pivot
معنی: محور، میله، محور چرخ، لولا، مدار، نقطه اتکاء، پاشنه، عضو موثر، محور اصلی کار، چرخیدن، روی چیزی چرخیدن، روی پاشنه گشتن، چرخاندن، روی پاشنه چرخیدن معانی دیگر: محوراصلی، سرآسه، هسته ی مرکزی، اصل مطلب، علت اصلی، لب مطلب، (روی پاشنه) چرخیدن، گردیدن، پاشنه ای، پاشنه چرخ، چرخنده (روی پاشنه)، بنیادی، اساسی، مهم، کلیدی (pivotal هم می گویند)، پاشنه (به ویژه پاشنه ی در)، آسه، نقطه ی اتکا، چرخشگاه (لولا = hinge)، میله ی لولای در، پاشنه دار کردن، محوردار کردن، مخور چر
جمله های نمونه
[ترجمه ترگمان] دروغ گویی محوری است که نمایش بر روی آن می چرخد
[ترجمه گوگل] دروغ یاهو محور است که بازی چرخش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] از آنجا که کار او محور زندگی او بود، بازنشستگی بسیار دشوار بود
[ترجمه گوگل] از آنجا که کار او محور زندگی او بود، بازنشستگی بسیار دشوار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] آفریقای غربی محور تجارت کاکائو بود
[ترجمه گوگل] غرب آفریقا محور تجارت کاکائو بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] چیزی که روش قدیمی آن ناپدید شده بود ناپدید شده بود
[ترجمه گوگل] محوری که سیستم قدیمی آن را نابود کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] آفریقای غربی محور تجارت شکلات بود
[ترجمه گوگل] غرب آفریقا محور تجارت شکلات بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] مادر اغلب محور زندگی خانوادگی است
[ترجمه گوگل] مادر اغلب محور زندگی خانوادگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] دوربین های امنیتی می توانند به طور خودکار برای نظارت بر تمام راهرو استفاده کنند
[ترجمه گوگل] دوربین های امنیتی می توانند به طور خودکار برای نظارت بر کلیه راهرو به صورت خودکار حرکت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] دور دوم او به عنوان محور دوم به رامون Martinez یک گردش موفق داد
[ترجمه گوگل] محور ثانویه دوم، پایه دوم پایه، رامون مارتینز، استارتر را امتحان کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] او مرد محور بزرگی بود و یک عکس بسیار خوب در بیرون از آن ایجاد کرد
[ترجمه گوگل] او یک مرد محکم و معروف بود و یک ضربه بسیار خوبی در خارج از خانه ایجاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. It was at the pivot of the secondary system - the process of selection - that innovation apparently took place.
[ترجمه ترگمان] این فرآیند در محور نظام متوسطه بود - فرآیند انتخاب - که ظاهرا نوآوری در آن جای گرفته بود
[ترجمه گوگل] این در محور سیستم ثانویه - فرآیند انتخاب بود - که ظاهرا نوآوری صورت گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
style, bar, beam, shaft, stalk, stem, probe, arbor, axis, axle, pivot, rod, spit, pintle, pillar, shank, scape, fust, tige, virgule
roll up, turn, twirl, whirl, swing, reel, pivot, rotate, wheel, wry, twist, trundle, revolve, trill, spin, troll, slue
تخصصی
[عمران و معماری] مبنا - محور - لولا
[زمین شناسی] لولای متحرک، لولا، مفصل لولایی
[ریاضیات] محور، لولا، پاشنه، مفصل، نقطه ی آویز، نقطه ی اتکا، چرخیدن، مدار، روی پاشنه چرخیدن، چرخاندن، محورگیری
به انگلیسی
• axis, central pin around which something turns; focus, center
rotate on an axis, turn about a central pin
a pivot is the pin or central point on which something balances or turns.
to pivot means to balance or turn on a central point.
the pivot in a situation is the most important thing around which everything else is based or arranged.
