Spatial Analysis of Urban Poverty in Neighborhood Levels (case study: Mashhad city)
Generally, in developing countries urban growth overtakes the governments and municipalities’ capacity to provide appropriate infrastructure and services for their population. This has caused problems such as urban poverty to be intestified, especially in large cities of such countries. Ofcourse, providing any solution for organizing and reducing urban poverty is subject to determining the levels of urban poverty and its distribution pattern. So, this study is trying to provide a spatial analysis of urban poverty for the neighborhoods of Mashhad. In this research, urban poverty has been investigated in the form of three social, economic and physical dimensions by 30 indicators and using the statistical blocks of the 2011 census. The weighting of the research indices was done using the AHP method. ARC GIS 10.3 has been used to display and analyze the urban poverty in the neighborhoods. The research results show that the distribution pattern of poor neighborhoods in Mashhad follows a cluster pattern. The distribution of urban poverty clusters shows that the largest cluster is concentrated in the eastern part of Mashhad, although there is a small cluster of poverty in the northern part of the city. On the other hand, urban poverty clusters have focused in marginal neighborhoods in Mashhad, which indicates the need for more attention to these neighborhoods.
Keywords
Main Subjects
Full Text
مقدمه
براساس پیشبینیهای بخش جمعیتشناسی سازمان ملل متحد، تا سال 2030 بیشترِ مردم کشورهای درحالتوسعه در شهرها زندگی میکنند و تا سال 2050، بهاحتمال 2/3 کل جمعیت، شهری (شهرنشین) خواهد شد (سازمان ملل، [1] 2008: 1؛ مونتگومری، [2] 2009: 2). تمرکز فقر در شهرها یکی از چالشهای مهمی است که شهرهای قرن بیستویکم با آن مواجهاند (سیملر [3] و همکاران، 2004: 1). ازطرفی، برآورد میشود حدود 1/4 فقیرانِ جهانِ درحالتوسعه در نواحی شهرها زندگی میکنند (ززا و تاشکوتی، [4] 2010: 666). فقر شـهری، بهویژه در کشورهای درحالتوسعه، با سرعت بیشتر و حجم چشمگیرتری در حال گسترش است (صندوق جمعیت سازمان ملل متحد، [5] 2007: 1).
در این کشورها، رشد شهری سریع بهطور معمول از ظرفیت دولتهای محلی برای اراﺋﮥ خدمات و زیرساختها بیشتر است که این امر فقر شهری و نابرابری را در داخل شهر افزایش میدهد (دوکی [6] و همکاران، 2015: 12؛ دوکی [7] و همکاران، 2013: 238). بیش از یک قرن است فقر شهری موضوع بحث جامعهشناختی و سیاسی است. در دهههای اخیر بهعلت تمرکز چشمگیر فقر در شهر، بحث و گفتوگو دربارﮤ علتها و پیامدها و راهحلهای فقر اهمیت تازهای یافته است (کرلی، [8] 2005: 1).
محیطهای شهری از سیستمهای پیچیده و پدیدههای پیچیده و روابط و تعاملهای متعدد بین اجزا متشکلاند. فقـر نیز یکی از این پدیدههای پیچیده است که بهواﺳﻄﮥ اثرهای سویی که دارد در کانون توجه قرار گرفته است و به رویکردی چندبُعدی نیاز دارد. گذشته از کشورهای درحالتوسعه، در کشورهای توسعهیافته نیز فقر با تفاوتهای ویژه در طبقهبندی، گونهشناسی، ابعاد و اهمیت، اما با برخی ویژگیهای اساسی مشترک، به چشم میخورد؛ به طوری که بیخانمانی افراطیترین مظهر فقر در مناطق شهری است (پاراسویچ، [9] 2012: 227).
فقر و آثار منفی آن توﺳﻌﮥ انسانی را محدود میکند و بیشترِ فقرا نیز در حوزﮤ سلامت و آشفتگی اقتصادی و بیماریهای طبیعی با نهایت درﺟﮥ آسیبپذیری مواجهاند. اکنون اندیشمندان و سیاستگذاران و مدیران شهری بهطور کامل به این نکته گواهی میدهند که رﻳﺸﮥ بیشتر مسائل اجتماعی شهرها تمرکز فقر است. بنابراین توجه بسیاری از مطالعههای تجربی بر نواحی شهری فقیر معطوف شده است؛ یعنی جایی که فقر، حضوری مستمر و مداوم دارد (رن، [10] 2001: 1). صدمههای ناشی از فقر بسیار گسترده و طولانیمدت است. درمجموع فقر، پایداری شهرها را در ابعاد اقتصادی اجتماعی، فرهنگی، زیستمحیطی و امنیتی تهدید میکند (گری و موسیلی، [11] 2005: 2).
ایران ازجمله کشورهای درحالتوسعه است که در دهههای گذشته با افزایش نرخ شهرنشینی و گسترش فقر شهری، نواحی فقیر شهری در آن افزایش یافته است؛ به طوری که در حال حاضر برنامهریزی برای اسکان کمدرآمدها و ساماندهی محلههای فرودست شهری، بهویژه در کلانشهرها و مناطق پیرامون آنها، از مسائل مهم توﺳﻌﮥ شهری در کشور است (صرافی و همکاران، 1392: 8). شهر مشهد، در جایگاه دومین شهر پرجمعیت ایران، بهعلت پذیرش گستردﮤ مهاجران شهری و روستایی از داخل و خارج کشور، در چند دﻫﮥ اخیر بهشدت رشد کرده است. این امر موجب کمبود خدمات و زوال شاخصهای اجتماعی و اقتصادی و کالبدی، بهویژه در برخی محلههای این شهر، شده است.در این پژوهش، براساس اطلاعات آماری موجود، توزیع فضایی فقر در شهر مشهد با اسـتفاده از شاخصهای اجتماعی و اقتصادی و کالبدی بررسی خواهد شد.
