندیکاتور نمی تواند کف جدید را شکل دهد.

کف اول در نمودار قیمت بالاتر از کف دوم ایجاد می شود.

واگرایی معمولی مثبت

واگرایی معمولی مثبت

واگرایی معمولی منفی (-RD)

در میان دو سقف قیمت در تحلیل تکنیکال، شاهد واگرایی معمولی منفی هستیم. نکته مهم این است که در بورس، واگرایی معمولی منفی در انتهای یک روند صعودی رخ می دهد.

به عبارتی، نزدیک شدن قیمت به خط مقاومت منجر به واگرایی معمولی منفی می شود. واگرایی معمولی منفی نشان دهنده قدرت ضعیف خریداران و قدرت زیاد فروشندگان است. در سچنین واگرایی، در هر کداوم از نمودار قیمت و اندیکاتور، دو سقف شکل می گیرد:

  • سقف اول در نمودار قیمت، پایین تر از سقف دوم ایجاد می شود.
  • سقف اول در اندیکاتور، بالاتر از سقف دوم شکل می گیرد (اندیکاتور قادر نیست سقف جدید را شکل دهد).

نمونه واگرایی معمولی منفی در شکل زیر قابل مشاهده است:

واگرایی معمولی منفی

واگرایی مخفی در تحلیل تکنیکال (HD)

زمانی شاهد واگرایی مخفی در تحلیل تکنیکال هستیم که قیمت یک سهم و اندیکاتور خلاف جهت یکدیگر در حرکت باشند. به تعريف واگرايي ضمني عبارتی، اندیکاتور در واگرایی مخفی قادر به تشکیل کف یا سقف جدید بوده است. اما قیمت نتوانسته کف یا سقف جدید را شکل دهد. چنین حالتی را واگرایی مخفی می خوانیم. در بورس، در انتهای یک روند اصلاحی شاهد واگرایی مخفی هستیم و با نشان HD شناخته می شود. واگرایی مخفی در بورس شامل دو دسته واگرایی مخفی مثبت و واگرایی مخفی منفی است.

واگرایی مخفی مثبت (+HD) در بین دو کف قیمتی در تحلیل تکنیکال، شاهد واگرایی مخفی هستیم. در بورس زمانی واگرایی مخفی مثبت رخ می دهد که کف اول در اندیکاتور بالاتر از کف دوم باشد. اما در نمودار قیمت، کف دوم بالاتر از کف اول شکل می گیرد. چنین وضعیتی، افزایش قدرت خریداران و کاهش قدرت فروشندگان را نشان می دهد. همچنین، بیانگر رشد قیمت سهم است. چنین واگرایی در انتهای یک روند اصلاحی و در کانال صعودی رخ می دهد.

انواع واگرایی

نمونه ای از واگرایی مخفی مثبت در شکل زیر قابل مشاهده است.

واگرایی مخفی مثبت

واگرایی مخفی منفی (-HD) در تحلیل تکنیکال در بین دو سقف قیمتی شاهد واگرایی مخفی منفی هستیم. این واگرایی زمانی در بورس رخ می دهد که سقف دوم در اندیکاتور بالاتر از سقف اول باشد. اما در نمودار قیمت، سقف دوم پایین تر از سقف اول شکل گرفته است. چنین وضعیتی بیانگر کاهش قدرت خریدارا ن و افزایش قدرت فروشندگان است. همچنین نشان می دهد قیمت سهم کاهش یافته است. چنین واگرایی در کانال نزولی و در انتهای یک روند اصلاحی رخ می دهد.

واگرایی در تحلیل تکنیکال مثبت

نمونه ای از واگرایی مخفی منفی در شکل زیر قابل مشاهده است.

آموزش واگرایی (divergence) در تحلیل تکنیکال | بررسی انواع واگرایی

واگرایی زمانی در تحلیل تکنیکال (TD)

در تحلیل تکنیکال، زمانی شاهد واگرایی زمانی هستیم که تضاد بین قیمت و زمان وجود دارد. در یک روند اصلاحی در بورس، واگرایی زمانی ایجاد می شود. بصورتی که در یک روند اصلاحی، نمودار قیمت درمقایسه با روند قبلی خود ضعیف نشان داده شده است.

برای اینکه با کمک واگرایی زمانی بتوانیم معاملات موفقی در بورس داشته باشیم، باید هنگامی خرید کنیم که قدرت خریداران زیاد است. همچنین زمانی بفروشیم که قدرت فروشندگان زیاد است و در این حالت باید از خرید سهم خودداری کرد.

برای داشتن یک استراتژی موقف در واگرایی زمانی، باید خرید خود را زمانی تکمیل کنیم که سرمایه گذاران قوی معامله انجام می دهند. در چنین حالتی درواقع در جهت روند بازار بورس حرکت کرده ایم. با استفاده از فیبوناچی زمانی می توان وگرایی زمانی در تحلیل تکنیکال را انجام داد که با علامت TD نمایش می یابد. واگرایی زمانی در بورس شامل واگرایی زمانی معمولی و هوشمند است.