مفهوم پیوت در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟
تشخیص دقیق نقاط کف و سقف یا همان نواحی بازگشت قیمت، یکی از مهمترین اهداف تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی میباشد. استفاده از برخی ابزارهای تحلیل نموداری در این زمینه بسیار موثر میباشد. یکی از پرکاربردترین این ابزارها که برای بررسی وضعیت قیمت در گذشته و حال مورد استفاده قرار میگیرد، پیوت (pivot) است. در تحلیل تکنیکال، مبحث پیوت آنقدر حائز اهمیت میباشد که اگر با آن آشنا نباشید، تقریباً هیچ الگویی را نمیتوانید به درستی ترسیم کنید. همین موضوع باعث میشود که نتایج تحلیل اکثر معاملات شما اشتباه از آب در بیایند و در نهایت ضرر کنید. لذا به شما پیشنهاد میکنیم که برای آشنایی با مفهوم پیوت در تحلیل تکنیکال و کاربردهای آن این مقاله از سری مقالههای آموزش بورس از سایت استخدام و آموزش چراغ را تا انتها مطالعه نمایید.
منظور از پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟
پیوت در تحلیل تکنیکال
منظور از پیوت ( pivot ) در تحلیل تکنیکال نقاط محوری و مهمی هستند که معاملهگران با تشخیص آنها میتوانند الگوهای تحلیلی را ترسیم کنند. ابزارهای تحلیل تکنیکال همچون چنگال اندروز، خط روند، الگوها و غیره با استفاده از این نقاط، تغییر روند نمودارها را تا حد زیادی مشخص مینمایند. این نقاط تغییرات موجود در روند از حالت صعودی کامل به نزولی کامل یا برعکس را نشان میدهند. در یک تعریف ساده از پیوت باید بگوییم که پیوتها، نقاط چرخش قیمت در نمودارها هستند که در آنها نمودار قیمت تغییر جهت میدهد. برای آنکه در تحلیلهای خود دچار اشتباه نشویم، باید نقاط پیوت را نقطهی محوری Pivot Point به درستی شناسایی نماییم. پیوتها بر اساس ماهیت به دو نوع قیمتی و محاسباتی و بر مبنای قدرت بازگشتی نمودار، به دو دستهی مینور و ماژور تقسیم میشوند. در ادامه هر یک از این موارد را به صورت جداگانه مورد بررسی قرار میدهیم.
انواع پیوت در تحلیل تکنیکال
انواع پیوت
زمانیکه در بازار سرمایه یکی از نیروهای عرضه یا تقاضا بر دیگری غالب شود، پیوتها یا نواحی بازگشت قیمت شکل میگیرند. اهمیت کارکرد این نقاط در پیشبینی آتی قیمتها احساس میشود. اگر شما یک نمودار قیمت را مورد تحلیل و بررسی قرار دهید، انواع مختلفی از پیوت را مشاهده خواهید کرد. در این بخش راجع به انواع مختلف پیوت در تحلیل تکنیکال صحبت خواهیم کرد.
پیوت قیمتی
منظور از این نوع پیوت، نقاط برگشت قیمت میباشد که موجب تغییر روند قیمت سهام میشود. در تعریف کلاسیک پیوتهای قیمتی آمده است یک پیوت در نمودار در صورتی تشکیل میشود که بازار به میزان مشخص در یک جهت حرکت کند و پس از تشکیل سقف یا کف، با یک روند نسبتاً قوی در جهت مخالف پیش برود. تریدرها در روش پرایس اکشن بر این باورند که زمانی یک پیوت یا نقطهی بازگشت قابل اطمینان خواهیم داشت که قیمتها حداقل به اندازه سه کندل (شمع ژاپنی) حرکت نمایند و پس از تشکیل کندل بازگشتی، دوباره با همان شرایط اما در جهت مخالف پیشروی کنند. تشخیص این پیوتها اصولاً ابزار خاصی نمیطلبد و بر مبنای قوانین روشهای تحلیلی مختلف و به صورت بصری میباشد. با استفاده از دو روش معامله بر اساس سطوح حمایت و مقاومت قبلی یا زمان تشکیل پیوت، میتوان از پیوتهای قیمتی کمک گرفت.