مبانی نظری
فقر شهری پدیدﮤ چندبُعدی است و شهرنشینان بهعلت بسیاری از محرومیتها، ازجمله دسترسینداشتن به فرصتهای اشتغال، نداشتن مسکن و زیرساختهای مناسب، نبود تأمین اجتماعی و در دسترس نبودن بهداشت و آموزش و امنیت فردی در رنج و مضیقهاند. فقر شهری تنها به ویژگیهای نامبرده محدود نیست و اشاره به اوضاع ناپایدار، به آسیبپذیری و ناتوانی در مقابل آسیبها نیز نظر دارد. بدیهی است اجرای سیاستهای کاهش فقر، بدون تعیین گستره و ابعاد آنها، موفقیت چندانی نخواهد داشت (بهاروگلو و کسیدس، [12] 2002: 123).
فقر شهری ویژگیهایی دارد که باید به نمونههای زیر اشاره کرد: 1. در شهر فقیر مهارت کم، دسـتمزد ناچیز و بیکاری گسترده است؛ 2. محل کار بیشتر در بخـش غیررسـمی و بـدون بیمههای اجتمـاعی اسـت؛ 3. بیکاری جوانان مشکل بزرگی است که با مسائل اجتماعی مرتبط است؛ 4. امنیت اجتماعی وجود ندارد.
بهطور معمول زندگی در زاغههای پرازدحام، نبود زیرساخت، کیفیت ضعیف بناها، دسترسی محدود به خدمات و تصرف غیرقانونی زمینها از ویژگیهای شهرهای فقیر است (باکر و اسکولر، [13] 2009: 3).
از دیگر مشخصههای فقیران، درآمـد کم و کمبود بهداشت و نیز بیسوادی و دسترسی محدود به امکانـات بهداشتی است که از مسائل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ریشه گرفته است؛ همچنین آنها را با دسترسی محدود به فرصتهای شغلی و درآمدی، بهرهمندنبودن از مسکن و خدمات مناسب، محیطهای ناسالم و خشن و بهرهنبردن از خدمات تأمین اجتماعی و سازوکارهای حمایتی بهداشتی و آموزشی مواجه میکند (داکلاس و آرار، [14] 2007: 1). به همین علت، برای سیاستگذاران نظارت بر فقر موضوعی کلیدی است؛ زیرا اینگونه قادرند از محوطههای (تلههای) فقر و محلهای جرم جلوگیری کنند و سرمایهگذاریهای عمومی را بیشتر به جاهایی تخصیص دهند که نیاز است (دوکی و همکاران، 2013: 240؛ دوکی و همکاران، 2015: 11).
اما آنچه در مقوﻟﮥ فقر در حوزﮤ مطالعههای شهری اهمیت مییابد، تبلور فضایی فقر در شهرهاست. تبلور فضایی فقر در قالب شکلگیری و بسط گسترههای فقر، بافتهای فرسوده، بافتهای ناکارآمد، اسکان غیررسمی و حاشیهنشینی با مشکلات حاد مهاجران فقیـر، بیکاری، اشتغال کاذب، بار تکفل سنگین، خشونت، ناامنی و نمونههایی ازایندست مشاهده میشود (بمانیان و همکاران، 1390: 54؛ رضایی و همکاران، 1393: 687).
در بسیاری از مطالعههای کشورهای درحالتوسعه، فقر شهری در چارچوب برناﻣﮥ تعدیل ساختاری بررسی شده اسـت؛ علاوه بر این، باید اشاره کرد مطالعههای مربوط به فقر شهری در کشـورهای درحالتوسعه، نباید بهطور انحصاری بر مقولههای شهری متمرکز شود. بخشی از علتها در این واقعیت نهفته است که در بسیاری از کشورهای درحالتوسعه، شـهر سـوپاپ اطمینـانی بـرای مبارزﮤ اقتصـادی روستایی است و برای مهاجران روستا به شهر زمینهای امیدوارکننده به شمار میرود. باید بهجرئت بیان کرد وضعیت گفتهشده در شهرهای کشور ما نیز بهنوعی مشاهده میشود و بخشی از مشکلات موجود از همین عوامل ناشی است (رضایی و همکاران، 1393: 682).
در تبین علتهای شکلگیری فقر شهری، مکتبها و اندیشمندان بسیاری دیدگاههای خود را بیان کردهاند. واکاوی مکتبهای مختلف از آن حکایت دارد که در شکلگیری ابعاد فضایی فقر شهری، زمینهها و سازوکارها و فرآیندهای متفاوتی دخیلاند که باتوجه به وضعیت عام و خاص حاکم بر هر مکان، سازوکار عملی شکلگیری و بروز آن نیز متفاوت جلوه میکند (زنگانه و همکاران، 1394: 97). در ادامه، دیدگاهها و شاخصهای مختلف در زﻣﻴﻨﮥ شکلگیری فقر شهری آورده میشود.
دو تعریف مهم از نواحی حمایتی و مقاومتی استاتیکی از دید تحلیل گران و چگونگی استفاده از آن نواحی از دید آنها
دو تعریف مهم از نواحی حمایت مقاومت استاتیکی از دید تحلیل گران و چگونگی استفاده از آن نواحی از دید آنها.
مقاومت استاتیک از دید تحلیلگران
مقاومت استاتیکی از یک خط افقی مماس بر یک یا چند سویینگ high شکل میگیرد.
۱- تحلیلگران پیشبینی میکنند که قیمت نمیتواند از این نواحی عبور کند، درنتیجه خرید در نزدیکی این نواحی توصیه نمیشود.
۲- فروشندهها (در بازار دوطرفه) بالای این سویینگها سنگر میگیرند، یعنی حد نواحی حمایتی و مقاومتی زیانهای خود را بالای مقاومت قرار میدهند. وقتی برای مشخص کردن مقاومت از چند سویینگ استفاده میکنیم، باید ناحیه مقاومتی را در نظر بگیریم که سویینگهای موردنظر را در برگیرد.(پیشنهاد میکنم مقاله بازار دو طرفه در فارکس را هم مطالعه کنید)
۳- نواحی بالای قیمت، نواحی مقاومت هستند.
