سمت و سوی ارزهای دیجیتال در 7 روز آینده
امیر شاملویی
- اشتراکگذاری
اگر قرار باشد بیت کوین این هفته را با رشد به کار خود ادامه دهد و بر این افت غلبه کند، باید از سد 50 هزار و 94 دلاری بگذرد. در صورتی که چنین اتفاقی رخ دهد، مهمترین ارز دیجیتال میتواند حتی تا سطح مقاومت اول یعنی 58 هزار و 554 دلار نیز بالا برود.
در 7 روز گذشته بازار ارزهای دیجیتال با افت روبرو شد. در جریان این کاهش، بیت کوین به کانال 40 هزار دلاری بازگشت و سایر ارزها نیز روزهای ناخوشایندی را سپری کردند. اما در این هفته چه بر سر بازار رمزارزها خواهد آمد؟ کسانی که در این بازارها سرمایهگذاری کردهاند، میخواهند بدانند سمت و سوی ارزهای دیجیتال در 7 روز آینده چگونه خواهد بود. در ادامه بر اساس تحلیل معتبر fxempire تحلیلی از وضعیت قیمت بیت کوین و اتریوم ارائه خواهیم کرد. از آنجا که این دو ارز دیجیتال سهم بزرگی از بازار را در اختیار دارند، تغییرات قیمت این دو ارز روی کل بازار ارزهای دیجیتال تاثیر میگذارد.
قیمت بیت کوین در 7 روز آینده
بیت کوین در روزهایی که گذشت، با افت چشمگیری روبرو شد. در 7 روز منتهی به 5 دسامبر (14 آذر) قیمت بیت کوین در بازار 13.7 درصد افت کرد. بهای مهمترین ارز دیجیتال در هفته گذشته تا 42 هزار دلار نیز افت کرد، اما در حال حاضر در حدود 48 هزار دلار معامله میشود. اما سمت و سوی بیت کوین در 7 روز آتی چه خواهد بود؟
سناریوهای صعودی و نزولی بیت کوین
اگر قرار باشد بیت کوین این هفته را با رشد به کار خود ادامه دهد و بر این افت غلبه کند، باید از 50 هزار و 94 دلار فراتر برود. در صورتی که چنین اتفاقی رخ دهد، مهمترین ارز دیجیتال میتواند حتی تا سطح مقاومت اول یعنی 58 هزار و 554 دلار نیز بالا برود. اگر پس از رسیدن به مقاومت اول، استقبال از خرید بیت کوین به هر دلیلی باقی بماند، مقاومت اول شکسته شده و بهای هر واحد از این ارز دیجیتال ممکن است تا سطح مقاومت دوم یعنی 67 هزار و 634 دلار هم بالا برود. با این حال در حال حاضر، نشانههای چندانی از رشد در این ارز دیجیتال به چشم نمیخورد. اما شاید بپرسید بیت غلبه سمت نزولی بازار کوین تا کجا میتواند پایین برود؟
بیت کوین 32 هزار دلاری؟
اگر بیت کوین در این روزها نتواند به سطح 50 هزار دلاری بازگردد، قیمت آن میتواند تا سطح حمایت اول هم پایین برود. سطح حمایتی اول 41 هزار و 14 دلار است. در صورتی که پس از رسیدن به سطح حمایت اول خبرهای منفی بیشتری در بازار به گوش برسد یا فروشندگان دست بالا را در بازار داشته باشند، بهای بیت کوین میتواند تا سطح حمایت دوم یعنی 32 هزار و 554 دلار هم کاهش یابد.
اتریوم تا کجا صعود میکند؟
در 7 روز اخیر، اتریوم افت به نسبت کمتری را شاهد بوده است. این ارز دیجیتال مهم در هفته منتهی به 5 دسامبر (14 آذر) 2.21 درصد افت کرد و در حال حاضر حدود 4 هزار دلار معامله میشود. اگر اتریوم بخواند این هفته را با رشد پشت سر بگذارد، باید تا 4188 دلار صعود کند. در این صورت، قیمت اتریوم ممکن است تا سطح مقاومت اول یعنی 4800 دلار بالا برود. اگر پس از رسیدن به این سطح قیمت تقاضا برای اتریوم همچنان بالا بماند، بهای آن میتواند تا سطح مقاومت دوم یعنی 5398 دلار هم رشد کند.
اتریوم کمتر از 3 هزار دلار میشود؟
در صورتی که اتریوم نتواند در این 7 روز به 4188 دلار برسد، این امکان وجود دارد که تا سطح حمایت اول یعنی 3590 دلاری افت نماید. در صورتی که خبرهای منتشر شده پس از رسیدن به سطح حمایتی اول چندان جالب نباشند و فروشندگان دست بالا را در خرید و فروش اتریوم در اختیار داشته باشند، اتریوم میتواند حتی تا سطح حمایت دوم یعنی 2978 دلار هم پایین برود.
جمعبندی
همان طور که گفتیم، در روزهای اخیر قیمت ارزهای دیجیتال با افت همراه بود. هرچند نشانههای صعود در بازار ارزهای دیجیتال در روزهای اخیر کمرنگ است، اما در اینجا به بررسی سناریوهای صعودی و نزولی بیت کوین پرداختیم. درست است که تحلیل تکنیکال بالا میتواند شما را در سرمایهگذاری کمک کند، اما بهتر است از ابزارهای کمکی و بیشتری هم برای تحلیل کمک بگیرید تا ارزیابی کامل و خوبی از بازار داشته باشید.
افزایش 10 میلیارد دلار نقدینگی بازار رمز ارزها
قیمت بیت کوین بعد از رسیدن 9900$ توانست مجدد با حمایت مناسب دیروز به 10500 دلار برسد و در حال حاضر خرس ها و گاو میش های بازار در حال نبرد برای تصاحب قدرت در بازار می باشند که قیمت را در محدوده 10100$ نگه داشته است. چین لینک هم بالاتر از پولکادات در جایگاه پنجم در بین رمز ارزها قرار گرفته است. این در حالی است که حجم سرمایه بازار 10 میلیارد دلار افزایش پیدا کرده است که می تواند نشانه مثبتی برای این بازار محسوب شود.