پیوت محاسباتی
بر اساس ماهیت نوع دیگری از پیوت در تحلیل تکنیکال وجود دارد که به آن پیوت محاسباتی میگویند. جزئیات تحرکات قیمتی بازار، در تشخیص این نوع از پیوتها دخیل نیست و نحوهی محاسبهی آنها بر اساس دادههای قیمتی (OHLC) و فرمولهای ریاضی میباشد. خروجی حاصل از انجام این محاسبات اعدادی میباشند که به عنوان سطوح حمایت و مقاومت آتی نمودار به کار برده خواهند شد. با تشکیل کندلهای جدید، این سطوح از پیوتها بهروزرسانی خواهند شد و بر اساس دورهی زمانی نمودار و دادههای قیمتی مورد استفاده، تا مدت زمان مشخصی دارای اعتبار هستند. به عنوان مثال برای معاملهگران میانمدت، نواحی پیوتی نمودار یکساعته کاربردی نخواهند داشت. پیوتهای محاسباتی خود به انواع مختلفی تقسیمبندی میشوند. از مهمترین آنها میتوان به پیوت پوینت (Pivot Point) و خطوط کاماریلا (Camarilla Lines) اشاره کرد. در ادامه هرکدام از این موارد را به صورت جداگانه و مختصر بررسی خواهیم کرد.
۱. پیوت پوینت (Pivot Point)
برای بررسی این نوع پیوت چنانچه قیمتها بالاتر از نقطهی «PP» قرار داشته باشند، روند صعودی میباشد. در این حالت باید بر اساس واکنشهای قیمت نسبت به سطوح مقاومتی، به دنبال موقعیت خرید باشیم. در غیر این صورت هرگاه قیمت کمتر از PP باشد باید اقدام به فروش نماییم. دقت داشته باشید، که نقاط «S» مخفف Support یا همان نواحی حمایتی نمودار میباشند. نقاط «R» هم مخفف Resistance یا همان سطوح مقاومتی در نمودار هستند.
- Pivot Point (PP) = High+Low+Close/3
- R1 = (2*PP)-Low
- R2= PP+(High-Low)
- S1 = (2*PP)-High
- S2 = PP-(High-Low)
۲. خطوط کاماریلا (Camarilla Lines)
ناحیهی کلیدی مثل «PP» در محاسبات خطوط کاماریلا وجود ندارد. اما تشخیص قدرت روند و معاملات دقیقتر، به دلیل تعدد نواحی مقاومت و حمایت محاسبه شده در این روش امکانپذیر خواهد بود. در نگاه اول و زمانیکه قیمت به سطوح ۳ یا ۴ (از نوع R یا S) برسد، به معنای قدرت روند و تحرک قیمتی بالا میباشد. البته این نکته را هم بگوییم که محاسبهگر نقاط پیوت در تحلیل تکنیکال و اکثر پلتفرمهای تحلیلی به صورت اندیکاتورهای پیشفرض هستند. حتی در صورت عدم وجود میتوانید، آن را به صورت رایگان از منابع مختلف دانلود کرده و نصب نمایید. در حال حاضر و در بسیاری از استراتژیهای معاملاتی، پیوتها در کنار مواردی همچون میانگینهای متحرک، خطوط روند و غیره به عنوان ابزار اصلی به کار برده میشوند.
- H4 = ((High-Low)*(1.1/2))+Close
- H3 = ((High-Low)*(1.1/4))+Close
- H2 = ((High-Low)*(1.1/6))+Close
- H1 = ((High-Low)*(1.1/12))+Close
- ((L1 = Close-((High-Low)*(1.1/12
- ((L2 = Close-((High-Low)*(1.1/6
- ((L3 = Close-((High-Low)*(1.1/4
- (L4 = Close-((High-Low)*(1.1/2
پیوت مینور
این نوع از پیوت در تحلیل تکنیکال برای روندهای کوچک، نوسانگیری و همچنین در ابزارهای اصلی تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد. پیوتهای مینور در انتهای اصلاحات قرار دارند و به نوعی تغییر جهتهای فرعی و کوچک هستند. این پیوتها علاوه بر آنکه منجر به حرکات اصلاحی کوچک میشوند، موجب برقراری روندهای خنثی نیز خواهند شد. از آنجایی که نوسانات کاذب و مقطعی در نمودارهای میانروزی بیشتر ایجاد میشوند، پیوت مینورها را در نمودارهای با دورهی زمانی پایین (تایمفریم کوچک) به وفور میتوان مشاهده کرد. این نقطهی محوری Pivot Point پیوتها عملا از اعتبار بسیار کمی برخوردار هستند. چرا که نقاط بازگشتی مینور، قدرت چندانی در تغییر روند و ایجاد حرکات قیمتی چشمگیر ندارند. به همین دلیل نمیتوان در تحلیل تکنیکال به آنها اعتماد کرد و یا آنها را مرجعی برای ترسیم خطوط روند و یا ترسیم الگوها دانست. بنابراین معاملهگران جهت کاهش درصد خطای تحلیل، ملزم به مراجعه به دورههای زمانی مناسب هستند.