۴- هر چه تعداد سویینگها در ناحیه مقاومتی بیشتر باشد، ناحیه مقاومت درجه اعتبار بیشتری دارد.
۵- تشخیص نواحی مقاومت استاتیک در نمودار حرکات قیمت، کار بسیار سادهای است به صورتی که تحلیلگران مبتدی هم بهراحتی آن را تشخیص میدهند.
۶- اگر جبهه خرید قوی باشد، روند رشدی در نمودار شکل میگیرد که بهراحتی هر مقاومت استاتیکی را میشکند.
از دید تحلیلگران حمایت استاتیک چیست
حمایت استاتیکی از یک خط افقی مماس بر یک یا چند سویینگ low شکل میگیرد.
۱- تحلیلگران پیشبینی میکنند که قیمت نمیتواند از این نواحی عبور کند. پس فروش در نزدیکی این نواحی توصیه نمیشود.
۲- خریدارها در پایین این سویینگها سنگر میگیرند؛ یعنی حد زیانهای خود را پایین نواحی حمایت قرار میدهند. وقتی برای مشخص کردن حمایت از چند سویینگ استفاده میکنیم، باید ناحیه حمایتی را در نظر بگیریم که سویینگهای موردنظر را در برگیرد.
۳- نواحی پایین قیمت، نواحی حمایتی هستند.
۴- هر چه تعداد سویینگها در ناحیه حمایتی بیشتر باشد ناحیه حمایتی درجه اعتبار بیشتری دارد.
۵- تشخیص نواحی حمایت استاتیک در نمودار حرکات قیمت، کار بسیار سادهای است؛ به صورتی که تحلیلگران مبتدی هم بهراحتی آن را تشخیص میدهند.
۶- اگر جبهه فروش قوی باشد، روند افتی در نمودار شکل میگیرد که بهراحتی هر حمایت استاتیکی را میشکند.(پیشنهاد میکنم مقاله تضمین سرمایه گذاری در بورس را هم مطالعه کنید)
تبدیل مقاومت به حمایت
وقتی مقاومتی میشکند، تبدیل به حمایت میشود؛ به این معنی که معاملهگرانی که در بازار دوطرفه، معامله فروش بازکردهاند، پیشبینی میکنند مقاومت پیشِ روی قیمت میتواند مانع پیشروی قیمت شود و بازار درنهایت افتی است.
ولی با شکست مقاومت و تبدیلشدن آن به حمایت، تفکر معاملهگران عوضشده و آنها دیگر بازار را رشدی میبینند و به همین دلیل از معامله فروش خارجشده و معامله خرید باز میکنند.
تبدیل حمایت به مقاومت
وقتی حمایتی میشکند، تبدیل به مقاومت میشود؛ به این معنی که معاملهگرانی که در بازار دوطرفه، معامله خرید بازکردهاند، پیشبینی میکنند حمایت پیشروی قیمت میتواند مانع پیشروی قیمت شود و بازار درنهایت رشدی است.
ولی با شکست حمایت و تبدیلشدن آن به مقاومت تفکر معاملهگران عوض میشود و آنها دیگر بازار را افتی میبینند و به همین دلیل از معامله خرید خارجشده و معامله فروش باز میکنند.
انواع خطوط حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال
خطوط حمایت و مقاومت از اساسی ترین موضوعات تحلیل تکنیکال هستند. آنها نقاط روانشناختی هستند و محل تصادم خریداران و فروشندگان می باشند. این نقاط پایین ترین و بالاترین سطح های ممکن برای تغییرات قیمت سهام یا ارز هستند.
در واقع این خطوط در اثر بالاترین و پایین ترین حد قیمت شکل می گیرند و خطوط تشکیل نواحی حمایتی و مقاومتی یافته می توانند عمودی، نزولی یا صعودی باشد. خطوط حمایت و مقاومت در نتیجه تقابل بین خریداران و فروشندگان ایجاد می شوند.
اینها نقطه هایی هستند که برخی از سرمایه گذاران سود خود را برداشت میکنند، برخی دیگر هم در این نقاط موقعیت خود را تقویت می کنند و در خطوط شکست مقاومت یا حمایت اقدام به معامله می کنند.
خطوط حمایتی یا مقاومتی در تحلیل تکنیکال چه معنایی دارند؟
یادگیری خطوط حمایت و مقاومت از مهمترین فاکتورها در آموزش بورس است. مقاومت یک سطحی از قیمت ها بوده و نشان دهنده غلبه فروشندگان به خریداران به طور مکرر است. این سطح مانع از افزایش قیمت ها می شود، زیرا تعداد فروشندگان بیشتر از خریداران است. در نتیجه مقاومت، شاهد روند نزولی خواهیم بود (Bearish Price).
حمایت یا ساپورت به سطحی از قیمت ها می گویند که در گذشته چندین بار خریداران غلبه بر فروشندگان داشته اند. حمایت مانع از افزایش قیمت ها می شود، زیرا تعداد خریداران بیشتر از فروشندگان می باشد. این رویداد باعث روند صعودی خواهد شد (Bullish Price).
خطوط حمایت و مقاومت حداقل در اثر تماس دو نقطه با قیمت چارت تشکیل می شود. در غیر این صورت نقطه مربوطه به عنوان بالاترین و پایین ترین ناحیه روند به حساب می آید. نقطه سوم تماس، بیانگر اعتبار بیشتر خط حمایتی یا مقاومتی است.
انواع مختلف خطوط حمایتی و مقاومتی
شناسایی خطوط حمایت و مقاومت در معامله کردن بازار سهام و ارز اهمیت زیادی دارد. اکثر معامله گرها هر روز این خطوط را بررسی می کنند و از طریق آنها می توانند سطح قیمت ها را تحلیل کنند. برای جلوگیری از ضرر در معاملات لازم است تا پیش از خرید و فروش، آگاهی کاملی از مقاومت و حمایت داشته باشیم.