واگرایی زمانی معمولی (RTD)

این نوع واگرایی در تحلیل تکنیکال هنگامی ایجاد می شود که شاهد تعداد کندل های روند اصلاحی جدید بیشتری نسبت به تعداد کندل های روند اصلاحی قبلی باشیم. به عبارتی، هنگامی شاهد واگرایی زمانی معمولی در بورس هستیم که نمودار قیمت بیش از سطح 100٪ فیبوناچی اصلاح شود. رخ دادن واگرایی زمانی معمولی در بورس، قدرت زیاد خریداران وضع فروشندگان در یک روند اصلاحی را نشان می دهد. همچون تصویر زیر، واگرایی زمانی معمولی با ترسیم فیبوناچی بازگشتی قابل مشاهده است.

واگرایی تحلیل تکنیکال

یکی دیگر از نمونه های واگرایی زمانی معمولی در شکل زیر قابل مشاهده است.

واگرایی زمانی هوشمند یا STD

در تحلیل تکنیکال زمانی، واگرایی زمانی هوشمند را زمانی می توان دید که تعداد کندل های روند اصلاحی قبلی بیشتر از تعداد کندل های روند اصلاحی جدید باشد. به عبارتی، در بورس در مدت زمان کمتری واگرایی زمانی هوشمند از روند اصلاحی قبل می توان عبور کرد. در تصویر زیر، واگرایی زمانی هوشمند قابل مشاهده است.

آموزش واگرایی (divergence) در تحلیل تکنیکال

در تصویر زیر، واگرایی زمانی هوشمند پس از واگرایی زمانی معمولی قابل مشاهده است.

آموزش واگرایی (divergence) در تحلیل تکنیکال | بررسی انواع واگرایی

سطوح فیبوناچی بازگشتی زمانی

در فیبوناچی بازگشتی زمانی می توان از سطوح زیر استفاده کرد:

  • سطوح 38.2٪
  • سطوح 50٪
  • سطوح 100٪
  • سطوح 161.8٪

از میان سطوح فوق، نسبت های 161.8 و 100٪ دارای اهمیت بیشتری هستند.

نکات مهم درمورد واگرایی

درصورت استفاده از واگرایی در بورس به منظور انجام معاملات خود، توصیه می شود از سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال علاوه بر شناسایی واگرایی کمک بگیرید. تلاش کنید حتما واگرایی را در تحلیل های تکنیکال خود بکار برید. سعی کنید به منظور شناسایی واگرایی، از دو اندیکاتور MACD و RSI استفاده کنید. توصیه می شود به منظور شناسایی واگرایی های اندیکاتور MACD، تنظیمات در بازه زمانی 9، 12، 26 قرار گیرد. به منظور شناسایی واگرایی در اندیکاتور RSI در کف سطح زیر 30 و سقف سطح بالای 70 بررسی شود. سطوح غیر از این 2 عدد در اندیکاتور RSI به منظور شناسایی واگرایی ها دارای اعتبار کمتری هستند.

استراتژی خرید با استفاده از واگرایی در بورس

انواع استراتژی خرید را در این قسمت بررسی می کنیم.

استراتژی خرید به کمک واگرایی معمولی مثبت (+RD)

در تحلیل تکنیکال، درمورد استراتژی خرید به کمک واگرایی معمولی مثبت می توان ابتدا خط روند نزولی سهم را رسم کرد. به منظور شناسایی واگرایی معمولی مثبت در بورس باید منتظر بمانیم قیمت در موقعیت خاصی، خط روند ترسیمی به سمت بالا را قطع کند. این کندل قدرتمند مثبت دارای حجم بالا است که در واگرایی رخ داده است.

حال در چنین زمانی، می توان سهم موردنظر را خریداری کرد. به منظور بدست آوردن سود در این استراتژی، واگرایی های مثبت باید شناسایی شده و خرید را در روند صعودی سهم موردنظر خریداری کرد. نکته دیگر در این استراتژی این است که درهنگام تقاطع قیمت با خط روند ترسیم شده به سمت تعريف واگرايي ضمني پایین، باید حد ضرر فعال شده و درحال خروج از سهم باشد.

استراتژی خرید به کمک واگرایی مخفی مثبت (+HD)

در تحلیل تکنیکال، استراتژی خرید به کمک واگرایی مخفی مثبت به این شکل است که قله شکل گرفته در سهم بعنوان مقامت درنظر گرفته می شود. در چنین استراتژی، با حرکت نمودار قیمت به سمت بالا و عدم عبور از قله، باید به سهم ورود پیدا کرد.

در چنین استراتژی، بسیار مهم است که واگرایی های مثبت و شناسایی روند صعودی سهم بررسی شود. همچنین، بهتر است حد ضرر حدود 2 الی 3 درصد زیر خط مقاومتی که قله را شکل داده قرار داشته باشد. بنابراین، پس از عبور قیمت پایانی سهم در حدود 2 الی 3 درصد زیر خط مقاومت، باید اقدام به فروش سهم کنید.

استراتژی خروج از سهم به کمک واگرایی در بورس

بهتر است در بورس به منظور خروج از سهم، واگرایی منفی بکار نرود. به منظور خروج از سهم باید استراتژی خاصی درنظر گرفته شود. زیرا ممکن است با فعال شدن حد ضرر، شاهد واگرایی موردنظر خود نباشیم. در بورس با استفاده از استراتژی خروج از سهم می توان به کمک تحلیل تکنیکال، سود قابل انتظار را پیش بینی نمود.

روش دیگر کاربردی در این روش، درنظر گرفتن سود حدود 15 تا 20 پس از ورود به سهم است. در این زمان، با رسیدن قیمت سهم به این هدف، باید نسبت به فعال کردن حد ضرر اقدام نمود. همچنین با نزول قیمت سهم به حدود 6 درصد زیر بیشترین قیمت پایانی، خروج از سهم اتفاق می افتد.