پیوت ماژور
این نوع از پیوت در تحلیل تکنیکال در انتهای روندها قرار دارد. پیوت ماژور بر خلاف مینور پیوت، تغییر جهتهای اصلی نمودار را نشان میدهد. در واقع این پیوتها نقاطی هستند که تحلیلگران برای تحلیلهای اصلی خود از آنها استفاده میکنند. به طوریکه ابزارهای تکنیکالی بر اساس پیوتهای ماژور ترسیم میشوند. البته اگر فردی با تحلیل تکنیکال آشنایی نداشته باشد هم با مشاهدهی نمودار قیمت، کف و سقفهایی که موجب وقوع حرکات قیمتی قوی در جهت مخالف شدهاند نقطهی محوری Pivot Point را تشخیص میدهد. پیوتهای ماژور، در اصل همین نقاط بازگشتی هستند. درست برعکس پیوت مینور، ماژور پیوتها از اعتبار بالایی برخوردارند. به همین دلیل است که تحلیلگران و معاملهگران برای ترسیم خطوط روند و الگوهای قیمتی، از این پیوتها استفاده میکنند.
شناسایی پیوت ماژور از مینور در تحلیل تکنیکال
شناسایی پیوت ماژور از مینور در تحلیل تکنیکال
اکنون که با مفاهیم اولیهی پیوتهای مینور و ماژور آشنا شدید، ممکن است این سوال برایتان به وجود آید که چگونه این دو نوع پیوت در تحلیل تکنیکال را از یکدیگر تشخیص دهیم؟ خوشبختانه، تشخیص این پیوتها به صورت چشمی و بر اساس مقایسههای ذهنی سطوح بر اساس قدرت حرکات بعدی امکانپذیر میباشد. چرا که سطوح پیوتی کاملاً مبتنی بر قیمت هستند. با این همه این نکته را به خاطر داشته باشید که تشخیص این پیوتها قبل از هر چیزی مستلزم داشتن تجربهی کافی در زمینه تحلیل تکنیکال است. بنابراین برای آنکه معاملهگران متوسط و مبتدی هم بتوانند این سطوح را تشخیص دهند، یک روش ترکیبی تدوین شده است. این روش شامل دو ابزار فیبوناچی بازگشتی و اندیکاتور مکدی است. در صورتی یک پیوت ماژور خواهیم داشت که سطوح کف یا سقف نمودار از دو ویژگی زیر برخوردار باشند:
۱. روند جدید باید تا ۳۸% موج قبلی را اصلاح کند. اگر کمتر از این مقدار باشد یک مینور پیوت در تحلیل تکنیکال خواهیم داشت. (شما میتوانید از ابزارهای اصلاحی فیبوناچی برای تشخیص اصلاح ۳۸% کمک بگیرید.)
۲. در زمان تشکیل پیوت ماژور، تغییر فازهای اندیکاتور مکدی (macd) اتفاق میافتد. بهمنظور شناسایی ماژور پیوت در تحلیل تکنیکال با استفاده از این روش ابتدا یک فاز مثبت یا منفی مکدی را در نظر میگیریم. سپس بالاترین یا پایینترین قیمت در آن قسمت را به عنوان پیوت شناسایی میکنیم.