خطوط حمایت و مقاومت می تواند انواع مختلفی داشته باشد. در اینجا شکل های متفاوت را بررسی می کنیم.
خط حمایت افقی و خط مقاومت افقی
بالاترین نقطه ها (خطوط مقاومت) و پایین ترین نقطه ها (خطوط حمایت) در یک سطح یکسانی قرار گرفته اند. یعنی با وصل کردن بالاترین نقطه ها، یک خط مقاومت افقی ایجاد می شود و به این ترتیب با وصل کردن پایین ترین نقطه ها به هم، یک خط حمایت افقی شکل می گیرد. به شکل زیر دقت کنید. خط بالایی به عنوان خط مقاومت یا Resistance line و خط پایینی به عنوان خط حمایت یا Support line می باشد.
خطوط حمایتی و مقاومتی صعودی
خطوط حمایت و مقاومت صعودی در اثر امتداد نقاط Low و Higher Low ها و نقاط High و Higher High ها بدست می آیند. به تصویر زیر نگاه کنید. اگر بالا و بالاترین نقاط روند را به هم وصل کنیم، یک خط مقاومت صعودی ایجاد می شود. و بالعکس اگر پایین و پایین ترین نقاط روند را به هم وصل کرده و امتداد دهیم یک خط حمایت صعودی شکل می گیرد. Resistance به معنی مقاومت و Support به معنی حمایت است.(HH=Higher High و HL=Higher Low می باشد.)
خطوط حمایت و مقاومت نزولی
خط حمایت و مقاومت نزولی به ترتیب با وصل کردن نقطه های Low و Lower Low و همچنین از وصل کردن نقاط High و Lower High ها به وجود می آیند.
در شکل زیر خط نزولی بالا، مقاومت و خط نزولی پایین به عنوان حمایت است. خط حمایت نزولی در اثر وصل کردن نقاط Low و Lower Low ایجاد می شود. اما خط مقاومت نزولی با وصل کردن نقاط High و lower High ها شکل می گیرد. (LH مخفف Lower High و LL مخفف Lower Low است)
قوانین لازم برای فهمیدن خطوط مقاومت و حمایت
فهمیدن درست و استفاده از قوانین مربوط به خطوط حمایت و مقاومت در معامله گری از نقاط مهم موفقیت در بورس است. خطوط مقاومت و حمایت همیشه یک بار شکسته می شوند. وقتی یک خط مقاومت می شکند، در چارت قیمت ها تبدیل به حمایت می شود.
به عبارت دیگر هنگامی که خط حمایت می شکند، تبدیل به خط مقاومت می شود. تبدیل مقاومت به حمایت را R به S و تبدیل حمایت به مقاومت را S به R می گوییم. کلمه S مخفف Support به معنی حمایت است. و کلمه R مخفف Resistance به معنی مقاومت می باشد. شکل های زیر تبدیل حمایت به مقاومت و مقاومت به حمایت را نشان می دهد.
خطوط حمایت و مقاومت می تواند دلیل روانشناختی داشته باشند؟
خطوط حمایت و مقاومت در برخی سطح ها می توانند دلایل روانشناختی داشته باشند. بر اساس علم روانشناسی، عدد های روند گاها به عنوان نقاط حمایتی و مقاومتی مورد استفاده قرار می گیرند.
این نقاط، پوزیشن گیری تعداد زیادی از معامله گران برای عمل خرید یا فروش می باشند. مثال هایی از اهمیت اعداد روند در بازار های مالی مختلف پیدا می شود. اعداد ۱٫۲۰ و ۱٫۲۵ و ۱٫۳۰ در جفت ارز پوند/دلار می تواند نقش مهمی در تعیین سطح قیمت ها داشته باشند.
در بازار سهام، اگر قیمت سهام به ۱۰ دلار، ۵۰ دلار و ۱۰۰ دلار یا هر عدد روند دیگری برسد، به خاطر داشته باشید این قیمت ها می توانند به عنوان سطح های حمایتی و مقاومتی در بازار عمل کنند.
سطح تماس بیشتر، احتمال شکست بیشتر
هر چه برخورد قیمت ها با خطوط حمایت و مقاومت بیشتر باشد، احتمال شکست خط حمایتی یا مقاومت نیز بیشتر خواهد بود. تعداد تماس های بیشتر نشان دهنده تمایل خریداران و فروشندگان به شکستن خط حمایتی یا مقاومت است.
در یک خط حمایت، قدرت خریداران به تدریج کمتر شده و با شکست خط حمایتی، قیمت ها کاهش می یابد. در خط مقاومت، قدرت فروشندگان رفته رفته کمتر می شود و با شکست خط مقاومت، قیمت ها افزایش می یابد. در تماس نقطه چهارم، احتمال وقفه خیلی زیاد است. شاید خیلی کم اتفاق بیفتد خطوط مقاومت یا حمایتی با پنج نقطه تماس ظاهر شوند.
ناحیه حمایت و مقاومت
حمایت و مقاومت نباید تنها در یک نقطه دقیق از قیمت ها باشند. این امکان وجود دارد تا گاها قیمت ها از یک سطح فراتر بروند و کندل در جایی بالاتر یا پایینتر از سطح مورد نظر بسته شود. به همین دلیل توصیه می شود یک بخشی از کندل های بالایی و پایینی را به عنوان ناحیه مقاومتی و حمایتی در نظر بگیریم.
حمایت و مقاومت قوی و ضعیف
تمامی خطوط حمایت و مقاومت دارای ارزش یکسانی نیستند. برخی از خطوط مقاومت و حمایتی قوی و بعضی دیگر ضعیف و کوچک هستند.