قیمت 10000 دلاری برای بیت کوین
در طی چند روز گذشته وضعیت بازار رمز ارزها نزولی بوده است. در دو موقعیت قیمت این رمزارز به زیر 10000 دلار رسید و این اتفاق تنها چند روز پس از فتح قیمت 12000 دلار رخ داد. پس از وقوع افت قیمت دوم این رمزارز روند رو به رشد به خود گرفت و اکنون با قیمتی در حدود 10100 دلار در حال خرید و فروش است و تا زمانی که حمایت 10000$ پا برجا باشد می تواند حرکت صعودی مجدد به سمت 14000$ را محتمل دانست.
از منظر فنی اگر نگاه کنیم بیت کوین مجددا دچار سقوط قیمتی خواهد شد به این ترتیب که ممکن است ابتدا به 10140 دلار برسد و پس از آن بر سطح روانی 10000 دلار می نشیند. این احتمال وجود غلبه سمت نزولی بازار دارد که با سقوط بیشتر قیمت های 9815 و 9750 را هم تجربه کند.
بر خلاف موارد بالا اگر بیت کوین به روند بهبودی خود ادامه دهد می بایست بر سطوح مقاومت 10600 ، 10750 و 11000 دلار غلبه کند.
نسبت بیت کوین به دلار . منبع : TradingView
همانطور که دیروز هم گزارش شد، تحرکات بیت کوین مشابه نوسان هایی است که طی روزهای گذشته در بازار بورس رخ داده است. در وال استریت هم یک افت قیمتی شدید رخ داد و به دنبال آن یک بهبود شرایط سریع اتفاق افتاد. با این وجود سه شاخص غالب و برتر بازار بورس آمریکا همگی در ناحیه قرمز قرار گرفته اند. دو جونز 55/0 درصد کاهش داشته است، شاخص S&P 8/0 درصد کاهش داشته است و نزدک هم 27/1 درصد کاهش داشته است.
الگو پوشا چیست و چه کاربردی دارد؟
الگو پوشا صعودی و نزولی بخش کلیدی تحلیل تکنیکال هستند که اغلب برای شناسایی معکوسها در قیمت دارایی (معمولاً فارکس) استفاده میشوند. شمعهای پوشا یکی از محبوبترین الگوهای شمعی هستند که برای تعیین اینکه آیا بازار در حال تجربه فشار بالا یا پایین است استفاده میشود. در این مقاله الگوی شمعی پوشا به طور مفصل مورد بررسی قرار خواهد گرفت. اگر علاقه مند به کسب اطلاعات و استفاده از این الگوی شمعی هستید تا پایان این مقاله با ما همراه باشید.
فهرست عناوین مقاله:
الگوی پوشای صعودی یا نزولی (Bullish/Bearish Engulfing)
الگوهای شمعی پوشا از دو میله در نمودار قیمت تشکیل می شوند. آنها برای نشان دادن معکوس شدن روند بازار استفاده می شوند. در این الگو کندل دوم بسیار بزرگتر از کندل اول خواهد بود، به طوری که طول نوار قبلی را کاملاً می پوشاند. دو نوع وجود دارد:
- الگوهای شمعی پوشا صعودی
- الگوهای شمعی پوشا نزولی
آنها می توانند نشان دهند که بازار پس از روند قبلی در شرف تغییر جهت است. این که آیا این سیگنال صعودی یا نزولی است به ترتیب شمع ها بستگی دارد. بدنه یک کندل محدوده باز و بسته شدن هر دوره معاملاتی را نشان می دهد که بسته به تنظیمات نمودار شما می تواند از یک ثانیه تا یک ماه یا بیشتر متغیر باشد. نگاه کردن به دو میله در کنار یکدیگر، مقایسه واضحی از حرکت بازار از یک دوره به دوره دیگر ارائه می دهد. رنگ شمع نشان می دهد که جهت قیمت بالا (سبز) یا پایین (قرمز) بوده است.
برای یک شمع پوشا ایده آل، هیچ بخشی از شمع اول نمی تواند از سایه شمع دوم فراتر رود. این بدان معنی است که بالا و پایین بودن شمع دوم کل شمع اول را می پوشاند. تمرکز اصلی بر روی بدنه واقعی شمع است.
با این حال، مهم است که به یاد داشته باشید که الگوهایی شمعی پوشا یک شاخص فنی عقب مانده هستند. به این معنی که پس از اقدام قیمت رخ می دهند: زیرا قبل از دادن سیگنال به داده های دو کندل قبلی نیاز دارند.
مقاله آشنایی کامل با الگوی هارمونیک گارتلی را پیشنهاد میشود مطالعه نمایید.
الگوی پوشا مثبت (Bullish Engulfing)
یک الگو پوشا مثبت یا پوشا صعودی در یک روند نزولی ظاهر می شود و از یک شمع قرمز کوتاه در کنار یک شمع سبز بسیار بزرگتر تشکیل شده است. شمع اول نشان می دهد که خرس ها مسئول بازار بودند. اگرچه دوره دوم کمتر از دوره اول باز می شود، فشار صعودی جدید قیمت بازار را به سمت بالا می راند. در این الگو اغلب تا حدی اندازه شمع دوم دو برابر شمع قبلی است.
کندل صعودی به معامله گران می گوید که خریداران پس از یک دوره نزولی قبلی، کنترل کامل بازار را در دست دارند. اغلب به عنوان یک سیگنال برای خرید در بازار (Long) برای استفاده از معکوس شدن بازار در نظر گرفته می شود.
اگرچه سایه کندل ها به اندازه بدنهها برای الگو پوشا مهم نیستند، شمع دوم در یک روند صعودی میتواند نشاندهنده خوبی از محل استاپلاس برای یک موقعیت خرید باشد. این به این دلیل است که نشان میدهد حداقل قیمتی که یک نفر در ازای یک دارایی در آن زمان معین میخواهد بپذیرد چقدر است.