با استفاده از روشهای بالا میتوانیم یک پیوت ماژور را شناسایی کنیم. برای جلوگیری از تشخیص اشتباه پیوت و بروز خطا در تحلیل نمودارها، حتما باید به صورت همزمان از این دو روش استفاده کرد. در تمام استراتژیهای معاملاتی اول از همه پیوتها را مشخص کنید و خطوط روند را ترسیم کنید. در کنار اینها باید از تحلیلهای تکنیکال کمک گرفت در غیر اینصورت نباید توقع موفقیت از خودتان داشته باشید.
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش چراغ به بررسی انواع پیوت در تحلیل تکنیکال و کاربردهای هر کدام از آنها پرداختیم. با توجه به موارد گفته شده در این مطلب مشخص میشود که مهمترین کاربرد پیوت (Pivot) در تحلیل تکنیکال شناسایی تغییر روندها میباشد. همین کارکرد پیوت در محاسبات آتی و پیشبینی تغییرات قیمت در فواصل زمانی قیمت بسیار ارزشمند است. با شناسایی پیوتها میتوان به پیشبینی قله و درهی بعدی پرداخت و تا قبل از رسیدن به نزول، سهام خود را فروخت و یا اندیشهای درازمدت پیادهسازی کرد. در آخر باید بگوییم درست است که پیوتها یکی از بهترین ابزارهای تحلیل و معاملهگری در بازارهای مالی هستند، اما با توجه به نوسانات قیمتی متعدد و شدید، دارای خطاهایی نیز میباشند. در این موضوع میتوانید از دوره آموزش آنلاین تحلیل تکنیکال مقدماتی استفاده نمایید. چراغ بهعنوان نسل جدیدی از پلتفرمهای آموزش و استخدام به شما پیشنهاد میکند که با استفاده از استراتژیهای معاملاتی دقیق و روشهای تحلیلی نوین، این خطاها را پوشش دهید.
درس ۱۳ : نقطهی محوری یا پیوت پوینت کاماریلا
در این درس، به معرفی پیوت پوینت کاماریلا میپردازیم؛ همچنین، نحوهی استفاده از آن در معاملات و نحوهی محاسبهی آن را نیز توضیح خواهیم داد.
نقطهی محوری یا پیوت پوینت کاماریلا
نوع اندیکاتور: همپوشان یا overlay
نوع نمودار: صرفا نمودارهای تعاملی – در طول روز
فرمول نقطهی محوری کاماریلا (Camarilla pivot point) نسخهی بهبودیافتهای از فرمول نقطهی محوری (پیوت پوینت) کلاسیک است. روش کاماریلا توسط یک معاملهگر اوراق قرضهی بسیار موفق به نام نیک استات ابداع شد. مزیت نقطهی محوری کاماریلا استفاده از اعداد فیبوناچی در محاسبهی سطوح است.
معادلات کاماریلا برای محاسبهی سطوح حمایت و مقاومت روزانه، با استفاده از گسترش نوسانهای روزهای گذشته کاربرد دارند. معادلات کاماریلا سقف، کف، و آخرین قیمت روز گذشته را به عنوان ورودی دریافت میکنند، و ۸ سطح حمایت و مقاومت بین روز را بر اساس نقاط محوری یا پیوت پوینتها به دست میدهند. ۴ سطح بالای نقطهی محوری و ۴ سطح پایین نقطهی محوری قرار دارند. مهمترین سطوح عبارت هستند از L3 ، L4 و H3 ، H4 (L به معنی کف قیمت و H به معنی سقف قیمت). H3 و L3 سطوحی هستند که مخالف روند حرکت میکنند و دستور توقف زیان در آنها در حدود H4 یا L4 است. با اینکه L4 و H4 به عنوان سطوح شکست تلقی میشوند، هنگامی که این سطوح نقض شوند، وقت آن است که همسو با روند به انجام معامله بپردازید.
نمونهای از این نمودار:
در نمودار پایین، سطح ۱ و سطح ۲ حمایت/مقاومت پنهان شدهاند.