خط مقاومت یا حمایتی که تنها یک نقطه تماس دارد و از لحاظ روانشناختی پیشینه ای ندارد به عنوان خط حمایتی و مقاومتی ضعیف و کوچک در نظر گرفته می شود. خط مقاومت و حمایت قوی در اثر برخورد چندین نقطه تماس در زمان های گذشته به وجود آمده است. وقتی در مورد خطوط مقاومتی و حمایتی قوی صحبت می کنیم منظور از نقاط تماس در واحد های زمانی بیشتر از معامله فعلی شما می باشد.
سخن آخر
استفاده از خطوط حمایت و مقاومت در معامله گری خیلی مفید و کارساز هستند. آنها به شما کمک می کنند تا یک پوزیشن باز کنید و قیمت های آتی را تعیین کنید. وقتی یک خط حمایتی یا مقاومت می شکند، هدف خطوط حمایتی و مقاومتی بعدی است. به طور کلی یک معامله گر از خطوط حمایتی برای خرید و از خطوط مقاومتی برای فروش استفاده می کند. همچنین می توان نقاط شکست را هم معامله کرد.نواحی حمایتی و مقاومتی
سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال؛ بررسی مفاهیم Support and Resistance
در این مرحله از آشنایی با تحلیل تکنیکال، میخواهیم یکی از متداولترین مفاهیم تحلیل تکنیکال را با هم مرور کنیم. سطوح حمایت و مقاومت زمانهای مهمی هستند که عرضه و تقاضا با هم روبرو می شوند.این سطوح برای تعیین روانشناسی بازار و عرضه و تقاضا بسیار مهم هستند.
وقتی قیمتها از سطح حمایت یا مقاومت عبور میکند، فرض بر این است که عرضه و تقاضایی که این سطوح را به وجود آوردند، جابهجاشدهاند؛ در نتیجه احتمال ایجاد سطوح جدید حمایت و مقاومت وجود دارد.
تعریف سطح حمایت
سطح حمایت سطحی است که تقاضا بهاندازهای است که مانع از سقوط بیشتر ارزش ارز میشود. زمانی که خط روند قیمت به سطح حمایت میرسد، برای عبور از آن با دشواری رو به رو میشود، چون وقتی که قیمت به حمایت نزدیک میشود، خریداران (تقاضا) تمایل زیادی به خرید دارند و فروشندگان (عرضه) تمایل کمتری به فروش دارند.
تعریف سطح مقاومت
سطح مقاومت سطحی است که عرضه بهاندازهای است که مانع از افزایش بیشتر ارزش ارز شود. زمانی که خط روند قیمت به سطح مقاومت نزدیک میشود، بهسختی بالاتر میرود. چون وقتی قیمت افزایش پیدا میکند و به مقاومت نزدیک میشود، فروشندگان (عرضه) تمایل بیشتری برای فروش و خریداران (تقاضا) تمایل کمتری به خرید پیدا میکنند.
روانشناسی سطوح حمایت و مقاومت
برای توضیح روانشناسی سطوح حمایت و مقاومت از برخی اتفاقات پرتکرار بازار استفاده میکنیم.
در ابتدا فرض کنید که خریدارانی داریم که ارزی را در نزدیکی سطح حمایت ۵۰$ خریداری کردهاند و بعد از مدتی ارزش این ارز افزایش پیدا میکند و به ۵۵$ دلار میرسد، خریداران خوشحال میشوند و افسوس میخورند که کاش ارز بیشتری با قیمت ۵۰$ میخریدند، در نتیجه تصمیم میگیرند که اگر قیمت ارز دوباره به ۵۰$ برگشت ارز بیشتری خریداری کنند و در نتیجه در این سطح قیمت یعنی ۵۰$ تقاضا جدیدی ایجاد میکنند.
اکنون بیاید گروه دومی را در نظر بگیریم که مثلاً افرادی بودند که تصمیم خریدن ارزی را با قیمت ۵۰$ داشتند، اما به هر دلیلی این کار را انجام ندادند، اکنون که ارز به ۵۵$ دلار رسیده پشیمان شدهاند و تصمیم میگیرند که اگر ارزش ارز به ۵۰$ برگشت، دوباره این اشتباه را تکرار نکنند و این بار ارز را بخرند در نتیجه این تصمیم باعث بهوجودآمدن سطح مقاومت قویتری در آن قیمت میشود.
در آخر هم گروه سومی در نظر بگیرید که ارز را با قیمتی کمتر از ۵۰$، مثلاً ۴۰$ خریداری کردهاند و زمانی که ارزش ارز به ۵۰$ رسیده بود آن را فروختهاند. اکنون میخواهند ارزهای خود را دوباره داشته باشند و آن را با همان قیمتی که به فروش رساندهاند یعنی ۵۰$ خریداری کنند. این گروه موضع خود را از فروشنده به خریدار تغییر میدهند. درحالیکه از فروش ارز احساس پشیمانی میکنند و میخواهند این سود بیشتری را که نکردهاند جبران کنند و به همین علت تقاضای بیشتری برای خرید ایجاد میکنند.
اکنون برای درک بهتر مقاومت بهتر است هر سه گروه بالا را در نظر بگیرید و فرض کنید که همهٔ آنها ارزی باارزش ۵۰$ دارند. خودتان را هم یکی از این افراد فرض کنید. ارزش ارز شما به ۵۵ میرسد، ولی شما آن را نمیفروشید. دوباره ارز به ۵۰$ بر میگردد. چه احساسی دارید؟
احساس پشیمانی از نفروختن ارز با قیمت ۵۵$؟! دوباره ارزش آن به ۵۵$ میرسد این بار شما تا میتوانید ارزتان را به فروش میرسانید. دیگر افراد هم همین کار را میکنند (در نتیجه این عرضه زیاد) ارزش ارز از ۵۵$ بالاتر نمیرود و عقبگرد میکند. حداقل سه گروه از افراد هستند که سعی دارند ارز خود را با قیمت ۵۵$ به فروش برسانند و این باعث میشود که در قیمت ۵۵$ سطح مقاومت به وجود بیاید.