الگوی پوشا منفی (Bearish Engulfing)
الگو پوشا نزولی برعکس الگو پوشا صعودی است. این الگو شامل یک شمع سبز کوتاه است که به طور کامل توسط شمع قرمز زیر پوشانده شده است. کندل اول نشان می دهد که روند صعودی حاکم بازار بوده است، در حالی که دومی نشان می دهد که فشار نزولی باعث کاهش قیمت بازار شده است. دوره دوم بالاتر از روز قبل باز می شود اما به طور قابل توجهی پایین تر به پایان می رسد.
الگوی معکوس سیگنالی است که نشان میدهد فروشندگان بازار را تسخیر کردهاند و میتوانند قیمتها را حتی بیشتر پایین بیاورند. اغلب به عنوان نشانهای برای ورود به یک موقعیت کوتاه یا «فروش کوتاه» در بازار دیده میشود. این الگو همچنین نشانه ای برای کسانی است که در موقعیت لانگ هستند تا به فکر بستن معامله خود باشند.
باز هم، اگرچه سایه ها معمولاً به عنوان بخش اصلی الگو در نظر گرفته نمیشوند، اما میتوانند ایدهای درباره محل استاپ لاس ارائه دهند. برای یک الگو پوشا نزولی، باید یک توقف ضرر در بالای فیتیله شمع قرمز قرار دهید زیرا این بالاترین قیمتی است که خریداران قبل از رکود مایل به پرداخت برای دارایی بودند.
نحوه معامله با الگوی پوشا
کندلهای پوشا را میتوان برای شناسایی معکوسهای روند و تشکیل بخشی از تحلیل تکنیکال استفاده کرد. آنها بیشتر به عنوان بخشی از استراتژی فارکس مورد استفاده قرار می گیرند زیرا می توانند نشانه های سریعی از جایی که قیمت بازار ممکن است حرکت کند، که در چنین بازار بی ثباتی حیاتی است، ارائه دهند. آنها معمولاً در کنار نشانگرهای حجم استفاده می شوند مانند: RSI که می توانند قدرت یک روند را نشان دهند.
- ورودی: به دنبال بسته شدن موفقیت آمیز کندل در زیر سطح شمع نزولی باشید. از طرف دیگر، معامله گران می توانند قبل از ورود به یک معامله کوتاه (Short)، به دنبال یک اصلاح لحظه ای (به سمت خط نقطه چین) باشند.
- توقف: میتوان استاپها را در بالای نوسان، جایی که الگو پوشا نزولی است، قرار داد.
- سطح هدف / کسب سود: هدف یا Take profit می تواند در سطح قبلی حمایت تعیین شود و در عین حال از نسبت ریسک به پاداش مثبت اطمینان حاصل شود. نسبت ریسک به پاداش با مستطیل های سبز و قرمز نشان داده می شود.
شمع های پوشا همیشه نباید در انتهای یک روند ظاهر شوند. وقتی در یک روند قوی مشاهده می شود، معامله گران می توانند اطلاعاتی را از الگوی شمع جمع آوری کنند که به حرکت ادامه دار در جهت روند موجود اشاره می کند. معامله گران می توانند پس از مشاهده بسته شدن بالای شمع صعودی، وارد یک معامله لانگ شوند. علاوه بر این، این مثال شامل وجود یک الگوی نزولی (مستطیل قرمز) است که در بالای روند ظاهر میشود، که نشاندهنده یک معکوس بالقوه است. با این حال، اقدامات بعدی قیمت این حرکت را تأیید نکرد زیرا شمعهای متوالی نتوانستند زیر سطح پایین شمع نزولی بسته شوند و بازار در بالاترین سطح خود ادامه داد؛ بنابراین بر اهمیت اعتبارسنجی الگو تأکید میشود.
الگوی ابر سیاه (Dark Cloud)
Dark Cloud Cover یک الگوی شمعی معکوس نزولی است که در آن یک شمع پایین (معمولاً سیاه یا قرمز) در بالای شمع بسته شده قبلی (معمولاً سفید یا سبز) باز می شود و سپس در زیر نقطه میانی شمع بالا بسته می شود. این الگو قابل توجه است زیرا تغییر حرکت را از بالا به سمت پایین نشان می دهد. این الگو توسط یک شمع بالا و به دنبال آن یک شمع پایین ایجاد می شود. معامله گران به دنبال کاهش قیمت در شمع بعدی (سومین) هستند.
اکثر معامله گران الگوی پوشش ابر تاریک را تنها در صورتی مفید می دانند که پس از یک روند صعودی یا افزایش کلی قیمت رخ دهد. با افزایش قیمت ها، این الگو برای مشخص کردن یک حرکت بالقوه به سمت نزولی مهم تر می شود. اگر قیمت متلاطم باشد، الگو اهمیت کمتری دارد، زیرا احتمالاً روند قیمت پس از الگوی متلاطم ثابت باقی میماند.
پنج معیار برای الگوی پوشش ابر تاریک عبارتند از:
- یک روند صعودی موجود
- یک شمع صعودی در روند صعودی.
- یک شکاف در روز بعد.
- شکاف بالا به یک شمع پایین (نزولی) تبدیل می شود.
- کندل نزولی در زیر نقطه میانی کندل صعودی قبلی بسته می شود.
برای آشنایی بیشتر با الگوی چکش معکوس این مقاله را مطالعه نمایید.
ساختار الگوی ابر سیاه
الگوی پوشش ابر تیره بیشتر با شمع های سفید و سیاه مشخص می شود که دارای بدنه واقعی بلند و سایه های نسبتاً کوتاه یا غیر موجود هستند. این ویژگیها نشان میدهند که حرکت پایینتر از نظر حرکت قیمت هم بسیار تعیینکننده و هم قابل توجه بود. معامله گران همچنین ممکن است به دنبال تاییدیه ای به شکل یک شمع نزولی به دنبال الگو باشند.
بسته شدن کندل نزولی ممکن است برای خروج از موقعیت های لانگ استفاده شود. از طرف دیگر، معاملهگران میتوانند در صورت ادامه کاهش قیمت، روز بعد از آن خارج شوند (الگوی تایید شده). اگر در زمان بسته شدن کندل نزولی یا دوره بعدی کوتاه وارد شوید، می توان یک توقف ضرر در بالای شمع نزولی قرار داد.