نکات مهم واگرایی در تحلیل تکنیکال

بهتر است نکات زیر درمورد واگرایی در تحلیل تکنیکال درنظر گرفته شود:

  • درصورتی که نمودار قیمت در جهتی مخالف یک اندیکاتور در حرکت باشد، یک واگرایی رخ می دهد.
  • افزایش قیمت و رشد سهم توسط واگرایی نشان داده می شود.
  • در واگرایی مثبت، با صعود اندکاتور، شاهد کاهش قیمت خواهید بود.
  • واگرایی منفی، کاهش قیمت و افت قیمت سهم را نشان می دهد.
  • در واگرایی منفی شاهد افزایش قیمت هستیم اما اندیکاتور درحال ریزش است.
  • در معاملات نباید صرفا به واگرایی توجه و اکتفا کرد.
  • برای احتمال تغییر روند قیمت یک سهم بهتر است از واگرایی استفاده کرد.

جمع بندی

یکی از روش های بسیارمناسب در بروس، استفاده از واگرایی برای تحلیل تکنیکال است. با ترکیب روش های مختلف واگرایی در بورس می توان به موفقیت های زیادی دست یافت. در تحلیل تکنیکال به منظور تعريف واگرايي ضمني شناسایی واگرایی، باید نقاط حمایت و مقاومت موردتوجه قرار گیرد. به منظور شناسایی واگرایی در بورس می توان اندیکاتورهای rsi، macd و cci را مورداستفاده قرار داد. به کمک سطوح فیبوناچی در تحلیل تکنیکال می توان از شناسایی واگرایی در بازار بورس بهتر استفاده کرد.

برای استفاده صحیح از واگرایی در بورس، توصیه می شود استراتژی مشخصی بکار رود. با استفاده از استراتژی مناسب می توان به کمک هر سیستم معاملاتی و به کمک انواع روش های تحلیل تکنیکال، موفقیت های بسیار زیادی در بازار بورس کسب کرد.

واگرایی (divergence) در تحلیل تکنیکال برای معاملات فارکس

آموزش واگرایی (divergence) در تحلیل تکنیکال برای معاملات فارکس

واگرایی (divergence) در تحلیل تکنیکال چیست به چه دردی میخورد؟ برخی از تریدرها در فارکس ، از واگرایی ها به عنوان تنها راه نجات در تحلیل تکنیکال یاد می کنند. باقی معامله گرهای فارکس ، واگرایی را الگویی غیر قابل استفاده و به درد نخور می دانند. واقعیت چیزی بین این دو طرز فکر است. به خواندن این مقاله ادامه دهید تا معامله با واگرایی در فارکس به کمک اندیکاتور ها را فرا بگیرید.

هدف از واگرایی کلاسیک این است که عدم تعادل بین قیمت و یک اوسیلاتور را نشان دهد، با این فرض که این عدم تعادل قابلیت این را دارد که روند قیمتی را تغییر دهد. اگر با واگرایی آشنا هستید پیشنهاد می کنیم اندیکاتور واگرایی یا اندیکاتور واگرایی باند بولینگر را دانلود و در متاتریدر تست کنید.

تعریف واگرایی در تحلیل تکنیکال و موارد استفاده

واگرایی زمانی رخ می دهد که قیمت یک سهم یا دارایی در جهت مخالف یک اندیکاتور تکنیکال حرکت می‌کند یا برخلاف سایر داده‌ها در حال حرکت است. اين مسئله هشدار می دهد که ممکن است روند فعلی قیمت تضعیف شود و در برخی موارد منجر به تغییر قیمت شود.

ما هم divergence مثبت داريم و هم منفی. مورد مثبت نشان می‌دهد که حرکت مثبت در قیمت دارایی امکان پذیر است. همچنين ديورژنس یا واگرایی (Divergence) منفی نشان می دهد که حرکت مثبت در این سهم یا ارز مورد نظر کمتر امکان پذیر است.

البته یک نوع واگرایی دیگری هم داریم که به جای مقایسه قیمت و یک اندیکاتور، از لحاظ زمانی این مورد را مورد بررسی قرار می دهد که به آن واگرایی زمانی گفته می شود که در مورد آن قبلا توضیح داده ایم.

واگرايي در فاركس

Divergence به شما چه می گوید؟

واگرایی در تحلیل تکنیکال بازار ممکن است نشان دهنده یک حرکت عمده مثبت یا منفی باشد. یک divergence مثبت زمانی رخ می دهد که قیمت دارایی به پایین ترین سطح خود برسد در حالی که اندیکاتوری مانند جریان پول شروع به صعود می‌کند. برعکس، مورد منفی زمانی است که قیمت به بالاترین حد خود برسد، اما داده های اندیکاتور مورد تجزیه و تحلیل به پایین ترین حد خود برسد.

تفاوت بین واگرایی و تأیید (Divergence and Confirmation)

divergence زمانی است که قیمت و انديكاتور چیزهای متفاوتی را به معامله گر می‌گوید. تأیید، زمانی است که انديكاتور و حركت قیمت یا حتي چندین انديكاتور، سيگنال يكساني به معامله گر بدهند. در حالت ایده آل، معامله گران برای ورود به معاملات و در حین معاملات به تأیید نياز دارند. اگر قیمت در حال افزایش است، آنها می‌خواهند انديكاتورها نشان دهند که حرکت قیمت ادامه دارد.