اینها تنها نمونههایی از سناریوهای ممکن هستند اگر قبلاً معامله کرده باشید، احتمالاً در این سناریوها قرار گرفتهاید و احساسات مربوط به آن را تجربه کردهاید. خبر خوب این است که شما تنها نیستید، تعداد افرادی که این احساسات و افکار را تجربه میکنند بیشمار است و این کمک میکند تا با آشنایی مفهوم حمایت و مقاومت و تجزیهوتحلیل تکنیکال (Technical) بتوانید از سرمایهگذاری خود سود بیشتری دست آورید.
تریدرها چگونه از سطوح حمایت و مقاومت استفاده میکنند؟
تحلیلگران فنی و تریدرها از سطوح حمایت و مقاومت برای شناسایی مناطق (Zones) در نمودار قیمت استفاده میکنند. منظور از مناطق سطوحی هستند که احتمال بازگشت یا توقف در روند ممکن است بیشتر باشد. معامله گران و سرمایهگذاران سطوح قیمتی را که قبلاً شاهد افزایش فعالیت معاملاتی بودند، در نظر میگیرند و بر اساس آن اقدام به ورود یا خروج از بازار میکنند.
سطوح حمایت و مقاومت مفاهیم کلیدی برای مدیریت ریسک در بازار هستند. توانایی شناسایی این مناطق میتواند فرصتهای تجاری مطلوبی را ارائه دهد. ورود به یک معامله نزدیک به سطح حمایت یا مقاومت ممکن است یک استراتژی سودمند باشد.
یکی دیگر از مواردی که باید در نظر گرفت، قدرت ناحیه حمایت و مقاومت است. به طور معمول، هر چه تعداد دفعات کاهش قیمت یک منطقه بیشتر باشد، احتمال شکستن آن به سمت نزول بیشتر است. به طور مشابه، هر چه تعداد دفعات افزایش قیمت یک ناحیه مقاومتی بیشتر باشد، احتمال شکستن آن به سمت بالا بیشتر میشود.
منظور از اعداد رند در سطوح حمایت و مقاومت چیست؟
یکی دیگر از ویژگیهای مشترک سطوح حمایت و مقاومت این است که قیمت دارایی ممکن است فراتر از یک عدد رند مانند ۵۰ یا ۱۰۰ دلار برای هر سهم حرکت کند. بیشتر معاملهگران بیتجربه تمایل به خرید یا فروش داراییها زمانی دارند که قیمت آن در یک عدد کامل باشد. بیشتر قیمتهای هدف یا توقف سفارشهای تعیینشده توسط سرمایهگذاران خرد یا بانکهای سرمایهگذاری بزرگ بهجای قیمتهایی مانند ۵۰.۰۶ دلار، در سطوح قیمتی رند قرار میگیرند. ازآنجاییکه بسیاری از سفارشها در یک سطح قرار میگیرند، این اعداد رند بهعنوان موانع قیمتی قوی عمل میکنند. اگر همه مشتریان یک بانک سرمایهگذاری سفارشها فروش را باهدف پیشنهادی مثلاً ۵۵ دلار انجام دهند، جذب این فروشها به تعداد زیادی خرید نیاز دارد و در نتیجه سطحی از مقاومت ایجاد میشود.
جابهجایی نقش مقاومت و حمایت
یک مفهوم کلیدی در تجزیهوتحلیل تکنیکال این است که وقتی که قیمت از سطح حمایت یا مقاومت عبور میکند، نقش این سطوح تغییر میکند.
اگر قیمت از سطح حمایت پایینتر برود، سطح حمایت به سطح مقاومت تبدیل میشود و اگر قیمت از سطح مقاومت بالاتر برود، اغلب سطح مقاومت به سطح حمایت تبدیل میشود. تصور بر این است که زمانی که قیمت از یکی از سطوح مقاومت یا حمایتی میگذرد، عرضه و تقاضا جابهجاشدهاند.
مثالی از تبدیل سطح مقاومت به حمایت
مثالی از تبدیل سطح حمایت به مقاومت
تجزیهوتحلیل تکنیکال، راه حلی مطمئن
برخی سرمایهگذاران از هر دو تجزیهوتحلیل بنیادی (fundamental) و تکنیکال (technical) استفاده میکنند؛ تجزیه و تحلیل بنیادی هنگام تصمیم گیری دربارهی این که چه چیزی را باید بخریم و تجزیه و تحلیل تکنیکال برای دانستن این که چه زمانی باید بخریم، کاربرد دارد.
به یاد داشته باشیم که تجزیهوتحلیل تکنیکال دانش دقیقی نیست و نقدهای زیادی بر آن وارد میشود. اگر به مطالعه و بررسی بیشتر تجزیهوتحلیل تکنیکال بپردازیم، احتمالاً به گوشمان میخورد که تحلیل تکنیکال بیشتر از این که دانش باشد، نوعی هنر است. در نتیجه درست مثل هر چیز ارزشمند دیگری باید آن را تمرین کنیم، وقت بگذاریم و نظمی برای ماهر شدن در آن داشته باشیم.
مفهوم حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال
مفاهیم حمایت و مقاومت بدون شک دو مورد از مهمترین ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند. این عبارات توسط معامله گران برای اشاره به سطوح قیمت در نمودارها استفاده می شود که تمایل دارند به عنوان موانع عمل کنند و مانع از ادامه ی حرکت قیمت یک دارایی در جهت خاصی شوند. در ابتدا، توضیح و ایده پشت شناسایی این سطوح آسان به نظر می رسد، اما همانطور که متوجه خواهید شد، حمایت و مقاومت می تواند به اشکال مختلف باشد و تسلط بر این مفهوم دشوارتر از آنچه در ابتدا به نظر می رسد، می باشد.
تعریف حمایت و مقاومت
حمایت سطح قیمتی است که در آن می توان انتظار داشت یک روند نزولی به دلیل تمرکز تقاضا یا علاقه خرید متوقف شود. با کاهش قیمت دارایی ها یا اوراق بهادار، تقاضا برای آنها افزایش می یابد و در نتیجه خطوط حمایت تشکیل می شود. در همین حال، مناطق مقاومتی به دلیل شناسایی سودها زمانی به وجود می آیند که قیمت ها افزایش یافته است.