هیچ هدف سودی برای الگوی Dark Cloud Cover وجود ندارد. معامله گران از روش های دیگر یا الگوهای کندل استیک برای تعیین زمان خروج از معامله short بر اساس Dark Cloud Cover استفاده می کنند. معامله گران ممکن است از الگوی Dark Cloud Cover در ارتباط با سایر اشکال تحلیل تکنیکال استفاده کنند. به عنوان مثال، معامله گران ممکن است به دنبال یک شاخص قدرت نسبی (RSI) بیشتر از ۷۰ باشند، که تاییدی بر خرید بیش از حد اوراق بهادار است. یک معامله گر همچنین ممکن است به دنبال شکست از یک سطح حمایت کلیدی به دنبال الگوی پوشش ابر تاریک به عنوان سیگنالی مبنی بر احتمال وقوع یک روند نزولی باشد.
الگوی نفوذی (Piercing)
الگوی نفوذی یک الگوی قیمت شمعی دو روزه است که غلبه سمت نزولی بازار نشاندهنده بازگشت احتمالی کوتاهمدت از یک روند نزولی به یک روند صعودی است. این الگو شامل باز شدن روز اول نزدیک به اوج و بسته شدن نزدیک به پایین با محدوده معاملاتی متوسط یا بزرگتر است. همچنین شامل یک شکاف نزولی بعد از روز اول میشود که در آن روز دوم معاملات شروع میشود، نزدیک به پایین باز میشود و نزدیک به اوج بسته میشود. بسته شدن کندل باید طوری باشد که حداقل نیمی از طول رو به بالا بدنه شمع قرمز روز قبل را بپوشاند.
ساختار الگوی نفوذی
الگوی نفوذی دو روز را نشان میدهد که در آن روز اول کاملاً تحت تأثیر فروشندگان است و روز دوم توسط خریداران مشتاق پاسخ داده می شود. این الگو به طور بالقوه نشان می دهد که عرضه سهامی که فعالان بازار می خواهند بفروشند تا حدودی کاهش یافته است و قیمت به سطحی کاهش یافته است که تقاضا برای خرید سهام افزایش یافته و آشکار است. به نظر می رسد این پویایی تا حدودی شاخص قابل اعتمادی از پیش بینی صعودی کوتاه مدت باشد.
الگوی نفوذی یکی از معدود الگوهای مهم شمعدانی است که تحلیلگران فنی معمولاً در نمودار سری قیمت مشاهده میکنند. این الگو توسط دو شمعدان متوالی که قبلاً ذکر شد تشکیل می شود و همچنین دارای سه ویژگی مهم اضافی است. این الگو با یک روند نزولی قیمت همراه است. (این ممکن است فقط یک روند نزولی کوتاه باشد، اما اگر شمع ها پس از یک روند صعودی قیمت ظاهر شوند، یک شاخص معکوس مهم نیست).
شکاف قیمت برای شروع روز دوم کاهش می یابد. (این الگو بیشتر در سهام به دلیل توانایی آنها برای داشتن شکاف یک شبه بر خلاف ارزها یا سایر دارایی های معاملاتی ۲۴ ساعته یافت می شود. اما این الگو ممکن است در هر طبقه دارایی در نمودار هفتگی رخ دهد). شمع دوم باید بالای نقطه وسط شمع اول بسته شود. (این نشان می دهد که خریداران در این روز بر فروشندگان غلبه کرده اند.) شمعدان اول معمولاً به رنگ تیره یا قرمز است که نشانه روز پایین است و دومی سبز یا روشن تر است که نشان دهنده روزی است که بالاتر از باز شدن بسته می شود. هنگامی که یک معامله گر به دنبال بازگشت صعودی است، هر شمعدانی قرمز و به دنبال آن یک شمعدان سفید غلبه سمت نزولی بازار می تواند یک هشدار باشد، اما الگوی نفوذی نشانه خاصی است زیرا برگشت به احتمال زیاد برای اکثر فعالان بازار غیرمنتظره است.
نحوه معامله در الگوی نفوذی و ابر سیاه
قبل از این الگو، یک روند نزولی قوی است که با پایین ترین و اوج پایین نشان داده می شود. این مثال استفاده از عمل قیمت برای تعیین روند نزولی را نشان می دهد، با این حال، معامله گران اغلب استفاده از یک اندیکاتور فنی مانند میانگین متحرک را برای تأیید ترجیح می دهند (قیمت باید بالاتر از میانگین متحرک بلند مدت باشد).
همانطور که قبلا ذکر شد، الگوی نفوذی نیاز به تایید بیشتری قبل از ورود به یک معامله Long دارد. در این مثال، نوسانگر RSI به عنوان تأیید اضافی یک برگشت استفاده شده است. از نمودار، RSI یک سیگنال فروش بیش از حد را نشان می دهد که اعتبار الگوی نفوذی را تقویت می کند. سطوح استاپ را می توان در پایین ترین سطح اخیر (پایین ترین شمع الگوی نفوذی صعودی) قرار داد، در حالی که سود برداشت (Take profit) را می توان با استفاده از فیبوناچی یا پرایس اکشن شناسایی کرد.
برای معامله با الگوی ابر سیاه سرمایه گذاران باید به چند ویژگی توجه کنند:
- اولا، روند باید یک روند صعودی باشد، زیرا الگوی پوشش ابر تیره یک الگوی معکوس نزولی است.
- ثانیاً طول شمعدان نقش مهمی در تعیین نیرویی دارد که معکوس انجام خواهد شد.
- شکاف بین کندل های صعودی و نزولی نشان می دهد که معکوس شدن روند چقدر قدرتمند خواهد بود.
- چهارم اینکه کندل نزولی باید بیشتر از نقطه وسط کندل صعودی قبلی بسته شود.
- در نهایت، شمعدان صعودی و همچنین کندل نزولی باید بدنه بزرگتری داشته باشند.