Divergence یکی از کاربردهای متداول بسیاری از انديكاتور های تكنيكال، و البته در درجه اول اوسبلاتورها است.

برای مثال در روند زیر شما میتوانید به صورت واضح مشاهده کنید که روند اندیکاتور در Confirmation کاملا منطبق بر روند قیمت است، اما در مورد سمت چپ اینطور نیست و روند قیمت برخلاف روند سیگنالی است که اندیکاتور پیش بینی میکند.

تفاوت بین واگرایی و تأیید (Divergence and Confirmation) واگرایی زمانی است که قیمت و انديكاتور چیزهای متفاوتی را به معامله گر می‌گوید. تأیید، زمانی است که انديكاتور و حركت قیمت یا حتي چندین انديكاتور، سيگنال يكساني به معامله گر بدهند. در حالت ایده آل، معامله گران برای ورود به معاملات و در حین معاملات به تأیید نياز دارند. اگر قیمت در حال افزایش است، آنها می‌خواهند انديكاتورها نشان دهند که حرکت قیمت ادامه دارد. برای مثال در روند زیر شما میتوانید به صورت واضح مشاهده کنید که روند اندیکاتور در Confirmation کاملا منطبق بر روند قیمت است، اما در مورد سمت چپ اینطور نیست و روند قیمت برخلاف روند سیگنالی است که اندیکاتور پیش بینی میکند.

مثال واگرایی با اندیکاتور RSI

معامله گران برای ارزیابی حرکت زیربنایی در قیمت یا برای ارزیابی احتمال برگشت قیمت سهام در بازارهای مالی یا یک جفت ارز در فارکس از واگرایی استفاده می‌کنند. به عنوان مثال، سرمایه‌گذاران می‌توانند اوسيلاتورهایی مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) را در نمودار قیمت ترسیم کنند. اگر ارزش و قیمت در حال افزایش است و به تعريف واگرايي ضمني بالاترین حد خود می‌رسد.

در حالت ایده‌آل RSI نیز باید به بالاترین سطح خود رسد. اگر سهام در بالاترین سطح خود قرار دارد، اما RSI شروع به نزول به سمت پایین می‌کند، این مسئله هشدار می‌دهد که روند صعودی قیمت ممکن است تضعیف شود. این يك مثال از مورد منفی است. سپس معامله گر می تواند تعیین کند که آیا می‌خواهد از موقعیت خارج شود یا در صورت کاهش قیمت حد ضرر تعيين کند.

واگرایی مثبت وضعیت برعکس آن است. تصور کنید قیمت سهام يا نسبت يك جفت ارز در حال سقوط است در حالی که RSI با هر نوسان در قیمت پایین ترین سطح جدیدی را ایجاد می کند. ممکن است سرمایه گذاران به این نتیجه برسند که پایین ترین سطح قیمت، روند نزولی خود را از دست می‌دهد و ممکن است به زودی روند معکوس را دنبال کند.

مثال واگرایی با اندیکاتور RSI

معاملات فارکس به کمک واگرایی MACD

همانطور که در نمودار روزانه دلار/ ین که در شکل 1 دیده می شود، این دو سیگنال واگرایی نسبتا نزدیک به یکدیگر داشته است.

معامله با دیورژانس در فارکس -واگرایی

برای اولین سیگنال (قرمز رنگ)، که بین نوامبر و دسامبر اتفاق افتاد، ما تقریبا یک مجموعه کامل آموزشی از واگرایی کلاسیک صعودی داریم. قیمت به شدت پایین و پایین تر می رود در حالی که هیستوگرام MACD بسیار پایین تر از حد مطلوب است. به اعتقاد طرفداران معامله با واگرایی، این نوع عدم تعادل قیمت-اوسیلاتور، تغییر روند قیمتی را پیش بینی می کند. در این مورد، اصلاح قیمت باید تغییر روند به سمت بالا باشد.

این دقیقا چیزی است که مشاهده میکنید اتفاق افتاد. همانطور که در جدول فوق نشان داده شده است، قیمت در اوایل ماه دسامبر افزایش یافت و تا زمانی که در مورد دوم کامل نشد، تغییر روند اتفاق نیفتاد. اولین سیگنال واگرایی آن قدر قوی بود که حتی در داخل خود یک واگرایی کوچک دیگر نیز بوقوع بپیوست که به کمک divergence اصلی آمد تا قیمت را به راحتی به سمت بالا هل دهد.

محدودیت‌های استفاده از این روش

همانطور که در مورد تمام اشکال تحلیل تكنيكال صادق است، سرمایه گذاران و معامله گران قبل از اقدام صرفا مبتني بر واگرایی باید از ترکیبی از این انديكاتور ها و سایر تکنیک های تجزیه و تحلیل برای تأیید روند معکوس استفاده کنند. واگرایی در همه معکوس شدن قیمت‌ها وجود نداشته و نخواهد داشت، بنابراین باید از انواع دیگری از روش‌هاي تحلیل و كنترل ریسک در کنار واگرایی استفاده کرد.

همچنین ، وقتی واگرایی رخ می‌دهد، به این معنی نیست که قیمت معکوس می شود یا به زودی وارونه شدن اتفاق می‌افتد. واگرایی می تواند مدت زیادی دوام بیاورد، بنابراین اگر قیمت آنطور که انتظار می‌رود واکنش نشان ندهد، انجام اينكار به تنهایی می‌تواند ضررهای قابل توجهی برای شما به همراه داشته باشد. همچنين شما براي مطالعه بيشتر ميتوانيد به اين لينك مراجعه فرماييد.