هنگامی که یک منطقه حمایت یا مقاومت شناسایی شد، آن سطوح قیمت می توانند به عنوان نقاط ورود یا خروج بالقوه عمل کنند، زیرا وقتی قیمت به نقطه حمایت یا مقاومت می رسد، یکی از این دو کار را انجام می دهد:
- بازگشت قیمت از سطح حمایت یا مقاومت
- شکسته شدن حمایت و مقاومت تا زمان رسیدن به حمایت و مقاومت بعدی
هنگامی که قیمت به سطوح حمایت و مقاومت می رسد، انجام معامله می تواند با ریسک بسیار کمی همراه باشد. چرا که اگر معامله گر در جهت اشتباه وارد معامله شده باشد، سریع متوجه شده و معامله ی خود را می بندد اما اگر در جهت درست وارد معامله شده باشد، حرکت پیش روی قیمت می تواند قابل توجه باشد.
سطوح حمایت ومقاومت افقی
آسانترین حمایت ها یا مقاومت ها، به صورت خطوط افقی می باشند. به عنوان مثال در شکل زیر توجه کنید که قیمت چندین بار در عبور از منطقه ی 39 دلار ناتوان بوده است. در این حالت، معامله گران سطح قیمت نزدیک به 39 دلار را سطح مقاومت می نامند. همانطور که از نمودار زیر می بینید، سطوح مقاومت به عنوان یک سقف در نظر گرفته می شوند، زیرا این سطوح قیمتی مناطقی را نشان می دهند که یک رالی صعودی در آنها به اتمام رسیده است.
سطوح حمایت در روی دیگر سکه قرار دارند. حمایت به قیمت هایی در نمودار اشاره دارد که از ریزش بیشتر قیمت دارایی جلوگیری می کند. همانطور که از نمودار زیر می بینید، توانایی شناسایی سطح حمایت نیز می تواند با فرصت خرید همزمان باشد، زیرا به طور کلی این منطقه ای است که فعالان بازار شروع به بالا بردن قیمت ها می کنند.
خطوط روند
مثالهای بالا نشان میدهند که یک سطح ثابت از افزایش یا کاهش بیشتر قیمت دارایی جلوگیری میکند. این موانع ثابت یکی از محبوبترین شکلهای حمایت و مقاومت است، اما قیمت داراییهای مالی به طور کلی روند صعودی یا نزولی دارد، بنابراین دیدن این موانع قیمتی در طول زمان غیرعادی نیست. به همین دلیل است که مفاهیم روند و خطوط روند هنگام یادگیری حمایت و مقاومت مهم هستند.
زمانی که بازار روند صعودی را طی می کند، با کند شدن روند قیمت و شروع به حرکت مجدد به سمت خط روند، سطوح مقاومت شکل می گیرد. این در نتیجه شناسایی سود یا عدم اطمینان کوتاه مدت از ادامه ی روند توسط معامله گران اتفاق می افتد. پرایس اکشن حاصله یک افت جزئی در قیمت سهام را شکل می دهد که منجر به شکلگیری یک سقف کوتاه مدت می شود.
هنگامی که قیمت سهام به سمت حمایت خط روند کاهش می یابد، بسیاری از معامله گران توجه زیادی به قیمت اوراق بهادار خواهند داشت زیرا از نظر تاریخی، این منطقه ای بوده است که از کاهش قابل ملاحظه قیمت دارایی جلوگیری کرده است. برای مثال، همانطور که در نمودار زیر می بینید، یک خط روند می تواند برای چندین سال از قیمت یک دارایی حمایت کند.
از سوی دیگر، زمانی که روند بازار به سمت نزول می رود، معامله گران به دنبال مجموعه ای از قله های نزولی هستند و سعی می کنند این قله ها را با یک خط روند به یکدیگر متصل کنند. هنگامی که قیمت به خط روند نزدیک می شود، بیشتر معامله گران مراقب فشار فروش دارایی هستند و ممکن است وارد یک موقعیت فروش شوند زیرا این منطقه ای است که در گذشته قیمت را به سمت پایین سوق داده است.
حمایت و مقاومت یک سطح مشخص، چه با یک خط روند یا از طریق هر روش دیگری کشف شود، هر چقدر که قیمت از نظر تاریخی قادر به شکست آن نباشد، قویتر تلقی میشود. بسیاری از معاملهگران تکنیکال از سطوح حمایت و مقاومت شناساییشده خود برای انتخاب نقاط ورود/خروج استراتژیک استفاده میکنند، زیرا این مناطق اغلب قیمتهایی را نشان میدهند که بیشترین تأثیر را در جهت یک دارایی دارند. اکثر معامله گران در این سطوح به ارزش ذاتی دارایی اطمینان دارند، بنابراین حجم معاملات معمولا در این نقاط بیش از حد معمول افزایش می نواحی حمایتی و مقاومتی یابد و ادامه ی حرکت قیمت در جهت قبلی را دشوارتر می کند.
اعداد رند
یکی دیگر از ویژگی های مشترک سطوح حمایت و مقاومت این است که قیمت دارایی ممکن است برای حرکت فراتر از یک عدد رند، مانند 50 یا 100 دلار، با مشکل مواجه شود. اکثر معاملهگران بیتجربه تمایل به خرید یا فروش داراییها را زمانی دارند که قیمت آن در یک عدد رند باشد. بیشتر قیمتهای هدف یا حد ضررهای تعیینشده توسط سرمایهگذاران خرد یا بانکهای سرمایهگذاری بزرگ به جای قیمتهایی مانند 50.06 دلار، در سطوح قیمتی رند قرار میگیرند. از آنجایی که بسیاری از سفارشها در یک سطح قرار میگیرند، این اعداد به عنوان موانع قیمتی قوی عمل میکنند. اگر همه مشتریان یک بانک سرمایه گذاری سفارشات فروش را با هدف پیشنهادی مثلاً 55 دلار انجام دهند، جذب این فروش ها به حجم بسیار زیاد خرید نیاز دارد و بنابراین، سطحی از مقاومت ایجاد می شود.