هنگامی که یک الگوی پوشش ابر تاریک را مشاهده کردید، معامله با آن نسبتاً ساده است. روش های مختلفی برای معامله وجود دارد، بر اساس اینکه آیا شما یک معامله گر محافظه کار تر هستید یا تهاجمی. رویکرد محافظه کارانه تر به شما این امکان را می دهد که قبل از ورود کوتاه مدت، شاهد تایید روندهای اضافی باشید. رویکرد تهاجمیتر شما را سریعتر اما با پتانسیل بیشتری وارد معامله کوتاه میکند تا بر اساس یک سیگنال اشتباه عمل کنید و از معامله خارج شوید. مواقعی وجود دارد که سرنخهایی برای چرخش پایینتر قوی نیستند و معاملهگر ممکن است بخواهد در تنظیم خود محافظهکارانهتر عمل کند. معامله گران محافظه کار می توانند به دنبال شکسته شدن یک خط روند حمایتی برای ارائه تاییدیه مورد نیاز برای شروع یک معامله کوتاه باشند.
جمع بندی
در این مقاله الگو پوشا و انواع آن و برخی از الگوی های بازگشتی مورد بررسی قرار گرفتند. در هر مورد نحوه معامله با هر الگو و نکاتی که باید در نظر گرفت مطرح شدند. بیشتر این الگوها به تنهایی کاربردی نداشته و نیاز به تایید دارند اما همچنان آشنایی با آن ها خالی از لطف نیست. چنانچه سوال یا پیشنهادی درباره الگو های مطرح شده دارید می توانید در قسمت نظرات آن را مطرح کنید.
۵ الگوی قیمتی قدرتمند در تحلیل تکنیکال
شناخت الگوهای قیمتی یکی از اولین مفاهیمی است، که معامله گران فنی از همان ابتدای شروع به کار در بازار سهام با آن مأنوس میشوند.الگوهای نموداری، بخش مهمی از تحلیل تکنیکال کلاسیک هستند و معاملهگرانی که با استفاده از نمودار به خرید و فروش سهام میپردازند، باید با این الگوها آشنایی داشته باشند.یکی از بارزترین ویژگیهای ابزار تحلیل تکنیکال، قابلیت تکرارپذیری آنهاست، به گونهای که به راحتی میتوان در غلبه سمت نزولی بازار هر نمودار و هر تایم فریم، آنها را مشاهده نمود. الگوهای قیمتی میتوانند به عنوان سیگنالی برای ورود، ابزار تایید و یا به منظور پیشبینی جهت و میزان تحرکات قیمتی بازار، مورد استفاده قرار گیرند. در این مقاله بر اساس محبوبیت و میزان کارایی، ۵ مورد از قدرتمندترین الگوهای نموداری را با ذکر جزئیات مهم توضیح خواهیم داد.این الگوها به ترتیب عبارتاند از:
سر و شانه، مستطیل، کف و سقف دوقلو، کف و سقف سهقلو و پرچم.تشخیص این الگوها در نمودار، کمک میکند تا بازار را بهتر درک کرده و نسبت به حرکات قیمت در آینده، ذهنیت داشته باشیم. به طور کلی الگوهای قیمتی به دودسته ادامهدهنده و بازگشتی تقسیم میشوند که الگوهای سر و شانه، سقف و کف دوقلو و سهقلو جزء بازگشتیها و پرچم و مستطیل در دسته الگوهای ادامهدهنده قرار میگیرند. طبق بررسیهای انجامشده از بین موارد مذکور، الگوی سر و شانه از منظر بسیاری از معامله گران، پرکاربردترین الگوی نموداری است. شناخت صحیح و درک عمیق این الگوها، منجر به این میشود که در معاملهگری به دید وسیعتری دستیابید، که همین توانایی میتواند مسبب رشد سرمایه و موفقیت در بلندمدت باشد.
نکات عمومی مربوط به الگوهای قیمتی
- حین تشکیل یک الگوی نموداری، تغییر حجم معاملات یک ابزار کمکی برای تایید صحت و قدرت الگو است.
- هرکدام از الگوهای قیمتی بر اساس ماهیتشان، یک هدف نموداری از پیشتعیین شده دارند. میزانتحقق این انتظارات، کاملاً به روند بازار بستگی دارد.
- هر چه شکلگیری یک الگو مدتزمان بیشتری طول بکشد، انتظار میرود که حرکات قیمتی بزرگتری در پیش باشد.
- بسیاری از الگوهای نموداری ازلحاظ جزئیات شباهت زیادی به یکدیگر دارند. از اینرو به منظور تمیز دادن آنها از یکدیگر، باید به عواملی نظیر شکستهای قیمتی، تغییر حجم معاملات و…، دقت کنیم.
- یکی از بهترین روشهای تشخیص شکست، افزایش حجم معاملات حین خروج قیمت از نواحی حمایت یا مقاومت است. هنگام استفاده از الگوهای قیمتی، همواره این نکته را در نظر داشته باشید.
- برخی صاحبنظران معتقدند به منظور اینکه الگوهای نموداری از قدرت بیشتری برخوردار باشند، باید در طول تشکیل الگو، حجم معاملات در نقاط کف و سقف به ترتیب از سمت چپ به راست نمودار کاهشیافته و در نقطه شکست، شاهد افزایش حجم معاملات باشیم.
۱- الگوی سر و شانه
تقریباً میتوان گفت محبوبترین و معتبرترین الگوی نموداری بازگشتی در تحلیل تکنیکال است، که کارایی آن به مرور زمان و در شرایط مختلفی اثباتشده است. تشکیل این الگو میتواند موجب وقوع یک نقطه عطف خیلی مهم یا یک اصلاح قیمت کوتاهمدت و معمولی باشد. بر اساس نمودار، الگوی سر و شانه کلاسیک یک سیگنال نزولی و سر و شانه معکوس نشانهای از احتمال وقوع روند صعودی است. به لحاظ هندسی، الگوی سر و شانه کلاسیک از شکلگیری سه قله به صورت متوالی تشکیل میشود که، دومین قله (سر) نسبت به سایرین (شانهها) بلندتر بوده و درنهایت طرحی شبیه به سر و شانههای انسان در نمودار به وجود میآید. درصورتی که چنین آرایشی به وسیله درهها شکل بگیرد، الگوی سر و شانه معکوس خواهیم داشت. این الگو معمولاً پس از یکروند قوی رخ میدهد و برحسب شرایط بازار، میتواند نشانهای از تغییر تمایلات جمعی و پتانسیل یک بازگشت قیمتی قریبالوقوع باشد.