در ادامه مطلب، ما ادامه معامله بالا را که به دلیل چندین تفاوت هیستوگرام MACD که در نمودار روزانه USD / JPY ظاهر شد، توضیح خواهیم داد که دومین ترید منجر به ضرر شد.

مثال نقض از عملکرد واگرایی در اندیکاتور

سیگنال واگرایی دوم (به رنگ آبی تیره) که بین اواسط دسامبر تا اواسط ژانویه رخ داد، را مشاهده کنید. در حالی که درست است که کنتراست بین دو قله در پایین ترین سطح هیستوگرام MACD بسیار برجسته و واضح بود، اما در قله قیمتی بعدی میبینم که این واگرایی چندان دقیق نبوده و نسبت به این حجم از تفاوت پر رنگ بین سیگنال ارسالی از اندیکاتور و حرکت قیمت با این حال چندان ریزش قیمتی قدرتمندی شاهد نبودیم.

بنابراین باید حتما توجه داشته باشید در معاملات واگرایی همیشه اگر به همین مورد اکتفا کنید به احتمال زیاد در بسیاری از موافع با مشکل مواجه خواهید پس اکیدا توصیه میکنیم از بهترین سیستم های معاملاتی فارکس و یا همان استراتژی پرایس اکشن در بازار استفاده کنید تا میزان نتیجه بخشی معاملاتتان به بالاترین حد ممکن برسد.

استراتژی ایجاد یک معامله برنده با واگرایی در تحلیل تکنیکال

بنابراین چگونه می توانیم حداکثر سود بالقوه را در یک معامله با واگرایی را حداکثر کنیم در حالی که خطرات آن را به حداقل می رسانیم؟ اول از همه، اگر چه سیگنال های واگرایی ممکن است در تمام تایم فریم ها کار کنند، اما نمودارهای بلند مدت (روزانه و بالاتر) معمولا سیگنال های بهتری را ارائه می دهند.

وقتی که یک فرصت معاملاتی با واگرایی ها پیدا می کنید، همان موقع با حجم معاملاتی کوچک وارد تعريف واگرايي ضمني موقعیت معاملاتی شوید. با این کار اگر معامله درست از آب درآید، شما در بهترین قیمت وارد شده اید، در غیر اینصورت تعهد بزرگی به معامله اشتباه نخواهید داشت. فقط حسابی حواس خود را جمع کنید که حد ضرر را نه آن قدر کوچک بگذارید که سریع از معامله خارج شوید و نه آن قدر بزرگ که ریسک به ریوارد معامله غیر منطقی شود.

استراتژی ایجاد یک معامله برنده با واگرایی در تحلیل تکنیکال

از طرف دیگر اگر معامله موفق باشد، می توانید به اضافه کردن پله ای به حجم معامله با واگرایی خود، سود بسیار مناسبی نیز برداشت نمایید. پس در سه گام استراتژی معاملاتی را برای شما خلاصه میکنیم: اول انتخاب تایم فریم های بالاتر دوم ورود با حجم پایین همراه با ورود پله ای و سوم حد سود و ضرر منطقی!

صحبت آخر

به راحتی می توانیم بگوییم که سیگنال های واگرایی اوسیلاتورها از اعتبار خوبی برخوردار هستند، حداقل در بازار فارکس عملکرد خوبی از خود نشان می دهند. اگر به تاریخچه اخیر زوج ارزهای اصلی بازار فارکس نگاه کنید، می بینید که معمولا حرکت های بزرگ بازار فارکس از یک واگرایی نشئت گرفته اند. همین مورد می تواند دلگرمی خوبی به تریدر دهد تا با خیال راحت به معامله با واگرایی در فارکس بپردازد.

شما می توانید با دانلود اندیکاتور واگرایی و افتتاح حساب در یک بروکر فارکس ، تا زمانی که به اطمینان خاطر لازم برسید، معامله با واگرایی را در محیط آزمایشی و با پول مجازی ادامه دهید. در صورتی که سوال یا ابهامی داشتید می توانید از طریق کامنت های همین صفحه به ما اطلاع بدهید!

Дивергенция бычья и медвежья в трейдинге – определение, примеры

Противники индикаторного анализа рынка главным аргументом «против» считают запаздывание сигналов индикатора от движения котировок. Однако, когда дело касается дивергенции, эта особенность запаздывать помогает находить прибыльные и надежные точки открытия сделок.

Дивергенция бычья и медвежья в трейдинге - определение, примеры

Что такое дивергенция в трейдинге

Термин «дивергенция» происходит от английского слова «divergence», что переводится как «расхождение, несоответствие».

Дивергенцией в трейдинге называют несоответствие показаний индикатора движению котировок.

Например, расхождение возникает, когда цена продолжает двигаться в соответствии с трендом и делает новый максимум, а осциллятор дает сигналы об ослаблении тренда, т.е. на графике каждый последующий максимум ниже предыдущего.

Дивергенция предвещает остановку, коррекцию или разворот тренда. Другими словами, это критическая точка, при наступлении которой нужно принимать торговые решения.

Виды дивергенции

Различают три основных вида дивергенции:

  • классическая;
  • скрытая;
  • расширенная.