نحوهی استفاده از نقاط محوری کاماریلا در معاملات
معاملات بر اساس قیمت باز شدن یا آغازین روز بعد انجام میشوند. از آنجا که بازار در ۱۵ الی ۳۰ دقیقهی ابتدایی معاملات بسیار پرنوسان است و میزان فعل و انفعالات نیز بسیار بالا است، ترجیح میدهیم از میانگین وزنی قیمت یا قیمت ۳۰ دقیقهی بعد از بازگشایی به عنوان قیمت باز شدن یا آغازین استفاده کنیم. بر اساس این قیمت آغازین میتوان سناریوهای مختلفی را در نظر گرفت.
مورد ۱: قیمت آغازین بین H3 و L3 باشد
- وقتی قیمت پس از گذر از پایین L3، مجددا به بالای آن صعود کند، اقدام به خرید کنید. هدفْ سطوح H1، H2، و H3 خواهد بود. دستور توقف زیان را نیز میتوان در سطح L4 قرار داد.
- منتظر بمانید قیمت به بالای H3 برود، و سپس، وقتی مجددا به پایین آن سقوط کرد، بخرید یا موقعیت یا پوزیشن شورت اتخاذ کنید. هدفْ سطوح L1، L2 ، و L3 و دستور توقف زیان نیز بالای سطح H4 خواهد بود.نقطهی محوری Pivot Point
مورد ۲: قیمت آغازین بین H3 و H4 باشد
- وقتی قیمت پس از گذر از پایین H3، مجددا به بالای آن صعود کند، اقدام به خرید کنید. هدف سطوح ۰.۵٪، ۱٪، و ۱.۵٪ خواهد بود. دستور توقف زیان را نیز میتوان در سطح H3 قرار داد.
- منتظر بمانید قیمت به بالای L3 برود، و سپس، وقتی مجددا به پایین آن سقوط کرد، بخرید یا موقعیت یا پوزیشن شورت اتخاذ کنید. هدف سطوح L1، L2 ، و L3 و دستور توقف زیان نیز بالای سطح H4 خواهد بود. L1، L2 ، و L3 را هدف قرار دهید.
مورد ۳: قیمت آغازین بین L3 و L4 باشد
- منتظر بمانید قیمت به بالای L3 برود، و سپس، وقتی مجددا به سمت بالا حرکت کرد، موقعیت یا پوزیشن لانگ اتخاذ کنید. هدف سطوح H1، H2 ، و H3 و دستور توقف زیان نیز پایین سطح L4 خواهد بود.
- منتظر بمانید قیمت به پایین L4 برود، و سپس، وقتی مجددا به سمت پایین حرکت کرد، موقعیت یا پوزیشن شورت اتخاذ کنید. دستور توقف زیان در بالای L3 و هدف ۰.۵٪، ۱٪، و ۱.۵٪ خواهد بود.
مورد ۴: قیمت آغازین بالای H4 باشد
- خرید کردن در این سطح میتواند ریسک داشته باشد. منتظر بمانید قیمت زیر H3 برود. به محض آنکه قیمت زیر H3 رفت، پوزیشن شورت بگیرید. دستور توقف زیان بالای ۲/(H4+H3)، و هدف L1، L2، و L3 است.
مورد ۵: قیمت آغازین پایین L4 باشد
- فروش در این سطح میتواند پرریسک باشد، زیرا بازار با شکاف قیمتی زیادی در سمت پایین آغاز شده است. صبر کنید تا قیمت به بالای L3 برود. وقتی قیمت به بالای L3 رفت، با دستور توقف زیان ۲/(L4+L3) اقدام به خرید کنید. H1، H2، و H3 را هدف قرار دهید.
موارد بالا پنج مورد بر اساس قیمت آغازین بودند که شما طبق آنها باید برای معامله تصمیمگیری کنید. ترکیب کردن کاماریلا با سایر اندیکاتورهای تکنیکال نظیر RSI و مکدی (MACD) میتواند نتایج خوبی به همراه داشته باشد، زیرا دقتتان را افزایش خواهد داد.
محاسبه
برای محاسبهی نقاط محوری یا پیوت پوینتهای کاماریلا به قیمتهای سقف، کف، و پایانی روز معاملاتی قبل نیاز دارید. در ادامه، به معادلات محاسبهکنندهی سطوح مختلف اشاره میکنیم:
تعریف عقبنشینی در بازار فارکس تایم
تعریف عقبنشینی در بازار فارکس تایم
بروکر معتبر فارکس تایم FXTM از این به بعد از طریق بروکر معتبر آلپاری به ارائه خدمات در بازارهای مالی می پردازد.