تحلیل دقیق جریان عرضه و تقاضای حاکم بر روند شکلگیری الگوی سر و شانه در حالت کلاسیک نشاندهنده این است که در ابتدا خریداران بر بازار تسلط داشته و قیمت را تا سطح مشخصی افزایش دادهاند، سپس تعدادی از فروشندگان باعرضه سهام خود موجب کاهش قیمتها شده و اولین قله در نمودار تشکیل میشود. در ادامه با توجه به اینکه هنوز خریداران امید به صعود قیمت دارند، با افزایش حجم سفارشات خرید و عقبنشینی فروشندگان، بازار دوباره شروع به رشد خواهد نمود. این بار به دلیل تقویت انتظارات مثبت در میان معامله گران و با استناد به اتمام اصلاح قیمتی و آغاز موج جدید صعودی، جریان ورودی پول تقویتشده و سطح مقاومتی پیش رو (قله قبلی) نیز درهم شکسته و قیمت نقطه بالای جدیدی در نمودار ثبت میکند. سپس با توجه به صعود قیمتها، برخی خریداران قبلی به منظور محافظت از سود، اقدام به فروش نموده و در همین حین با اضافه شدن سایر فروشندگان، قیمت کاهشیافته و به سطح حمایتی (قله یا مقاومت قبلی غلبه سمت نزولی بازار که بر اساس قانون تبدیل سطوح تبدیل به حمایتشده) پیش روی خود میرسد که با افزایش فشار فروش این سطح نیز شکسته شده و درنهایت با شکلگیری یک موج سنگین نزولی قیمت تا حوالی دره اول سقوط میکند. در این مرحله دوباره تعدادی از خریداران سمج با سفارشات خرید خود موجب صعود قیمتها میشوند، با این تفاوت که اینروند صعودی دوامی نداشته و پس از صعود تا حدود قله اول، فروشندگان برای سومین باربر بازار مسلط شده و با فروشهای خود موجب شکلگیری یکروند نزولی قوی میشوند. کاهش قیمت حتی با رسیدن به خط روند حمایتی ناشی از اتصال دودره قبلی که خط گردن نامیده میشود نیز متوقف نشده و پس از شکست این سطح با حجم معاملات سنگین، روند نزولی قوی آغاز میشود. ازلحاظ روانشناسی این الگو بیانگر سه بار تلاش نافرجام خریداران در راستای ادامه روند صعودی است که، درنهایت با شکست رو به پایین خط گردن الگو، سیگنال قوی نزولی نمایان میشود. هدف قیمتی این الگو، حداقل به اندازه فاصله قله دوم تا خط گردن است. الگوی سر و شانه معکوس، دقیقاً یک تصویر آیینهای از حالت کلاسیک است، که بر اساس نحوه شکلگیری درهها قابلتشخیص میباشد. تفاوت در این است که برخلاف حالت کلاسیک، تشکیل این الگو تداعیکننده یک سیگنال صعودی است.
۲- الگوی سقف و کف دوقلو
یکی از پرتکرارترین الگوهای بازگشتی نموداری است. به همین جهت باید در مواقع خاص یا به همراه سایر ابزارهای تحلیلی استفاده شود، تا خطاهای احتمالی آن تا حد زیادی کاهش یابد. بهترین عملکرد این الگو، پس از حرکات شدید و طولانیمدت قیمت است. سقف دوقلو یک سیگنال نزولی و الگوی کف دوقلو نشانهای از احتمال صعود بازار است. ازلحاظ نموداری این الگو نشاندهنده دو بار تلاش نافرجام قیمت برای ادامه حرکت اصلی است، که درنهایت با تشکیل آن انتظار میرود روند غالب تغییریافته و بازار در جهت دیگری به مسیر خود ادامه دهد. الگوی کف دوقلو ازلحاظ تئوریک نشاندهنده این است که، پس از یکروند قوی نزولی سرانجام خریداران با غلبه بر فروشندگان توانستهاند، روند بازار را به صعودی تغییر دهند. اولین فاز افزایشی پس از یکروند نزولی قوی رخ میدهد، که درنهایت با تسلط دوباره فروشندگان، بازار افت میکند. نتیجه این فعل و انفعالات تشکیل اولین دره و قله است. با نزدیک شدن به سطح حمایتی ناشی از تشکیل دره اول، دوباره خریداران دست به کار شده و قیمت تا محدوده سقف قبلی افزایش مییابد. در این مرحله با توجه به تشکیل دودره پیاپی و درنتیجه آن، وجود یک سطح حمایتی قوی، حجم معاملات به طرز قابلتوجهی افزایشیافته و با شکست ناحیه مقاومتی قله اول، تغییر روند و سیگنال صعودی تایید میشود. در سقف دوقلو، دقیقاً شرایط تشکیل الگو بالعکس حالت مذکور بوده و خاصیت آن کاهش قیمتهاست. حداقل هدف تکنیکالی این الگوی نموداری در هر دو نوع سقف و کف، به اندازه فاصله بین قله و درهها از نقطه شکست است.