Каждый из этих видов, в свою очередь, разделяют на два типа:

  • медвежья – формируется на восходящем графике и указывает на падение цены в ближайшем будущем;
  • бычья – возникает на нисходящем тренде и предвещает рост цены.

Классическая дивергенция

Этот самый распространенный вид дивергенции появляется непосредственно перед сменой тренда.

Например, для определения на графике классической бычьей дивергенции необходимо следить за точками минимумов и установить момент, когда индикаторный график сформирует более высокий минимум, а цена обновит самый низкий минимум.

Дивергенция бычья и медвежья в трейдинге - определение, примеры

Скрытая дивергенция

В отличие от классической, скрытая дивергенция появляется, когда осциллятор формирует новый максимум или минимум, а реакция ценового движения более слабая, рынок остается на этапе коррекции и консолидации. Этот сигнал говорит о продолжении текущей тенденции и о ее вероятном закреплении.

Появление скрытой медвежьей дивергенции указывает на то, что цена продолжит падение. Скрытая бычья дивергенция свидетельствует о том, что цена продолжит подъем. Скрытое расхождение трудно выявить, но не стоит им пренебрегать. Слабый откат осциллятора – это отличный сигнал для открытия или закрытия сделок.

Дивергенция бычья и медвежья в трейдинге - определение, примеры

Расширенная (преувеличенная) дивергенция

Расширенная отличается от классической дивергенции образованием двух практически одинаковых максимумов или минимумов на ценовом графике. Это сигнал продолжения текущего тренда.

Трейдер-аналитики уточняют, что построенные пики (или точки минимума) необязательно должны располагаться на одном уровне. Главный показатель расширенной дивергенции – индикаторный график, в отличие от ценового, не формирует двойные точки экстремума.

Дивергенция бычья и медвежья в трейдинге - определение, примеры

Конвергенция

Термин «конвергенция» переводится как «схождение». На графиках конвергенция изображена двумя сходящимися линиями (цена и индикатор). Перевод английских терминов и специфический биржевой сленг может ввести новичка в заблуждение.

Итак, определимся с терминологией:дивергенцией называют несоответствие (расхождение) движения индикаторного и ценового графиков;

А также несоответствие на графике может изображаться сходящимися и расходящимися линиями (бычья или медвежья).

Таким образом, конвергенцией называют бычью дивергенцию.

Дивергенция бычья и медвежья в трейдинге - определение, примеры

Особенности формирования дивергенции на различных индикаторах

Дивергенция формируется на всех типах индикаторов, но есть отдельные модели, на которых расхождение легче определить. Каждый из этих инструментов можно эффективно использовать в продуманных стратегиях.

Стохастический осциллятор

Стохастик иногда дает ложные сигналы, поэтому необходимо учитывать только наиболее сильные из них. Одним из таких сильных надежных сигналов является расхождение графиков цены и индикатора. Дополнительное подтверждение – пересечение линий стохастика.

Главное преимущество Stochastic Oscillator заключается в том, что он четко показывает все типы расхождений. Для определения дивергенций рекомендуется в настройках увеличить замедление. Это позволит сгладить линии, сигналов будет поступать меньше, но они будут надежней.

Дивергенция бычья и медвежья в трейдинге - определение, примеры

RSI – индикатор относительной силы

Торговый сигнал дивергенции от RSI имеет значение, когда один из экстремумов формируется в зоне перекупленности (в диапазоне 70 и выше) или перепроданности (диапазон 30 и ниже). Обычно этот индикатор разворачивается раньше, чем цена.

На базе RSI был создан более надежный и удобный стрелочный осциллятор RSI_div., ориентированный на определение длинных ценовых движений. Зеленой стрелкой показаны входы на покупку, красной – на продажу. RSI_div особенно результативен на больших таймфреймах (от D1).

Дивергенция бычья и медвежья в трейдинге - определение, примеры

MACD, как трендовый индикатор стабильно следует за текущим курсом без затяжных периодов ошибочных сигналов. Для определения дивергенций обычно используется линейный MACD, но для некоторых стратегий удобным вариантом будет использование гистограмм.

Правила торговли

Следует учитывать такие моменты:

  1. Следи за точками ценового экстремума.

Дивергенция определяется только, если цена обновляет новый максимум (минимум) или формирует двойную вершину (двойное تعريف واگرايي ضمني дно). При отсутствии этих точек на ценовом графике, за индикаторным графиком можно не следить.

  1. Соединяй вершины.

При медвежьей дивергенции на ценовом графике и на графике индикатора нужно соединять только максимумы.

При бычьей дивергенции на ценовом графике и на индикаторе соединяют исключительно минимумы.

  1. Рисуй вертикали.

Точки экстремумов ценового графика и индикаторного должны совпадать. Для проверки соответствия рекомендуется проводить вертикальные линии.

  1. Углы наклона линий указывают на силу дивергенции.

Чем больше угол наклона линий, тем сильнее расхождение, а значит, больше шанс на разворот тренда.

Дивергенция бычья и медвежья в трейдинге - определение, примеры

  1. Подтверждай дивергенцию.

Лучшее подтверждение дивергенции – это нахождение экстремумов в зоне перекупленности или перепроданности.

  1. Не пропусти момент.

Нельзя пропускать точку входа в сделку. Если же момент упущен, то бесполезно его догонять, дивергенция отработала и стала неактуальна. В этом случае лучше дождаться следующего расхождения.