میانگین های متحرک
اکثر معاملهگران تکنیکال از اندیکاتورهای تکنیکال مختلف، مانند میانگینهای متحرک، برای کمک به پیشبینی حرکت آینده استفاده میکنند، اما این معاملهگران هرگز توانایی این ابزارها برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت را درک نمیکنند. همانطور که از نمودار زیر می بینید، میانگین متحرک یک خط دائما در حال تغییر است که داده های قیمت در گذشته را در نظر می گیرد و در عین حال به معامله گر اجازه می دهد حمایت و مقاومت را شناسایی کند. توجه داشته باشید که چگونه قیمت دارایی در میانگین متحرک، زمانی که روند صعودی است، حمایت می شود و چگونه در هنگام روند نزولی این خط به عنوان مقاومت عمل می کند.
معاملهگران میتوانند از میانگینهای متحرک به روشهای مختلفی استفاده کنند، مانند پیشبینی حرکت صعودی زمانی که قیمت از یک میانگین متحرک کلیدی عبور میکند، یا برای خروج از معاملات زمانی که قیمت به زیر میانگین متحرک میرسد. بیشتر معاملهگران دورههای زمانی مختلفی را در میانگینهای متحرک خود آزمایش میکنند تا بتوانند بهترین دوره ی زمانی را برای سهام مورد نظرشان پیدا کنند. به عنوان مثال در یک سهم ممکن است میانگین متحرک 50 روزه به عنوان یک سطح کلیدی حمایت و مقاومت عمل کند و در سهم دیگری میانگین متحرک 70 روزه.
سنجیدن اهمیت مناطق حمایتی و مقاومتی
همانطور که گفته شد، مناطق حمایتی و مقاومتی می توانند با نام سقف یا کف نیز شناخته شوند. قیمت یک دارایی را میتوان مانند یک توپ پلاستیکی در نظر گرفت که در یک اتاق پرش می کند و با برخورد به سقف (مقاومت) به پایین برمی گردد و بعد از برخورد به کف (حمایت) دوباره به سمت بالا می رود.
حال تصور کنید که این توپ پلاستیکی در اواسط پرواز به توپ بولینگ تبدیل شود. این نیروی اضافی، اگر در راه بالا اعمال شود، توپ را از سطح مقاومت عبور می دهد. همینطور در راه پایین، توپ می تواند کف را بشکند. در هر صورت، نیروی اضافی یا اشتیاق گاوها یا خرس ها برای شکستن حمایت یا مقاومت مورد نیاز است. هنگامی که یک سطح مقاومت شکسته می شود، آن سطح در آینده به عنوان یک حمایت برای قیمت سهم در نظر گرفته می شود. برعکس این موضوع برای سطوح حمایتی نیز برقرار می باشد.
نمودارهای قیمت به معامله گران و سرمایه گذاران این امکان را می دهد که به صورت بصری مناطق حمایت و مقاومت را شناسایی کنند و همچنین سرنخ هایی در مورد اهمیت این سطوح قیمتی ارائه می دهند. به طور دقیق تر، آنها به این موارد نگاه می کنند:
تعداد تماس ها
هر چه قیمت یک ناحیه حمایت یا مقاومت را بیشتر تست کند و یا به عبارت دیگر، یک سطح با تعداد دفعات بالا به عنوان یک سطح حمایت و مقاومت عمل کند، آن سطح از اهمیت بیشتری برخوردار می شود. زمانی که قیمت ها از سطح حمایت یا مقاومت برمیگردند، خریداران و فروشندگان بیشتری متوجه این سطوح می شوند و تصمیمات معاملاتی را بر اساس این سطوح قرار می دهند.
قدرت حرکت
هنگامی که یک سطح به عنوان حمایت یا مقاومت عمل می کند، هر چه قدرت حرکت قبل از آن بیشتر باشد، این سطح اهمیت بیشتری دارد. به عنوان مثال یک مقاومت که جلوی صعود تند و پر شتاب یک سهم را می گیرد، نسبت به مقاومتی که از صعود بیشتر قیمت در یک حرکت آهسته و بی رمق جلوگیری کرده است، اهمیت بیشتری دارد.
حجم
هر چه خرید و فروش بیشتر در یک سطح قیمتی خاص رخ داده باشد، سطح حمایت یا مقاومت قوی تر خواهد بود. این به آن دلیل است که معاملهگران و سرمایهگذاران این سطوح قیمت را به خاطر میآورند و تمایل دارند دوباره از آنها استفاده کنند. بنابراین یکی دیگر از فاکتورها هنگام مقایسه ی دو سطح مهم، حجم معاملات در آن سطوح می باشد.
زمان
اگر سطوح به طور منظم در مدت زمان طولانی آزمایش شده باشند، مناطق حمایت و مقاومت مهم تر می شوند.
جمع بندی
سطوح حمایت و مقاومت یکی از مفاهیم کلیدی مورد استفاده تحلیلگران تکنیکال است و اساس طیف گسترده ای از ابزارهای تحلیل تکنیکال را تشکیل می دهد. مبانی حمایت و مقاومت شامل یک سطح حمایتی است که میتوان آن را کف قیمتی و یک سطح مقاومتی که میتوان آنرا به عنوان سقف در نظر گرفت. قیمتها کاهش (افزایش) مییابند و سطوح حمایت (مقاومت) را آزمایش میکنند، که یا این سطوح حفظ شده و قیمت بالا (پایین) میرود، و یا سطح حمایت (مقاومت) شکسته میشود و قیمت به حرکت خود ادامه داده و احتمالاً تا سطح حمایت (مقاومت) بعدی پایینتر (بالاتر) میرود.
دیدگاه شما