۳- الگوی سقف و کف سهقلو
درصورتی که الگوی دوقلو در شکست سطوح قیمتی ناتوان باشد و فعل و انفعلات میان خریداران و فروشندگان دوباره به همان صورت تکرار شوند، الگوی نموداری مشاهدهشده را کف و غلبه سمت نزولی بازار سقف سهقلو مینامند. معمولاً تشکیل این الگو در نمودار، نشانه بالقوهای از احتمال تغییر روند بازار است. ازآنجا که این الگو در ابتدا کف و سقف دوقلو بوده است، پس ازلحاظ روانشناسی و خواص تکنیکالی شباهت بسیاری به آن داشته و الگوی بازگشتی محسوب میشود. فلسفه روانی این الگو، گویای سه بار تلاش ناموفق گروهی از معامله گران در راستای ادامه روند غالب بازار است. ازآنجا که تشکیل الگوی سهقلو زمان بیشتری طول میکشد، به همین دلیل میتوان استنباط نمود که، سیگنال قدرتمندتری صادر کرده و درنتیجه قیمت در جهت شکست الگو، حرکت بیشتری داشته باشد. بهطور مثال در الگوی کف سهقلو، پس از اینکه فروشندگان ناتوانی قیمت در شکست قله اول را مشاهده کنند، به این نتیجه میرسند که توان صعودی بازار کاملاً تخلیهشده و باید منتظر ادامه روند نزولی باشند. اما در ادامه و با رسیدن به سطح حمایتی، دوباره خریداران با ورود پول هوشمند به بازار موجب افزایش قیمتها میشوند و اما این بار در آستانه مقاومت سخت ناشی از قلهها، با ورود خریداران جدید و افزایش قابلملاحظه حجم معاملات در نقطه شکست، الگو تایید و روند جدیدی در نمودار شکل میگیرد. بارزترین نکته هنگام شکست نواحی نموداری این است که، بسیاری از فروشندگان با مشاهده حجم معاملات هنگام عبور از سطوح و زمان طولانی شکلگیری الگو، در صف خریداران قرار میگیرند. همانند الگوی قبل، پس از شکست انتظار میرود که، حداقل به اندازه فاصله کف و سقف الگو در نمودار، نوسان قیمتی داشته باشیم.
۴- الگوی پرچم
اولین نوع از الگوهای ادامهدهنده که به معرفی آنها میپردازیم، الگوی پرچم است. این الگو اغلب در مواقع اصلاحی پس از شکلگیری یکروند قوی در بازار به وقوع میپیوندد. تشکیل الگوی پرچم پس از یکروند پرقدرت، اصطلاحاً موجب استراحت و تجدیدقوای بازار به منظور ادامه روند اصلی میشود. با توجه به ماهیت نموداری الگوی پرچم باید توجه داشت، فقط در مواقعی که روند مشخص و قابلاطمینانی داشته باشیم، میتوان به آن استناد کرد و استفاده از این الگو در بازارهای خنثی و بدون روند به هیچوجه توصیه نمیشود. بر اساس شکل نموداری، الگوی پرچم یک حرکت شارپ صعودی یا نزولی است که توسط یک سری حرکات اصلاحی کوچک بهصورت کانالهای افقی، مورب و یا کنج، متوقفشده و پس از مدت کوتاهی، بازار دوباره به روند اصلی خود ادامه میدهد. هر چه فاز اصلاحی مدتزمان بیشتری طول کشیده و به سمت کنج سوق پیدا کند، انتظار میرود پس از شکست، حرکات قیمتی بزرگتری داشته باشیم. برعکس الگوهای بازگشتی، تشکیل پرچم صعودی، یک نشانه از افزایش دوباره قیمت و تشکیل پرچم نزولی از ادامه روند نزولی خبر میدهد. پس از شکست و تایید آن به وسیله حجم سنگین معاملات، انتظار داریم بازار حداقل به اندازه پایه پرچم، یعنی ابتدای شروع حرکت تا اولین قله یا دره تشکیلشده، تحرک قیمتی داشته باشد.
۵- الگوی مستطیل
الگوی مستطیل را میتوان نوعی پرچم دانست. اما باید میان آنها تمایز قائل شویم، زیرا ازلحاظ کارایی تفاوت بسیاری دارند. بهطور کلی این الگو نیز از نوع ادامهدهنده روند بوده و حرکتی خنثی مابین تحرکات اصلی یکروند پرقدرت محسوب میشود. زمانی که روند مشخصی قابلملاحظه باشد، در صورت مشاهده الگوی غلبه سمت نزولی بازار مستطیل در نمودار، میتوان بر مبنای آن تصمیمگیری نمود. ولی همانند الگوی پرچم در سایر مواقع که جهت بازار واضح نیست، کاربردی ندارد. از طرفی مستطیل به الگوهای سقف و کف چند قلو شباهت بسیاری دارد. زیرا در تمامی این اشکال نموداری، قیمت پس از حرکت در جهتی مشخص، برای مدتی در محدوده کوچکی بین حمایت و مقاومتهای افقی نوسان میکند. تشخیص دقیق این الگوها به وسیله جهت و شرایط شکست قیمت امکانپذیر است. محدوده نوسانی، محل تقابل خریداران و فروشندگان است که نتیجه آن، مسیر آتی بازار را مشخص میکند. همانند الگوی پرچم، شکست سقف مستطیل پس از یکروند صعودی یک سیگنال افزایشی بوده و شکست کف الگو نشانه ادامه روند نزولی است.حداقل هدف قیمتی این الگو، ارتفاع مستطیل یعنی فاصله بین سقف و کفهای محدوده نوسانات است.
اصلاح قانون بازار سرمایه تلاشی برای بازگشت آرامش به تالار شیشه ای
آنگونه که تحلیلگران بازار سرمایه گفته است، تالارشیشه ای از دی ماه گذشته در شرایط راکد به سر می برد، ضمن اینکه بیان شده در هفته نخست ماه جاری عوامل تضعیف کننده بر عوامل تقویت کننده در تالار شیشه ای غلبه داشته است، این در حالی بوده که اکنون گفته می شود؛
بازار مشترک - الهام صادقی: اصلاحات ۱۶ مادهای قانون جدید بازار سرمایه راهی رای مجلس شده تا بهارستان به بررسی آن بپردازند، آنچه که جدا از اثرگذار بودن یا نبودن باید آن را تلاشی برای بازگشت آرامش به تالار شیشه ای دانست.