  1. Не уверен – не торгуй.

Не стоит гадать на кофейной гуще и строить гипотезы о том, произошло расхождение или нет. Настоящий и надежный сигнал должен быть четким и понятным.

Дивергенция в трейдинге: как правильно открывать сделки

Существует множество стратегий трейдинга с помощью определения дивергенции, но их объединяют общие принципы открытия сделок.

Открытие сделок при медвежьей дивергенции

Когда ценовой график рисует новый более высокий пик, а осциллятор это не подтверждает, возникает сигнал открытия позиции на продажу. При этом часто поступают антитрендовые сигналы, что является поводом выйти из сделки.

Открывать новые сделки против тренда нужно максимально осторожно, лучше это делать при образовании дивергенции в период консолидации или коррекции.

Открытие сделок при бычьей дивергенции

Появление на графике котировок нового более низкого минимума, который не подтверждается осциллятором, является сигналом к открытию сделки на покупку. Если сигналы направлены против тренда, то рекомендуется закрывать продажи.

Дивергенция – как и когда ее использовать:

Двойная дивергенция

Если говорить о силе сигналов, то двойная дивергенция – это более сильный сигнал по сравнению с одинарной. Двойную дивергенцию можно определить, как серию экстремумов, которые не подтверждаются осциллятором.

На скриншоте MACD ниже изображена двойная бычья дивергенция: волны ценового графика становятся с каждым разом все меньше и постепенно слабеют.

Индикатор показывает несколько расхождений, но при этом первое одиночное расхождение было бы проигрышным. В этом случае не стоит спешить, необходимо дождаться нового максимума, который будет свидетельствовать о развороте ценовой тенденции.

Дивергенция бычья и медвежья в трейдинге - определение, примеры

На скриншоте ниже еще один пример двойного расхождения. В самом начале сформировалась одиночная дивергенция, но при этом не произошло смены тренда.

После следующей бычьей дивергенции тренд ослаб, индикатор демонстрирует двойное расхождение, ценовой график развернулся.

Дивергенция бычья и медвежья в трейдинге - определение, примеры

Дивергенция и прайс экшен

Стратегия прайс экшен подразумевает трейдинг с использованием только ценового графика, без индикаторов. В этом случае употребляют такой термин, как неявная дивергенция. Рассмотрим пример на свечном графике.

На скрине ниже изображен момент ослабления ценового подъема: свечи закрываются в диапазоне значений предшествующих свечей, тени удлиняются. Очевиден сильный уровень сопротивления.

Дивергенция бычья и медвежья в трейдинге - определение, примеры

На следующем скрине показано, как новые свечи стремятся превзойти предыдущие точки максимума, формируется неявная дивергенция.

Дивергенция бычья и медвежья в трейдинге - определение, примеры

Возникает бычий бар, но потом опять происходит отскок котировок от более высоких максимумов.

Дивергенция бычья и медвежья в трейдинге - определение, примеры

Далее наблюдаем спад ценового движения. Если же мы проанализируем этот момент с помощью تعريف واگرايي ضمني осциллятора, то расхождение не будет столь очевидным.

8 گونه از نظریه های خلاقیت را بهتر بشناسیم

نظریه های خلاقیت

تعریف خلاقیت در طول سالها تغییرات بسیاری کرده است و در جواب سوال خلاقیت چیست، هرکس تعریف و برداشت خود را از این مفهوم ارایه داده است. با این حال خلاقیت پدیده‌ای است که با آن چیزی نو و ارزشمند به وجود می‌آید. خلاقیت آن‌جایی که شما فرصت ایجاد ایده ها، راه‌حل‌ها و رویکردهای جدیدی را دارید، وارد بازی می‌شود و این باور وجود دارد که همه افراد به این منبع دسترسی دارند.

بهترین راهکار برای شناخت یک موضوع بررسی سیر تاریخی آن است. پس برای آنکه بتوانیم مفهوم خلاقیت را بهتر بشناسیم، لازم است که به بررسی نظریه های خلاقیت بپردازیم. ما در این مطلب قصد داریم که به صورت اجمالی و کوتاه به مهم ترین نظریه های خلاقیت بپردازیم.

کارشناسان، محققین و صاحب ‌نظران حوزه خلاقیت در طول تاریخ نظریه های مختلفی را در خصوص تعریف خلاقیت داده‌اند که مهم‌ترین و مشهورترین این نظریه های خلاقیت شامل موارد زیر باشد:

1- تفکر واگرا و تفگر همگرا:

این تفکر نخستین بار توسط شخصی به نام جی پی گیلفورد ارایه شد که آن را در کتاب طبیعت انسان خود در سال 1967 مطرح کرد. او معتقد بود که بهترین راه داشتن یک ایده خوب، ایجاد ایده های بسیار است. بدین معنی که ایده های فراوان گام اول برای رسیدن به سطح بالایی از مهارت خلاقیت است. این نکته را باید به خاطر بسپاریم که نخستین پاسخ ها در خلاقیت بسیار بدیهی بوده و نباید با آن‌ها خلاقیت ما متوقف شود.

تفکر واگرا (Divergent thinking):

واگرایی به معنی ایجاد یا خلق ایده های بسیار و متنوع برای مسئله است. مسئله ای که از زوایای مختلف و فراوان مورد بررسی قرار گیرد. همچنین می توان این گونه معنی کرد، تفکر واگرا یعنی ایجاد تغییر در صورت مسئله و خلق ایده های مختلف و متفاوت. از جمله اسامی که توسط دانشمندان به آن داده شده، تفکر منعطف یا تفکر سیال است.