شما به راحتی می توانید افتتاح حساب خود را در بروکر آلپاری Alpari از طریق این لینک انجام دهید و سپس برای واریز و برداشت ریالی تا 1100 تومان زیر قیمت وب مانی با مشاورین ما تماس بگیرید:
مشاورین در تلگرام
پشتیبانی رایگان در واتس آپ
تعریف عقبنشینی در بازار فارکس تایم: یک عقبنشینی یا Pullback در واقع توقف یا افت نسبی در قیمت سهام یا نمادهای معاملاتی از نقطهی اوج خود است که در یک ترند صعودی ادامهدار رخ میدهد.
یک عقبنشینی، بسیار مشابه با یک حرکت اصلاحی یا ثبات پیدا کردن بازار است و در بسیاری مواقع این اصطلاحات به جای هم استفاده میشوند.
اصطلاح عقبنشینی معمولا به افت قیمتهایی نسبت داده میشود که از نظر اندازه نسبتا کوتاه هستند؛ برای مثال، چند افت پشت سر هم قبل از اینکه ترند صعودی ادامه پیدا کند.
عقب نشینی در چارت نقطهی محوری Pivot Point معاملاتی چه اطلاعاتی به ما میدهد؟
عقبنشینی به طور گستردهای به عنوان فرصتی برای خرید پس از آغاز یک ترند صعودی بزرگ در بازار در نظر گرفته میشود (تعریف عقبنشینی در بازار فارکس تایم).
برای مثال، یک سهام ممکن است به دلیل اعلام گزارش مالی مثبت حرکت صعودی قابل توجهی را تجربه کند و پس از آن یک عقبنشینی رخ دهد چون معاملهگران در حال بستن معامله برای دریافت سود خود هستند.
با این حال، گزارشهای مالی مثبت یک سیگنال فاندامنتال محسوب میشود که نشان میدهد قیمت به حرکت صعودی خود ادامه خواهد داد (تعریف عقبنشینی در بازار فارکس تایم).
تفاوت بین یک عقبنشینی با یک تغییر جهت
بنابراین معاملهگران چطور میتوانند این دو را از هم تشخیص دهند؟ اکثر تغییر جهتها از تغییری در عناصر فاندامنتال نماد معاملاتی که بازار را مجبور به ارزیابی دوباره ارزش آن نماد معاملاتی میکند، ناشی میشود.
برای مثال ممکن است یک گزارش مالی از عملکرد بسیار بد یک شرکت منتشر شود و این باعث شود سرمایهگذاران ارزش خالص فعلی سهام را دوباره ارزشیابی کنند (تعریف عقبنشینی در بازار فارکس تایم).
همینطور مثالهای دیگر مانند یک توافق منفی، عرضهی یک محصول از طرف یک شرکت رقیب یا رویدادی دیگر نیز میتواند باعث تغییر جهت شود و بر روی ارزش سهام تاثیر نقطهی محوری Pivot Point بلند مدتی بگذارد.
pivotal point به زبان فارسی
ترجمه های برتر pivotal point در فرهنگ لغت انگلیسی - فارسی عبارتند از: نقطه محوري . ترجمه های درون متنی pivotal point حداقل دارای جملات ترجمه شده ۴ هستند.
pivotal point
ترجمهها pivotal point
نقطه محوري
نمونهها
Using the pivot points calculated from a previous day's trading, they attempt to predict the buy and sell points of the current day's trading session.
آنها با استفاده از نقاط محوری محاسبه شده از معاملات روزانه گذشته، تلاش میکنند نقاط معاملاتی خرید و فروش روز جاری را پیشبینی کنند.
So in 2005, the campaign got more momentum, was more successful in Australia and then New Zealand, and then in 2006 we came to a pivotal point.
در سال ۲۰۰۵، کمپین انگیزه حرکت بیشتری گرفت، در استرالیا موفق تر بود، و بعد در نیوزلند، و در سال ۲۰۰۶ به یک نقطه کلیدی رسیدیم.
دیدگاه شما