بازار بورس مدت هاست، نوسانات زیادی را تجربه کرده و سرمایه گذارانش همواره چشم انتظار تغییرات مثبت در آن بوده اند، تغییراتی که البته گاها اگرچه موجب شده تا این بازار تا حدی سبزپوش شود اما روند مذکور چندان تداوم نداشته و دوباره شرایط به روزهای سرخ پوش شدن بازگشته است.
این در حالی بوده که اکنون صحبت از ارسال مصوبات پیش نویس طرح اصلاح قانون بازار سرمایه به مجلس به میان آمده است که در بر دارنده 16ماده بوده و طبق صحبت های محمدرضا دهقانی، دبیرکل کانون کارگزاران بورس و اوراق بهادار این اصلاحات در نامه رسمی به کمیسیون اقتصادی مجلس برای طرح در این کمیسیون ارسال شده است.
غلبه عوامل تضعیف کننده بر عوامل تقویت کننده در تالار شیشه ای
در این میان باید عنوان کرد؛ اقدام مذکور در شرایطی صورت گرفته است که بورس اوراق بهادار هفته نخست ماه جاری را به سبک و سیاقی سپری کرد که عوامل تضعیف کننده در تالار شیشه ای بر عوامل تقویت کننده آن غلبه داشت، ضمن اینکه با مروری بر نمادها در بازه زمانی اشاره شده متوجه خواهیم شد که شاخص کل در بازار سرمایه برخلاف هفته های قبل، روندی نزولی را تجربه کرد.
البته در این زمینه برخی از صاحب نظران از جمله علی محمدیان، کارشناس بازار سرمایه براین باور بودند که بازار دقیقا طبق تحلیل ها رفت و برگشت دارد و از نظر بنیادی نیز بسیاری از نمادها ارزنده بوده و باید در هفتههای آینده رشد را تجربه کنند.
تلاش برای کاهش دغدغه های نهادهای مالی و فعالان بازار
این روند موجب شده تا اکنون دهقانی با اشاره به مصوبات پیش نویس طرح اصلاح قانون بازار معتقد باشد که مشارکت در بازنگری پیش نویس بازار سرمایه با این تعداد فعال و متخصص اقدامی کم نظیر بوده که می توان آن را منعکس کننده مواد پیشنهادی برای کاهش دغدغه های نهادهای مالی و فعالان بازار دانست،
آنچه که البته این روزها توسط کمیته قانون بازار در کانون مذکور در حال بررسی بوده و براین اساس باید کمیسیون اقتصادی مجلس با افزایش مهلت زمانی بررسی اصلاحات قانون بازار، فرصت بیشتری در اختیار این کانون در راستای ارائه مواد پیشنهادی جدید و بررسی آن قرار دهد.
بازار سرمایه در شرایط راکد
اما اینکه به واقع اینکه این اصلاحات چگونه می تواند گره گشای کلاف سر درگم حال و روز بازار بورس باشد خود سئوالی است که به نظر می رسد برای پاسخگویی به آن زود هنگام است.
به هرحال باید به یاد داشت که بازار سرمایه از ابتدای زمستان سال 1400 شرایط راکد را تجربه کرده است و براین اساس و طبق برآوردها می توان بیان کرد؛ حجم معاملات در بازه زمانی آذرماه و ابتدای دی ماه حتی رقمی کمتر از سه هزار میلیارد تومان بوده است، آن هم در اوضاع و احوالی که ارزش معاملات در این بازار نقش دماسنجی را دارد براین اساس هنگامی که حجم معاملات به محدوده عدد و رقم اشاره شده می رسد، بیانگر قرار داشتن در شرایط رکودی بوده و برای رسیدن به وضعیت خنثی باید حجم معاملات به محدوده عددی سه تا پنج هزار میلیارد تومان برسد. عدد و رقمی که برای نشان دادن دوره رونق بازار باید به بالای پنج هزار میلیار تومان برسد.
پیش بینی وقوع اتفاق های مثبت در بورس
در این خصوص البته روزبه شریعتی، تحلیلگربازار سرمایه تاکید دارد از دی ماه اخیر به بعد حجم معاملات بازار به تدریج روند افزایشی را در پیش گرفته است. البته از نظر وی رشد دلار بازار آزاد از جمله چاشنی های چنین روندی بوده است، به طور نمونه می توان به صنعت خودرو، اثرگذارگذاری بازگشت ذخایر مالیات بانک ملت و صنایع کوچک پیشرو بازار اشاره کرد.
از سوی دیگر کارشناسان و تحلیلگران بر این باور هستند که اتفاق های مثبتی که در بورس رخ خواهد داد، متاثر از قانون مالیات بر سپرده های حقوقی ها بوده که موجب خارج شدن پول حقوقی ها از بانک ها به سمت و سوی صندوق های فیکس بازار می شود. روندی که موجب شده تا دارایی تحت مدیریت صندوق های درآمد ثابت به بالای ۴۴۰ هزار میلیارد و میزان سهام این صندوقها به بالای ۶۰ هزار میلیارد تومان برسد.
اثرپذیری از بازارهای جهانی
این در حالی بوده که در بازارهای جهانی نیز شرایط آنگونه که باید مساعد نیست. ضمن اینکه باید عنوان کرد کمبود اقلام و کارهای مختلف نشات گرفته از از جنگ موجب به بحران رسیدن زنجیره ارزش در بازار شده است.
روند که باید آن را نشانه هایی از رکود در بازار جهانی دانست، آنچه جهت جلوگیری از تورم غیرقابل پیش بینی خواهد. البته باید گفت؛ نرخ های بهره فراتر از انتظارها رشد خواهد کرد، شرایطی که می تواند بازارهای اقتصادی را به رکود ببرد و در صورتی این امر روی دهد، این احتمال که ایران هم در محصولات خود در بازار جهانی به مشکل برخورد افزایش خواهد یافت.
بنابراین اکنون باید منتظر ماند و دید آیا اصلاحات ۱۶ مادهای قانون جدید بازار سرمایه که راهی بهارستان شده است، می تواند بورس را از شرایط راکد کنونی خارج کند یا مانند برخی از تدابیری که تا به امروز اتخاذ شده تنها نقش مسکنی گذرا را خواهد داشت؟
دیدگاه شما