نظریه های خلاقیت

تفکر همگرا (Convergent thinking):

در مقابل واگرایی، تفکر همگرا است. این تفکر فقط بر نگهداری ایده های خوب و تمرکز بر آنها تاکید دارد. اگر بخواهیم به صورت کلی این تفکر را معنا کنیم بدین گونه است: دادن پاسخ صحیح به یک سوال بدون به کاربردن سطح بالایی از قدرت خلاقیت. یکی از مثال هایی خوبی که بتوان در این مورد زد، سوالات چهارگزینه ای در امتحانات است. هدف تفکر همگرا چیزی نیست، به جز یافتن یک پاسخ برای هر مسئله.

نظریه های خلاقیت

2- تئوری پرورش (Incubation):

دراین نظریه ایده یا حل مسئله را به کلی کنار می‌گذاریم. این به کنار گذاشتن در نهایت موجب خلق دیدگاه جدیدی در مورد مسئله می‌شود. والاس در این مورد تحقیقی تجربی انجام داد و مدلی پیشنهاد داد که منجر به این نتیجه شد: هنگام حل مسئله برای مدتی آن را به کنار گذاشته و از آن فاصله بگیرید، به مرور این کار موجب یافتن راه حل های بهتر می‌شود. همچنین وآرد چگونگی کمک این نظریه به حل خلاق مسئله را بیان می‌کند. طبق شواهد تجربی خود توضیح می‌دهد که تئوری پرورش خلاقیت موجب آن می شود که حل کننده مسئله بتواند راه‌حل های نادرست را از ذهن و کار خود حذف کند.

3- تئوری تکاملی خلاقیت (Honing theory):

لیان گبورا این تئوری را این گونه بیان کرد: خلاقیت زمانی به وجود می آید که فرد جهان‌بینی خود را سازماندهی و پرورش دهد. بدین معنی که خلاقیت در اصل پرورش یا بازآفرینی جهان‌بینی شخصی است. با این حال، تئوری تکاملی خلاقیت علاوه بر نتایج قابل مشاهده، بر بازسازی شناخت درونی و جهان‌بینی در فرآیند خلاقیت تاکید دارد.

4-نظریه خلاقیت نبوغ ذاتی (Genius):

باور این نظریه بر این است که خلاقیت امری ذاتی است و قابل آموزش نیز نیست. در حالی که امروزه کاملا خلاف آن ثابت شده که خلاقیت هم قابل آموزش و هم قابل پرورش و تقویت نیز است.

5- نظریه خلاقیت رفتارگرایان(Nothing new):

در این نظریه تاکید بر آن است که هیچ پدیده‌ای جدید نیست، بلکه مجموعه عناصر قدیمی هستند که در لباس جدید و تازه ظهور کرده‌اند. این گروه، اصل و مفهوم خلاقیت را در تمامی طول تاریخ، ترکیب اجزا و عناصر موجود در یک ماهیت کلی جدید و نو می‌پذیرند.

6- نظریه افزایشی خلاقیت (Incremental):

پیروانی که بر این عقیده استوار هستند ، معتقدند خلاقیت و راه‌های جدید و خلاق طی فرآیندی که به تدریج تکمیل، کنترل و هدایت می‌شود و به ذهن انسان خطور می‌کند، به وجود می‌آید.

7- تئوری تعامل ضمنی، آشکار (The implicit-explicit interaction theory):

هلی و سان چهارچوبی را برای حل خلاق مسئله طرح ریزی کرده‌اند که شامل پنج قانون زیر است:

  • تفاوت بین دانش ضمنی و آشکار و همزیستی آنها
  • وجود همزمانی تعاملات ضمنی و آشکار در انجام کارها
  • یکپارچگی نتایج تعامل ضمنی و آشکار
  • ارایه زاید دانش ضمنی و آشکار
  • روند تکراری و احتمالا دوسویه

8- نظریه ناگهانی خلاقیت (Aha):

نظریه های خلاقیت

برخی بر این عقیده پایبند هستند که خلاقیت پدیده‌ای اتفاقی است . در اثر یک اتفاق خوشایند رخ می‌دهد. نمی‌توان آن را به وجود آورد یا ایده‌ای را با روش های مختلف در درون ذهن فرد پدیدار کرد بلکه در اثر یک اتفاق یا رخداد که ایده یا به بیانی دیگر جرقه ای به نام ((آهان!)) در ذهن انسان تشکیل می‌شود. این نظریه خلاقیت و راهکارهای خلاق را بدون برنامه ریزی و پیش بینی به صورت غیرقابل کنترل، غیرمترقبه و ناگهانی می‌داند.

نتیجه‌گیری

تمامی نظریه های خلاقیت که در بالا که آورده شد، به صورت عمده با یکدیگر در تناقص و تضاد هستند. با این حال، از نظری درست و از نظری دیگر نادرست و ناقص هستند. این نکته باید فراموش کنیم که خلاقیت جزیی از بشریت است و هر آن کس که بتواند آن را پرورش دهد، به طور قطع درهای جدیدی از دنیای اطرافش را می‌بیند. همان طور که بسیاری افرادی که تاثیری موثر و کارآمد در طی تاریخ بشری به بدین جای کار داشته‌اند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.